اینها دغدغه ای مهمتر از تقسیم چوکی ندارند
هر بار که تقرری ها و جابجایی ها اعم از برکناری و به کار گماری توسط گروهی در حکومت رخ می دهد، گروه مقابل بلافاصله به مخالفت و سپس به تقابل می پردازد و از این رو، ارگ مملو از مباشران و مشاوران و معاونان با معاش بالا و بدون کارایی معین شده است 
تاریخ انتشار:   ۱۲:۵۰    ۱۳۹۵/۵/۲۰ کد خبر: 119321 منبع: پرینت

خبرهای منتشر شده و گزارش های مخابره شده همه و همه حاکی از این است که رهبران حکومت وحدت ملی فارغ از غم و غصه ی مردم ملکی و به جای تامین امنیت مشغول تقسیم چوکی میان خود و رقابت بر سر دالرهای بادآورده هستند و بس!

درحالیکه به زعم بسیاری از آگاهان سیاسی فاصله ی میان دولت و ملت با مشکلات و معضلات ناتمام و دنباله دار معیشتی و امنیتی هر روز بیش از پیش می شود و البته بیش از نیمی از ولایات کشور درگیر جنگ هستند؛ با این حال ارگ نشینان با بی اعتنایی محض و بی مسوولیتی تمام به فکر جابجایی اقوام و اقارب خود در پست های دولتی هستند.

عبدالله عبدالله رییس اجرایی موقت افغانستان که قرار بود طی مهلتی دوساله از آغاز حکومت وحدت ملی، در جایگاهی تعریف شده معادل صدراعظمی یا نخست وزیری مقرر گردد؛ به پایان عمر کاری خود در قصر سپیدار نزدیک می شود درحالی که هرگز با اشرف غنی به توافق نرسید.

این دودستگی و شکاف آشکار رقابتی و حتی تاحدودی خصمانه که میان تیم های تحول و تداوم و اصلاحات و همگرایی از ابتدای تحلیف روسای جمهور و اجرایی تاکنون وجود داشته است نه تنها به ضرر خود ارگ نشینان تمام شده و آنان را در مجامع جهانی مضحکه کرده بلکه به ناآرامی و تنش در کشور دامن زده است.

هر بار که تقرری ها و جابجایی ها اعم از برکناری و به کار گماری توسط گروهی در حکومت رخ می دهد گروه مقابل بلافاصله به مخالفت و سپس به تقابل می پردازد و از این رو، ارگ مملو از مباشران و مشاوران و معاونان با معاش بالا و بدون کارایی معین شده است.

گویی روسای جمهور و اجرایی در حساس ترین و حایز اهمیت ترین دوره ی کاری خود دغدغه ای مهمتر از تقسیم چوکی ندارند و همچنان مصروف ازدحام زاید ارگ هستند؛ درحالی که معلوم نیست با اتمام دوره ی دو ساله ی ریاست اجرایی، سرنوشت ده ها و صدها افراد زیردست و محافظان و مشاوران و معاونان وی چه می شود.

البته از دولت تحمیل شده و دست نشانده ای که با مداخلات و واسطه گری های مستقیم و آشکار امریکا و پس از کش و قوس های فراوان بر سر صحت یا تقلب در انتخابات، روی کار بیاید نیز نباید انتظاری جز این داشت. این است سرنوشت حکومت سهمیه بندی شده، با تجمع اضداد و انباشته از رقابت های بی پایان بر سر چوکی و دالر...

کد (8)


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   ممکن درمجموع افغانستان هزار ها مشاور با معاش بلند تقرر حاصل نموده باشد.
سوال درین است که همه بدون هیچ گونه مسولیتی استخدام شده ازبیت المال استفاده مینمایند؟؟
م بغلانی

>>>   باید بلاخره یک فکر اساسی شود در این بیشترین زجر از دست این چوکی پرستان مردم رعیت و عام میکشند دیگر قدرت طلبی را کنار بگذارید و یک فکر اساسی به حال
کشور افغانستان بکنید تا که در آینده نسلهای بعدی از شماها
به نیکی یاد کنند حد اقل دزد باانصاف باشید و این بز کشی که راه انداختید بس کنید و خدا را شاهد دانسته و سر در گریبان کنید هرکسی خدمت کرده خداوند پاداشش را خواهد داد و هرکسی خیانت کرده هم بعد از این کوشش
کند که باخدمت جبران کند ..ح م

