گلوگاه شمال در یک‌قدمی نزاع قومی
 
تاریخ انتشار:   ۱۳:۳۰    ۱۳۹۴/۱۱/۸ کد خبر: 110914 منبع: پرینت

بغلان ولایتی که همواره مأمن امنی برای طالبان بوده است. علاوه بر آن نزاع‌های محلی نیز توانسته سد راه ثبات و امنیت و مخل روال عادی زندگی شهروندان باشد. هم‌اکنون در دندغوری عملیات علیه طالبان در جریان است.

انتظار می‌رود در کنار تامین امنیت مردم، حکومت در مورد منازعات محلی، تمهیداتی برای رفع تنش‌ها و شکاف‌های اجتماعی نیز بسنجد.
به گزارش روزنامه جامعه باز یادداشتی از آقای رحمان رحمانی را جهت بهبود وضعیت ولایت بغلان و روایاتی از گذشته این ولایت به نشر رساندیم.

ولایت بغلان در جمع ولایت‌های صنعتی در کشور قرار می‌گیرد. بغلان چهارده واحد اداری دارد. بافت قومی در این ولایت همواره معضل و جدل‌هایی را به همراه داشته است.

همزمان با انتقال خانواده‌های پشتون در این ولایت در سال ۱۲۶۲ هجری یا ۱۸۸۴ میلادی، مناطق مسکونی فارسی‌زبان‌ها به‌ویژه هزاره‌ها به این خانواده‌ها واگذار شده و این انتقال و جابه‌جایی تا سال ۱۳۲۹ هجری مطابق ۱۹۵۱ میلادی ادامه داشته است.
در هنگامۀ اسکان پشتون‌ها، دولت امانی نشریه‌‌ای را زیر نام «اتحاد» در سال ۱۳۰۰ هجری در این ولایت به مدیریت ملا نقیب‌الله در برخی منابع و مولوی شفیق‌الله در برخی منابع دیگر، ‌منتشر کرد که بیش‌ترین عناوین این نشریه‌ را «سیاست حذف» قبایل غیر‌پشتون ‌تشکیل می‌داد و اسکان پشتون‌های ناقل در این ولایت را توجیه می‌کرد. در مورد هویت و تبار مولوی شفیق‌الله، معلومات اندکی در دست‌ است، اما گفته می‌شود که او به ناقلین پشتون در خان‌آباد که در آن زمان یکی از واحدهای اداری ولایت بغلان بود، متعلق است.

در کنار ستیزه‌های قومی‌‌ای که حاکمان پس از عبدالرحمان دنبال می‌کردند، فضای رسانه‌‌ای و جنگ نرم را نیز در این ولایت ادامه می‌دادند. حاکمان محلی جنگ‌های متعددی را در میان قبایل تاجیک و هزاره و به‌ویژه هزاره‌های اسماعیلی شعله‌ور ساختند. در سال‌های ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۰، جنگ میان خانوار نادری و کیانی به‌شدت ادامه داشت و در سال ۴۰ هجری شمسی بر «جنبش» تازه ایجاد‌شدۀ «جوانان اسماعیلی» که از خاندان «نادری» از سیدهای اسماعیلی، به قیادت سید‌احمد برخوردار در نیک‌پی به‌وجود آمده بود، نشریۀ اتحاد دولتی در تبانی با کیانی‌ها (اسماعیلی‌های هزاره) از زبان محمد‌دیدار خان پدر سیداحمد برخوردار مقاله‌ای را زیر نام «پسرناخلف و حق‌نشناسم را بشناسید و من او را عاق می‌کنم» به نشر سپرد. درست دو روز بعد مقالۀ دنباله‌دار سیداحمد برخوردار ‌که تحت عنوان «چهره‌های اهریمنی عصرما» نگاشته شده بود، در همین نشریه ‌منتشر شد تا این نزاع درون‌قومی هم‌چنان ادامه داشته باشد. ‌مدیران مسئول نشریۀ اتحاد از سال ۱۳۰۰ تا‌کنون که حدود ۹۴ سال می‌گذرد هرگز جز از اقوام پشتون‌، تاجیک‌ و سید‌ نبوده و هم‌اکنون نیز سید عبدالله سادات مسوولیت نشر هفته‌نامۀ «اتحاد» دولتی را بردوش دارد.

