پنج‌هزار سال تاریخ، حرف مسخره ای است؟
 
تاریخ انتشار:   ۰۸:۵۳    ۱۴۰۰/۸/۳ کد خبر: 168751 منبع: پرینت

آیا هنوز‌هم باور داری که ما پنج‌هزار سال تاریخ پر افتخار داریم؟
فکر نمی‌کنی که "پنج‌هزار سال تاریخ پر افتخار" حرف مسخره و سخت بی معنی است؟
فکر نمی‌کمی که عطار، مولانا، سعدی، حافظ، ابن‌سینا و چند شخصیت دیگر انسان‌های منحصر به فرد بودند و نه محصول فرهنگ نیاکان تو؟
چه بسا که بزرگ‌ترین معضله‌ و مانع برای آن ها دقیقا همین فرهنگ نیاکان تو بوده است!؟
آیا فرهنگی که به جز چند شاعر، باقی در هیچ علمی دست‌رسی نداشته است واقعا می‌تواند به تکامل و تعالی برسد؟
یعنی جامعه‌ای که در تاریخ گویا در تاریخ پنج هزار یا پنجاه‌هزار ساله اش خبری از فزیک، کیمیا، هندسه، ریاضیات، انسان‌شناسی، روان‌شناسی، فلسفه و... نبوده است، چه تکاملی می‌تواند داشته باشد؟
همین امروز ببینید، آن‌قدر شاعرانه هستیم که لایک و تایید و توصیف مان را به عکس‌های فوتوشاپ‌شده می‌گذاریم، نه به محتوی.

به هر رو، سوال‌هایی که در بالا مطرح کردم، همه سوال‌هایی اند که پس از دوره‌ی احساساتی نوجوانی و آغاز جوانی که سرشار از شعار و افسانه‌باوری بود، با خود مطرح کردم و وقتی به جستجوی جواب برامدم، نگاه و ذهنیتم را در رابطه با افتخار و پنج‌هزار‌سال تاریخ و اتکا به فقط شعر و شاعر از بیخ و بنیاد تغییر داد. خواستم همین سوال‌ها را با تو عزیز نیز مطرح کنم، شاید پنجره‌های ديگري را به رویم بگشایی و بتوانم از تو بیاموزم.
سلامت باشی.

کاوه شفق


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
تاریخ
شاعر
نظرات بینندگان:

>>>   آقای شفیق
اگر افغانستان تاریخ پنج هزار ساله می داشت ، سرنوشت اش امروز این چنین نمی بود . ما در دهلیز های تاریک قرون دست و پا می زنیم نه در قله آن !

>>>   اگر این تاریخچه ۵۰۰۰ ساله واقعیت داشته باشد بسیار باید متاسف بود چون هیچ خدمتی را نتوانیستیم برای بشریت به ارمغان بیاوریم. نفاق و بدبختی بین افغانها ، کشتن و بستن بخاطر قدرت و ثروت و افتخارات کاذب تحت عنوان شکست فلان ابر قدرت که قطعی خروج خود شان بخاطر تطبیق سیاست های بزرگتر و منافع دولت های شان بوده است دست اورد این تاریخچه کاذب میباشد.
د

>>>   از ایران مینویسم.
اقای عزیز کمی یواشتر برو. چه خبر است؟ شما ار تاریخ چه خوانده اید که اینگونه شیپور را از سرگشاد آن میزنید؟
شاید بد نباشد کمی از گذشته دانش در سرزمین باستانی ما و شما بنویسم. برای روزگاران دور و دراز تنها یک دانش در زمین بود. از همان یک دانش رازآلود پزشکی زاده شد. نتیجه این پزشکی چیزی بود که در شهر سوخته جراحی مغز و اولین چشم مصنوعی با ماده ای که هنوز ناشناخته هست ساخته شد. این تفکرات پیوسته در خاک ما و شما جرخید تا در زمان ساسانی دوباره عمل جراحی که بنام تیغ مشهور بود انجام میشد. در کنار اینها پزشکی با گیاهان دارویی نیز بود. پس از نابودی ما بدست نادانی تازیان تنها بخشی از پزشکی ابن سینا ک برجای ماند.

