چندی قبل افغانستان بازهم دومین کشور فاسد جهان شد. سازمان شفافیت بین الملل درگزارشی تازه، افغانستان را پس از کره شمالی و سومالی به عنوان دومین کشور فاسد جهان معرفی کرد. دانمارک با نود و یک امتیاز شفاف ترین کشور جهان و سودان با دوازده امتیاز پس از افغانستان در رده فاسدترین کشورهای جهان قرار گرفت. باروی کار آمدن حکومت وحدت ملی مردم انتظار داشتند تا مبارزه با فساد به شکل جدی مطرح شود. اما خلاف شعارهای سران حکومت، افغانستان در مبارزه با فساد یک گام به عقب گذاشته است. اما چه چیز افغانستان را به فهرست فاسدترین کشورهای جهان برده است؟

پرتو نادری نویسنده و پژوهشگر در برنامه «فراخبر» گفت: فسادی که هم اکنون در افغانستان وجود دارد، میراث شومی است که از دولت گذشته مانده است. دولت وحدت ملی در آغاز، در روزهای اول، بی آنکه برنامه ای را تدوین کرده باشد و بی آنکه افزارهای مشخصی را برای مبارزه برضد فساد ساخته باشد، یاراهکارهایی را مشخص کرده باشد، شعارهای بلندبالایی را مطرح کرد و سبب خشنودی مردم شد و مردم هم انتظار داشتند که کارهایی انجام شود اما رهبران حکومت، هیچ اقدام جدی در مورد فاسدانی که برای کل مردم افغانستان شناخته شده بودند انجام ندادند. مساله کابل بانک بدون اینکه کار شود، باقی ماند، وزارت معارف نیز در همان وضعیت فساد باقی ماند، در طول این یک سال ندیدیم که رهبران حکومت، یک زورمند فاسد را دستگیرکرده باشند، وی را به پای میز محاکمه آورده باشند و دیگران از این دستگیری ترسیده باشند و به فساد خود ادامه ندهند.

وی، شعارهای کنونی رهبران حکومت را نیز بدون عمل دانسته و افزود: داکتر عبدالله اعلام کرده است که هیچ شکی در اراده حکومت برای مبارزه با فساد نیست. این حرف، فقط جمله ای زیبا است. اما گفتن این جمله های زیبا هیچگاه نمی تواند درد مردم را دوا کند. ما امیدوار هستیم که رهبران، این اراده را نشان دهند و مردم افغانستان به یقین برسند که با یک دولت شفاف رو به رو هستیم. البته از طرفی اگر این دولت اراده هم داشته باشد، متاسفانه درون دولت افرادی وجود دارد که نمی خواهند، وضعیت بهتر شود.

نادری، در خصوص مافیای فسادی که درون دولت وجود دارد اظهار کرد: ما در تمام عرصه ها یک عقبگرد داشته ایم، مساله فساد حالا به یک فرهنگ تبدیل شده است. یک فرهنگی که کسی ازآن شرم ندارد. این فرهنگ می گوید که «فقط باید پول پیدا کنید، از مقامی که در آن هستید سوء استفاده کنید.» هم اکنون، ارگان های بزرگ دولتی، همه هسته های فساد هستند و این مافیاها شبکه های بسیار گسترده ای را ساخته اند که این دولت با این سازو کاری که دارد هیچ وقت موفق نخواهد شد از این فسادهای بزرگ جلوگیری کند. ممکن است یک مامور دولت را که مبلغی ناچیز رشوه گرفته است، دستگیر کنند اما آنهایی که میلیاردها و میلیونها دلار دزدی می کنند و از کشور خارج می کنند را نمی توانند دستگیر کنند.

این نویسنده و پژوهشگر، اداره افغانستان را به دست مافیای زور و قدرت دانسته و گفت: تازمانی که دولت یا مقام های بالای دولت، کابینه وپارلمان، خانه هایی بزرگ برای فساد است، فساد از بین نخواهد رفت، چرا که افراد پایین رتبه هم الگو می گیرند. افغانستان فقط توسط رییس اجرایی و رییس جمهور اداره نمی شود بلکه توسط دستان مافیا و تفکر مافیایی اداره می شود. مافیا چنان تلقینی به آنها می دهد و به راه هایی می برد که آنها نادانسته و ناخواسته به نفع این مافیاها عمل می کنند.
مافیا در افغانستان، پول، قدرت، زور و توجه بیگانگان و غربی ها را دارند و هرچه بخواهند انجام می دهند. این مافیا است که افغانستان را اداره می کند نه رهبران حکومت.

کد (30)

