رییس جمهور لطفا موبایل ام را برایم بفرست!
 
تاریخ انتشار:   ۱۳:۳۲    ۱۳۹۴/۷/۲۹ کد خبر: 104590 منبع: پرینت

از شفاخانه وزیر محمداکبرخان برآمدم, می خواستم تاکسی بگیرم, وقی متوجه شدم که راننده تاکسی های شهری (بیست بیست روپیه تا مسیری که قرار بود من هم بروم صدا می کرد) با خود گفتم بیا از ولخرچی دست بردارم به تاکسی بیست روپیه گی سوار شوم, قصه کوتاه بلاخره به تاکسی شهری به گفته دوست ها برآمده چند لحظه بعد تاکسی هم حرکت کرد, من با دو شهروند دیگر ما در سیت پشت سر و دو تن دیگر در سیت پیشرو نشستند, همین دوستانی که در عقب همراه من بودند یکباره به حرف های سیاسی شروع کردند و از طرفی هم راننده تکسی نیز با ایشان همدردی کرد و از فساد اداری, دزدی های مسلحانه افراد و موتر و اخازی های پولیس شهر کابل و... بلاخره من هم بعد از گوش دادن به گلایه ها و شکایات شان شریک بحث شان خود را ساختم و گفتم چرا دولت جلوی این جنایات و رشوه و اخاذی های پولیس و... را نمی گیرد؟

یک شهروند دیگری که در سمت چپ ام نشسته بود آه کشیده و خطاب به من گفت: برادر دراین تمام کارها (فساد اداری, دزدی, اخاذی های پولیس و ارگان های مسوول و... ) خود دولت دست دارد, به خدا اگر دست خود دولتی ها نباشد ما ملت آرام و آسوده هستیم, یک روز به ساختمان نیمه کاره مواد ساختمانی می بردم پولیس موتر کامیون را توقف داده و مطالبه پول کرد, بدون هیچ ترس و حیایی, وقتی از حدیث و خدا و پیامبر برایش گفتم: {( حدیث شریف: خدا رشوه دهنده و رشوه گیرنده هردو را لعنت کرده است)) بلافاصله سرباز پولیس گفت: برادر به خدا سوگند این پولی که از شما می گیریم به جیب ما نمی رود, این پول تا سطح بالای دولت به جیب کلان ها می رود}.

... همین بود تا قصه های سیاسی همشهریان ما هم ناتمام ماند و من به سه راهی (چهارراهی) شیرپور رسیدم و از راننده خواستم گوشه ای توقف کند تا پیاده شوم, از همشهریان و راننده تاکسی خداحافظی کرده و به سمت دفتر Instatelecom راه افتادم, بیشتر از پنج تا هفت دقیقه شاید نبود که به دفتر Instatelecom داخل شدم و دستم را به جیب پتلون ام داخل کردم تا تلیفون ام را بگیرم تا پول یک ماه شارژ اینترنت را بپردازم و از طرفی شماره دیجیتال خانه را به مسوول دفتر انستاتیلکام بگویم, دیدم جیب ام سبک بود, دستم از جیب مبارک ام خالی برآمد و تلیوفن ام نبود, وقتی از تلیفون دیگر به شماره ام بارها به تماس شدم تلیفون ام خاموش بود.

با خود گفتم شاید تلیفون ام نیز به جیب کلان های حکومت رفته باشد, حالا از جناب کلانتر حکومت ( داکتر صاحب محمداشرف غنی) مظلومانه خواهش می کنم تا تلیفون ام را دوباره برایم بفرستد.

رحمت نیکان


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   تلفون شما تحت مدیریت است !

>>>   درین شک نیست که تمام اینها شریک جرم اند چراکه اینها هستند که تمام مسو.لین را به اساس تقسیمات که برای شان رسیده موظف میسازد اگر هیچ کس پیدا نشد از جمع خود شان باشد از چوک میاورد وبه یک مقام نصب میکند


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است