مطالب ستیزه‌جویانۀ «اتحاد» و به دنبال آن نشریه‌های دیگری که از سوی حاکمان مستبد در آن ولایت منتشر شدند، سیاست‌مداران را کمک کردند تا قدرت را در میان سه گروه قومی (پشتون‌ها، تاجیک‌ها و سیدها) در بغلان حفظ کنند. تا زمان انتقال مرکزیت بغلان از بغلان مرکزی به شهر پلخمری در سال ۱۳۶۷، حاکمیت مطلق این ولایت به دست پشتون‌ها باقی بو؛ گروهی قومی که کم‌ترین نفوس را در این ولایت تشکیل می‌دهند‌. پس از آن‌که بر اثر ناامنی‌ها در بغلان مرکزی، مرکز ولایت به پلخمری انتقال یافت، تعدادی از تاجیک‌ها و گاهی‌ هم افرادی متعلق به سید کیان از سیدهای اسماعیلی در این ولایت حاکم شدند و سیاست حذف سیستماتیک‌ یک گروه قومی این ولایت را ادامه دادند. ‌تا‌کنون از جمعیت ۶۰ درصدی هزاره‌ها در این ولایت، هیچ زمام‌داری برگزیده نشده است، به جز آمر عبدالحی حقجو که از سوی جمعیت اسلامی در زمان حاکمیت استاد برهان‌الدین ربانی والی بغلان بود؛ اما هرگز بر اثر نزاع هزاره و سید در بغلان و جنگ‌های خونین میان آمر عبدالحی و سید کیان که در تبانی با بشیرخان و سایر قوماندانان پشتون علیه هزاره‌های سنی می‌جنگیدند، آمر عبدالحی قادر نشد مرکزیت قدرتش را در شهر پلخمری انتقال دهد. او در زادگاهش نهرین مستقر بود و بیشتر به‌عنوان نمایندۀ جمعیت اسلامی شناخته می‌شد تا زمام‌دار حکومت مرکزی در بغلان.

شاید از همین‌رو، نزاع قومی در این ولایت همواره جریان داشته است، به‌گونه‌ای که در نزاع بر سر زمین‌ها در زمان‌خیل در قوس ۱۳۹۲ یک نفر از هزاره‌های اندراب کشته و چهار تن از تاجیکان ده‌صلاح زخمی شدند. نزاع‌های قومی بر سر منابع صنعتی و زمین‌های حاصل‌خیز بغلان، از مدتی بدین‌سو بحث «انتقال» مرکز ولایت را از پلخمری ‌به بغلان مرکزی بالا کشیده است.

قبل از بررسی زیان‌ها و فواید انتقال مرکز از پلخمری به بغلان، باید یاد‌آور شوم که پشتون‌های ناقل در بغلان اکثراً از قوم «احمدزی» و کوچی‌اند و شیوۀ زیست کوچی‌گری را در مناطق کیله‌گی و دندغوری هم‌چنان می‌توانیم به وضاحت ببینیم.

چرا مرکز ولایت از پلخمری به بغلان مرکزی انتقال نکند؟

۱- بغلان مرکزی یکی از ناامن‌ترین واحدهای اداری ولایت بغلان است. ناامنی دوام‌دار ‌در این منطقه باعث شد که مرکز ولایت به پلخمری انتقال کند. چگونه است که حالا دوباره مردم غیر‌پشتون بغلان را یک‌بار دیگر برای سربریده‌شدن به بغلان مرکزی می‌فرستند؟

۲- اکثر ولسوالی‌ها (پل‌حصار، ده‌صلاح، بنو، خوست، فرنگ، گذرکاه‌نور، جلگه، نهرین، تاله‌و‌برفک، دوشی‌ و خنجان) به جز خود بغلان مرکزی و برکه، به پلخمری نزدیک‌تر‌ند. خوست و نهرین با ملحقات‌شان می‌توانند از راه پیش‌گزه-کیله‌گی به پلخمری وصل شوند. پس بغلان مرکزی که در گوشۀ شمالی ولایت بغلان قرار دارد، برای تمامی مردم ولایت بغلان دور‌افتاده است و امکان دسترسی مردم به حکومت محلی را دشوار می‌سازد.