در زمینه فلسفه. تنها یک دانش در این خاک بود بنام خرد. سراسر رازلود و پیوسته با مفهومی بنام فره ایزدی. این اندیشه از دل ان منطق و عرفان زاده شد. این دانش دو بخش داشت بنام جهان مادی یا گیتیک (گیتی) و جهان مینوی ( معنوی). به شباهت گیتیک و فیزیک خوب دقت کن. اولی واژه پهلوی است و ریشه اوستایی دارد و دومی یونانی. امپراطوری ماد تا مرزهای ترکیه کنونی را در برداشت و مردمی هم نژاد با من و شما انجا میزیستند. سرزمینی بنام ایونیا در انتهای همین بخش است. از ایونیا اندیشمندانی سراسر متاثر از زرتشت و مغان زرتشتی برخاستند و پس از مدتی یونان با این اندیشه ها اشنا شد. دقیقا یونان تا قبل از یک سال خاص ( ب گمانم 450 قبل از میلاد) تنها یک تفور و باور دارد بنام ادیسه هومر و ناگهان پس از این سال همه متفکرانش زاده میشوند. اندیشمندان اولیه یونان مثل سقراط و تالس و افلاطون هم پیوسته از تمدن پارس سخن میگویند و یک پیوند ثابت شده میان اندیشه های انان و زرتشتیان است. برای برخی از یونانیان جنبه رازامیز اندیشه های ایرانیان سخت بود و تلاش کردند تا هر دانش را جدا کنند. ارستو به طرز کین ورزانه ای راز را حذف کرد و جهان مادی و نگاه ماتریالیستی را پی ریزی کرد. پزشکی دانشی جدا شد و... واژه اندازه در زبان پهلوی اندازگ بود مانند خانه که خانگ بود. اندازگ بعدها در زبان تازی شد هندسه. خود اقلیدس در جاهایی چیزهایی میگوید که نشان میدهد تلاش میکرده تا یک قضیه ک نزد مغان اشکار بوده را به زبان دیگری بنویسد.
اگر بخواهی بدانی چقدر پیشرقت داشتند گزیده های زادسپرم را بخوان. از دل یک اندیشه هم پزشکی دارد هم گیتی هم ... بطورخاص توجه بکن با چه دقتی یکسال سیارات را بدست اورده بودند چیزی که 1000سال بعد کپلر بدست اورد.

در مورد کیمیا. گویی فراموش کردی که دانش کیمیا دانشی بود برای تبدیل چیزها به طلا و سپس دانش برای بی مرگی.
واژه chemist ک تازیان شیمی خواندند با کیمیا پیوندی ندارد؟
در جهان سیاست شاه لزوما باید توسط انجمنی از مغان کنترل میشد. این شیوه بهتر است یا دموکراسی که جنگ میان گلادیوتورهای وحشی است؟ در مورد هندسه همان سازه های باستانی بس است و حتی اشاره ای ب الواح گلی تمدن ایلام یا هلتمتی نمیکنم که حدود هزارسال پیشتر از یونان هندسه رو چگونه کامل میشناختند.
در مورد نظریه اعداد، مغان یک را به خدا نسبت نیدادند و دو را به دو نیروی نیک و بد هستی. سه را به جهان های سه گانه و هفت را به هفت امشاسپندان. سپس اعداد دیگر را بخش پذیر میکردند به اعدادکوجکتر.بطور خاص به عدد سیزده بددست میگفتند که بجز یک و خودش بخش پذیر نیست. شما نظریه اعداد اولیه ک در یونان نوشته شد را ببینید. مفاهیم بخش پذیزی و اول بودن prime را گرفته و معنا را حذف کرده اند. که صدالیته راهی گمراهانه رفتند.مگرفراموش کرده اید که این قراردادها که هفته هفت روز باشه سال 12ماه باشد و ماه 30 روز و بعد نوروز از کدام فرهنگ است؟ اینها از آیین مهر است. اینها بسیار پیشتر از زمانی است که مردم دیگر سرزمین ها همه اقوام وحشی و نیمه وحشی بودند.
در زمینه مکانیک ساخت تخت جمشید برپایه قرقره و داربست بناشده که یک مهندسی مکانیک بسیار پیشرفته پشت آن است. ساختن طاق و... اینها برامده از ان است.

