سوم حوت، آغازی بی پایان
چهل و یکسال پیش، مردم در دوران وحشت کشتار و شکنجه با دست های خالی در مقابل متجاوز به خیابان ها رفتند، همین مردمی که امروز نیز با میلیون ها کشته و زخمی در پی عزت و کشوری با ثبات، خون می دهند 
تاریخ انتشار:   ۱۴:۵۰    ۱۳۹۹/۱۲/۴ کد خبر: 166393 منبع: پرینت

به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)، سوم حوت در افغانستان یادآور اتحاد مردم در برابر حکومت وابسته و متجاوز خارجی بود که تمامی اقوام و مذاهب پس از دو روز اعتصاب با شعار "الله اکبر" در کابل دست به تظاهرات زدند که تا پایان روز با خون تعداد بیشماری به پایان تلخ رسید.

درست 22 ماه از حضور دولت تحت نفود شوروی سابق در افغانستان می گذشت که فشار سیاسی از دست گیری ها تا شکنجه و ترور شخصیت های مهم و نخبه گان و وجود سرویس های اطلاعاتی حتی میان مردم عادی چنان وحشت و خفقانی را در کشور به وجود آورد که به قیام و دادخواهی انجامید.

مردم افغانستان همواره از روحیه مقابله با هر متجاوز خارجی برخوردار بوده و نسبت به تحرکات غیر اسلامی حکومت حساس اما آنچه در سال 1358 و پس از آن روی داد، کشور را در یک جنگ بزرگ و مدام فرو برد که تاکنون ادامه دارد و مردم در تمامی دوره های اشغال شوروی، جنگ داخلی، طالبان و دوران جدید تنها قربانی بودند و اکنون نیز در هر میدان های جنگ و انتحار کشته و زخمی می شوند.

آنچه در افغانستان قیام خوانده می شود و برخی آن را خودجوش و برخی جز برنامه تحریک گروه های چپ گرا می دانند، جدای از رخدادهای پس از آن، این مردم بودند که در یک همبستگی و با دستان خالی در مقابل یک حکومت نظامی و کشوری قدتمندی شوروی سابق ایستادند تا نشان دهند که دیکتاتوری بر این سرزمین دوامدار نیست.

هیچگاه بررسی دقیقی از قیام سوم حوت و رقم دقیق کشته و زخمی ها با توجه به اوضاع آشفته سیاسی و حکومتی وابسته به شوروی و رویدادهای خونین پس از آن تاریخة صورت نگرفت و چه بسیار روشنفکر، فعال سیاسی تا مردم عادی در زندان های حکومت آن دوران در گمنامی از بین نرفتند.

قیام سوم حوت آغازی شد برای همبستگی مردم و مقابله ملی در برابر تجاوز شوروی سابق به خاک افغانستان که به عنوان دوران مجاهدین یاد می شود و از آن تاریخ رهبران و فرماندهانی برخواست که در تحولات سیاسی افغانستان نقشی تعیین کننده ایفا کرده و تاکنون نیز در صحنه سیاسی حضور دارند.

حکومت مستبد و متجاوز خارجی دلیلی شد بر اتحاد قومیت ها و مذاهب تا در یک جبهه مشترک در مقابل دشمنی واحد نبرد کنند اما اگر مقاومت 9 ساله با تاوانی به بزرگی بیش از یک میلیون کشته و زخمی و میلیون ها مهاجر و ویرانی گسترده کشور به شکست ارتش سرخ انجامید اما رهبران میدان های جنگ در بازی بزرگ غرب مغلوب توطیه و پول شدندو زمینه برای حکومت تاریک طالبان فراهم شد.

ٱنچه در تاریخ 41 سال گذشته افغانستان رخ دارد، از قیام گرفته تا دفاع از کشور و کشتار و ویرانی، رویدادهای بودند که یک کشور و ملت را درگیر جنگ و افراط گری کرد و هرچند مردم همچنان با امید به آینده می نگرند اما میراث که از گذشته برجای مانده همچنان گریبانگیر دوران جدید است: انحصارطلبان قدرت و زیرپانهادن منافع ملی و عزت مردم.

قیام سوم حوت، چه خودجوش باشد و چه با تحریکات برخی جناح های مخالفت حکومت برانگیخته شده باشد اما نمی توان این حقیقت که مردم عنصر اصلی و فراگیری شدن آن بوده را نادیده گرفت، همان مردمی که پس از 41 سال همچنان درگیر با جنگ هستند و حتی در دوران جدید افغانستان،حکومتی که نه به خواست مردم بلکه براساس منافع تباری برقرار شده و دلیل هر دخالت خارجی می باشد.

