تاریخ انتشار: ۰۷:۲۴ ۱۴۰۰/۷/۲۶ | کد خبر: 168689 | منبع: | پرینت |
حملات اخیر تروریستی در ولایت قندهار و قندوز که صدها شهید و زخمی برجای گذشت، نگرانیهای زیادی را در افکار عمومی ایجاد کرده و این پرسشها را بر می انگیزد که چه عوامل و انگیزههایی در راهاندازی چنین موج کشتار و خون دخیل است؟ و پیامدهای آن چه خواهد بود؟
بر همین اساس ذکریا مشکور کابلی، آگآه مسایل سیاسی در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری شفقنا افغانستان به این موضوعات به شرح زیر پرداخته است.
چه عواملی در کشتار شیعیان افغانستان دخیلاند؟
اولین عاملی که موجب شده ما چنین مصیبتها و نسلکشیهایی را در افغانستان شاهد باشیم، بنیادهای فکر تکفیری در کشور است که در ساخت گروههای تکفیری موجود نقش داشته و اکنون به حاکمیت رسیدهاند. عامل دیگر، ماموریت تعریفشدهای است که سرویسهای استخبارات خارجی به این تروریستهای مزدور جهت شعلهور ساختن جنگهای فرقهای بین مسلمانان در غرب آسیا سپردهاند که نمونههای آن را در عراق و سوریه هم دیدیم. سومین عامل، بحث تاریخی است؛ چرا که این نسلکشیها و هم کوچهای اجباری شیعیان سابقهی طولانی دارد. کسانی امروز ما را میکُشند و مردم ما را کوچ میدهند که در گذشته در زمان عبدالرحمن خان هم مرتکب چنین کارهایی شدند. عامل دیگری که موجب چنین مصیبتها میشود ضعف ساختارهای دفاعی در حراست از جان و مال و ناموس شیعه است که نه دولتهای گذشته توان تامین امنیت آنها را داشته و نه هم خود شیعیان این توانمندی را داشتهاند. عامل پنجم، مسئله «بیهزینه بودن» قتل عام شیعیان در افغانستان است. اگر در طول ۲۵ سال هزینهای بر تروریستها از این جهت تحمیل میشد بدون شک آنها دیگر توان هدف قرار دادن شیعیان را از دست میدادند و یا هم ضعیف میشدند. چنانچه دیدیم که وقتی تروریستها و اتاقهای حمایتی شان در سوریه و عراق متوجه شدند که با هدف قرار دادن شیعیان، هزینههای سنگینی برای خود شان تحمیل می شود، مسیر شان را عوض کردند.
بنابراین، تا زمانی که مردم افغانستان در مقابل این حملات و کشتار تروریستها و تکفیریها، هزینههای سنگینی بر آنها در داخل و خارج وارد نسازند، متاسفانه این داستان همچنان ادامه خواهد یافت.
گروه داعش مسوولیت حملات تروریستی اخیر را به عهده گرفت، آیا چنین حملات تروریستی واقعا کار داعش است، چون گفتههایی وجود دارد که طالبان و دیگر گروهها را در سازماندهی و اجرای این حملات بالای مراکز شیعی دخیل میدانند؟
همیشه به دنبال این عملیاتها رویکرد افکار عمومی و تحلیلگران متفاوت بوده است، چه در زمان کرزی و چه در زمان اشرف غنی یک دیدگاه وجود داشت مبنی بر این که آمریکاییها بهخاطر ایجاد جنگ فرقهای پشت سر این حملات تروریستی قرار دارند. برخی هم میگفتند که حلقاتی در داخل حکومت با راهاندازی چنین حملاتی تلاش دارند شیعیان را تضعیف کنند. از جانب دیگر، اعلامیههایی هم از سوی گروههای تروریستی نشر میشد که در آن این گروهها مسئولیت حملات را به دوش میگرفتند و یا مسئولیت آن را متوجه گروه دیگری میکردند.