>>>   خــــداکند که نادر نادری قیمت چوکی هــــارا بالا نبــــــــرد چون مردم اقتصاد شان خیلی ضعیف است اگر در قیمت فعلی هــــــرچوکی اقلا سی فیصد تخفیف آورده شود خیلی خدمت عالی شمرده میشود
ر

>>>   یک عضو ماجرا جو وخشن مجلس گفت :
باید لویه جرگه اضطراری تشکیل و غنی و عبدالله را سرجایشان بنشانیم تا افراد توانمند و متخصص حکومتداری را بدست بگیرند.
غلامحسین ناصری گفت: دو سال قبل مثل چنین روزی توافقنامه سیاسی که مبنای تشکیل و ساختار حکومت وحدت ملی را شکل داد به امضا رسید و بر مبنای آن پیمان نامه این حکومت شکل گرفت و بعد هر دو طرف یعنی اشرف غنی و عبدالله به مردم وعدهای رنگینی سپردند که یکی از آنها تغییر در سفره های مردم بود.
وی افزود: اما متاسفانه هیچ تغییری در سفره های مردم که بودجود نیامد بلکه وضعیت کشور هر روز بدتر و ریشه فساد در افغانستان گسترده تر می شود.
گیلگمش

>>>   سران حکومت وحشت ملی را امریکایهای خاین مشغول چور و چپاول زمینهای خود افغانستان ساخته و خودشان معدنهای افغانستان را تخلیه میکنند ودر حقیقت بازی خورد
و بورد است حکومتی های افغانستان زمینهای خود کشور را
چور و غارت میکنند و خودشان را هم مشغول پاسبانی از چپاولهیشان ساخته یعنی از ریششان به بروتشان پیوند میکند و معدنها و صدها چیز باارزش را توسط طیاره های خودکه هیچ کسی حق کنترولش را ندارد انتقال میدهند.ل ا

>>>   در مبارزه قدرت میان" زی ها" هوشیار باید بود
به نظر می رسد کشمکش قدرت میان حامدکرزی و اشرف غنی احمدزی بشکلی آشکار و پنهان شدت گرفته است. درین بحث دو موضوع مورد توجه قرار گرفته است:
۱) چرا کرزی حکومت غنی و عبدالله را تحمل نمی تواند و ۲) درین کشمکش قدرت از کی حمایت باید کرد؟
نخست باید گفت کرزی به سه دلیل خواهان سقوط حکومت غنی و عبدالله تحت نام حکومت نامشروع است:
۱) کرزی به عنوان میراثدار درانی ها در چهار چوب جنگ سنتی میان زی های اصیل و بدل حکومت غلجایی محور غنی احمدزی را تحمل نمی تواند. این در حالیست که بسیاری غلجایی ها آرمانهای سرکوب شده شان را توسط دشمنان سنتی شان‌، درانی ها در وجود غنی کوچی غلجایی جستجو می کنند. اما به‌نظر میرسد کرزی قدرت طلب بزرگترین تهدید به حکومت غنی محسوب میشود.
۲) کرزی بحیث مافیای قدرت که صاحب ثروت های باد آور زمان ریاست جمهوری اش است ماندن در حاشیه قدرت غنی و عبدالله را تحمل نمی تواند. با آنکه کرزی نفوذ گسترده اقتصادی،سیاسی و مافیایی در حکومت غنی دارد، ولی هنوز کرزی تشنه بازگست بقدرت مافیایی گذشته اش است.
۳) ضعف مدیریت غنی و کشمکش قدرت او با جناح عبدالله و نارضایتی گسترده مردم از حکومت برای کرزی فرصت طلایی و بهانه به چالش کشیدن حکومت وحدت ملی را میسر ساخته است.
واقعیت اینست که بسیاری ها به باور زهرا نادری داکتر اشرف غنی را بحیث" سپه سالار فکری و سیاسی" می پنداشتند و تصور می کردند با توجه به لافها و خودنمایی های او، غنی یک نابغه جهانی و کارشناس دولت های ناکام است و او یگانه‌کسی است که می تواند افغانستان را نجات بدهد. اما در عمل او سواد، دانش و توانایی مدیریت افغانستان را ندارد. چنانچه بقول مجله نیویورکر غنی برای مدیریت افغانستان در سده بیست و یکم هر روز در زیر سایه درخت چنار در ارگ کابل نشسته شیوه مدیریت دوران دیکتاتوری عبدالرحمن خان و رویکرد مدرن سازی شاه امان‌الله و یا تجارب افریقا را مطالعه می کند. اما افعانستان امروز به پرگماتیزم و خلاقیت و خرد ورزی سیاسی نیاز دارد.
برخی ها باور دارند که کرزی تلاش دارد داکتر عبدالله را از قدرت بیرون به اندازد. زیرا به باور کرزی عبدالله مزاحم قدرت پشتون محور شده است. ازینرو کرزی خواهان برکناری عبدالله و یا سقوط حکومت وحدت ملی از طریق توطیه است. واقعیت اینست که کرزی همه امکانات داخلی در اختیار دارد از بسیج گروه های ناراض،بیکار و مافیای شریک دسترخوان زمان حکومت او گرفته تا طرفداران خود در میان طالبان مسلح. اما بزرگترین مانع در برابر به کرسی نشاندن توطیه های کرزی جامعه جهانی مثل امریکا قرار دارد که حامی حکومت وحدت ملی است و حاضر نیست حکومت غنی و عبدالله را قربانی قدرت طلبی های کرزی کند.