حقیقت این است. ما به دست نادانی تازیان نابود شدیم. در چند سده اخیر هم اروپا انچنان افسانه به دل تاریخ بسته است که همه چیز را از یونان شروع کند و بگوید قبل از ان دانشی نبود. همانطور که ترکها اگر میتوانستند میگفتنت مولانا جلال الدین بلخی در استانبول زاده شده است. اینها مردم بی پیشینه و بی هنر بجز وحشی گری و کشتار هیچ هنری نداشتند. هنوز هم مردم نیمه وحشی هستند. ببینید در این سیصد سال هرکجا پای انگلیس انگل زاد رسیده است نابود کرده است. افغانستان که جگرگوشه ماست را خود میبینی چه کردند با آن. با بومیان امریکا و استرلیا و مکزیک میدانی چه کردند. همان نابودگری که تازیان نادان و وحشی کردند اروپاییان وحشی و نادان کردند. هدف همه انها یک چیز است. اگر من و شما گذشته خویش را بیاد اوریم انها چیزی برای افتخار ندارند. تنها به افسانه زنده هستند. میکوشند که ایران و افغانستان و تاجیکستان همیشه گرفتار باسند. همیشه در پی لقمه نانی باشند. اینها فرزندان اهریمن هستند. فرزندان اهریمن نه کمتر نه بیشتر. یک روز در پوست طالب یک روز در پوست داعش یک روز در پوست غرب. ویژگی همه این است که هیچ پیشینه ای ندارند و وحشی هستند. خدای اینها کفتار است. هر چیز دیگر بگویند دروغ است.

>>>   در ادامه آن متن که درباره تاریخ نوشته شد.
دانش ها در این خاک به کمال خود رسید به طوری که در زمان ساسانیان باتری کیمیاوی را برای طلا کاری کاری شمشیر میشناختند. دقیقا دو پیل الکتریکی بود که حکم یک باتری داشت و حدود هزارسال بعد فیزیک پایه مردم را به سمت تولید برق و جریان الکتریکی از آن سوق داد. پس از تازش تازیان بخشی از مردم به زور شمشیر لگد به گذشته خود زدند. زور شمشیر نادانی انچنان بود که همان خرد رازآلود در لایه ای بسیار ژرف تر از راز به ادبیات منتقل شد برای اینکه نادان ها ندانند داستان چیست. از دل این رازورزی است که ادبیات بسیار پرمایه شد. منصورحلاج و بایزید بسطامی و فردوسی و حافظ و مولانا و هزاران عارف بزرگ دیگر از خوارزم و بخارا و بلخ تا گنجه به زبان راز آن یادگار دیرین را زنده نگه داشتند. بخش دیگری از دانش ها با تاثیر از ارستو به جداشدگی رسید. پزشکی و سیاست و.... دانشگاه گندی شاپور ویران شد و بجای آن دارالعلم در بغداد ساخته شد. چند سده پس از آن این دانشها به اروپا راه یافت. برای اروپاییان که قومی نیمه وحشی بودند بسیار شگفت بود بطوری که برای هشتصد سال پزشکی ابن سینا مبنای اول و اخر در این زمینه بود. بگذریم از جبر و هندسه و....

