به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)حاکمان استعمار جهت تداوم سلطه بر مستعمرات شان، هرازگاهی بنیاد و بنیان حکومت های ضعیف را از ریشه نابود کرده و بجای آن برنامه های موقت و سطحی و زودگذر طراحی می کنند تا زمینه ساز ترویج فساد و غارت گردیده در پناه یک بهم ریختگی ناهنجار، به اهداف شان نزدیکتر شوند.
افغانستان نمونه بارز این فرضیه عینی است.

از نظر حاکمان استعمار، در یک کشور ضعیفی مانند افغانستان باید همه چیز موقت و عبوری باشد، تمامی زیربناها نابود شود، همه اصول قبول شده و مورد تایید اذهان عامه تغییر ماهیت بدهد و فساد و عدم اعتماد جای همه خوبی و پاکی ها را بگیرد.

اگر این روزها یکبار دیگر زمزمه ایجاد یک حکومت موقت و عبوری مطرح می شود، طرح حالا و فوری بر اساس شرایط حال و زمان آینده نیست، بل طرحی مصوب در قانون اساسی استعمار است که هرچند سال یکبار تا اتمام پروژه های غارتگرانه و سلطه جویانه استعماری به اجرا در می آید.

جالب اینجا است که این طرح آنگونه مطرح می شود که انگار شرایط زمان تقاضای آن را دارد و حاکمان استعمار نقشی در آن نداشته اند. در حالیکه آنها از اول میدانستند که در چه زمانی این طرح قابل اجرا و مورد قبول اکثریت قرار می گیرد.
در این میان، برخی از نوکران و بوت پاکان استعمار نیز چانه زنی می کنند تا این طرح طبیعی بنظر برسد.

فرستاده ویژه آمریکا طرح حکومت موقت را مطرح می کند و سفیر آمریکا آن را انکار می نماید. در این بین، دوطرف مذاکره (حکومت و طالبان) نیز به چانه زنی می پردازند که انگار از طرح حکومت موقت راضی بنظر نمی رسند و یک تعداد دیگر از نوکران به دفاع از طرح بر می خیزند. در حالیکه هر دو طرف مذاکره و حتی بسیاری از سران قومی و احزاب نیز عروسک های خیمه شب بازی استعمار هستند که نقش بازی می کنند و از خود هرگز اختیاری ندارند.

ظاهرا در آستانه دو انتخابات گذشته ریاست جمهوری کشور قرار بود اگر زمینه های اهدافی و استراتژیک حاکمان استعمار به مخاطره بیفتد، طرح حکومت موقت به مراحل اجرایی نزدیک شود اما با هوشیاری و برنامه ریزی حاکمان استعمار یکبار دیگر با همان روش های قبلی (ایجاد تقلب و جعل) موضوع جمع آوری گردید و نیازی به حکومت موقت نشد.
اما ظاهرا اکنون دیگر با انتخابات و انتصابات نمی شود موضوع را جمع کرد و باید بسوی حکومت موقت رفت.

در حقیقت ایجاد انقلاب و یا حکومت موقت آغاز عقب افتادگی یک کشور است. زیرا تمامی زیربناها و طرح های بلند مدت نابود شده و جای خود را به طرح های سطحی و موقت و زودبازده جعلی می دهد و این شروعی از نو است که معلوم نیست نتیجه بدهد یا بازهم نقشه استعمار برای غارتگری بیشتر باشد.

در هر حال، (به اصطلاح) صاحب نظران سیاسی و سیاستگران امروزی باید تا اکنون به این نتیجه رسیده باشند که طرح حکومت موقت اگرچه بظاهر تنها راه چاره بنظر می رسد اما کارساز نیست و چیزی شبیه حکومت های قبلی و یا شاید بدتر از آنها باشد. زیرا یکبار دیگر روحیه قدرت طلبی و رسیدن مقام را در اذهان مدعیان دیروزی و خودخواهان امروزی بیدار می کند و این می تواند آغاز یک درگیری و بهم ریختگی بزرگ باشد.

همچنین تداوم این نظام فاسد نیز راه بجایی نمی برد. زیرا از خشت اول کج نهاده شده و براساس خواسته های استعماری بالا آمده است.