داعش چقدر در افغانستان وجود واقعی دارد و تمرکز آنها بیشتر در کدام مناطق است؟
داعش در افغانستان «واقعی» است و در پشت این حملات وجود دارد. بنده این را قبلا نیز گفته بودم. این طالبان بودند که بهخاطر فریب دیگران خطر داعش را کمرنگ و کماهمیت جلوه دادند. این دوستان ما در ایران بودند که خطر داعش را کماهیت جلوه دادند. بنده به صراحت میگویم، از ننگرهار تا کابل تا دره ورسج و عملیاتی در قندهار و همچنین عملیاتهایی تروریستی دیگر در ننگرهار و میدان هوایی کابل و نیز آخرین عملیات داعشیها در قندهار، نشان میدهد که در مرکز سنتی اقتدار طالبان، داعش با قدرت وجود دارد. بیش از ۳۵۰۰ داعشی همیناکنون در دره استراتژیک ورسج حضور دارد. بیش از ۲۰۰۰ داعشی در کابل وجود دارد. سیر حرکت داعشیها از عراق و سوریه بهسوی افغانستان تسریع شده است، چنانچه حتی ولادیمیر پوتین، رییس جمهور روسیه هم به تازهگی اعتراف کرد که ۲۰۰۰ داعشی را در مرزهای قدیمی روسیه جابجا شدهاند.
براساس مستندات میدانی، به صراحت میتوان گفت که ۳۵ درصد از بدنه تشکیلات شبکه حقانی را از اول تا امروز نیروهای داعش تشکیل میدهد. در آینده پیشبینی میشود که بیش از ۵۰ درصد از ساختار شبکه حقانی را داعشیها تشکیل خواهند داد. درکل میتوان گفت که بین داعش، طالبان، آمریکاییها و دولت پیشین اشرف غنی و نیز نهادهای امنیتی حکومتهای گذشته افغانستان در این ۲۰ سال اخیر، یک ارتباط و هماهنگی تنگاتنگ وجود داشته است، برای همین بود که این آدرسها همیشه حتی از زمان و مکان حملات انتحاری و تروریستی از قبل آگاه بودند و در مواردی به دیگران هم گوشزد میکردند که مثلا به فلان منطقه نزدیک نشوند، چون احتمال وقوع حمله تروریستی در آنجا میرفت. بنابراین، میتوان گفت که بین آمریکاییها، دولت اشرف غنی و کرزی و نیز داعش و طالبان تا امروز یک توافق نوشتهشده و یا نانوشته برای کشتن شیعیان و نابودی مراکز دینی و فرهنگی آنها وجود داشته است.
طالبان قبلا اعلام کرده بودند که امنیت همه شهروندان کشور را تامین میکند؛ حال چگونه است که نمیتوانند امنیت مراکز این بخش مردم افغانستان (شیعیان) را تامین کنند؟
طالبان با چیزی که آشنایی ندارند مفهوم «امنیت» و «دولتداری» است. زامبیهای طالب بجز خونآشامی رسالت دیگری ندارند. از یک نگاه، بازگشت طالبان برای ناامن ساختن غرب آسیا است؛ معنای دیگر آن، گرفتن انتقام شکستهای سوریه و عراق است. هدف دیگر بازگشت طالبان، گسترش ناامنی در ۹۰۰ کیلومتر مرز شرقی ایران و در هزاران کیلومتر مرزهای جغرافیای سنتی روسیه، تاجیکستان، اوزبیکستان و ترکمنستان است.
طالبان در قندوز به نمازگزاران اجازه تامین امنیت را نداده و مسئولیت امنیتی مسجد شیعیان آن شهر را خود به عهده گرفته بودند، اما دیده شد که تروریستها وارد مسجد شدند و دست به کشتار مردم بیگناه زدند. به نظر شما مشکل در کجا بود؟
اگر وارد جزییات شویم، حمله تروریستی بر مسجد شیعیان در قندوز از نظر ساختار امنیتی با حمله بالای مسجد فاطمیه قندهار فرق میکند، به این معنا که امنیت مسجد شیعیان در قندوز به حال خود رها شده بود و طالبان نتوانسته بودند امنیت نمازگزاران را تامین کند، اما در قندهار نظر به ادعای قوماندان/فرمانده امنیه طالبان آن شهر، مسئولیت امنیت به خود مردم شیعه و مسئولان مسجد فاطمیه سپرده شده بود.
برای جلوگیری از وقوع چنین رویدادها چه باید کرد؟
من معتقدم که در تامین امنیت مراکز شیعی، باید «مقاومت خودی» ایجاد شود و مسئولیت به عهده نهادهای مردمی و محلی سپرده شود، چنانچه در حکومت قبلی هم امنیت مراکز شیعی پس از آن افزایش موج حملات تروریستی بر تجمعات شیعیان، بهگونه محلی و مردمی تامین میشد. اینکه اینبار طالبان با چنین طرحی موافقت خواهند کرد یا نه، هنوز دقیق معلوم نیست، ولی نظر به آنچه که طالبان مدعیاند در قندهار مسئولیت تامین امنیت مسجد امامبارگاه فاطمیه را به مردم واگذار کرده بودند، امیدواریم بحث «مقاومت خودی» را این گروه به رسمیت بشناسند و تسلیحاتی را که از شیعیان پس گرفته بودند دوباره به آنها بدهند تا مردم خود امنیت مراکز شان را تامین کنند.