۳-تمامی ادارات دولتی در پلخمری دارای دفتر و امکانات هستند، فراهم‌آوری زمین برای دفاتر و امکانات ‌در بغلان مرکزی دشوار و زمان‌بر است و مردم غیر‌پشتون بغلان نیازی نمی‌بینند که انتقال صورت گیرد.

۴- شهر پلخمری از لحاظ اجتماعی از تنوع قومی برخوردار است، حال آن‌که در بغلان مرکزی اکثریت پشتون‌های ناقل هستند و می‌خواهند با بهره‌برداری از حکومت محلی از سایر مردم بغلان باج بگیرند، که این‌کار برای مردم بغلان پذیرفتنی نیست.

۵- ثقل طالبان و گروه‌های تروریستی در بغلان مرکزی است و از ۱۵ سال بدین‌سو طالبان در همین مناطق مرکزیت داشته و سربازگیری می‌کنند. تمام نا‌امنی‌های بغلان از همین منطقه نشأت می‌گیرد و هیچ ضمانتی وجود ندارد که با انتقال مرکز ولایت به این منطقه، مردم محل حکومت محلی را به طالبان و گروه‌های تروریستی واگذار نکنند و بغلان با سرنوشت کندز مواجه نشود.

۶- تمامی فابریکه‌های صنعتی به شمول سمنت و نساجی و بندهای برق در شهر پلخمری موقعیت دارند و دوری حکومت محلی از این واحد اداری صنعتی که بغلان توسط آن‌ها شناخته می‌شود، را به خطرهای امنیتی مواجه می‌سازد.

۷- انتقال مرکز ولایت از پلخمری به بغلان مرکزی می‌تواند زمینۀ جنگ‌های قومی و قبیله‌‌ای را در این ولایت فراهم سازد و حکومت مسئولیت دارد تا از نزاع قومی و زبانی در تمامی مناطق افغانستان از جمله ولایت بغلان جلوگیری کند.

با این‌همه یکی از توجیه‌هایی که موافقان انتقال مرکز ولایت به بغلان مرکزی دارند، این است که بغلان مرکزی دارای تأسیسات دولتی برای ادارات دولتی است، در حالی است که در پلخمری تأسیسات اکثر ادارات دولتی به کرایه گرفت شده‌اند. توجیه دیگر مربوط می‌شود به تأمین امنیت در بغلان، گویا با انتقال مرکز به بغلان مرکزی مردم ‌بغلان مرکزی دست از حمایت طالبان بر می‌دارند و در بغلان امنیت مستقر می‌شود. سوال ‌این است که تنها برای داشتن تأسیسات دولتی، باید روی تمامی موارد دیگر پا گذاشته شود؟ آیا اکنون که ‌مرکزیت ولایت در پلخمری است، مردم ‌بغلان مرکزی نمی‌توانند تعهد بسپارند که مثل بچه‌های آدم از حکومت مرکزی و محلی حمایت کنند و به ناامنی‌ها در این ولایت دامن نزنند؟