حاکمان استعمار در وضعیت امروز افغانستان، تخته شطرنج را بگونه ای چیده اند که صرفا سران جیره خوار و نوکران یک قوم در دوطرف مذاکره قرار بگیرند تا جای پای نقشه های استعماری محکمتر گردد و بقیه جیره خواران ضعیفتر دنباله رو آنان باشند.

با این وضعیت، نباید به وعده های دروغین صلح و آرامش خوشبین بود زیرا هنوز حاکمان استعمار از این کشور دست نکشیده و به اهداف غارتگرانه و سلطه جویانه شان بطور کامل نرسیده اند.

کد (4)

>>>   این میراث حکومت موقت از ربانی و مسعود مانده است در ظرف چهار سال وحشت خود دوازده حکومت موقت و ایتلافی ساخت صرف برای بقا ‌چور چپاول خود و حالا مخالفین نباید حکومت موقت را ایجاد کند چون باز همان خرک و همان درک خواهد بود صد فیصد حکومت یکجانبه و ملی واسلامی

>>>   طرح دولت موقت باید وقتی مطرح شود که برای بعد از آن یک طرح دولت کامل وجود داشته باشد . دولت موقت در حقیقت برای ایجاد دولت بعد پایه ریزی میکند . اگر همین امروز دولت افغانستان منحل شود و دولت موقت روی کار بیاید ، طرح دولت بعدی چیست ؟ طرح امارت اسلامی یا طرح دولت ائتلافی دولت موقت به معنای از بین بردن برنامه های توسعه ای کلان است . به معنای نابودی تجربیات گذشته است . من طرفدار دولت غنی نیستم اما طرح امارت اسلامی هزار برابر از دولت غنی بدتر و ویرانگر تر است . طرح دولت ائتلافی هم از هر دو بدتر است . در دولت ائتلافی سیاسیون فقط برای گرفتن قدرت و ثروت بیشتر تلاش می کنند .
از این خاطر من مخالف طرح دولت موقت هستم .

>>>   مشکل از حکومت های ایدیولوژیک ایجاد شد.البته اگر از آخر تاریخ آغاز کنیم.
کمونیست ها آمدند و حاکمیت دموکراتیک را به مثابه خشت اول بنا نهادند و در تقویم شان خشت دوم سوسیالیسم و خشت نهایی کمونیسم بود اما نشد .
چرا نشد؟؟؟
چون ابزار لازم برای این مراحل و انسان لازم برای استفاده این ابزار را نداشتند.
نه خلقی ها و نه هم پرچمی های حاکم چیزی از مفهوم دموکراتیک نمیدانستند ، یا تقلیدات کور کورانه از شوروی بود که آن هم یک خطای دانشی بود چون شوروی در مرحله سوسیالیزم بود و نمیشد که نمونه های سوسیالیزم جا افتاده را در بدنه دموکراتیک تازه و قبیلوی پیوند زد و بالاخره نشد.

بعد مجاهدین آمدند با ادعای حکومت اسلامی
از رهبر گرفته تا پیرو نه از مفاهیم حکومت و حکومت داری و آن هم از نوع اسلامی اش چیزی میدانستند و نه نیروی انسانی لازم برای پیاده کردن این حکومت را داشتند.
تا الحال این نقیصه وجود دارد و نمونه اش جناب حکمتیار است که تا هنوز ادعای حکومت ناب اسلامی را دارد اما تا حال مولفه های همچو یک حکومتی را در جایی تشریح نکرده و چهار چوب ایجاد همچو یک حکومتی را ترسیم نکرده ، فقط در ذهن جناب شان یک نکته وجود دارد و آن اینکه امت از رهبر تابعیت بی چون و چرا بکند و هرچه رهبر فرمود بدون چون و چرا انجام دهد که تا حال در دایره کوچک حزبی اش همین امر حکمفرما است.

بعد طالب ها یا بهتر بگویم ملایان مساجد گله یی بیرون ریختند و زیر نام اسلام چیز هایی را مطرح کردند که تا حال محققین در متون دینی دنبال سر نخ های اندیشه های طالبی هستند که اگر بتوانند چیزی از قران یا حدیث یا اجماع یا قیاس پیدا کنند که نظرات حکومت طالبی را پوشش بدهد.

