جمهوری افغانستان جمهوری تک قومی و دیکتاتوری است و قانون اساسی افغانستان در خدمت و پشتبانی دیکتاتوری است، هیچ شاه دیکتاتور و مستبد و هیچ رژیم نظامی و مبتنی بر اپارتاید به اندازه جمهوری دیکتاتوری افغانستان دیکتاتور نیست، شاید افغانستان یگانه کشور در جهان باشد که در قرن بیست و یکم تمام صلاحیت و منبع قدرت و ثروت زیر نام جمهوری در دست یک نفر است.

افغانستان کشور کثیرالقومی و با تنوع فرهنگها و زبانها است و برای رشد و نگهداری منافع و رسم و رواج اقوام رژیم دیکتاتوری بدترین رژیم برای محو فرهنگ های متنوع است و چه بسا که رژیم های دیکتاتوری باعث نسل کشی و پاکسازی قومی می گردد چون فرد دیکتاتور چنین قدرت و صلاحیت را دارد.

نظام فدرالی مانع محو زبانها، فرهنگ ها و مانع دیکتاتور ها از نسل کشی و حذف اقوام میگردد و قانون اساسی حافظ منافع اقوام و فرهنگ ها میگردد، در افغانستان ساختار سیاسی و قانون اساسی معیوب است و بدون اصلاح آنها دورنمای صلح و همزیستی مسالمت آمیز بین اقوام و فرهنگ ها غیر ممکن به نظر می رسد.

مفکوره تغییر نظام متمرکز دیکتاتوری را سیاست مداران مطرح کرده اند که با جسم و روح خود درد مردم و تبعیض را حس کرده اند پیشقراولان این مفکوره انسانی و شهروندی شاد روان طاهر بدخشی، شاد روان عبدالعی مزاری، آقایان عبدالطیف پدرام و مارشال دوستم هستند، تجارب سیاسی و کار عملی در میان مردم سبب شده است که برای جلوگیری از خلق فاجعه و حفظ جایگاه همه اقوام و فرهنگ ها بهترین گزینه در کشور های که دارای تنوع قومی و فرهنگی است از جمله افغانستان سیستم فدرالی باشد و ایجاد سیستم فدرالی برای هیچ قومی و هیچ فرهنگی در تضاد واقع نمی گردد بلکه باعث رقابت در شکوفایی، ترقی و رشد فرهنگی می گردد.

حسن علی عدالت

>>>   مردم افعانستان باید بدانند که اصلا غنی نمی خواهد صلح در کشور بیاید در آنجا باید همه علمای دینی باید برای مردم این را بفهماند که مسلمان واقعی کسی است که زیم و یا ریس جمهور خود را شخص متدین که با خدا و رسول دوست باشد کسی را انتخاب نکنید که بدین و پسر ودختر اش نودل ویا دختر علم در کشور های کفری باشد

>>>   دوست عزیز، آقای عدالت!
در این که نظام سیاسی افغانستان از ابتدا تا امروز ناقص بوده است شکی نیست. نامردانی که به نام مردم افغانستان در کنفرانس بن شرکت کردند، بهترین فرصت را برای اصلاح این نظام، قربانی منافع زودگذر شخصی خود ساختند.
امروز، لازمی است آنانی که به اصل فیدرالیزم معتقد اند جبهه ی متحدی را تشکیل داده و عملاً داخل اقدام شوند.
حکیم کندهاری

>>>   تیوری سیستم فدرالی از سال های دهه ۸۰ بمثابه یگانه راه حل قوت گرفت. نباید فراموش کرد که این سیستم بسیاری کشور هایی چند ملیتی دنیا را از منازعات داخلی نجات داد بشمول هند و چرکستان.
آتش خاوری

