دموکراسی ضامن حفظ آزادی های اولیه است، بحث آزاد، به عنوان روشی برای اظهار و حل اختلافات اجتماعی نمی تواند بدون وجود آزادی هایی که در عرف حقوق مدنی و سیاسی ملحوظ است تحقق یابد | ||||
تاریخ انتشار: ۱۹:۵۹ ۱۳۹۹/۱۲/۱۳ | کد خبر: 166478 | منبع: | پرینت |
هرکسی در طول زندگی خودخواه ناخواه وابسته به گروه ها و انجمن های مختلف است، از خانواده و محله و اتحادیه های صنفی گرفته تا ملت و کشور. برای تمامی این اجتماعات، چه بزرگ و چه کوچک، به عنوان یک مجموعه تصمیماتی گرفته می شود: مثلا در مورد اهدافی که باید پی گرفته شود، قوانینی که باید بر اساس آنها کار انجام شود و همچنین تقسیم مسوولیت ها و منافع حاصل از فعالیت ها در بین اعضای اجتماع. این نوع تصمیگیری ها را تصمیمگیری جمعی می نامیم، در مقابل نوعی دیگر تصمیم گیری به نام تصمیم گیری فردی وجود دارد که در آن افراد خاص تنهایی بدون مشورت و غیر قانونی در مخالفت روال عادی زندگی قانونمند اجتماع تصمیم گیری می کنند، که در مخالفت با دموکراسی قرار دارد.
دموکراسی به نوع تصمیم گیری جمعی تعلق دارد. دموکراسی در مفهوم خود بیان کننده این آرمان است که تصمیم هایی که بر اجتماع به عنوان یک مجموعه اثر می گذارند، باید با درنظر کلیه افراد اجتماع گرفته شوند و همچنین کلیه اعضا باید از حق برابر برای شرکت در تصمیم گیری برخوردار باشند.
به عبارت دیگر، وجود دموکراسی مستلزم دو اصل کلی نظارت همگانی بر تصمیم گیری جمعی و داشتن حق برابر در اعمال این نظارت می باشد. هر اندازه که این دو اصل در تصمیمگیری های یک اجتماع بیشتر تحقق یابد، آن اجتماع دموکراتیک تر خواهد شد.
هریک افراد جامعه را باید به اندازه یک فرد به شمار آورد و هیچ کس را نباید بیش از یک فرد انگاشت و بر اساس اصل برابری باید به منافع افراد در اجتماع بطور مساوی اهمیت داده شود و به نظریات آنها نیز به طور برابر ارج گذاشته شود.
دموکراسی ضامن حفظ آزادی های اولیه است، بحث آزاد، به عنوان روشی برای اظهار و حل اختلافات اجتماعی نمی تواند بدون وجود آزادی هایی که در عرف حقوق مدنی و سیاسی ملحوظ است تحقق یابد.
این حقوق عبارتند از: حق آزادی بیان، آزادی اجتماعات، امنیت فردی دموکراسی می تواند پشتوانه صیانت از این حقوق باشد برای اینکه وجود آنها برای دموکراسی ضروری است. این حقوق در بهترین حالت خود ضامن رشد فردی اشخاص هستند و باعث ایجاد روحیه تصمیمگیری جمعی می شوند که خود ملاکی برای تعیین ارزشمندی استدلالات منطقی و عقلانی است.
یکی از ارزش های اساسی دموکراسی زندگی قانونمند در جامعه است که افراد در اجتماع ملزم به پیروی از قوانین نافده بوده، عمل خلاف قانون و زندگی قانونمند در اجتماع جرم پنداشته می شود، به عبارت دیگر عملکرد غیر قانونی در یک اجتماع و جعل در اسناد و همکاری با جعل کار نیز جرم پنداشته شده و مطابق به قوانین موضوعه در کشور مجرم به مجازات و دادگاه کشانیده می شود.
اما و صد اما و افسوس که در این جغرافیا یعنی کشور ما با آمدن دموکراسی وارداتی آمریکایی و یک تعداد دجال اوغانی مانند خلیلزاد، کرزی، غنی احمدزی و... آمدند دموکراسی را به گند کشیدند آبرویی به دموکراسی نماندند و از درون دموکراسی قبیله کراسی و طالب کراسی عقب گرایی و وحشت، انتحار و کشتار و فقر و فحشا و فساد بیرون آوردند.
محمد اسلم سلیم
>>> دموکراسی یعنی رسیدن به قدرت از هر راه ممکن.
فحشا و فساد و دزدی ملیونی از کود های ۹۰ و ۹۱ از پایه های دموکراسی است.
علمدار دموکراسی دزد های حرفوی آمده از غرب هستند.