و در نهایت غرب زیسته ها و غرب دیده ها آمدند و زیر نام دموکراسی یک غایله یی ایجاد کردند که بیشتر به لحاف قورمه یی می‌ماند تا دموکراسی ، چون این آقایان که کسی به حیث مامور بانک و کسی به حیث گارگر هوتل و هوتل دار و کسی تکسیران و کسی سوسیال خور و کسی کتاب دار کتاب خانه و کسی هم چند صبا دانشگاه رفته دیار غرب بودند هر کدام دیده ها و شنیده های محلات کار و زیست خود را منحیث پایه و اساس دموکراسی غربی با خود به داخل آوردند و نتیجه اش شد همین شهر شش ملیونی بدون زیر ساخت ها و خدمات اساسی و همین حکومت چیغ و پیغ و چشمک زدن و به سر انگشت بی بی و گل رقصیدن.

و حال که همه درمانده شده اند باز هم گرد هم آمده اند که راه چاره بیابند و این جا است که مثل گمشده های وسط وادی بی آب و علف هر کس به گمان خود ره کعبه میجوید و دیگران را به تعقیب خود فرا میخواند اما راه اصلی را تا حال هیچ اسطرلابی نشان دهی نکرده.
در عمر ما که کار به سامان نمیرسد و در عمر فرزندان و نواسه های ما هم خدا میداند چون وقتی این غایله آغاز شد ما خود کودکانی بیش نبودیم و حال که پدر بزرگ های منتظر دیار عدم هستیم تازه این دایره خبیثه یک دور خود را تکمیل کرده و همچنان چرخان است.

غنی و کرزی و هیبت ملا هم
یقین دارم که در دوزخ سه تایی
چنان در گیر های و هوی باشند
که شیطان در عجب زین بی حیایی

>>>   نویسنده عالیقدرکود۴!
مقبول نوشتی بادار.شش مرتبه خواندم،هشت باردیگرهم خواهم خواند.
عاقل

