تاریخ انتشار: ۱۸:۲۰ ۱۳۹۹/۱۲/۱۱ | کد خبر: 166454 | منبع: | پرینت |
روایت پروژه "مبارزه با تروریزم" از زبان یک سیاستمداربریتانیایی!
در کشورهای بحران زده و در حال بحران، در تبیین نابسامانیها و آشوبها به همان اندازه که به عوامل بیرونی فرافکنی میگردد و عوامل/زمینههای داخلی به فراموشی سپرده میشود؛ گاها با عنوان "تیوری توطئه" همه عوامل بیرونی در ایجاد بحران و نابسامانیها نادیده گرفته میشود. اما واقعیت این است که بحرانها زایده عوامل/زمینههای متعددی هستند که در یک تعامل/تقابل پیچیده داخلی و بیرونی قرار دارند.
بحران چهل ساله و خونین افغانستان نیز شامل این فرضیه میتواند باشد. عوامل/زمینههای مختلف داخلی و خارجی سبب شده است که جنگ و نابسامانی موجود بر مردم ما تحمیل گردد. یکی از آن عواملی که سبب گسترش و دامنه جنگ و ناامنی در کشورگردید بازی است بنام "مبارزه با تروریزم". بازی که فریبندگی اش بیش از حقیقت آن است. تاکنون سخنان و افشاگریهای بسیاری درباره این بازی صورت گرفته است؛ روایت یک سیاستمدار بریتانیایی در دانشگاه آکسفورد یکی از این افشاگریها و اعترافها میباشد که به بخشی از واقعیت تلخ پشت پرده "مبارزه با تروریزم" اشاره میکند.
جرج گلوی (George Galloway) سیاستمدار بریتانیایی و نماینده سابق مجلس بریتانیا از سال ۱۹۸۷ تا ۲۰۱۰ و ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۵ بود. وی در سال ۲۰۰۳ از حزب کارگر اخراج شد. او در سال ۲۰۰۴ حزبی به نام حزب احترام (Respect) را تأسیس کرد و از سال ۲۰۱۳ به صورت رسمی، رهبری این حزب را بر عهده گرفت:
"من می خواهم تمام اعضای داعش، القاعده و تمام سازمانهایی از این قبیل را در میدان جنگ مرده ببینم. تفاوت در این است که کلمات "دخالت غرب" و "داعش" نباید دریک جمله کنار یکدیگر بیایند. چرا که در حقیقت جهان غرب مسوول بوجودآمدن داعش است. این غرب بود که بطور مستقیم و غیرمستقیم داعش را ایجاد کرد. حتی تونی بلر(نخست وزیرپیشین بریتانیا) پذیرفت که اوباما به دقت این این پرونده را ایجاد کرده است. یکی دو ماه پیش به دیوان کیفری بینالمللی گفت که (داعش) از حمله ما و اشغال عراق توسط ما بیرون آمد و رشد کرد. او (اوباما) گفت این مثالی از این اصل است که اول باید هدفگیری کنیم بعد شلیک کنیم؛ که درست میگوید. اما چیزی که کمتر میدانند، این است که این بازی خیلی قبلتر ازاینها شروع شده بود. طالبان و القاعده چطور بوجود آمدند؟ این گروهها بوجود آمدند چون دولت بریتانیا و امریکا از پول همان ساتراپهایی که از خلیج فارس استفاده میکنند که برای جنگ در سوریه به آنان پول میدهند. الان این هیولای را از اسلامگرایی افراطی ساخته اند، رامبو 5 را تماشا کنید و ببینید در آخر به چه کسی تقدیم شده؟ به جنگجویان آزادی در افغانستان که به طالبان و القاعده تبدیل شدند.
حتی به قبلتر از این هم بر میگردد. پس باز میگردم سرنکته ام؛ که مجرمیت ما در ایجاد داعش غیرقابل پاسخگویی است، حتی از طرف کسانی که مسوول این اتفاق هستند. ما مسوول هستیم. این مسوولیت هم به طور مستقیم و هم بطور غیرمستقیم است. ما به این کشورها فقط حمله، غارت و نابود نکردیم، ما عراق را چند پارچه کردیم، پارچههایی که ممکن است هیچ وقت سرجای شان برنگردند.
داعش در سوریه نیزهست چون که امریکا و بریتانیا از لحاظ مالی، نظامی، سیاسی و دیپلماتیک شورشیها را هدفمند حمایت میکنند. هر سلاح و امکاناتی که در سوریه وارد کردیم در نهایت در دستان داعش، القاعده و گروههایی از این دست هستند و این هم غیرقابل انکار است.
-اعتراض یکی از حاضرین:
شاید ما شروع کننده باشیم، شاید ما مسئول اتفاقات و داعش باشیم، اما این به این معنا نیست که از اشتباهات مان درس نگرفته ایم....