>>> دموکراسی یک ارزش است که در برگیرنده حقوق و آزادی های اساسی شهروندان است که در نظام های دموکراتیک به حقوق و آزادی های اولیه افراد ارج گذاشته میشود دموکراسی به هیچ وجه ضامن این حقوق بوده نمی تواند این حکومت ها هستند که با تطبیق قانون سعی میکند که مولفه های دموکراسی به مرحله اجرا در آورند
>>> دیمکراسی یعنی حیوانیت فحشا دین وادیان را زیر پا کردن ضدیت با خداوند و قانون آسمانی در دیمکراسی امروز ما بدون وحشت دیگر هیچ چیزی نمی بینیم دیمکراسی امروز مرد با مرد و زن با زن عروسی کردن چیزی مه خداوند انرا به شدید ترین کلمات لعنت گفته است دیمکراسی امروزی زن با خر و سگ عروسی کردن که تقریبا چهل فیصد اروپایی همین حالا به آن رجوع کرده و ما لعنت به این دیمکراسی و دیمکراسی طلبان میفرستیم
بهترین دیمکراسی در دین مبین اسلام و قانون اسمانی است که هیچ چیزی کمی و کاستی ندارد انعده اشخاص که خلاف دیمکراسی اسلامی است و دیمکراسی حیوانی را ترجع میدهد در حیوانیت ایشان هیچ شکی نیست
>>> نظر دهنده اول خوب است کمی فکر کنی فهمیده میشوی که دستاورد های بیست ساله نظام نوین افغان ها را انکار کرده نمیتوانیم دموکراسی و عدالت و برادری و برابری همه اقوام همچون گلهای رنگارنگ یک باغ در همین دوره پیدا شده است.
شریف مسلمیار
>>> دموکراسی بر پايه نام يا ناميدن یونانی اش به معنای حکومت مردم یا حکومت شهروندان است.
تا زمانی که ارگان هاى دستگاه اجرایی یک کشور "دموکراتیک" به جای مديريت اعتدالى مانند سلطنت های مطلقه قدرت را به خود غضب کند .
رييس جمهور تابع تقسيم عادلانه قدرت هاى دموکراسى مانند دستگاه قانونگذار پارلمان (نماينده هاى مردم ويا شهروندان بالغ. مجازات حق یک شهروند بالغ است .مجازات حق شهروند مسوول است ) و خود را پدر ملت و نه خدمتگارملت می نامد. اين دموکراسی نيست اين فقط یک توهم است. دستگاه دادگاهى مسوول عدالت مى باشد و بايد دستگاه قانونگذارى بويژه مجلس نمايندگان انتخاب کنند و نه رييس جمهور مجازات حق رييس جمهور هم است.
ارگان های دولتی به منظور محافظت از یک کشور دموکراتیک ، جمعیت را کنترل می کنند. خوب. در عوض ، چه کسی باید دولت را کنترل کند. و در اینجا نکته اصلی سنگ محک است. در اينجا در پهلوى دستگاه قانونگذار پارلمان (و معرفى دستگاه اجرايه حکومتى درزمينه نقص قانون به دستگاه عدالت) "پرهنگ" (پارسى باستانى تا آمدن حروف عربى تازيان. پس از آن فرهنگ) ( پر= پر مرغ نماد بالايى٬ جلال٬ عزمت ودرخشش ونوشتن؛ هنگ = نيرو ) پرهنگ و فرهنگ معنى و مفاهيم پيشينه گذشته خود را هنوز دارد: فرهنگ يک بار به فارسى خط عربى کتاب لغت معنى مى دهد که کتاب با " پر" (نماد نوشتن) و معنى ديگر همه ارزشهاى ساخته و آفريده معنوى ومادى شهروندان. اين نيرو بزرگ پربدستان اين نيرو با فرهنگ قلم بدستان؛ خبر رسانان و روزنامه نگاران است.
دستگاه حکومتى اجرايه ميتواند جعل و تقلب و قانون شکنى و مردم آزارى کنند.
دستگاه فرهنگى ميتواند دستگاه حکومتى را کنترول کند يعنى مردم را با پر خود باخبر سازد . جعل و تقلب و قانون شکنى و مردم آزاى دستگاه حکومتى را روشن سازند.
دستگاه حکومتى اجرايه اسلحه ؛ توپ و تفنگ و گاز اشک آور بدست دارد:
دستگاه فرهنگى پر و فر بدست دارد.
تحت نقاب "دموکراسی" ، دولت های دیکتاتور خشونت و وحشت ایجاد می کنند. رسانه ها و روزنامه نگاران می توانند بدون اسلحه ، "پر" را به سلاحی مداد و يا قلم برای هويدا و افشاگريى ستمگری ظلم های دیکتاتوری ها تبدیل کنند.
