تاریخ انتشار: ۰۸:۳۱ ۱۳۹۴/۱۱/۲۴ | کد خبر: 111728 | منبع: |
پرینت
![]() |
پس از گذشت صد سال از ارایه فرضیه وجود امواج گرانشیِ فیزیکدان برجسته آلمانی، دانشمندان اکنون موفق به اثبات آن شدند.
به نقل از پرس تی وی، صد سال پیش، آلبرت اینشتین فیزیکدان برجسته آلمانی بر اساس تئوری نسبیت عام خود وجود امواج گرانشی را پیشبینی کرده بود، اما اکنون دانشمندان موفق به اثبات این نظریه شدهاند.
وب سایت انگلیسی بیبیسی روز جمعه با اعلام خبری فوری اعلام کرد فیزیکدانان آزمایشگاه لایگو وجود امواج گرانشی را تایید کردهاند.
دیوید ریتز،مدیر رصدخانه لایگو، در نشستی خبری گفت: «ما امواج گرانشی را رصد کردهایم. ما موفق شدیم.»
او گفت: «امواج گرانشی روش جدیدی برای بررسی جهان فراهم میکنند. توانایی رصد آنها به طور بالقوه می تواند علم نجوم را دگرگون کند.»
وی افزود این کشف جدید همتراز کشف دی ان ای است.
او به بی بی سی گفت: «برای این کشف یک جایزه نوبل وجود دارد. شکی نیست.»
وجود امواج گرانشی اولین بار بر اساس نظریه نسبیت اینشتین مطرح شده بود. یک قرن پیش، اینشتین فرضیه خود درباره وجود این امواج را مطرح کرده بود. امواج گرانشی در حقیقت موجهای کوچکی در فضا و زمان هستند که با سرعت نور جهان را میپیمایند.
اینشتین گفته بود اگر جاذبه در یک ناحیه مثلا در اثر انفجار یک ستاره ناگهان تغییر کند، امواجِ انرژیِ گرانشی با سرعت نور در کیهان منتشر خواهد شد و باعث میشود فضا تاب بردارد یا کش بیاید.
در واقع وقتی اجرام بسیار پرجرم، حرکتی شتابدار را در فضا و زمان انجام میدهند باعث به وجود موجهایی در بافت فضا-زمان میشوند.
امواجی که از اجرام سبکتر تولید میشوند بهسرعت محو میشوند اما اجرامی چون سیاهچالهها و ستارههای نوترونی ممکن است موجهای قدرتمندی ایجاد کنند که حتی از روی زمین نیز بتوان نشانههای آن را رصد کرد.
این نخستین بار در تاریخ است که وجود این امواج بهصورت عملی و مستقیم تائید و شناسایی شده است. دانشمندان میگویند این کشف دوران جدیدی را برای علم نجوم آغاز خواهد کرد.
تایید فرضیه اینشتین، نقطه عطفی در پژوهشهای علمی است و به رمزگشایی معماهای فضایی مثل سیاه چالهها و ستارههای نوترونی کمک خواهد کرد.
رصد امواج گرانشی به دانشمندان این امکان را میدهد که شروع به تحقیق در جهان «تاریک» کنند؛ یعنی بخشی از جهان که با نور معمولی قابل رویت نیست اما بیشترین قسمت آن را تشکیل میدهد.
کد (6)
>>> بخاطری که به اشخاصی که مفهوم موج گرایشی را نمی فهمند، واضح تر شود، شما یک سنگ را بگیرید و در میان آب بیاندازید، در اطراف سنگ یک موج دایروی تشکیل میشود، که هر چقدر از سنگ دور میشود، به همان اندازه ضعیف میشود و قابلیتت دید آن کمتر میشود.
حالا شما یک جال مانند جال توپ فوتبال را بگیرید و چهار نوک آن را به چهار پایه بسته کنید و توپ را در میان آن بیاندازید، جال بطرف پایین خم میشود . عین همین مسُله در فضای کیهان است، که تمام ستاره گان و سیاره ها محیط اطراف خود را مانند یک جال در فضای کیهان خم میکنند و در نتیجه جاذبه و نیروی گرایشی که مانند انداختن سنگ در آب تشکیل میشود، درینجا نیز همان موج تشکیل میشود، منتهی فرق اش درین است که در آب موج گرایشی را به چشم مشاهده میکنید، امادر فضای کیهان آن را بطور مستقیم نمیتوانید ببینید، بلکه از نور ستاره گانی که توسط آن خم میشود، میتوانید آن را مشاهده کنید. این جالی که شما توپ را در آن می اندازید، تار های افقی آن را فضا فکر کنید و تار های عمودی آن را زمان و خود توپ را ستاره و یا سیاره فکر کنید.
این بدان معنی است که تمام ستاره ها محیط اطراف شان را که شامل مکان و زمان است،خم میکنند و زمان به آهسته گی میگذرد.
اگر ما بتوانیم سفینه فضای ای بسازیم که سرعت آن معادل سرعت نور باشد، اگر ما با این سفینه از زمین پرواز کنیم و یک سال بعد به زمین برگردیم، در زمین ده ها سال تیر شده است و همسالان ما همه سرسفید شده اند، در حالی که از عمر ما صرف یک سال تیر شده است.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است