در این هیچ شک و شبه وجود ندارد که هشت ثور روز پیروزی مجاهدین را آی اس آی پاکستان توسط نیروهای تنظیم وابسته اش حزب اسلامی به چالش جنگ های میان گروهی کشید. جنرال اختر حتی در سال های جهاد، جنرال های پاکستان را چهره های مدبر پشت چردهۀ جهاد افغانستان می دانستند!؟. طبعا، آنها از آغاز جهاد بحیث یک پروژه استراتژیک هدف شان این بود تا سرانجام، حکمتیار را بحیث ریسس جمهور کشور برگرده ملت سلحشور افغانستان تحمیل نمایند.

اما، در رستاخیز سپیده دم پیروزی مجاهدین متوجه شدند که فرمانده مسعود بر اوضاع سیاسی و نظامی کشورش اشراف و محاکمه وضعیت نظامی کامل دارد و حکمتیار بیشتر ازاین توانانی تقابل و دفاع فعال با نیرو های مجرب و آموزش دیدهء فرمانده مسعود را ندارد. جنرال های پاکستان الزاما، در یک وضعیت عکس الملی با بکارگیری "تیوری توطیه" و بهره برداری از شرایط ذهنی با تبلیغات عوام فریبانه که یک تاجیک رییس جمهور کشور شده است. با حربه جنگ روانی-تبلیغاتی در راستای گمراه ساختن و تحریک پشتون های ولایات سرحدی کشور درفکر پیدان کردن بدیل مناسب شدند.

طبعا، طلبان بهترین و مناسب ترین ابزار در راستای رسیدن به اهداف استراتژیک پاکستان که اکثریت قاطع آنها از ولایات همچوار پاکستان بودند، دست یافتند. اما، آمرصاحب بحیث یک متفکر استراتژیک در هنر جنگ چریکی با درک پنهان و گستره دسایس آی اس آی پاکستان، ناگزیر با طرح وبکارکیری استراتیژی "تخلیه پایگاه و تصرف مجدد آن" که درچنگ های چریکی با هدف حفظ نیروهای خودی با جلوگیری از تلفات بیشتر با پراگنده کردن و گمراه کردن نیروهای دشمن و کشاندن آنها در تله های کشتار درکوه پایه های هندوکش با کمال جرات استثنایی به عقب نشینی از شهرکابل و با کشف و قرار و محاکمه وضعیت نظامی در پایگاه های زمان جهاد با "تمرکز نیروها وحمله" در اراضی کوهی طالبان را درگیر یک جنگ طولانی و فرسایشی نماید.

مسعود بصورت قطع می دانست که سوای این استراتژی با جنگ دفاعی ثابت خانه به خانه در شهرکابل قتل عام و حمام خون جاری می شد.
سرانجام، حسب پیش بینی پلان استراتژیک مسعود زمانی فرا رسید که آمرصاحب با اعتماد به نفس قوی بر نیرومندی نیروهایش با نمایش قدرت حتی به سفر اروپا رفت تا نشان دهد از غیابت تا برگشت اش طالبان با تمام تحرکات نظامی قادر به درهم شکستن خطوط دفاع فعال نیرو هایش نخواهند شد!؟.

فرجام این تحلیل سیاسی نظامی این نتیجه را در اذهان بازتاب می دهد که آمرصاحب با نبوغ نظامی درمقام یک یک نظامی متفکر استراتژیست نیروهای نظامی خود را از بن بست خونین جنگ روانی و تبلیغاتی درشهرکابل سالم بیرون کشید. انتباه این درس تاریخی این است که باید در یک جامعه چند قومی تعامل قدرت با تعادل ملی با ساختار عمودی از بالا تا پین بر اساس سنت سیاسی و تاریخی کشور رعایت شود.

اما، با تاسف، همزادگاه هایش با انحصار مطلق قدرت با نادیده گرفتن هسنگران آمرصاحب با بی عدالتی عریان سمت معاونیت اول ریاست جمهوری را همراه با تمام پست های وزارت های کلیدی و ریاست امنیت ملی و معینت ها را در دولت رییس چمهور کرزی در سطح ولسوالی رخه نه ولایت پنچشربه افراد انگشت شما خاص خود اختصاص دادند. آنهم با حذف فیزیکی تمام نخلگان ومجاهدان متخصص همسنگر مسعود شهید که بیش ترین سال های جهاد و تمام سال های مقاومت را در خارج از پنجشر در ولایات شمال کشورسپری کرده بود، از حقوق حقه شهروندی و کارمندی شان محروم نگهداشتند!؟.