گذشته افغانستان درس هایی دارد خونین برای امروز و آینده کشور تا با عبرت آموزی از آنها کشور را به سوی پیشرفت و همبستگی سوق دهیم اما آیا سران حکومت وحدت ملی در پی منافع ملی و عزت مردم هستند و این انحصارطلبی ها در قدرت زمانی برای بازنگری تاریخ برای آنان می گذارد؟

کد (18)


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
سوم حوت
کابل
نظرات بینندگان:

>>>   چند روز پیش شفاخانه‌ کووید-۱۹ ولایت غور به گونه‌ مرموز آتش گرفت. فعالان مدنی آتش‌سوزی شفاخانه ویژه کرونا را پرسش‌برانگیز می‌دانند. نثاراحمد کوهین، از فعالان مدنی این ولایت، در گفت‌وگو با روزنامه ۸صبح می‌گوید که دلیل آتش‌سوزی «پنهان کردن فساد مالی» در مصرف بودجه این مرکز درمانی است. او پافشاری دارد که نگرانی‌هایی در پیوند به مصرف بودجه کرونا در غور وجود دارد و ریاست صحت عامه معلومات چگونه‌گی مصارف بودجه را با مردم شریک نکرده است

>>>   نویسنده بیخبرکود۱۸!
باهمان قسمت نوشته تان ۱۰۰ فیصدموافق هستم( که بررسی دقیق ازان حادثه صورت نگرفته)اگر صورت میگرفت حتماجلویاوه سرایی شمارا میگرفت.
من به حیث شاهدزنده ان جریان میخواهم عرض کنم که تعدادی ازمجاهلین یااشراربیفرهنگ ازبیسوادی واحماقت هموطنان شان سواستفتاده کرده حرکتی احمقانه رابراه انداختند اما فرزندان اگاه ورشیدوطن برق اسا ان راخنثی کردند.پوه شوی
نصرت

>>>   قبل ازنشخوارکردن دوامدارتجاوز واشغال روس بهترنبودبرای لحظه وضعیت وحالت کشورتان راباجمهوریت های اسیای میانه به مقایسه میگرفتید؟
هارون