ایرانی ها نقدهای فراوانی به دانشهای یونانی نوشتند که هنوز هم بدرستی نمی شناسیم. زمان گذشت تا رسیدیم به روزی که اروپای وحشی از خواب برخاست و استعمار شروع شد. باروت در چین درست شد و به اروپا راه یافت و انقلابی در جنگ بپا کرد. تا قبل از آن ایرانی ها در جنگ های تن به تن هرگز کم نمی اوردند. ذهن مردم ایران اسلام زده شده بود و خردمندان انگشت شمار بودند پس ایران از دانش ها عقب ماند. در غرب بخاطر گندهایی که کلیسا زد رنسانس شد و تفکر ماتریالیستی بسیار شدت گرفت. در عوض در همان زمان افتخار شاهان صفوی این بود که پای پیاده برای زیارت امام رضا از اصفهان به خراسان میرفتند. غرب کم کم چیره شد. هر کجا که اسلام کمتر بود دانش ها بویژه جنگ افزارها پیشرفت کرد و ما عقب ماندیم. روس و انگلیس و ... دوران استعمار سیاه آغاز شد. هند مستعمره انگلیس بود و برای اینکه دیواری بین هند و ایران داشته باشد بخشی از ایران خاوری و هند باختری را از هم جدا کردند. مردمی نیمه وحشی اسلام زده از کوههای سلیمان هند آمدند و کسی بنام عبدالرحمن خان از قومی که نه پیشینه هندی خود را بیاد داشت نه فرهنگ ایرانی خود را؛ و با ننگ فراروان در اسلام و خشونت بی پایان غرق شده بود را بر گرده کشور جدید سوار کردند. این نیز با حمایت انگلیس بود. از فرزندان این قوم نیمه وحشی قوم پشتون هستند و به دروغ ادعای اکثریت بودن را مطرح کرد و روز به روز قبیله خود را به ایران خاوری کوچ دادند. شما شرم دارید که بگویید روزگاری ما و ایران یکی خاک بودیم ولی واقعیت این است که فرهنگ ما یکی بوده است. اتشگده های بلخ و هرات را نمی شود نادیده گرفت. شما فکر میکنید تاریخ شما تنها پنج هزار سال دارد ولی نمی دانید که دست کم ۱۲ هزار سال پیشینه داریم. در میبد در کرمان شهری سنگی هست که غارهایی در دل کوه کنده اند و در آن یک شهر بوده است. این شهر زیر زمینی سنگی ۱۲ هزار سال پیشینه دارد. و مردم بدوی هرگز نیاز نداشتند که چنین کار سختی را به جان بخرند. در کنار آن نشانه های پرستگاههایی هم هست که نشان می دهد در آن روزگار دین نیز داشته اند. شما نمیدانید ما از دو قوم وحشی بی نهایت ضربه خوردیم. یکی تازیان یکی اروپاییان. فکر میکنید اگر کسی در ایران میگوید بیایید یکبار دیگر یکی شویم چشم طمع به خاک افغانستان دارد و دوست ندارد کشور مستقلی باشد. ما تکه های خونین یک جگر پاره پاره هستیم. میدانم افغان پیپر هم شاید فکر کند این نوشته دارد استقلال ارضی افغانستان را زیر سوال میبرد پس نباید نشر پیدا کند ولی داستان چیز دیگری است. ما با هم برای ۱۲ هزارسال همزیستی داشته ایم. با هم همه دانش و تمدن زمین را ساخته ایم. کاری که تازیان و اروپا با ما کرد مانند این است که مادر ما را به زور آبستن کرده باشد و ما فرزند حرامزاده را میپرستیم. مرزپرستی و گرفتار شدن در نام افغانستان یا ایران بدترین چیزی است که داریم. امروز بر سر افغانستان چه آمده است؟ استعمار اروپا و استعمار تازیان با هم هماهنگ شده اند. گروهی بی نهایت نادان از چرکستان و قوم پشتون بر پایه توهم دینی میکوشند تا بر راهی روند که خواسته و کرده انگلیس بی بوته. انگلیس نمی توانست کسی را از هرات برای این کشور انتخاب کند چون سودای خراسان در سر داشت ولی یک جانی و وحشی از قبیله پشتون را انتخاب کرد تا دین متوهمانه نگذارد به سوی هند برود و ماهیت بی پیشینه و بی فرهنگ نگذارد به سوی ایران بیاید. امروز مام میهن افغانستان از دو متجاوز آبستن است. یکی تازیان یکی انگلیس. هر چه زجر است از پیمان نانوشته این دو زاییده می شود. هر چه کسانی مانند آتش خاوری یا عاقل میکوشند تا شما چیزی در پس پرده ببینید محال است محال محال. حتی تا جایی که چه بسا گلایه کنید که چرا استقلال افغانستان را نادیده گرفته اید ولی نمی دانید که میگویم یک کشور هستیم. یک مردم هستیم. شما هر چه دوست دارید نامش را بگذارید. مرز لعنتی میان ما یک حرامزاده است. مادر ما را بردند و حامله کردند. یک بار تازیان یک بار انگلیس. امروز آنها پیشرفت میکنند و شما در پی اسلام هستید. همین که یک روز ار قافله دانش روز جا بمانیم جنگ افزارهایی میسازند که برای صد سال مجبور میشویم در برابرشان سرخم کنیم. امیدوارم در میان همه نویسندگان اینجا صدای آتش خاوری و عاقل روز بروز رساتر شود بلکه روزی دوباره بتوانیم به اتحاد برسیم از خوارزم تا گنجه. خوارزم هم مادر خویش را به دست روسها دارد و به مرزهای حرام زادگی که شوروی برایشان ساخت افتخار میکنند. اتحاد برای برای همه ما بهتر است. قوم پشتون یا به کوه سلیمان برگردد یا جهنم الضرر جنوب افغانستان برود به دامان همان چرکستانی که میپرستند. تفاوت فرهنگی بی پایانی میان شمال و جنوب است. جنوب اول باید فرهنگ شمال را عقیم کند تا چیزی مثل خودش شوند بی فرهنگ و فراموشکار و عرب پرست. سپس بتواند بر آن حکومت کند. همه مشکلات افغانستان از اینجاست. اگر انگلیس آن ستمگر اول را از قوم غیرپشتون انتخاب نمیکرد امروز داستان های دیگری داشتیم و این قوم نادان فکر میکند قوم برتر است که چند سده حکومت کرده است. ابله چون شما نادان ترین بودید و نه فرهنگ غنی هند بهره ای داشتید نه از فرهنگ غنی ایران پس شما را انتخاب کردند. قوم پشتون تازی پرست شده است و از همین رو به همه گذشته احتمالی خود پشت پا زده است. چرکستان نیز چنین است.

>>>   به نظر من اسلام دین زیباست حال آنکه دست دین فروشان افتاده در جایش یک مثال زنده از اساسات دین مبین اسلام این است که درروز اخرت از قوم ظایفه مذهب رنگ نژاد قبیله پولداری وبی پولی خبری نیست صرف اعمال که درعمر خویش انجام داده ئی پرسش بعمل میآید پس هویداست که تاریخ پنج هزار ساله درکار نیست مهم اینست که درعمر ناچیزی که داشتیم برای نسل اینده وخود چه دست آورد مثبت داشته یم تا برای زنده گی مره فع اولاد وطن بدرد بخور باشد درپنج هزار سال پنج لقمه نان آرام نخوردیم گویند پشه باش باشهامت مگس باش بادرایت تفکر وتعقل زاده خوشبختیست سال هاست ازپول جیب کافرو مسلمان حیابسر بردیم پس پنج هزار ضرب صفراست .؟؟؟
اقبال


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است