به هرحال، مردم غیرپشتون در بغلان به داکتر عبدالله رأی دادند و اکنون از داکتر عبدالله انتظار می‌رود تا جلو هرگونه ناامنی در این ولایت را بگیرد و از انتقال مرکز از پلخمری به بغلان مرکزی با درنظرداشت زیان‌های بسیاری ‌که در پی دارد، جلوگیری کند. مردم ولایت بغلان با خون جگر و هزار مشکل به هشت وکیل رأی داند. اکنون تنها شکریه عیسی‌خیل هفت وکیل دیگر بغلان را زمین‌گیر ساخته و وکلای محافظه‌کاری مانند‌ عبیدالله رامین، داکتر محی‌الدین مهدی، عظیم محسنی، سیدمنصور نادری، عاشق‌الله و دلاور ایماق، در طول دورۀ وکالت‌شان هرگز کار بنیادی برای مردم بغلان نکردند. این‌بار انتظار می‌رود تا در کنار %۹۰ مردم بغلان بیایستند و حق رأی مردم را ادا کنند. بر فعالان مدنی بغلان، روشنفکران و تمامی مردم بغلان است تا از حیثیت اداری‌شان در این ولایت دفاع کنند و در اعتراض به این اقدام حکومت به جاده‌ها بریزند و با حرکت‌های مدنی نگذارند بغلان از این بیشتر آسیب ببیند.

رحمان رحیمی


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   با تایید برخی از نکات باید گفت که نویسنده درمورد ترکیب قومی مدیران مسوول نشریه ی اتحاد اشتباه کرده است .
افراد زیر غیر پشتون بوده اند :
میر امان الدین انصاری ( غیر پشتون)
محمد علم غواص از هرات ( غیر پشتون)
مستمند سلجوقی ازهرات( غیر پشتون)
ضیاء کاروانی از پروان ( غیر پشتون)
کریم مجاهد از بلخ ( غیر پشتون)

>>>   من با این تحلیل موافقم زیرا اکثر بدبختی های خطه خراسان از منتقل کردن ناقلین ناشی میشود و تاریخ گواه آن است .

>>>   تروریستهای داعش طالب توسط طیاره های ناتو و امریکا در شمال انتقال داده میشود

>>>   تابو شكنى ها و روشنگرى هاى فرزندان نترس آن ديار بى نتيجه نخواهند ماند ، بغلان نمونه ء از اين فرايند است . اجازه ندهيد تا معامله گران و مزدوران تاجيكتبار باز يكبار ديگر اين دستاورد ها را بفروشند و قدرت مردم را مهار كنند .

>>>   از تظاهرات بغلان در كابل پشتيباني شد !!!
ما با مردم آزاده و سرافراز بغلانيم،، مردم بغلان يكپارچه در برابر تبعيض، تعصب و بي عدالتي ايستاده اند.
مردم بغلان مخالف انتقال مركز اين ولايت به جاي ديگر هستند.به صداي هاي مردم گوش دهيد.
دولتي كه به صداهاي حق طلبانه شهروندانش گوش نمي سپارد، محكوم به شكست و نابودي است.

>>>   مورچه كه گم شدنش نزديك شود بال مي كشد.غني هم بال كشيده،هم شاخ،هم دم... مي خواهد مركز را از پلخمري به بغلان انتقال بدهد.

>>>   شمال هنوز نفس می کشد !
مردم بومی ، و غیر افغان، در این سرزمین هنوز زنده اند، برتری طلبان روزگار سختی در پیش دارند !
برتری طلبان جنایتکار اگر باتوده های غیر (افغان) از در همزیستی مسالمت آمیز وارد نشوند در آینده نزدیک (بازنده) اصلی خواهند بود ...

>>>   از خواسته های مردم بغلان حمایت قاطع میکنیم
طرح انتقال مرکز ولایت از پلخمری به بغلان مرکزی ، یک برنامهٔ تمامیت خواهانه ، تباری ، قومگرایانه و غیر دموکراتیک است.
بناءً تظاهرات مردمی ، مشروع و حق طلبانهٔ شهروندان بغلان را حمایت میکنیم ، به خواستهٔ بر حق مردم پاسخ مثبت باید داد و حقوق مردم را به رسمیت شنا خت ، ع و غ دیگر بس است جفا در حق کشور و مردم آن ، فردا در برابر تاریخ پاسخگو خواهید بود ، مردم شما چه گفتنی دارید ؟

>>>   دیگر زمان فرعون ها گذشته است
از تظاهرات هزاران نفر مردم اصیل بغلان از ۱۳ ولسوالی علیه ناقل بچه های سلیمان کوهی بسیار خوشحال استم به خاطریکه نگذاشتن مرکز ولایت بغلان از پلخمری به ولسوالی ناقلین انتقال کند بیداری مردم ما جای خوشی و افتخار ما است