به همین دلیل روزنامه نگاران دشمن دولت های دیکتاتوری تلقی می شوند. حداقل به اصطلاح دیکتاتوریها در اروپا مردم گرسنه آنها را نمی کشند. اما "کشور ساختگى افغانستان با دموکراتیک ساختگى " که از زهدان و يا بتن و رحم جامعه رشد و نمو نبوده باشد بلکه يک پديده جعلى و تقلبى مار آستين ومارشال پلانى ايست که مانند بازرگانى دولتهاى حاکمان پشتون (غرامت و چور چپاول احمدخان تا امروز) از خارج و بيگانگان به دولت کشور هميشه درمانده و ورشکسته و ناکام وغيرتوليدى آورده مى شود. ارتش اش از انگلستان و ترکيه وشوروى واکنون از امريکا و متحدين امريکا اش ساخته مى شود ولى ناکام!
دولتهاى حاکمان پشتون روزنامه نگاران را جریمه مجازات مى کند .و از کشتارپى درپى قلم بدستان روزنامه نگاران مخالفين دولت نه تنها که جلوگيرى نمى کند بلکه راه را هموار مى کند براى کشتن آنها و مردم گرسنه و تروریست ها را از هر شکل ، رنگ و شکل (همان گروههاى طالبان و حکمتيار وحقانى قبايل پشتونى ) نجات می دهند.
باداران حاکمان پشتون (قدرت دولتى در دست حاکمان پشتون است! دوستمک و صالحگک و معاونک ها نمايندگان اقوام غير پشتون اند و يا گودى هاى رييس جمبورک نور چشم رييس امريکا که امريکا و يا ابرقدرتها پيشن حاکمان پشتون را تاجگذارى مى نمودند و امروز در همان کاخ سلطنتى نصب مى نمايند) .
مردم اول ازرشهاى هفتگانه "خود اراديت" (خود مختارى - استقلال) ٬برابرى ٬قانونيت ٬ آزادى٬ حق گزينش را بدست خودگيرد! و نام سامانه دولت خود را خود بسازد و بگذارد.
مثلا
کشور مردمى آزاد در هندوکوه نام "دموکرات" را حاکمان پشتون چه نواده طلايى و چه خلقى وپرچمى وچه کرزى بوشى و احمدزى جان کرى ناپاک کردند.
دموکراسی ها روزنامه نگاران را مانند ونتيل (دريچه يا شيردانک چرخ يا ديگ بخار براى خروج باد و گاز و بخار تا انفلاق و انفجار بزرگ را مانع شود) سو استفاده می کنند به گونه ای که انتقادها ، اعتراض ها و روشنگرى براى شهروندان نقش ونتيل را و يا سنگ صبور را دارد "تا دیگ بخار" منفجر نشود. به همین دلیل شکل جدید جنگ فوتبال است. فوتبال یک "ونتيل" خروج دود و گازاست که دو گروه از دو کشور باهم مسابقه مى نمايند . به همین دلیل است که دموکراسی های غربی از روزنامه نگاران شکایت می کنند و گزارشهاى آنهارا "اخبار جعلی" مى نامند . اما آنها را به طور دسته جمعی نابود نمى کنند
>>> در کجای این جهان پول یک کشور به نام یک قوم بدوه است ؟؟ حتی نازی های آلمان هم چنین کاری نکردهند چرا پول کشور ما به نام قوم افغان است؟؟ قوم پرستی هم اندازه دارد
>>> آقای شریف مسلمیار از کدام برابری و برادری اقوام گپ میزدی خواب و خیالت خوش است ما تا همین حالی جز تبعیض بالای اقوام و پشتون پرستی و تقلب و تصفیه قومی از راس نظام تا د ادارات دولتی ندیده ایم.
عدالت کلمه زیباست که ما کاملا با او بیگانه هستیم کدام عدالت ؟! امروز مردم ملکی بی گناه به جرم هزاره بودن در شهرک جبریل هرات غیر میشوند در روز روشن مردم را بدون دلیل میکشند و دنبال بهانه سیاسی میگردند.
این نظام بالا تا پاینش شرق و غربش فاسد است فقط پشتونها را ریس و زورگو متکبر و خودخواه و بدون کدام ترس از خداوند برای کشتار مسلمانان که از غیر از او قوم خود باشند تربیت میکند.
سیدعلی موسوی یکاولنگ
>>> حکومت نازی های افغان با حمایت انگلیس و آمریکا و هم پیمانان شان نمیتواند ادامه داشته باشد در سرزمین های ایران مرگزی
در کجای این جهان پول یک کشور به نام یک قوم بدوه است ؟؟ حتی نازی های آلمان هم چنین کاری نکردهند چرا پول کشور ما به نام قوم افغان است؟؟
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است