راه حل چیست؛ انقلاب یا اصلاحات؟
نوبت انقلاب فرارسیده و ما باید در براندازی سیستمِ نوین برده داری بکوشیم و صاحبان سرمایه و تاج و تخت را از سُریر شاهی به خاکِ سیاهشان در اندازیم و دنیای نو و شگرفی دیگری را باید برپا کنیم 
تاریخ انتشار:   ۱۱:۳۲    ۱۳۹۹/۱۲/۱۳ کد خبر: 166470 منبع: پرینت

بشر از دیر زمان بدینسو یا حاکم بوده یا محکوم؛ یا با مالکیت بر افزار تولید بر دیگران حاکم شده یا در نقشِ یک برده، افزار تولید را به دست گرفته و برای دیگری و دیگرانی تولید کرده است. در نقشِ اولی با عده ی معدودی حاکم بوده و در نقشِ دومی با گله های بیشماری محکوم. در حاکمیت، غریزه اش خیلی فوران کرده و در محکومیت احساس و عاطفه اش. در حاکمیت عقلش را در راهِ طلب و توقعِ غرایزش به کار برده و در محکومیت از عقلِ خود در راهِ احساس و عاطفه اش مدد جُسته. در حاکمیت؛ هنر و شعر و موسیقی و همه بخش های شاد هنری زمینی و این دنیایی اش میدان بازی و شور و نشاطش بوده و در محکومیت، دین و مذهب و همه زمینه های تراژیک و غم آلودِ آسمانی و آن دنیایی اش میدانِ در خود غرق شدن هاش بوده و منزوی شدن های تراژیک اش.

بشر در هر دو جای زمینی و آسمانی قرار داشته که عده ی معدودی زمینی بوده اند عده ی بی شماری آسمانی. به خصوص زمانی که در عملِ تولید و در نیروی مولده و افزارهای تولیدی جهش سریع یا انقلاب تولیدی و دست ساخته های افزار تولید رُخ داد که آن را انقلاب صنعتی نامیدند، که در اروپا به وقوع پیوست و بعدش به آمریکا وسعت پیدا کرد، دگرگونی تمام عیار در زمینه های تولید به میان آمد و در مالکیتِ صاحبان سرمایه و سود درآمد که در این زمینه چه آثارِ هنری خلق کردند و در شکل دادن برده داری نوین اقدامات اصولی و سریع الوقوع خود را گذاشتند و زمینه های حاکمیت خویشتن بر دیگران را تا توانستند برای خود مهیا کردند و بر آن نام گذاشتند: اصلاحات.

برده های نوین باز هم در کارِ تولید مصروف بودند و گاه از سر خوشی اصلاحات را برای خود گام های موثری می پنداشتند که با گذشت زمان مبارزین آگاه ذاتِ اصلاحات را برایشان آشکار کردند که جز راهِ فریب شان توسط سرمایه داران نبوده و نیست. از اینجا است که راهِ تحول را در پیش گرفتند و تا توانستند دست در دستِ هم برای براندازی و سرنگونی نظامِ برده داری نوین با هم به پیش رفتند و چندین تحول و تغییرِ بنیادین را بنیاد نهادند و خود را تا حدی از شرِ زورگویان مالک و صاحبان سرمایه رها کردند.

حالا هم نوبت انقلاب فرارسیده و ما تا می توانیم باید جهت براندازی سیستمِ نوین برده داری بکوشیم و صاحبان سرمایه و تاج و تخت را از سُریر شاهی به خاکِ سیاهشان در اندازیم و دنیای نو و شگرفی دیگری را باید برپا کنیم. زمینهء انقلاب توده های مردمی با گذشتِ هر لحظه دارد نزدیک می شود و روی دست گرفته می شود و ما باید نقشِ فعالِ حرکت به پیش به سوی یک رستاخیزِ بزرگِ قیام و انقلاب را داشته باشیم و ادا بکنیم و بدون یک لحظه درنگ حاکمانِ درنده را به آتش بیاندازیم و دوزخِ آن دنیایی را در این دنیا نشان شان بدهیم.

کامبیز پویا


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
انقلاب
اصلاحات
نظرات بینندگان:

>>>   یک چرت و پرت دهۀ 60 و 70 از لاطائلات کمونستان ذهن زنگ زده...
این قرن انسانیت است، این لاطائلات را بر نمی تابد

>>>   و بعد از انقلاب چه نظام اقتصادی سیاسی و اجتماعی رو جایگزین می کنید این دیدگاه با این شکل یعنی آشوب در نتیجه به نفع همون قدرت های استبدادی رفتار کردن.اتفاقی که در افغانستان افتاد.

>>>   حرف و تصمیم خوبی است ولی شما دوست عزیزم نخست باید حزب انقلابی و با نفوذ در میان توده ها با برنامه روشن و مدون مطابق به شرایط جامعه داشته باشیدکه تاحالا از چنینی حزبیدرین کشور احساس نمیشود ، انقلاب میتواند شود ولی کشور به بحران میرود و نیروی که این انقلاب را رهبری و در مسیر درست سوق و اداره نماید کیست . لطفن آنرا معرفی بدارید و ما هم از جانبداران شما .

>>>   قبل از انقلاب توده ها باید رهبر خود را بر گزینند

>>>   این نظریه مارکس است که دو قرن پیش صادر شد
که شد مارکسیست و بعد شد کمونیسم
که ادامه اش الان در چین هست که کارگران چینی کمترین دستمزد در چین را دارند و برده هستند
خواهشا هر چیزی به مغزتان میرسد با بقیه در میان نگذارید و مردم هم از قیام و انقلاب و جهاد خسته هستند و مردم را به حال رنجور خود رها کنید
مردم نه دموکراسی میخواهند نه کمونیسم نه انقلاب
فقط میخواهند کشته نشوند آنهم هر روز
نویسنده احتمالا تازه با انگل مارکس آشنا شده


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است