>>>   ﺑﻠﻲ ﺑﺪﻭﻥ ﺷﻚ، ﻭﺟﻮﺩﻳﻚ ﻛﺘﻠﻪ اﻱ ﻣﻠﻮﺙ ﻭﮔﻨﺪﻳﺪﻩ ﻧﻤﻴﺘﻮاﻧﺪ ﺩﺭﺷﻔﺎﻓﻴﺖ ﻳﻚ ﻛﺘﻠﻪ اﻱ ﺳﺘﺮگ ﻭﻋﻆﻴﻢ اﻧﺪﻙ ﺗﺎﺛﻴﺮﻱ ﻛﻨﺪ.
ﺣﺎﻝ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﻭاﻗﺪاﻡ ﭼﻨﺪ ﻧﺎﻗﻞ ﺧﻴﻤﻪ ﻧﺸﻴﻦ، ﻛﻪ ﻗﺒﺮﺳﺘﺎﻥ اﺟﺪاﺩﺷﺎن ﻧﺎﻣﻌﻠﻮﻡ اﺳﺖ، ﻧﻤﻴﺘﻮاﻧﺪ ﺭﻭﻱ ﻭاﻗﻌﻴﺖ ﻭﻣﻮﺟﻮﺩﻳﺖ ﻣﺎﻥ ﺭا ﮔﻴﺮﺩ.
اﻟﺒﺘﻪ اﻳﻦ اﻋﻤﺎﻝ ﺭﻳﺸﻪ ﺑﺮاﻱ ﺗﺪاﻭﻡ ﺣﻜﻮﻣﺖ ﻗﺒﻴﻠﻮﻱ ﺷﺎﻥ ﺩاﺭﺩ.

>>>   دولتِ درمانده و فلج كه به يك آدم مريض مي ماند و هر ساعت «مِرگي» مي گيردش و توان يك قدم گذاشتن را در امر توسعه و شگوفايي ندارد، اما در مسائل إيجاد غوغا و ناآرام ساختن مردم و تفرقه افگني خوب مي درخشد.
تغيير دادن مركز ولايات بغلان از پلخمري به جاي ديگر توسط حلقات مغرض و تفرقه افگن، نوع بيماري و منافقت محض است. لطفن با اتخاذ سياست بازي كثيف، بيخ تانرا نه كنيد.

>>>   شهروندان بغلان به فاشیسم تمامیت خواه نه گفتند!
شهروندان استان بغلان در یک راه پیمایی گسترده مخالفت شان را با انتقال مرکز از شهر پلخمری به بغلان مرکزی ابراز داشته و آن را خیانت در حق مردم خواندند...
تمدن پارسیان - تاجیکان

>>>   هدف اصلىِ آناني كه شعار انتقال مركز ولايت بغلان-از شهر پلخمرى به بغلان جديد- را سر مى دهند، پيش از هر چيزي، فراهم سازىِ زمينه ىِ سقوط "مركز يك ولايت" ديگر، به نفع طالبان است . با توجه به پيوستگىِ اراضى ميان مناطق زير نفوذ طالبان در دو ولايت همجوار بغلان و كندز، سقوط مركز اين يكي، زمينه ىِ سقوط آن ديگري را تسهيل مى نمايد.
"حلقه ىِ شعار دهنده"، اين " هدف شوم" را در لفافه ىِ مظلوم نمايى هاىِ گروهى مى پيچاند، تا نگاهِ رهبرىِ دولت، از مشاهده ىِ حقيقت عاجز بماند.

>>>   عکس امیدوار کننده! امروز ملت آگاه است و ظلم و استبداد و خیانت های امان الله خانی و نادر خانی و مهمندی را را نمی پذیرد!
توی گهواره ای چوبی پسری هست هنوز!