کد (9)
>>> حساب کنید که از زمان جنگ های داخلی اشرارپیش از فاجعه ۸ ثور و بعد از آن، دوره 'مولی کراسی' با انتحاری و راه گیری و در زمان کوتاه رژیم 'آی اس آی' چقدر هزاره به خون غلطیدند و هنوز هم ادامه دارد. بعد حساب کنید که رستاخیز آزادی چقدر قربانی خواهد گرفت؟؟؟ راه نجات را به آسانی خواهید یافت.
آتش خاوری
>>> سعی خواهیم کرد دوباره چنین انفجار های هدفمند که از سوی کشور همسایه است تکرار نشود ، ما خوب متوجه شدیم منافع پاکستان ایران و دیگر کشور ها در نا امنی افغانستان است ،
حبیب الله یوسف زی
>>> سخنگویهای طالبان در همه گذارشهای خود میگویند که درافغانستان داعش وجود ندارد.این حرفشان کاملا درست است مردم افغانستان هم یقین کامل دارند که داعش در افغانستان وجود ندارد و ترورها و انتحاری ها کار خود طالبان است نمونه اش هم انتحاری که در مسجد شیعیان قندوز و قندهار رخ داد داعش اصلا برای افغانستان درست نشده وبا سیستم افغانستان همخوانی ندارد داعش در کشورهای غربی بوجود آمد ودر همانجا هم کاربرد دارد درست است که طالب و داعش و القاعده همگیشان گروهای تروریستی هستند اما در افغانستان همه ترورها و انتحاری ها کار خود گرو تروریستی طالبان است...
علیاور
>>> آمدن طالبان برای نا امن کردن مرزهای ایران؟؟
بعضی از هزاره ها با سردمداری زهیر محاهد خیلی دارند زور میزنند که پای ایران را به جنگ با طالبان باز کنند و ناشیانه هم این کار را می کنند
این طالبان بود که در تمام مدتی که داعش ظهور کرد و حکومت افغانستان در زمان اشرف غنی و با کمک آمریکایی ها قصد نا امن کردن مرز ایران را داشتند و این طالبان بود که مانع این قصیه شد
که به خواست ایران ملا منان نیازی را کشت
>>> این ایران بود که سالهاست در مورد خطر داعش در افغانستان می گوید و این شما هستید که سالهاست می گویید داعش وجود ندارد
>>> به حدی نادانی که نمیدانی داعش و ترکیه و قطر در سوریه حمایت میکردن و تروریستهای ترک اویغور در جنایات داعش در افغانستان نقش دارند نه ایران
حبیب الله یوسف زی
>>> در این هیچ شک و تردیدی وجود ندارد که طالب و داعش در یک مسیر حرکت میکنند و باهم توافق عمل دارند و این در طول سالها شکل گرفته اسنت و در پشت آن سی ای ای و آی اس آی و وووو استند
>>> چه نظر های خنده دار مینویسین . آیا هزاره کشی عبدالرحمن از شوق آدم کشی بود مگر ایشان گرفتار جنون بود ؟
در زمان عبدالرحمن مردم هزاره به دستور کثیف های بیرونی در موقع خیلی حساس که افغانها با انگلیس دست و پنجه نرم میکرد شروع به بغاوت گری کردند که بعد از معاهده اجباری دیورند دولت نه تنها با هزاره ها بلکه با سران شینوار برخورد مطابق به ایجاب زمان کرد .
در حالت فعلی سران هزاره از جمله محقق و خلیلی و امثال آن از احساسات دینی مردم هزاره بخاطر علایق شخصی خود استفاده کرده و شروع به سرباز گیری برای لشکر فاطمیون در یک جنگ بیگانه که هیچ ارتباطی به قوم هزاره نداشت کرد ، حال مردم بیچاره هزاره نتیجه تلخ بیخردی رهبران بیشعور خود را تجربه میکنند .