>>>   تعدادی تاز هسئت صلح در دبی از حکومت قطر تقاضای پناهندگی کرده اند

>>>   کمی از خصایل خادیست ها:
درتعدادی از وزارت خانه ها برای فعلا هم عده ازهمان خادیست های گنهکار حضوردارند که با تملــــق وچاپلوسی طوری می خواهند جلوه دهند که گویا جان نثار این حکومت هستند ، همان خصوصیت های منفی دسیسه بازی وشیطنت رزیلانه که از همان سی سال قبل در رگ وخون شان آغشته شده تاحال هم ادامه دارد
یکسال قبل یکی ازین خادیست ها که محافظت فرد اول اداره را بعهده داشت برای اینکه نشان دهد خیلی بیدار ومبتکر ومخلص است چندین مراتبه سربازان را سربام ها ایستاده نموده ومی گفت ما مانور اجرا میکنیم !! سردیوارهارا سیم خارکشید ، خلاصه همه کارهایش نمایشی وبخاطر جلب توجه دیگران بود، همین مانورهابود وحرکات این خادیست بود که ترورست های جنایتکار متوجه شده وفکر نمودندکه درینجا حتما خبری هست که اینقدر ترتیبات حرکات صورت میگرد همان بود که دومراتبه انتحاری آمد وچندین مامور بیچاره وغریب که هیچکاره نبودند را شهید ساختند
مدتی گذشت خادیست دیگری به عوض قبلی آمد این فرد درهنگام دیدن روسا ومعینان طوری خود را قات مینماید که گوئی در رکــــــوع نمازقرار دارد هرگاه درتلفون صحبت کند اگر جانب مقابلش فرد با صلاحیت باشد هشتاد فیصد کلماتیکه ادا می نماید ( صیب .صیب .صیب) است برعکس دربرخورد با کارگران مامورین پائین رتبه طوری صحبت وعمل میکند که گوئی فرعون است
ازانجائیکه مریضی مضریت واذیت نمودن دیگران را از سی سال قبل به ارث گرفته اند همیشه درفکر تنگ نمودن ساحه برای مامورین وکارگران است مثلا برای مامورین وکارگرانی که با بایسکل رفت وآمد میکنند باید یک کیلومتر دورتر از محل کار پارک نمایند این خادیست استدلال میکند که ممکن با بایسکل شان مواد منفجره انتقال کنند ویا اجناس دولتی را خارج نمایند ،مگر خودش درینمورد دست باز دارد چنانچه چندین مراتبه وسایل دولتی را توسط موترش خارج نموده است
خصوصیات شخصی این تولید شده های کـــــاجــــــی بـــــی طوریست که خاک پای افرادی هستند که اینها درک کنند با صلاحیت داران قرابت یا خویشی دارند مثالش اینکه چند فردی بنام گارد برای تلاشی از طرف اینها توظیف شده اند که اگر بنابر مشکلی راه بندی وقوع کدام حادثه ویا مشکلات فامیلی نتواند حاضر شود ویا دیرتر بیاید با او طوری برخورد میکنند که گوئی آن فرد بزرگترین جرمی را مرتکب شده برعکس یکی ازافراد که توسط فرد با صلاحیت آورده شده در ختم رسمیات از همه اولتر از اداره خارج میشوند ودر شروع رسمیات از همه دیرتر حضور می یابد از پهره ونوکریوالی شبانه هم معاف است اما درمورد این فرد چشم وگوش این خادیست کور وکر است .
بنابر عادت دیرینه همیشه کوشش میکند تا همه مردم را دشمن معرفی کند همه را انتقاد میکند اوبه نظر خود از همه مهمتر وفعالتر وبر هرچیز مستحق تر از دیگران است وهمیشه لاف میزند که مدت سی سال تجربه کار دربخش امنیت دارم
درحالیکه حقیقت را مردم میدانند که امنیت ملی ما هرگز هیچ دست اورد واقعی ندارد صرف نمونه اش عبداروف طفل نه ساله که سه ماه میشود دربند جنایتکاران اختطاف چی است اینها هیچ کاری کرده نتوانستند
پولیس ملی هزار مرتبه بهتر ازانهاست و همین حکومت از خون شهدای پولیس زنده است . گرچه زیاد تر و.قت خودرا برای کشف وظبط تابلیت K مصر ف میکنند اما باز هم در صف اول قربانی قرار دارند ،خداوند نیروی بیشتر وهمت والاتر نصیب شان سازد

>>>   همین مردم حالا کجا اند که بر ضد طالب نمی خیزند و مثل گوسفند هر روز قربانی میدهند .

>>>   در زمان کدام پادشاهی در افغانستان،سازنده ها را به دربار می آوردند تا برای شاه موسیقی بنوازند.
یک نفر از سازنده ها که یک رفیق داشت و خیلی عریب بود،به او گفت که بیا تو هم به دربار برویم،شاه برایت بخششی خواهد داد.
رفیق اش گفت که من نوازنده نیستم،چطور شاه به من بخششی خواهد داد؟
رفیق اش گفت:خیر است.من برایت یک تنبور میدهم،تو فقط در یک قسمت تنبور،همراه کلک هایت زده برو.
رفیق اش گفت درست است.
در دربار شاه نوازنده ها شروع کردن به ساز زدن و همه مینواختند و دست هایشان بالا و پایین میرفت،اما رفیق نوازنده فقط در یک قسمت تنبور زده میرفت.
پادشاه متوجه شد و نفر خدمت خود را فرستاد و گفت که برو و او نوازنده را پیش من بیار.
نوازنده را پیش شاه آوردند.شاه از پیش اش پرسان کرد که آیا تو نوازنده هستی؟
گفت:بلی صاحب.
پادشاه گفت:چطور در یک نقطه تنبور زده میروی و دست هایت بالا و پایین نمیرود،اما از دیگر نوازنده ها دست هایشان بالا و پایین میردو؟
او در جواب گفت:صاحب،دیگه نوازنده ها کی هستند،سر را گم کرده اند و دست های خود را بالا و پایین میکنند تا سر را پیدا کنند.
مه که هستم صاحب،سر را پیدا کردم و محکم گرفتیم که از پیشم خطا نزود.
پادشاه را خنده گرفت و چند روپیه برایش بخششی داد و رفت.