>>>   مردم شریف ولایت بغلان امروز در شرایط سخت بارندگی و هوای سرد زمستانی جهت جلوگیری از پلان های شوم یک اقلیت زور گو و تمامیت خواه به جاده های شهر پلخمری ریختند تا از انتقال مرکز ولایت بغلان از شهر تاریخی و زیبائی پلخمری به بغلان مرکزی جلوگیری نمایند۰
و همچنان امروز در شهر کابل هم یک تعداد جوانان آگاه و جسور از تظاهرات برحق مردم بغلان جهت جلوگیری از این پلان شوم فاشیزم قومی در یک گردهم آئی در چهار راهی دهبوری شهر کابل پشتیبانی نمودند، و پلان انتقال مرکزیت این ولایت را تقبیح نمودند۰
قابل یاد آوری است که این انتقال هیچ توجیه منطقی ندارد و صرف هداف قومی قبیلوی تمامیت خواهان پشتون را نمایندگی میکند و بس

>>>   ولایت بغلان همانطوریکه نویسنده به ان اشاره نموده است یک ولایت کثیرالملیت است واین حق هرافغان است که درهرنقطه افغانستان می خواهد دران منطقه مسکن گزین شود واینرا هم نباید ازیاد برد که بسیاری جنگسالارها زمین های بعضی اقوام را دران منطقه غصب نموده اند که انشاالله به توکل خدا جواب این عمل را خواهند پرداخت
تا زنده یک افغان است
زنده باد افغانستان است

>>>   چرا امر خیل را از آنجا برکنار کردند؟ مگر کاسه زیر نیم کاسه نبود؟

>>>   مهاجرین که هر قدر صداها به ضد مردم افغانستان بزند دیګر کار از دست شان نمیاید صرف افغان ها میتواند هویت اصلی انها را شناسایی کند و در اینده میتواند بدون کدام دلیل از افغانستان اخراج و یا به دار اویزان شان کند

>>>   حماسه مردمى بغلان!
حماسه بغلان نقطه عطف در تاريخ ما خواهد . اين حركت نمايانگر بيدارى فكرى توده ها، وجود انگيزه براى دفاع از منافع شان و امادگى براى ايفاى نقش در راستاى اوردن تغير در زندگى و سرنوشت شان است. اين حركت فرا قومى و مردمى نشان داد كه مردم شرايط و سياست هاى دولت را به دقت تحت نظر دارندو در مقابل سياست هاى خلاف منافع ملى واكنش نشان خواهند داد.
شما نقش رسانه ها از جمله شبكه هاى اجتماعى به ويژه فيس بوك را در اگاه سازى توده ها چيگونه ارزيابى مى كنيد؟

>>>   ان مردمی که از تزار گریخته اند دوباره به تاجکستان بروند

>>>   هیچ منازعه قومی در بغلان وجود ندار د صرف شورای نظار و جمعیت مسایلی قومی را دامن می زند پشتون نها تاجک هزاره سال است که باهم مانندی برادر زندگی می کنند.
زلمی

>>>   از خواست ملت غیور ولایت بغلان حمایت میکنیم واین طرح فاشستی را خنثی مینماییم.
صابر از کابل

>>>   پشتونيزم ها خوب بدانيد كه شرافت إنسان به تقوا و انسانيت و اخلاق أوست و اين تبليغات افغانيت كه اين قدر حب افغانيت را ترويج كنيد نه به زور و اجبار ميشود و نه براي كسي سبب برتري ميشود اين شعر نا قواره خود را هم جمع كنيد و تن فردوسي رودكي فرخي و سعدي را در گور نلرزانيد
زنده باد افعانستان است!!!!

>>>   خراسان زمين سالها در اشغال و ظلم به سر ميبرد و امنيت و آرامش را يك قوم غير بومي خراسان سلب كرده اند

>>>   این آرمان ها را که دیگر اقوام از این کشور خارج شوند و یا به زور خارج خواهند شد ، را حفیظ الله امین ، تره کی ، ملاعمر کور ، نجیب الله ، حکمتیار ، کرزی ، نادر غدار ، ظاهر عیاش و دیگر شاهان و معاش خواران انگلیسی به گور بردند و دیگران نیز به گور خواهند برد.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است