هوشدار ها

باید گفت در جنگ قدرت میان مافیای غلجایی و درانی هوشیار باید بود. جنگ قدرت‌میان زی ها چه درانی و‌چه غلجایی در سه سده اخیر نه تنها افغانستان برباد شد ، بلکه بد ترین قربانی را اقوام غیر زی پرداختند.
با سقوط حکومت وحشتناک طالبان در پی حملات امریکا ، افغانستان در واقع دوباره تولد شد و امنیت و بازسازی آن در کانون توجه جهانیان قرار گرفت. تصور میشد نخبگان زی و یا غیر زی از گذشته درس عبرت گرفته از فرصت طلایی پیش آمده به نفع ساختن دولت ملی و رفاه کشور استفاده خواهند کرد. اما با‌تاسف یک حلقه پشتونیست های اجیر غرب و پاکستان در تحت نام تکنوکرات و دموکرات وارد بازی قدرت با یک حلقه‌ای معروف به جهادیان و جنگ سالاران شمال شدند. سر انجام شاخه های مختلف زی ها از چپ و راست اختلافات شانرا کنار گذاشته در زیر چتر پشتونولی متحدانه با اتکا به ماشین جنگی،مالی و سیاسی غرب نیروهای شمال را به حاشیه راندند.
پشتونیست ها هم‌چنان یک حکومت مافیای پشتون محور در تحت رهبری کرزی بحیث نمادی قدرت درانی ها در افغانستان حاکم ساختند. اما به نظر می رسد پس از تصفیه غیر پشتونها از قدرت دوباره کشمکش سنتی قدرت میان درانی و غلجایی به آشکال مختلف هم در میان مافیای دولتی و هم در میان طالبان شدت گرفته است.
نخبگان مافیای درانی و غلجایی برای شکست یک دیگر از مافیا ها و دلالان سیاسی و قومی غیر پشتونها نیز بحیث ابزار استفاده می کنند. چنانچه در کشمکش کنونی قدرت کرزی از کاسه لیسان و شریکان مافیایی شمال خود استفاده می کند و غنی هم عین کار را می کند.
شاید برای نیروهای سالم و طرفدار حکومت ملی و مشروع بهتر باشد بجای همراهی با مافیا ها در جستجوی جنگاندن آنها تا مرزی نابودی هردو تلاش کنند.
به باور من افغانستان فاقد نیروهای سالم و وطنپرست نیست. اتحاد همچو نیروها بحیث قدرت سوم یک نیاز زمان است که جلو قدرت نمایی مافیاها و دلالان سیاسی و قومی را بگیرد.