>>> چرا از دگران گله مند استید؟؟؟ رهبران وحدتی تان که دست پرورده مدرسه های دینی شهر قم بودند و استند از جمله عبدالعلی مزاری و محقق و دگران همیشه با غر و فش از جهاد شان علیه شوروی حرف میزدند همین اکنون سایت های تان پر از مقالات تحسین آمیز در مورد شخصیت «عبدالعلی مزاری» است و در بخش معرفی کار کرد های او با افتخار از جنایات این شخص به نام جهاد علیه گویا کفار مینویسید منظورم این است که نظر به ادعای علی مزاری این شخص در بخش های مختلف هزاره جات و بامیان تعداد زیاد از سربازان و افسران قهرمان جمهوری دموکراتیک افغانستان را شهید ساخته است ، در حالیکه این ها برای تصفیه اشرار به این مناطق برای اجرای وظیفه میرفتند تا در آنجا امن و امنیت برای اهالی آنجا ها بر قرار سازند تا در آنجا مکتب و شفاخانه ساخته میشد ولی برای آنکه عده از هزاره از اجرای عملیات تروریستی از شورای نظار ، جمعیت اسلامی و حزب اسلامی و سایر احزاب اشرار آفرین عقب نمانده باشند دست و آستین را بر زده چون مسعود و گلبدین حکمتیار دست به قتل سربازان میزدند و نام این حرکت ضد دینی شانرا جهاد میگذاشتند.
شما هزاره ها از حزب وحدت که در هر معامله سیاسی زندگی هزاره های زحمتکش را به خاطر منافع شخصی شان و اجرای دساتیر اخوند های ایران
قربانی کرده اند دفاع کردید....شما علیه دولتی قیام میکردید که از ملیت خود تان برای اولین بار چهل سال قبل در تاریخ افغانستان صدراعظم ، رییس ، جنرال و معین تعیین گردید ...خوب توجه کنید اولین بار در تاریخ افغانستان صدراعظم از ملیت هزاره آنهم با صلاحیت ... کاری را که ««««ببرک کارمل »»»»چهل سال در افغانستان انجام داد و تابوی ملیت ستیزی را در هم شکست ، اکنون در کشور پیشرفته چون کانادا انجام یافت در کانادا برای اولین بار در تاریخ این کشور و در تاریخ پر از رنج و درد مردمان بومی First Nations این کشور که از طرف استعمار انگلیس ، فرانسه حالات بد تر از سیاه پوستان آفریقایی را تجربه کرده اند و سالها بدینسو به حیث اتباع دست دوم حساب گردیده و قدم به قدم با برخوردهای تبعیضی مقامات ایالتی و سفید پوستان مواجه بوده اند ،انجام یافت ... در کانادا یک پست تشریفاتی بنام گورنر جنرال
است ، در این پست معمولا اتباع سفید پوست نظر به معیار های موجود انتخاب میگردید . گورنر جنرال نماینده ملکه انگلستان در کانادا میباشد...برای اولین بار این پست به یک خانم از میان مردمان بومی کانادا داده شد و این گامهای نخست در راه تامین عملی حقوق و مالکیت انها بر ساحات و مناطقی تحت قیمومیت آنها میباشد، این ابتکار توسط حزب لیبرال این کشور صورت گرفت ...
در هیچ یک از سایت های شما از خدمات سلطانعلی کشتمند یاد نمیشود ، ولی از علی مزاری یک امام خمینی دوم را ترسیم کرده اید ، شما به فرزندان جوان تان تاریخ واقعی را نیاموخته اید ، شما برای آنها آموخته اید که باید به ایران به مثابه ای کعبه دوم بنگرند در حالیکه این اخوند ها مثل عربستان معامله گر استند و شما را به خاطر منافع شان گاهی با طالب و گاهی با داعش معامله میکنند ، رهبران شما بار ها شما را در ترازوی تجارت
در برابر پول و مقام فروخته اند، هنوز هم دیر نه شده است ، برای جوانان تان به جای دعا خوانی و سینه زدنها ، مبارزه واقعی را بیاموزید ، از کارکرد های بزرگان تاریخ افغانستان برای آنها یاد کنید و آنها را با تیوری مقاومت و مبارزه علیه نسل کشی آماده سازید...همین اکنون رهبران تان در ترکیه و ایران در کنار فامیل های شان در عیش استند و برای غمها ، رنجها ، دردها و کشته شدگان تان اشک تمساح میریزند.
زرگر
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است