حالا در افغانستان نیز سر را پیدا کردند و ماندن والا نیستند.این سر عبارت از همان تجاوز شوروی است که تقریباً نیم قرن پیش صورت گرفته بود.
قبل ازین تجاوز،سه بار تجاوز انگلیس بود.تجاوز نادرشاه افشار بود،تجاوز تیمور و تجاوز چنگیز خان و تجاوز عرب ها و تجاوز ساسانیان و سکندر و هخامنشیان بود.
حالا بیست سال میشود که تجاوز ناتو که شامل بیست،سی کشور میشود،است و تا بحال صد ها هزار نفر کشته و زخمی شده است.
اما پیش مردم افغانستان یگانه تجاوز عبارت از تجاوز شوروی است و سر را یافته اند و ماندن والا نیستند.
ناگفته نماند که شوروی هم شما را ماندن والا نیست.
گاهی طالبان را به جان شما میفرستد،گاهی از زیر زمین برایتان زلزله جور میکند و گاهی از هوا به شما خشک سالی ببار می آورد.چنانچه امسال نوبت خشک سالی است.
بنأ هرچقدر دشمنی کنید،به ضرر خودتان تمام خواهد شد.

>>>   ما ملتی هستیم که از تاریخ نمی آموزیم.
هرکه از تاریخ نیاموخت مجبور به تکرار تاریخ است.