>>>   ( لـــروبــــــر یکی است !!)
شب گذشته دریکی از سایت ها کتابی بنام ( گل برای درمسال ) را خواندم که نویسنده اش یکی از همان پشتون های طفیلی انطرف مرز است ، که به نوشته خودش از طریق تجارت جاسوسی چند جانبه امرار حیات میکرده است
اینها خوب بازار شان گرم است درهز زمان وهر حکومت ( لــــــــروبــــــــر) پرور ملیون ها دالـــــر پول مردم افغانستان برای این راهــــــزنان پرداخته شده وآنها حتی برسرتقسیم وچـــــــرچـــــه آن پول های باد آورده با هم نزاع وکشمکش داشته اند واز بابت این پول های مـُفــت و بی نتیجه به ریش وجــهــــالــت حاکــــمـــان افغانستان می خندیده اند.
مثلا زمان حکومت نجیب برای حزب ولی خان 17 ملیون دالر فرستاده شده اما تارسیدن این پول به هدف دربین راه توسط پختون های مورد اعتماد واعضای حزب ولی خان غنیمت گرفته شده وبــــیــن خود تقسیم کرده اند که بعد ها به نسبت سهـــم نرسیدن ازین پول مُفت برای تعداد دیگری از باند علی بابا (ولی بابا) دربین شان اختلافات پدید آمده ده ها مثـــال ازین پول فرستادن ومعاش پرداختن وما ه ها وسالها از ان مردم یاغی وطفیلی درهوتل های کابل از پول مردم غریب افغانستان پذیرائی کردن ومصرف نمودن موجود است ،
یکی هم از مثال ها خود همین نویسنده کتاب است که درخاطراتش نوشته است : وقتی درپاکستان دچار تنگدستی وفقرمیشدم راهی کابل میشدم
مثال دیگرش درمورد یکی از گروپ های طــــــرار وماهـــر در راهزنی وفریب کاری هم تعدادی محدود افراد بنام ( خدائی خدمتگاران) یا دراصل ( خدائی راهزنا ن) هستند که در زمان حکومت کرزی بکابل آمده وبر ای مرمت مقبره یک پاکستانی بنام غفار خان پول درخواست کردند وکرزی هفتاد ملیون افغانی برای این کار پول مردم افغانستان را درجیب آنها ریخت ، این درحالی است که مردم جلال اباد شکایت دارند مقبره امان الله خان به پُل سوخته ننگرهار تبدیل شده است، >
از ده ها مثال یکی دیگر هم فرستادن ماهانه دوصد هزار دالر برای حزب ولی خان است که اینهم درزمان حکومت ناکام وبیهوده چپنکی کرزی بوده،است ، درهمین ایام همه مردم داستان آن دکاندار کویته راکه بنام ملا منصور نزد کرزی آمد وبا پشتاره دالــــــر توسط طیاره وبا تشریفات دوباره با دست پُر به دکانش در کویته مراجعت وآن پول های مفت وباد اورده رابا مسئولین آی اس آی که این درامه را طرح وزمینه عملی اش را آماده کرده بودند تـقسیم نمود ،
کرزی که تظاهر می نمود از دیدن اطفال زمانی که به مکتب میروند خیلی خرسند است دریک مصاحبه گفت:
وقتی طفلی را دیدم با همسالانش طرف لیسه استقلال درحرکت بودخیلی خرسند شدم می خواستم پنجاه افغانی برایش بدهم اما دستم را گرفتم وپول راندادم ، با خود گفتم بد آموز میشود،
برای دکاندار کویته پاکستانی پنج ملیون دالر میدهد ،اماا برای طفل کوچک مکتب پنجاه افغانی نمیدهد،
، خان های دوسره قبایلی یاغستان تا اندازه درخوردن وغنیمت گرفتن داشته های مردم افغانستان حریص شده بودند زمینی را که مربوط سفارت افغانستان بوده تقاضا کرده بود تابرای آنها واگذاروقبالــه شود ،
این پول ها درحالی برای قبایل یاغی یا به گفته عبدالرحمن خان یاغستان مصرف میشود که درولایات پشتون نشین مثل زابل فقیرترین مردم افغانستان زندگی دارند از همه چیز درالسوالی های دور دست مردم محروم هستند همینطور مردم دیگر ولایات افغانستان مانند ارزگان دایکندی بامیان غور بدخشان فاریاب نورستان ودرمجموع همه افغانستان فقیرترین کشور درسطح جهان هستند
داکتر نجیب زمانی متوجه این پول به آب انداختن شد که دیگر فرصتی برایبش باقی نمانده بود چنانچه با یکی از رهبران پول خور که ولی خان بود تقاضای ملاقات را رد کرد ، درجلسه حزبی گفت:
وقتی پشتون های قبایل آزادی نمی خواهند ما چرا کاسه گرمتر از آش باشیم ؟
بالمقابل رهبران پاکستان همیشه عاقلانه به نفع کشور ومردم خود سیاست وحکومت میکنند یک مثال از سیاست خارجی پاکستان درهمین نزدیکی ها :
همه میدانیم که پاکستانی ها خواهان بقدرت رسیدن طالبان درافغانستان هستند طوری عمل میکنند که امریکا یک ملیارد دالر برای حکومت عمران خان می فرستد که زمینه مذاکره طالبان با حکومت افغانستان را مهیا سازد ، هم دالـــــــر هم زمینه سازی برای قدرت طالبان ! بایک تیر دونشان!
دربرحورد با همین طالبان پاکستانی هابرای شان موقع میدهند تا خوب قاچاق وغارت کنند ومانند موش ها ذخایر اموال برای خود تهیه کنندودرنهایت همه به حساب عاید دولت تحویل بانک های پاکستان میگردد مثلا ملا منصور دریک محل شش دربند حویلی به ارزش چهل ملیون کلدار درپاکستان برایش خریداری نموده بود مقداری زیاد پول دربانک های پاکستان امانت گذاشته که بعد از نابودی اش توسط آی اس آی همه دارائی اش را لیلام وتحویل خزانه دولت کردند سرنوشت سرمایه های دیگر سرگروپ های طالبان هم همین است
ضربالمثل که میگویند: راه گندم درنهایت به آسیاب است
همینگونه راه ختم پول های سردستک های طالبان هم خزانه حکومت پاکستان است ،تعدادی امروز تعدادی فردا تعدادی دیگر پس فردا،
رهبران پشتون های پاکستان صرف پول افغاننستان را قبول دارند ، آنها میگویند: ما درزمان اخذ پاسپورت وتذکره پاکستان چندین مراتبه برای وفاداری به پاکستان سوگند یاد میکنیم چگونه ممکن است به آن خیانت کنینم !
این لطف خداوند درحق مردم سند وپنجاب وبلوچ ودرمجموع پاکستان است که چنین همسایه بی دست وپا وعقل را برای آنها برگزیده که بازار فروش کالای های بی کیفیت منبع اب های مُفـت و فراوان سرازیرشدن همه داشته های معدنی وباستانی وحتی ریشه درختان پسته و آهن باب به نرخ مفت ، ومزدور بی مزد همیشه برای سازمان های جاسوسی پاکستان هستند
( ر )