>>>   'هيچ افغان از افغان ديگر برتر و هيچ افغان از افغان ديگر كمتر نيست'
٨ صبح: برخی از کارمندان شماری از ادارات که فهرستی را برای جایگزینی به ریاست ‌جمهوری فرستاده‌ اند، حکایت‌ های دردناکی دارند. از اداره امور و یا ریاست‌ جمهوری به تیلفون ‌شان زنگ زده می‌ شود و پرسش‌ های اساسی این جلسات تیلفونی معمولا این ‌ها‌ اند: از کجا استید؟ از کدام ولایت استید؟ به کدام قوم رابطه دارید؟ سنی استید یا شیعه؟ و ده‌ ها پرسش نامربوط دیگر.
‫#‏مسلم_شيرزاد

>>>   واقعا تاریخ افغانستان تا به حال شاهده چنین وطن فروشانی بی کفایتی مثل عین و غین در حکومت داری و وطن فروشی نبوده است . این ها انسان نیستند و گرگ در لباس گوسفند . پایان این وطن فروشان و غلامان نزدیک است .
حبیب الله یوسف زی

>>>   شهروند درجه دوم نمی تواند رئیس کمیسیون اصلاحات اداری و یا رئیس دانشگاه باشد!
حمیدالله فاروقی هم قبیله ای احمدزی را که به یاد دارید! او در زمان انتخابات در رسانه ها گفته بود:" عبدالله شهروند درجه دوم (غیر پشتون ) است و احمدزی شهروند درجه یک است. شهروند درجه دوم نمی تواند رئیس جمهور افغانستان شود"
نادر نادری شهروند درجه اول را بحای احمد مشاهد در ریاست اصلاحات اداری گماشتند. با آنکه بر اساس توافق این بست به اختیار عبدالله پست فطرت گذاشته شده بود.
حمید فاروقی شهروند درجه اول را بجای استاد حبیب از بلخ در ریاست دانشگاه کابل گماشتند.
بلی حمید فاروقی کاملا راست گفته بود ولی باید فراتر از آن رفت:
شهروند درجه دوم نمی تواند در بست های اول وظیفه بگیرد. شهروند درجه دوم نمی تواند فرمان صادر کند.درجه دوم ها حق اعتراض ندارند و اگر معترض شدند باید در همان خیابانها با انفجار و انتحار نابود گردند. شهروند درجه دوم را فقط خدا برای آن فرستاده تا زیر فرمان شهروند درجه اول در دشتهای سوزان هلمند بدست درجه اول های دیگر کشته شود.شهروند درجه دوم را خدا سرباز آفریده و درجه اول را جنرال. شهروند درجه دوم آفریده شده تا مایه سرخوشی و سرگرمی درجه اول ها باشد. تا درجه اول ها لذت کشتنش را ببرند و هر گاه خواستند بر او منت نهند.
خلاصه فلسفه آفریده شدن درجه دوم ها آن است تا در خدمت درجه اول ها قرار گیرند.
تا آنگاه که خودمان متحدانه بپا نخیزیم شهروند درجه دوم خواهیم بود و سرنوشتی بهتر از این نخواهیم داشت.

>>>   به جاي تمركز عليه طالبان در سنگرهاي داغ در ولايات، بهتر است دولت و مردم ابتدا با حامد كرزي تصفيه حساب كنند. كرزي در بيخ گوش ارگ به صراحت در رسانه هاي بين الملي از موضع طالبان حمايت مي كند و پيشرفت شانرا در برابر ارتش، مستحق مي شمارد. بنا خون اين همه جوانان در ارتش هدر مي رود و جنگ باطل است. تا زماني كه دشمن از كابل حمايت مي شوند، بهتر است جوانان از صفوف و سنگرها به خانه هاي شان برگردند. اين جنگ بايد تعريف داشته باشد. نبايد بر خون جوانان رشيد مان تجارت سياسي صورت گيرد. تا زماني صف دوست و دشمن روشن نشود، اين جنگ با اين روشِ مشكوك، بي معني است و غرق كردنِ ملت و پروسه انقراض جوانان خواهد بود.

>>>   سهم ما كجاست؟
گزينش ها در حكومت وحدت ملي كاملن قومي وبر اساس سليقه ي افراد و به دور از انصاف است. اگر تا پنج سال عمر حكومت وحدت ملي وضعيت همين گونه ادامه يابد، نهاد هاي مهم و پست هاي كليدي در افغانستان از وجود غير پشتون ها پاك سازي خواهد شد.