>>>   حادثه ســـــــــــــوم حـــــــــــوت
این روز شوم را درست به یاد دارم. خانه ما در گرد نه ای باغ بالا شهر کابل است و تا هنوز در همانجا با خانواده ام زندگی میکنم.در ان روز گار من بیشتر از سی سال نداشتم.در یکی از وزارتخانه ها به حیث مامور ایفای وظیفه میکردم.هفتم ثور شد . ترور و اختناق خلقی ها شروع شد . تر و خشک طی یک سال ونیم سوختند. ششم جدی شد. فردای ان احساس کردم که شهر و مردم دارند نفس تازه میکشند.بلی برای رهایی از امین هیتلر غیر از کمک خارج نیروی دگری نمیتوانست او را از پا دراورد. همانطوریکه مردم افغانستان برای رهایی از وحشت طالبان به کمک امریکا رهایی یافتند .
دو ماه بعد از ششم جدی روز نجات مردم افغانستان متوجه شدم که افراد مسلح دکان بدکان در منطقه ای کارته پروان سر زده و دکانداران را تهدید به بسته کردن دکانهایشان میکنند بعد از دستگیری یکتعداد از این افراد معلوم شد که اعضای حزب اسلامی و تعدادی هم از حزب جمعیت و ماوییستها در این اشوب دست اشتند.هنوز نقش پاکستان در حادثه سوم حوت برجسته نه شده بود.
دو روز بعد ان از طرف شب در بامها لودسپیکر ها نصب گردید و کست های از قبل ثبت شده الله و اکبر در فضا انعکاس کرد. همسایه ما که اهل هنود بود نیز از ترس الله و اکبر میگفتند بلند گو ها دربالا کوه کارته پروان نیز نصب شده بود و در همان شب اواز مقدس الله و اکبر که بازیچه برای اخوانی ها و گروه های بدنام چپی شده بود نیز طنین انداز بود... فردای ان روز در مرکز شهر یکتعداد البته اکثرا کودکان در پیشاپیش تظاهر کنند گان شعار مرگ بر فلانی و بسمدانی را سر داده و به سوی ارگ میرفتند.تعدادی هم سعی داشتند تا به محلات دولتی حمله کنند که ناکام ماندند.دولت در اغاز سعی کر د تا تمام اطفال را از خط شورشی ها جدا سازد و انها را به یکی از ادارات مطمن دولتی انتقال داد تا توسط شورشیان اخوانی و حلقات ماوویستی از بین نروند.بعد از خاموشی حادثه ناکام سوم حوت اطفال و نوجوانان بعد از برخورد پدرانه دولت با انها به فامیل هایشان تسلیم داده شدند.
این بود مختصر تذکری از حادثه سوم حوت.. حالا برمیگردیم به محتویات سرمقاله که توسط شخص گمنام تحریر کردیده و انرا یک قیام خودجوش نام نهاده است.به صراحت برای همه اعلان میدارم که حادثه سوم حوت اغاز توطیه ها و اغاز جنگ اعلام نا شده علیه حاکمیت جمهوری دموکراتیک افغانستان بود.طی جنگ دهساله برعلاوه هزاران جانباختگان ملکی بیشتر از پنجاه هزار سرباز و افسر قوای مسلح جمهوری دموکراتیک افغانستان جانهای عزیز شانرا نثار وطن شان کردند که برادر و دو برادر زاده ام نیز در جمله انها میباشد..انهاییکه پراگندگی ها را در اغاز ماه حوت براه انداخته بودند به پاکستان گریختند و بعد از مدتی تجاوزات تمام عیار از خاک پاکستان و ایران با شرکت پنجاو دو کشور امریکایی غربی و عربی و اسراییل با صرف ملیاردها ها دالر اغاز یافت که ملیونها افغان کشته اواره و معیوب شدند.
دیروز هم در تلویزیون دیدم که یونس قانونی این شخصیت کاذب که نه زن است و نه مرد در محفل گویا تجلیل از حادثه سوم حوت بیانیه داد و جالب تر از همه یک ریشو با کلاه پکول باز دهن کثیف خود را باز کرد و کلمه مقدس الله و اکبر و نعره تکبیر را شعار داد.
محر ر این سرمقاله از جمله افرادی است که از دیر مدتی در زیر بیرق امریکا با معاش دالری زندگی میکند..و هنوز هم چنین افراد مردم را با کلمات بازی میدهند تا پرده بر روی جنایات تنظیمی و ماوویستی شان کشیده شود.
افتاب به دو انگشت پنهان نمیشود...
مردم افغانستان هیچگاه در کنار اخوان المسلمین نبودند مردم افغانستان به خوبی میدانستند و میدانند که احمد شاه مسعود این قاتل هزارن انسان بیگناه و به همین ترتیب گلبدین و سیاف و ربانی همه نوکران فرانسه پاکستان و اعراب ایران استند.
نویسنده این نوشته خود شان اقرار کرده اند که سران جهادی یعنی سران دزدان فقط و فقط برای پول شهرت و ثروت و کاخ ها و زنهای بیشمار بنام خدا جنگ کردند . ولی خداوند متعال اینها را رسوای عام و خاص کرد.
با تاسف که هنوز هم این میکروبهای ساری چون کرونا خود را چون جوک در بدن مردم افغانستان چسپانده و خون مردم مردم را میچوشند. هیچ یک از این {ک} لچ ها حتی بایسکل هم نداشتند اما پسر مسعود و برادرانش گلبدین سیاف و هزاره های وحدت همه صاحب قصر ها و املاک در خارج از کشور اند. خانواده ربانی در شهر اتاوا در کانادا در منطقه بنام Orlean بهترین تعمیر مقبول در اختیار دارد و برادر صلاح الدین با دوست دختر موطلایی و سگ german Shepherd در گشت و گذار میکند . تنها مصرف خوراک سگ موصوف با مصارف داکتر حیوانات حد اقل پنجصد دالر ماهانه میشود.
اقای داکتر عبدالله را از زمان لیسه عمر شهید در کارته پروان میشناسم.
موصوف از یک فامیل غریب بود ولی حالا دو زن دارد یکی در فرانسه و دگری در شهر دهلی هندوستان زندگی میکند . مصارف فامیل وی در هندوستان سه چند معاش دولتی وی است. اطفالش در مکتب شخصی با فیس گزاف درس میخوانند.. اقای گلبدین خر لنگ نداشت اما در تمام سالهای گویا جهادش قیمتی ترین موتر را با موتر های تعقیبی سوار میشد و امروز هم از خون ملت زندگی میکند.
سیاف که صر ف معاش استادی داشت و از خیرات عفو عمومی زندانیان پلچرخی به امر ببرک کارمل از زندان رها شد با یک چپن و لنگی به پاکستان گریخت و اکنون نیمی از پغمان را مالک است.از هزاره های وحدت داستانهای زیاد است ...
تاریخ نوشته میشود ولی نه بدست شما نوکران انگلیس . تاریخ بدست مورخین صادق امانت دار تحریر خواهد شد و این تاریخ به کتابهای تاریخ مکتب دوران ظاهر شاه شبیه نخواهد بود زیرا انها تاریخ را از الف تا ی تحریف کرده بودند...
عبدالرزاق مومن
مامور متقاعد .باشنده کابل.