>>>   چـرا کسی نمیتواند برپاکستان یا ایران وتاجکستان یاذ کشوری دیگری حکومت موقت را تحمیل کند درتمام جهان صرف افغانستان است که هرکسی میتواند دران کاری بدلخواه خود کند

>>>   هدف امریکا و پاکستان این است که در افغانستان هیچ نهاد و نظام شکل نگیرد همیشه باید خرابی و تخریب باشد. باید نظامها را تخریب کرد تا مردم و افغانستان همیشه بی ثبات و پراکنده باشد. مردم باید باهم در جنگ باشد. طالبان برای تخریب افغانستان از طرف پاکستان ساخته شده اند که بنام اسلام این کشور را تخریب کنند. امریکا از طرح تخریب افغانستان توسط پاکستان دفاع میکند زیرا انگلیس افغانستان را تخریب کرد وقتی موفق شده نتوانیست طالبان از طرف پاکستان وظیفه دارند که نظام، دولت ، فرهنگ و جامعه افغانستان را تخریب کنند تا سالها این تخریب ادامه داشته باشد و پاکستان در آخر کنترول افغانستان بدست گیرد.

>>>   مذاکره کنندگان می‌خواهند مطمئن شوند که آیا وی جدول زمانی دونالد ترمپ رئیس جمهور فعلی دربارۀ خارج کردن نیروها از افغانستان را دنبال می‌کند یانه.
یک منبع دیپلوماتیک در کابل که نخواسته نامش ذکر شود به رویترز گفته است که آن‌ها منتظر پالیسی رئیس جمهور آیندۀ امریکا اند.
یک عضو هیئت مذاکره کنندۀ طالبان نیز که نخواسته نامش ذکر شود به رویترز گفته که منتطر پالیسی ادارۀ جدید امریکا اند تا دیده شود تا چه حد به توافقنامۀ قطر متعهد می‌ماند.

>>>   یکی از مشکلات که همیشه سو تفاهم ایجاد میکند بعضی مصطلاحات است که نا سنجیده شده ترویج گردیده مثلا وقتی دهن پــُــر میگویند: عــلــــمـا ! شنونده فکر میکند همه افلاطون ارسطو سقراط انشتاین ونیوتن وامثال ایشان هستند درحالیکه باید واضح ودرست بگویند: مـــلا ها
تا مردم بدانند یعنی چی چون باملا ها همیشه سروکاردارند ومطلب رادرک میکنند

>>>   اگرمیخواهیدرستگاردنیا واخرت باشیدبه حرف ملادقیق گوش کنیدوبرضدان عمل کنید.این یگانه راه نجات است.طورمثال:
-به تمام انسانها بدون درنظرداشت دین وباورشان احترام داشته باشید.
-اینکه مرددوبرابرزن ارث ببرد،حق طلاق مخصوص مردان باشد،ویک مردوچهارزن داشته باشدان رامردودبدانید.لت وکوب زن جنایت است وسنگسارش رذالت.
-ننوشیدن اب ازسه ونیم صبح تا نه ونیم شب احماقت است.
-این عقیده که همه عمرجنایت کن ودراخیربروعربستان یک دیوارکانکریتی رابه هفت سنگچل بکوب ،همه گناهانت بخشیده میشود.احماقت است.
-وصدهامورددیگر.
بشیربشارت