>>>   دوستم می خواهد که همیشه بادار مردم ازبک باشد.
رحیم از کابل

>>>   در جامعه ايكه نظام جمهوري، ارگانهاي إجرائيه، مقننه و قضاييه موجود باشند و يك شخص از ٣٥ تا ٤٠ مليون نفوس و تقريبن ٦٠٪‏ واجد شرايط انتخاباتي،
كمتر از سه فيصد با تقلب بر گرده مردم سوار ميشود، اين شخص راه ديكتاتور شدن را دانسته است. . مشكل اما تنها در اين شخص نيست. مشكل در رهبران خود خوانده ي تنظيمي و قومي هم است كه با امتياز گيري تطميع ميشوند و ريس جمهور را يكه تاز ميدان ميسازند. مشكل در قوه مقننه است كه با وجود اختيارات دست داشته، باز هم خاموش نشسته و با گرفتن امتيازات، دست ديكتاتور را باز تَر ميسازند. در دوره اول غني، آقايان دوستم، عطاء، محقق وغيره به انواع و أقسام مختلف تحقير و ذليل شدند، اما باز هم در مقابل امتيازات ، نوكري در بار خان را پذيرفتند. غني فكر ميكند كه وطن همه دارايي هاي ملي از آن او است. هركس صدا ميكشد، دهنش با دالر پر ميشود، پس چرا ديكتاتور نشود. از ماست كه بر ماست.

>>>   به دوستکم بگو که برابر عقلت گلم جمع کن ، گپ های سیاسی را به سیاستمداران بگذار .
وای به حال این ملت که کی ها در سباست آن دخیل است .

>>>   سیستم فدرالی منجر به تجزیه افغانستان میشود.
زیرا مناطق پشتون نشین با پشتون های آنطرف سرحد ارتباط میگیرند و تاجک نشین با ایران و تاجکستان و ازبک نشین با ازبکستان و ترکمن نشین با ترکمنستان.
بخاطر ازبین بردن تضاد های قومی باید هم در مرکز و هم در ولایات در تعیینات از تمام اقوام در نظر گرفته شود.
متأسفانه از چهل سال بدینسو یک سرشماری دقیق صورت نگرفته است که کدام قوم در افغانستان چقدر نفوس دارد که در تقرری ها هم تخصص و شایستگی و تعهد و سابقه کار در نظر گرفته شود و هم تعداد نفوس اقوام.

>>>   اینها تمام شان تجزیه افغانستان را از قبل یعنی دهه 70 میخواستند مگربدانند که تا یک افغان زنده است این آرمان شانرا بگورخواهند برد زیرا سرنوشت ما بدست چند نفر بلند منزل والا محدود نمیشود و تعین سرنوشت ما اول بدست خداوندج وبعد بدست 35 میلیون انسان اتباع این سرزمین است پروا ندارد هرکس حق دارد نظرشخصی شانرا ابراز نماید درشرایط کنونی هیچکس به این نظر موافق نیست

>>>   دوست ها گناه من نیست۰ من آنقدر غول و جاهل هستم که فرق بین تجزیه یک کشور و فدرالی شدن آن کشور را نمیدانم۰ لطفاً برایم کمی ساده توضیح دهید تا غول های مثل من هم بدانند۰
مننه۰

>>>   فدرا الی بهترین راه حل برای افغانستان است.
دو نوع مردم مخالف فدارالی اند.
۱- زیاده خواهان و قومگرایان زیرا قدرت استبدادی خود را از دست می دهند.
۳- جاهلین یعنی کسانیکه از خود عقل و تعقل ندارند.

>>>   فدرا الی بهترین راه حل برای افغانستان است.
دو نوع مردم مخالف فدارالی اند.
۱- زیاده خواهان و قومگرایان زیرا قدرت استبدادی خود را از دست می دهند.
۳- جاهلین یعنی کسانیکه از خود عقل و تعقل ندارند.

>>>   به آن بیفرهنگ های جاهل که درین کشور دعوای مالکیت کُل و انحصار کُل را دارند و در پی انکار، حذف، و ناچیز سازی دیگران هستند:
تو چه کمال کردی در سه صد سال گذشته؟ به هر خارجی که بود عقبت را فروختی۰ کدام شمشیر کدام مردانگی و کدام شجاعت کردی؟ قدرت اگر در دست تو بود و است بخاطر شمشیر نه بلکه بخاطر خ۰۰ های خارجی ها است که همیشه در دست گرفتی، شروع از صفوی های ایران که غلامی دربار آنها را میکردید تا غلامی انگلیس روس پاکستان و حال غلامی امریکا را از هردو طرف میکنید، چه افتخار داری؟
آیا بلاخره تو انسان شدنی هستی؟ آیا امکان آن وجود دارد که با تو کشور مشترک و سرنوشت مشترک داشت؟ ۰۰۰

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است