روزنامۀ ایزوستیا در تحلیلی به قلم یگور خولموگوروف به بررسی حضور ناوهای روسیه در دریای خزر پرداخته است.
نویسنده این مقاله معتقد است که ضربه موشکی ناوهای روسی به مواضع شبه نظامیان داعش در جهان و به خصوص در خاورمیانه یک نوع شوک و سردرگمی تحریک کرده است.

نویسنده ادامه می دهد: مهم این است که ضربات به اهدافی در استان ادلب سوریه که در دهها کیلومتری دریا واقع شده اند، نه از دریای مدیترانه بلکه از دریای خزر وارد آمد. با توجه به اینکه برد موشک های بالدار کالیبر روسی بالغ بر 2.4 هزار کیلومتر است، روسیه می تواند از دریای خزر، اوضاع تمام آسیای صغیر و مرکزی و حتی شمال آفریقا را کنترل کند. به عقیده نویسنده، برد این موشک ها در خاور میانه و حتی اروپا وضعیت جدیدی ایجاد می کند. این موشک ها می توانند حتی روی پلاتفرم اتومبیلی و راه آهن مستقر شوند در حالی که ناوهای حامل آنها از قابلیت تردد نه تنها در دریا بلکه در رودخانه ها برخوردارند و لذا می توانند از طریق آبراههای داخلی روسیه از جنوب به شمال و بالعکس منتقل شوند.

در بعد ژئوپولیتیکی، ایالات متحده با این واقعیت روبرو شد که آمریکا از مقام تنها سلطه گر هوایی جهان سرنگون شده است. راهبرد آمریکایی ها در سالهای اخیر بر بمباران مواضع تا بالاترین سطح بود و تنها سامانه های ضد هوایی روسی آمریکایی ها را ناراحت می کرد. در واقع آمریکا اعتقاد داشت که روسیه در زمینه هوایی و موشکی حریف آن نمی شود که این اشتباه بود.

نویسنده خاطرنشان می کند که رونمایی امکانات نیروی هوایی روسیه در رابطه با سوریه با موفقیت فوق العاده ای برگزار می شود. وضعیت خوب و دقت ضربات نیروی هوافضایی روسیه و امکانات این نیرو در زمینه جابجایی از یک منطقه به منطقه دیگر باعث تعجب شد. معلوم گردید که برتری در هوا می تواند از راهی غیر از جابجایی ناو هواپیمابر حاصل شود. با این حال استفاده از دریای خزر به عنوان نقطه مبدأ ضربات بسیار تعجب آور بود. این دریا که در واقع دریاچه بزرگی است، در صورت توافق صمیمانه بین روسیه و ایران، از نظر راهبردی در دست روسیه باقی خواهد ماند و آمریکایی ها نمی توانند وارد آن شوند.

نویسنده ضمن اشاره به نقش جدید این دریا از نظر کنترل اوضاع خاور میانه و افغانستان، از اصطلاح آمریکایی انتقام جغرافیایی استفاده می کند زیرا ایالات متحده طی مدت زیادی نقشه های جغرافیایی را نادیده گرفته و دور از مرزهای خود اقدام می کرد و حالا با پاسخ تند جغرافیایی (که امکانات وسیع روسیه را سبب می شود) روبرو می گردد.

نویسنده بعد از آن بر اهمیت تاریخی دریای خزر و رود ولگا به عنوان محل تجارت شرقی روسیه از جمله با ایران و حفاظت شدید روسها از راه آبی به ایران تأکید می کند. وی در خاتمه می نویسد که ائتلاف روسیه و ایران، دو کشوری که در خزر سواحل دارند، می تواند باعث بهبود اوضاع منطقه ای شود که بر اثر بی ثباتی تصنعی بی رمق شده است.

کد (6)

>>>   معمولادشمن دشمن دوست است .کشورهای عربی که موردتاخت و تازقرارداشت اکنون موردحمایت قرار گرفته است این چانس رزق هوایی و آرزوی خیالی این مردم بوده ازر طرف دیگر جهان نیزنیروی یکه تازدربرابرخودمیدید.اکنون داردنظرات تغیرمیکند.بااندک ادامه حرکت میتواندمردمان منطقه رابخودجلب نموده ابرقدرت دوگانه بوجودآید.درآنصورت همه جنگهای تحمیلی بایدبه مبارزات سیاسی عوض شود.درتغیرتهاجمات نظامی به شورش های فکری موجب انقلاب فکری و انقلابات اجتماعی همه و همه اراده بشررامجبوراحترام قایل خواهندشد.
وطندار

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است