>>>   سربریدن یک حیوان مظلوم،بیزبان وبیگناه،ریختاندن خونش وزهرجان کردن گوشتش عمل ثواب نی،بل وحشت وجنایت است.
بشیربشارت

>>>   با مطالعه ای مسوده صلح که اگر واقعی باشد و نشر شده تمام راهکاردران از تقسیم قدرت و .... و...و.. دران ذکر شده براس تشکیل حکومت موقت دیگر ضرورتی
نیست اگر نیات به نفع مردم درد رسیده
و خفته به خون صاف باشد .
تنها ذکر کنترول و اداره مناطق زیر دست طالبان به کنترول و اداره خود شان
و مناطق زیر دست حکومت به حکومت موجود
و جاهای مورد تنازع به اداره و کنترول مشترک هر دو طرف بودن تنازع خیز بوده بوی تجزیه را میرساند که باید بالای آن تجدید نظر شود ( انمالاعمال بالنیات
خاطره صمدی

>>>   خوب است که موقت است در غیر آن برای سالهای سال باید غنی دیوانه را تحمل کنیم.
اوغان بازی است ، سگ میرود و شغال می آید تمام ۲۵۰ سال این قصه جریان داشت و دارد.

>>>   این سران جهادی که خود زاده اولیه آی اس آی هستند که حرف ازحکمت موقت میزنند اینها دشمن مردم افغانستان هستند که منافع شأن در نابودی و خاک خون کشیدن مردم افغانستان هست اینها میخواهند دوباره دوران ریاست جمهوری داکتر نجیب تکرار شود ، واین دولت و نظام ارتش و اردو ملی نابود شود که این خون خوار ها دوبار افغانستان را تکه تکه کنند ، که اربابان نشان یعنی آی اس آی دلشاد شود، که یک کورروهی سوم را آی اس آی به وجود بیاورد که افغانستان هیچ وقت یک نظام و ارتش و اردویی قدرت مندی نداشته باشد در مقابل آی اس آی خون خوار ایستاده کی کند،، آنهای که حرف از دولت موقت میزنند بدانید که زاده آی اس آی هستند

>>>   - بشارت های بشارت دهنده کاملا حقیقت است سایر مردم جهان از قبل عها اینرا میدانند اما صد ها سال بکار است تا مردم ما از این چهل خودرا نجات دهند

>>>   از کنفرانس بن تا کنون هر بلای که بر سر کشور وملت افغان امده نقشه های استعماری وتباه گر استعمار گران است که هر روز به ان رنگ ورخ تازه بخشیده فقط اجیران ونوکران را عوض مینمایند ولی برنامه یک چیز وثابت است هرقدر برایشان میگویند که دیگر ما ان رزمندگان ودلاوران تاریخ وابر مرد های کشور گشا نیستیم وانهای که با انگلیس ها مصاف داده بودند دیگر انها را مادر نخواهد زاد وسلاح بدستان که با روس ها مصاف دادندواز استقلال وحریت کشور دفاع کردند کنار رفته اند ودر هر گوشه وکنار در غم یک لقمه نان بسر می برند اینها که مانده اندیاهمان تکنوکراتهای بی دین ووطن فروشی اند که خود اورده اید ویا بقایای کمونیزم وه احزاب چپی اند که با شما سازش دارند ودین ووطن را نمی شناسند اما خارجی ها قبول نمیکنند واز خوف این که مبادا باز اخگر های درزیر خاکستر پنهان نباشد به قتل وکشتار ادامه میدهند ودر تباهی وبربادی ملت وکشور ما ادامه میدهندوملت را به جان هم انداخته خود در صدد چپاول ودستبردهای خویش بوده وبه برنامه های استعماری خود ادامه میدهند درینجا هر چیز اگر موقت وعبوری باشد نابودی وازمیان برداشتن هویت ملی وفرهنگی این قوم ثابت وپا برجا ودوامدار میباشد
معلم محمد داود بیگی از لیسه ای صمیم سانچارک