>>>   كودتاه نظامى يگانه رَآه نجات أفغانستان است

>>>   جايگاه تاجيكان در كجاى اين نظام است؟
-د.پدرام، فرداى پس از معامله ع و غ
چرا همه مقررى هاى مهم از سوى رييس جمهورى صورت مى گيرد و پشتون است؟
-حاميان عبدالله دوسال بعد از سهم به اصطلاح پنجاه در صد
ببين تفاوت راه از كجا تا به كجاست؟ دو سال پيش اكثريت مطلق همين جماعت معترض بر پدرام مى تاختند كه چرا چنان سؤالى كرده است. حالا، خود آمده اند در خلوت خانه ها و بعضن در فيس بوك هاى شان مى نويسند حكومت كلن قومى شده است و تاجيكان نمى دانم فلان و بهمان
پ.ن: اين حالت ناشى از عدم شناخت و معرفت

>>>   تاجيك ها و هزاره ها بيشترين باسواد را در كشور دارند، اما از كمترين جايگاه در ساختار نظام موجود برخوردار مي باشند. اينجا "افغانستان" قدرت بر محور يك تبار مي چرخد، دگر ها از چرخه ي قدرت به دور و بي نصيب اند.

>>>   پدرام حق داشت كه بگويد تاجيكان و ساير اقوام در كجاى اين حكومت قرار دارند. بعد از حكومت خيانت ملى و دست نشانده ى جان كيرى ، غنى از بالا به پايين و از پايين به بالا همه ى پست هاى مهم و تصميم گير نده را در سطح رهبرى كشور و اكثريت سفارت هاى كشور را به قوم خودش سپرده است و كسانى را هم به اقوام ديگر ارتباط دارند و در پست قرار دارند ، خلع قدرت و صلاحيت كرده است. عبدالله و تيم مزدورش به عنوان سر جنبان ها فقط مشروعيت اين استبداد را قانونيت بخشيده اند و بس. غنى با مهارت كامل همه را به حاشيه رانده است

>>>   متأ سفانه درطول 15سال که طالبان ازکابل رانده شدند هریکی ازسران وسیاسون ما که به قدرت وچوکی رسیده اند از روسای جمهور، معاونین شان، وزرا ،روسا، قوماندانان به تنزیل کتگوری بجز پرکردن جیبهای شان، توسعه تجارت شان، استخدام افراد وابسته ومطیع شان معامله با دشمنان این مرز وبوم بخصوص پاکستان هیچ خدمتی قابل چشم گیری که قناعت فیصدی مردم عام را حاصل کند نکرده اند.
بیاید همه باهم دست بکار شویم و به اندازه وسع وتوان خود در آبادی وخدمت به این سرزمین داغ دیده که هزاران معلول، معیوب، بیوه، یتیم، بی سرپناه و مظلوم را در دل خود جا داده است کار کنیم ودیگر به هیچ یکی از این ظالمان اعتماد نکرده ونگذاریم حاکم ظالم و خونخوار ما شوند.
تازمانیکه ملت در روشنایی کامل دانش قرار نگیرد وسرنوشت خویش را خودش رقم نزد هیچ وقت یک کشور به ترقی وپیشرفت نمیرسد.
میرزاد ازمزارشریف

>>>   اگر حقیقت بگوئیم کاندید های اشرف غنی همه مردمان خوب واز طرف ع همه مفسدین کاندید میشوند بهتر است به فرمایش ع هیچکس تعیین نشود

>>>   سپیدار و "ارگ مملو از مباشران و مشاوران و معاونان با معاش بالا و بدون کارایی معین شده است."
در مورد این "زین و دو ..." همه چیز درست است. آقای اساس ، تڼی و (یکی دیګر هم است که بخیالم ارګونی تخلص میکند) "مشاورین ارشد"!!!!! عبدالله مشهور به گلمرجان اند!! هر سه "شخصیت" بیسواد، دزد و وطن .... اند .!!!
آقای خپلواک سابق وزیر اقوام و قبایل امروز "مشاور" متفکر دوم جهان است. او دزد مشهور است که در همان روزهای اول مشاوریت تنها والی فعلی هلمند و والی سابق میدان وردک را در مقابل سه لک دالر در میدان وردک مقرر کرد!!!

>>>   اساس و عمق همه کشمکش ها را که بسنجیم همان فاشیزم است و فاشیزم و بس!!!


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است