این سروده را بعد از جنایت وحشتناکی که بر شهید فرخنده وارد آمد پست کردم و از این می ترسیدم که اگر اقدامات جدی صورت نگیرد تحجر بر قانون محوری غالب گردیده فساد اداری
راه را برای جنایت های بیشتر محاکم صحرایی باز خواهد کرد و در آن صورت امیدی برای حکومت قانون و ارزش های جامعه ی مدنی کمتر متصور خواهد بود. سنگسار بی رحمانه ی رخشانه بدترین دهن کجی این محاکم صحرایی بود بر حکومت قانون.

آیا باز هم در تحقیق این جنایت کار جدی اهمال خواهد شد؟
تحجر یا قانون محوری

من از محکوم کردن های بی تحقیق می ترسم
که با فریاد تکفیری شود تشویق می ترسم
ز فریاد خشونت بار جانی در لباس دین
که اندر ذهن کور و کرشود تزریق می ترسم
به پشت پرده دستان به خون آغشته ی فتنه
به ظاهر خشم اوباشان شود تطبیق می ترسم
از آن روزی که صد بیچاره در بلوا شود مقتول
محاکم حرف قاتل ها کند تصدیق می ترسم
در این دوران برای نقش قانون و عملکردش
اگر یک کار بس جدی شود تعلیق می ترسم
اگر ما در عمل بیچاره گشته زود نتوانیم
تحجر را ز قانون محوری تفریق می ترسم
اگراینبار مغلو ب فساد و زور و زر گردیم
زمرگ هر امیدی بهر هر توفیق می ترسم


ابوالقاسم غضنفر

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است