آقای قانونی شما از دسیسه برای تخریب مجاهدین سخن می گویید. من به این کاری ندارم. اما، بجیث یک مجاهدی که پیش از شما و سال ها قبل از داکتر عبدالله در زادگاه شما در کنار مسعود در قرارگاه های نهایت مهم مثل دره هزاره مرکز حرب اسلامی، ستمی ها و شعله ای ها بود و قرار گاه پشغور مرکز دسایس حزب اسلامی بود. در شش حمله گسترده شوروی ها سهم فعال داشتم. از زمره نخستین کسانی بوده ام درکنار آمرصاحب رهسپار ولایات شمال کشور شدم که بحیث نمایندهء خاصش در چهار ولایت کشور در راستای نظم انسجام و حل منازعات درمیان قومندان های تنظیم های رقیب که در جنگ های میان گروهی دخیل بودند، دستآوردهای چشمگیر داشتم . در پنجشیر زخمی شده ام. از زادگاه و تبارشما نیستم. تنها شما انحصار گران قدرت بالاخص آقای قانونی وعبدالله که همدوره ام در فاکولته طب کابل بودم و احمد ضیای بی خاصیت که هیچ نقش در جهاد نداشت. بدترین خاطره های متعصبانه ناشی از تبعیض دارم. این افراد بی اعتبار زمره نامرد ترین افرادی هستند که در 59 سال عمر خود ندیده ام!؟.

اما، از 14 سال به اینسو بحیث یک مجاهد متخصص با چهار اسناد تحصیلی لیسانس و فوق لیسانس از آسترالیا در دست دارم که در ریاست انسجام اکادمیک وزارت تحصیلات عالی تصدیق شده است. در زبان های انگلیسی، عربی، اندونیزیایی و مالیزیایی دسترسی دارم. نفرت من از داکتر عبدالله پرچمی این است که یونس فرمان پسر اسماعیل فرمان رییس خاد رژیم داوود خان که قاتل هزاران عضو نهضت اسلامی است با جمعی کثیری از پرچمی ها را بمقام های سفارت تعیین کرد!؟. یونس فرمان دایم الخمر و پول های سفارت ها را با بی حیایی اختلاس و فرار کرده است. منفورترین و بدنام ترین سفیر بوده است!؟.

آقای قانونی که از مجاهدین سخن می گوید با هراس وحشتناکی که از بمباردمان طیاره های جبت بمب افگن داشت فرار را بر قرار ترجیح داده به پشاور پاکستان مهاجر شد. باری خودش شاهد است که در محاصره طیارات هلیکوپتر جنگی قرار گرفتیم یک پناهگاه که گنجایش یک تن را داشت با قبول خطر جان خویش درنجات او اندیشیدم.

شایان ذکر است که از تمام علما محاسن سپیدان و تمام قومندان های قهرمان و روشنفکران مجاهد پنجشیر بهترین خاطرات از سال های پرافتخار جهاد دارم.

عبدالله کاکر شریعت

>>>   بار اول است نام این محترم را می شنوم حرف هایش حقیقت دارد

>>>   نیرویهای امنیتی در حال نبرد سخت مقابل جنایتکاران قبیله ای طالب؛ در دل شهر مزار شریف اما برای پدر معنوی طالبان چهارراهی و نماد تجلیل بنا می شود.
محمد گل مومند یکی از پدران اصلی نازیسم افغانی کسی ست که شدید ترین جنایت های ضد بشری را علیه باشندگان بومی شمال مرتکب شده بود. او کوره های اوزبیک سوزی راه انداخته بود و کتاب های تورکی اوزبیکی را نابود می کرد. او مردان تاجیک را تا جایی که می توانست می کشت و یا آنان را زنجیر پیچ به کابل منتقل می کرد. او دستور می داد به پستان زنان سوزن فرو کنند و دستور می داد هر چه نشانه ی فرهنگی و تاریخی از بومیان شمال می باشند را نابود کنند.

>>>   Öهمه شما بنام شوراي نظار باعث بدبختي اين مملكت گرديده ايد.
كاش اين پنجشير در نقشه افغانستان وجود نه ميداشت!
اخر چقدر لوچكي وچقدر بي ابي!!!!!
يك مشت از مردم سقاو- زاده هاي رحيم غلام بچه ( ؟ ظاهرشاه) اين وطن را گرو گان گرفته اند براي چه؟؟؟
نوروز از اسالف

>>>   آیا این جناب بچوکی نرسیده از چور و چپاول شوری نظار به عقب مانده که بغد از چارده سال زبان بشکایت کشوده ، غافل از معامله گری های مسعود با ملا بور جان در ارغندی و خطاب ربانی به طالبان بنام کبوتران صلح میباشد ؟