-پاسخ جورج گلوی: هرکسی به این بحث گوش میکند بخوبی میداند که شما از اشتباهات تان هیچ یاد نگرفتید. من همان حرفهای قشنگ شرق شناسی را میشنوم که در سال و دهههای گذشته میتوانستم بشنوم. یک نفرآمد همینجا، در آکسفورد و گفت ما باید عراقیها را آموزش بدهیم! عراقیها ریاضیات تدریس میکردند، زمانی که ما صورت مان را آبی میکردیم و در جنگل استتار میکردیم. واقعا شما میخواهید به عراقیها آموزش بدهید؟ واقعا؟ واقعا؟ چه مبحثی را میخواهید آموزش بدهید؟ مهارتهای نظامی؟ خب ما که در آن هم خوب نیستیم. ملکه دیگر سرباز به اندازه کافی ندارد. ما از بصره فرار کردیم. آمریکا نیروهایش در عراق را عقب کشید، چون از گروههای مقاومت مردمی عراق شکست میخورد. ما از افغانستان فرار کردیم و خیلی باید خوش شانس باشیم که فقط طالبان آنجا به قدرت برگردد. چون گروهی که با طالبان رقابت میکنند (بر سر کنترل افغانستان) داعش است. طالبان در جنگ میانه روتر است. بنابراین غرب از نظر نظامی شکست خورده است... این همه پول از کجا تأمین میشود؟ این همه سرباز از کجا میآیند که شما سرشان یک کلاه میگذارید و میفرستید سوریه ؟ خیلی با حکم و امضای ما نیست، ما میتوانیم سربازان خود مان را در زمستانها در کشور خودمان گرم نگه داریم. اما شما میخواهید بروید به کشورهای دیگر و آنجا را به آتش بکشید، بارها و بارها این کار را بکنید."
شکور اخلاقی
>>> اولتر از همه مادر تروریزم امریکا و انگلیس است بمثابه تروریست هایی بین المللی تمام دنیا را به آشوب کشانده اند (امریکایی لاتین، افریقا، آسیا و....).
دوم اینکه اساسات تروریزم نوع اسلامی (بنام اسلام) بیشتر از دو قرن پیشتر با ترویج وهابیسم توسط انگلیس در عربستان پایه گذاری شد و با امتزاج آنها با خاندان سعودی به آن شکل تروریزم دولتی دادند
۳- آیا کشتار مردم بی گناه غزه بشمول اطفال، زنان و سالخورده گان تروریزم محسوب نمی شود؟ پس چرا در متن گم است؟
۴- آیا کشتار نماینده هایی رسمی یک کشور آنهم توسط طیاره غیر از تروریزم دولتی است؟ پس چرا در متن گم است؟
بنأ باید قبول کرد که یاوه گویی های این بی مغز های انگلیس جز چرندیات چیزی دیگری نیست
آتش خاوری
>>> برای جنگ جوی هیچ وقت بهانه کم نیست.
طور مثال:
شما در یک کافه و یا رستورانت نشسته اید و آرام مصروف نان خوردن خود هستید.
یک بد ماش همراه رفقایش داخل کافه میشود و شما هیچ در قصه او نیستید و مصروف غذا خوردن خود هستید.
بدماش به نفر های خود میگوید که این فرد چکاره است که به من احترام نمی کند و سلام نداد؟
یکی از رفقای بد ماش میگوید: حالا من میروم پیش اش و معلوم میکنم که کی است؟
رفیق بدماش به سر میز نفر مذکور میرود و میگوید:باس ما آدم بسیار خوب است و مغرور نیست و نمیخواهد که هر کس برایش سلام بدهد.
زیرا باس ما در بالای چشمان اش ابرو دارد.
همینطور نیست؟
نفر مذکور میگوید که شاید.من باس ترا نمی شناسم.
در همین حال نفر باس به باس خود میگوید که باس:این نفر میگوید که شما در بالای چشمان تان ابرو دارید!
باس میگوید:راست میگی؟
حالا من جوابش را میدهم!
شروع میشود ،حمله به جان نفر مذکور.
اما در عرصه سیاست این ابرو بالای چشمان عبارت از دموکراسی در کشور ها است.
در یک کشور برضد دولت ها تظاهرات بخاطر دموکراسی براه انداخته میشود و دولت نیز مقاومت میکند و چند نفر کشته و زخمی میشوند و جامعه جهانی تقبیح میکند و اپزیسیون دولت سلاح و مهمات بدست می آورد و دولت مذکور مورد تعزیرات اقتصادی قرار میگیرد و مردم هم در جنگ قرار میگیرند و هم در قحطی،بالاخره دولت اگر کدام پشتیبان خارجی دیگر نداشته باشد،ضعیف میشود و شکست میخورد و دولت دموکراسی پیروز میشود.
این که این دولت دموکراسی چطور است ؟آیا برای مردم خوب است و یا خراب؟آیا از خود دفاع کرده میتواند و یا نه؟ آینده نشان میدهد.
ما شکست این دموکراسی را در افغانستان دیدیم،در سوریه دیدیم.در مصر و جاهای دیگر دیدیم.
اما این که چرا بهار عربی در اردن نیامد،یک سوال است که جواب اش را من میدانم و شما باید نیر پیدا کنید.
همچنان این که در دوران حکومت خانم سان سونگ سوجی در میانمار با وجودی که میلیون ها اقلیت مسلمان نشین در حملات نیرو های ارتش وی آواره شدند،اما حالا از دولت او در مقابل کودتا چیان دفاع میشود،چرا؟
دلیل اش را نیز من میدانم و شما میتوانید با خواندن سوانح این اشخاص،جواب سوال خود را پیدا کنید.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است