>>>   طرح حکومت موقت به خیر مردم و نهاد های دولتی نیست اگر ریس موقت وجود داشته باشد و نتواند از دست آوردهای پسین حمایت و دفاع کن شاید همه چیز در خطر بی افتد و این یک بی عقلی است که از طرف سیاسون که و کشورهای خارجی مطرح شده مردم روشن فکر افغانستان میدانند که در عقب این همه توطیه های خارجی خاضتآ پاکستان است.

>>>   چیزی که فعلا" سهل است از دین خارج شدن است و من نمیدانم کسانی مثل بشارت و دوستانش که کارشان تبلیغ ضد دین است چرا خود اعلان خروج از دین نمیکنند و چهره نما نمیشوند.
با مردم چه مشکلی دارند چون هر کس حق دارد که مفکوره خود را داشته باشند.

>>>   دوست عالیقدرکه لطف نمودیدومن رانوازش کردید،ممنون شفقت تان هستم.
بشیربشارت

>>>   طرح حکومت موقت یعنی تصاحب قدرت توسط یک شخص که در اول روی قدرت میاید و باید به هزار چال ونیرنک بالای مردم بیچاره افغانستان حکمفرمایی نماید.
چنانچه در طرح حکومت های موقت سابق دیدیم که در اولین حکومت موقت در وقت مجدی وربانی که قدرت چوکی چشمان شان کور نموده بود که هر روز و. هر صبح وشام در جنگ با مخالفین خویش بودند و. شهر کابل زیبا را ویران و مردم انرا آواره و دربدر نمودند البته در مجموع همه قدرتمندان آن وقت در این دربدری دست داشتند .
در زمان کرزی همچنان به همین شکل دوام کرد و مانند آهنرباه به چوکی خود. را چسپاند و گریه های زار زرار نمودو. حالا که غنی به صد چال وفریب و خیانت وتقلب حکومت را از خود کرده همان پروسه جریان دارد ،او. مخالفین خویش را به وجه احسن که تنبه نمود ،اگر ف ض مثال اگر حکومتی روی کار آید که موقت باشد او برای سالها زیاد حکمران افغانستان بیچاره خواهد. بود.
عبدالله ریحان

>>>   محمد نسيم جعفری
افغانستان رکورد زد
۱. خرید پنجاه میلیون افغانی پیشقِل گوسفند، برای باغچه‌های وزارت دفاع.
۲. خرید سی‌میلیون دالر سبزی و ترکاری برای ارگ‌نشینان.
۳. خرید بیش از پنج‌میلیون افغانی دوایی دیک برای لوی‌جرگه.
۴. دزدیدن هشتصد میلیون افغانی فقط از توزیع نان خشک توسط شاروال کابل.
۵. پنجاه میلیون افغانی خرید چند دانه گلدان، برای تالار پارلمان.
۶. دوازده هزار کارمند خیالی که اگر حقوق هر کدام را ده هزار در نظر بگیریم، در یک ماه، یک سال و بیست سال چه مقدار خواهد شد؟
۷. هزینه کردن هفتصد میلیون دالر برای مکاتب خیالی و معلمین خیالی.
و.....

>>>   تهديد رئيس غنى
ستار حسینی، نماینده‌ ی مردم فراه در مجلس نمایندگان در نشست عمومی روز ( دوشنبه، 29 جدی ) این مجلس گفت که رئیس ‌جمهور غنی وزیران را به زندانی کردن تهدید کرده است.
آقای حسینی همچنان گفت که رئیس جمهور به وزیران هشدار داده است در صورتی که براساس خواست نمایندگان مجلس به مقرری افراد اقدام کنند، با سرنوشت احمدجواد عثمانی، وزیر صحت عامه روبرو می‌شوند. وزیر صحت عامه چندی پیش از سوی رییس‌جمهور برکنار شد .