>>>   جناب محترم کاکر شریعت!
در حالیکه اظهارات شما در رابطه با عبدالله و قانونی صد در صد صحت دارد، ولی نظر شما به صفت یک مجاهد واقعی که فی سبیل الله جهاد کرده اید، در مورد قومنمدان مسعود از انصاف دور است. شما هم مثل دیګر شخصیت پرستان از مسعود یک شخص معصوم جور کردید، اګر مسعود هم امروز زنده میبود، به ګمان کامل که عمل عبدالله و قانونی را انجام میداد. از شما خواهش میکنم که یکبار به سایت تاجیکان مراجعه نمایید و در بخش فلم و ویدیو نظریات مسعود را در رابطه به قومزدایی ببینید که چه میګوید. واقعیت امر اینست که مسعود اصلاْ خواهان یک نظام اسلامی نبود. مسعود به دیموکراسی هم عقیده نداشت، او نظامی را ترجیح میداد که خودش و افراد نزدیکش در ر‌اس آن باشد. در خرابی کابل زیبا و در جنګ های خانمانسوز داخلی او همیشه یک طرف بوده است. اګر واقعاٌ مسعود را دوست داشتید، برایش از بارګاه ایزد متعال طلب مغفرت کنید.
برادر عزیز! همه ما و شما از این دنیای فانی رفتنی هستیم، بیایید قبل از اینکه بمیریم، بخاطر رضامندی حضرت باری تعالی و بخاطر خون شهدا واقعیت ها را بګوییم، بګزاریم که چاپلوسان ما را بد بګویند، ما باید فقط در صدد رضامندی الله ج باشیبم.
والسلام
شریف

>>>   عبد الله کاکر شریعت از مجاهدان واقعی است. این را باید بیفزایم که وقتی که کاکر شریعت در جهاد سهم گرفت قانونی در غم آن بود که در زمان کارمل شهادتنامه لسانسه خود را بگیرد و سپس ترخیص عسکری اش را که دروازه وانی خانه سفیر هند را در کابل در زمان کارمل در سال 1360 بر عهده داشت و اینک شده است کلان مجاهدین و د. عبد الله هم تا سال 1363 در کابل بود. حالا شده است کلان مجاهدین اما مردمی که در سال 1357 و 1358 در جهاد اشتراک ورزیدند و درس و تحصیل را ترک گفتند و یا زندانی شدند ، امروز به حیث قشر مستضعف توجهی به ایشان صورت نمی گیرد . شرم تان باد که از خون مجاهدین قصر ساختید. اگر مرد هستید یک جواب بگویید که این همه ثروت را از کجا کردید.

>>>   شريعت صاحب، حالا هم وقت است، اشتباه سابق را تكرار نكن، همان وقت هم ميگفتم كه زياد احساساتي نباش، من و تو را چه به كار حكومت افغانستان كنوني، همين استراليا را وطن قبول كن، عكس مسعود را از خانه ات دور كن، كه ملك رحمت داخل خانه ات شود، مطالعه ديني خود را دوام داده، خدمت اسلام را نما، ما جهاد را به بخاطر فريضه بودن ادا كرديم، محصل بوديم، نه در غم چوكي و نه در غم خارج بوديم، اما مظالم هم صفان موش صفت ما را مجبور به ترك وطن و منطقه كرد، و شكر كنيم كه در دزدي و خيانت آنها شريك نيستيم،
مولوي، استراليا

>>>   اگر پاکستان حکمتیار را میخواست اقلا در خود پاکستان وقتی حکومت موقت مجاهدین تشکیل شد ایشان را ریس میساخت، بعد حکومت عبوری که در گورنر هوس پاکستان جور شد مجددی را به سه ماه و ربانی را به دوسال تعین نمی کرد

>>>   نوروز (استالیفی) سلام : باادب باش که سرمشق جوانان ادب است. اگر سقاوه ها ی شمالی ومردم پنجشیر ازین وطن دفاع نمیگردند توهم امروز دراستالف زیبا وجود نمیداشتی از آب هوا استالف استفاده میکنید ونمک حرامی کار خوب نیست.
نورآغا کابل

>>>   عاملان اصلی جنگ در افغانستان. آمدن قوای شوروی و تباهی بنیادی کشور دوخاین ملی احمد شاه مسعود و حکمتیار و افراد جاهل هستند که زیر تبلیغات نوکران ارتجاع برای دشمنان اسلام به ویژه امریکا وشرکای جرمی اش خدمت کردند ومیکنند.
اسلام الدین از دانشگاه کابل

>>>   آقای عبدالله در زمان داکتر عبدالله که بنام عبدالله شریعتی بود بدون اینکه در داخل وزارت کار کرده باشد از برکت داکتر عبدالله وبه اصطلاح مامورین وزارت خارجه به شکل پراشوتی به اندونیزیا دیسانت گردید وبعد از رفتن داکتر عبدالله وآمدن داکتر سپنتا دوباره سروکله اش در وزارت پیدا شد واین بار تخلص خود را بخاطر خوش ساختن بعضی ها از شریعتی به عبدالله کاکر تغیر داد وبه جای دیگری در خارج مقرر شد تا جایی که من جناب عالی می شناسم درطول پانزده سال گزشته فقط از یک سفارت به سفارت دیگر مقرر گردیده است و بهترین استفاده را از وزارت خارجه نمود هیچ وقت در داخل وزارت وظیفه اجرا نکرده است نمیدانم که درحال حاضر ازنظر مقامات افیتده ویا اینکه چهره چند بعدی اش برملا شده که این طور تاخت وتاز را براه انداخته است .
کارمند وزارت خارجه

>>>   تباهی افغنستان از دست خلقی ها بوده وبعد از دست رهبران نادان مجاهدین و پیروان خارجی ها میباشد .
زره

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است