>>>   مصاحبۀ عبداللطیف پدرام رییس حزب کنگرۀ افغانستان با الجزیره را خواندم.
آنچه آقای پدرام در این مصاحبه می گوید، حرفهاییست که هیچ سیاستمداری تاکنون جرئت نکرده است بگوید. مواضع پدرام مواضع برحق است. آنچه الجزیره در جایی از گفته هایش برون کشیده است چنین معنی دارد:
"نابرابری اجتماعی، نابرابری قومی و قبیلوی، ستم ملی، ذهنیت به حاشیه رانی و شوونیزم پشتونی شناسه های این حکومت است. همین شناسه ها زمینه ساز کشاندن کشور از یک بحران به بحران دیگر اند. ازینرو، کسی نمی تواند مشکل کنونی افغانستان رابه یک قضیه محدود کند...."
اقای پدرام در یک موضع برحق تاریخی، اجتماعی و سیاسی قرار گرفته اند. این موضعگری تازه هم نیست. نه این موضع یک موضع تازه است و نه جناب شان تازه در این موضع نشسته اند.
ما با شوونیزم قبیلوی در سیاست کشور روبروییم و در این شکی نیست. اما شوونیزم قبیلوی نیز یگانه مشکل ما نیست. ما مشکلات تاریخی یی داریم که باید در جایش مورد بررسی قرار گیرد و یقین دارم جناب پدرام از آن بیخبر نیستند.
آنچه در حال حاضر به شخص جناب پدرام بر می گردد اینست که:
چرا همۀ حزب شخص شمایید؟ در پانزده سال اخر ما هیچ شخصیت دیگری راکه در این حزب سر بلند کند ندیده ایم. معاون اولی حزب خودش بیرق مجزی بلند کرد. آیا این حزب معاونی، مدیری، اعضایی کمیته مرکزی (دارالانشا) و روسای ولایتی، رییس بخش زنان، جوانان. ..... دارد یا خیر؟ اگر دارد کدامها اند؟
جناب پدرام!
با پاکیزه ترین و برحق ترین موضع و آرمان این ملت چنین رفتار کردن، بدتر از رفتار کسانیست که در پانزده سال گذشته به ملت تاجیک و در مجموع به آرمان تامین عدالت اجتماعی خیانت کرده اند.
شهامت تان در بیان حقایق و استقامت شما در موضع دفاع از حق و عدالت، ستودنیست. اما به همان اندازه منحصر نگه کردن یک حرکت ملی و بزرگ به شخص خود و جلوگیری از سهمگیری همگانی و تقسیم مسوولیتها و صلاحیتها به اعضا ... را چه بنامیم؟ رهبری آن نیست که یک نفر همۀ کارها به سر برساند. رهبری آن است که یک شخص بتواند همگان را به کار بیندازد و در جهت رسیدن به اهداف انسجام دهد و به حرکت بیندازد.
اگر شما نتوانید و نخواهید این حرکت را همگانی بسازید و تنها به گفتن چنین حرفها اکتفا کنید و برای شخص خود نام کمایی کنید، نتیجه اش برای مردم ما وحشتناکتر از خیانت جهاد فروشان معامله گران مقاومت است!

>>>   به یک کار گردان خوب که ضد فساد وتبار پرستی باشد وسابقه کاری در تهیه فلم های باندی ومافیایی در حد بالا داشته باشد ضرورت است البته سناریوی فیلم قبلا ذریعه یک گروپ دزد ان جنایتکاران برجسته کشور نوشته شده لطفا سوابق کاری خودرا به ارگ شاهی ارسال بدارید داوطلبان میتوانند بخت خود را بیازمایند

>>>   افغانستان به یک انقلاب ملی و مردمی نیاز دارد تا از فاسد بودنش در سطح جهان رها یابد ودر غیر آن با این دیگ و بااین کاسه ها دایم افغانستان در کام بدبختی مواجه خواهد بود و خواهد ماند . رستم

>>>   امیر اسماعیل سامانی .
به نوشته روزشمارتاريخ جهان، امير اسماعيل ساماني در ماه مه سال 900 ميلادي در شهر بخارا به خواست سران لشكرش كه اصرار داشتند به بغداد حمله كنند و به خلافت عباسيان پايان دهند پاسخ رد داد. شاه ساماني براي توجيه پاسخ خود، در يك اجتماع عمومي (اصطلاحا: بارعام) گفت كه بزرگترين برنامه ما بايد احياء زبان فارسي و فرهنگ نياكان باشد نه وسعت بخشيدن به قلمرو. اگر پيش از رسيدن به اين هدف كه واجب محض است، دست به لشكركشي به نقاط دوردست زنيم از هدف اصلي (احياء فرهنگ ملي) دور خواهيم شد. به علاوه ما با حمله نظامي به بغداد، دشمنان تازه براي خود خواهيم ساخت كه فعلا و در آغاز كار، به مصلحت ما نيست.

>>>   خى رهبران افغانستان ما بيغم باشيم كه همراه مافيا ها نيستن اما رهبران ما بدتر از مافيا درحزب دالر كش هستند كه هر قدر كمك در ميشود دالر ها گم ميشود ٠
مسافر جبرى

>>>   اول نام اش تغير کند . نام اش که از ستان حذف شد کام اش تغير مى خورد. واژه "افغان" فقط و فقط تصوير يک مليت يعنى پشتون را ترسيم مى نمايد و آنهم بسيار زشت و ناشايسته چون افغان از فغان مشتق شده.
تعداد فارسىزبانان ويا فارسيوان اکثريت , ولى نه در بند زبان و نه در بند اقوام قانون اساسى نام مليت فارسى در زورق وجود ندارد.
اين ستان "خانه ويا کشتى همه افغانان گفته شد. قصه غير پشتون ها مفت شده.
اين دولت سرنگون شدنى است سر انجام اين سرزمين تغير مى کند.

>>>   بلی
خود کوزه و خود کوزه گرو خود گل کوزه
چنین است خواص رهبران سیاسی مملکتی بنام افغانستان.
بااحترام رسولزی

>>>   بلی !
کرزی رئس جهور پیشتاز افغانی گفت که من توسط داودزی از... ماهانه هفتاد هزار یورو بدست میاورم وکنایتا گفت که آنرا خرچ فتر خود مینمایم.
اما پنهان کرد ونگفت که آنرا به جیب شخصی خود میزنم.
این بود مقتضی بهاران سیاسی ـ از رهبر نخست جمهوری افغانی
اگر این مکتب است واین ملا حال طفلان خراب می بینم
وی را باید بنیادگذار چنین رفتار ها دانست.
انجانب سلمان پارس از غزبت

>>>   خط دیورند باید حل شود. افغانستان درست نخواهد شد تا زمانکه خط دیورند حل نشود

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است