>>>   یک پرسش؛
تظاهرات سوم حوت خونین و مرگبار بود، یا قتل عام افشار و یکاولنگ و دره ترکمن؟
چرا در مورد قتل عام هزاره ها کمتر مینویییید؟

>>>   اقای مومن!
ممنون ومدیون شما.من هم ناظران جریان بودم.واقعیت انست که شماعالیقدر شرح دادید.
شهریار

>>>   خطاب به تمام اخوانی ها و ماوویستها
مردم از تدویر مجالس فریبنده تان بنام تجلیل از بیست و ششم دلو حادثه سوم حوت وغیره خسته شده اند. مردم میدانند که شما که سراپای تان پر از شپش و خسک و کیک بود و در طی ده سال جز کشتن و غارت کردن کار دگر نداشتید و زمانیکه داخل شهر شدید مثل حیوانات باغ وحش کابل عمل کردید. نه زن ماندید نه دختر به هر کی و به هر چه دست تان رسید بنام غنیمت و حلال دست درازی کردید.تمام دارایی ملت را به پاکستانی ها دو دسته تقدیم کردید.
خجالت بکشید . شما چه ارمغانی برای ملت جز بربادی داشتید. اگر همان وطنپرستان واقعی یعنی حزبی ها میبودند امروز افغانستان با ایران و پاکستان برابری میکرد. امروز افغانستان بهترین نوع خدمات صحی را میداشت که ضرورت مردم به رفتن به هند و پاکستان برای تداوی نمیشد. شما خبیثان قرن بیست و بیست و یکم ایا میدانید که کوبای کمونیست بهترین سیستم خدمات صحی را در جهان دارد؟؟Ban Kimon سرمنشی اسبق سازمان ملل متحد طی سفرش به کوبا توجه زیاد برای کسب معلومات در مورد خدمات صحی دولتی کوبا نمود و موصوف اعلان داشت که : سیستم خدمات صحی کوبا نمونه برای تمام کشور های جهان میباشدو این موفقیت را کوبایی ها با هیچ اغز کردند و بدست اوردند. در حالیکه در افغانستان میلیارد ها دالر نوش جان دزدان جهادی و تکنوکراتهای غربی شد.
در کوبا طول عمر مردان 79 سال و از زنان 83سال یعنی بیشتر از انگلستان و فرانسه . کشور های جهان سوم مثل افغانستان اصلا قابل مقایسه نیست.در کوبا برای هر 150مریض یک داکتر در خدمت است در حالیکه در انگلستان برای هر یک هزار مریض 2.8 داکتر موجود است.در مجموع تعداد دکتور به شمول دکتوران داخله به 95487 الی سال 2019 در حالیکه نفوس کوبا بیشتر از یازده ملیون نیست. این ارقام بالا تر از تعداد دکتوران در کشور های ملیاردر عربی میباشد.
در شرایط فعلی نظر به شرایط سخت اقتصادی که کوبا با ان مواجه است البته محاصره اقتصادی از جانب امریکا تا کنون پا برجاست کشور کمونیستی فیدل کاسترو موازی به انکشاف سیستم توریزم به ارسال دکتوران به برازیل و دگر کشور امریکای لاتین و حتی به ایتالیا درامد زیاد بدست میاورد.دکتوران وطنپرست کوبایی بخشی از دستمزد شانرا بر اساس قرار داد فیمابین کوبا و کشور های میزبان به دولت طور مالیه تادیه میکننند و از این مدرک کوبا اقتصاد کشور را تقویه میکند.
دوستان عزیز چرا من کشور کوبا را همیشه مثال میدهم . برای انکه در هر دو کشور شرایط نسبتا با هم شبیه است در هر دو کشور قیام مسلحانه شد و لی در افغانستان بنام الحاد و کفر زوال کرد و لی در کوبا به پیروزی رسید . افغانستان تحت رهبری افراد مجرب بعد از سقوط حفیظ الله امین در پهلوی رشد و حمایه از سرمایه داران ملی دولت پلان وسیع میکانیزه ساختن زراعت و صنعتی ساختن افغانستان را در دستور کار خویش داشت. دولت بر علاوه جذب فارغین مراکز تعلیمی داخل کشور ظرفیت جذب فارغین موسسات تعلیمی خارج از کشور را نیز داشت....ولی حیف که از خیرات پاکستانی ها و دزدان جهادی همه برباد شد و کشور تا کنون در خط زیر صفر فقر قرار دارد.
قارن

>>>   بهترین فرصت برای دزدان شمالی بود حیف که دیر خبرشدند ورنه کابل را تا لان مبکردند

>>>   شخص بنده دولت داری یازده زمام دارابنام پادشاه گزراندیم درطول این مدت ازمردم عام همانند دستمل کاغذی استفاده شده ؟ صرف بتعداد انگشت شمار افراد درطول تاریخ از مزایای مالی ومعنوی به اصطلاح انقلاب ،جهاد ، طالب وحکومت های این وآن استفاده برده است چه زیبا گفتند ملتی که شهادت دادحسارت ندارد مگربااین واژه زیبا درفغانستان موافقید ؟
اقبال


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است