>>>   وزير معارف رسما دزدي را شروع كرده است .
- مجتبی نیازی ۸۹۰۰۰ افغانی _ لیسانس - ذکی بابکرخیل. ۴۲۰۰۰_ لیسانس - نجیب عزیزی. ۱۲۸۰۰۰ _ لیسانس - همایون غفوریان. ۱۲۸۰۰۰_ لیسانس - تهمینه امین. ۲۲۰۰۰_ ۱۴ پاس - عزیزه افغان. ۱۲۸۰۰۰_ دکتورا - هاجره نورزی. ۴۲۰۰۰_ لیسانس - اتل حدران. ۱۵۶۴۴۴_ماستر - سلیمان کامیاب.۴۹۳۳۳_ لیسانس - فرید احمدی. ۳۹۴۴۴._ لیسانس - حمیده وارث. ۴۲۳۳۳_ لیسانس مقرري هاي جديد

>>>   طرح حکومت موقت یعنی تصاحب قدرت توسط یک شخص که در اول روی قدرت میاید و باید به هزار چال ونیرنک بالای مردم بیچاره افغانستان حکمفرمایی نماید.
چنانچه در طرح حکومت های موقت سابق دیدیم که در اولین حکومت موقت در وقت مجدی وربانی که قدرت چوکی چشمان شان کور نموده بود که هر روز و. هر صبح وشام در جنگ با مخالفین خویش بودند و. شهر کابل زیبا را ویران و مردم انرا آواره و دربدر نمودند البته در مجموع همه قدرتمندان آن وقت در این دربدری دست داشتند .
در زمان کرزی همچنان به همین شکل دوام کرد و مانند آهنرباه به چوکی خود. را چسپاند و گریه های زار زرار نمودو. حالا که غنی به صد چال وفریب و خیانت وتقلب حکومت را از خود کرده همان پروسه جریان دارد ،او. مخالفین خویش را به وجه احسن که تنبه نمود ،اگر ف ض مثال اگر حکومتی روی کار آید که موقت باشد او برای سالها زیاد حکمران افغانستان بیچاره خواهد. بود.
عبدالله ریحان

>>>   در کجای این جهان پول یک کشور به نام یک قوم بدوه است ؟؟ حتی نازی های آلمان هم چنین کاری نکردهند چرا پول کشور ما به نام قوم افغان است؟؟ قوم پرستی هم اندازه دارد
خراسانی

>>>   عبدالله ریحان من در تعجب هستم تو با کدام رو تا هنوز از اشرفغنی فاشیست حمایت میکنی؟ در حالیکه او خود مردم ما را در شیشه کرده است؟!

>>>   چرا ادارهٔ موقت تا چه وقت با کلوخ دیوار بندی میکنیم آیا ادارهٔ دایمی مشکلی دارد آیا از این همه فیگور های سیاسی با کش فش دریشی دار با نکتائی و لنگوته دار های با شف های دراز نمیشود یک حکومت دایمی را در کشور مستقر کرد، میشود این کار را کرد با یک راه بُردی درست و اساسی و ملی، اگر کدام برنامه ضمیمه ئی نباشد.
خراسان زاده

>>>   مردم نباید همانند دوران کمونیستهای دیکتاتور به مثال مرغ و برده ها با دست نان و آب داده شوند، مردم افغانستان باید بطریق دموکراسی و انتخابات آزاد صاحب و ناظر و مالک بر سرنوشت خود و کشورشان گردند تا سیاستهای ملّی و سازنده و قوانین دموکراتیک حاکم گشته و خود مردم با دستان و توانایی و استعدادهای خود تولید کننده باشند و بدینوسیله نان و کالاهای خود و فرزندانشان را تولید کنند و بسازند و زندگی کنند. بنابراین اولین پایه و اصول سازندگی پایدار استقرار دموکراسی است که متاًسفانه خیلی از مسئولین و روشنفکران و بخصوص مرتجعینی مانند طالبان و متحدانش از درک و فهم این اصول و مبانی پایه ایی اجتماعی عاجز و درمانده می باشند.
با احترام به مردم مظلوم و ستمدیدهً افغانستان.

>>>   آقای ریحان،
طرح شما برای خروج از بن بست چیست.
طرح غنی این است که کجدار و مریز پیش برود و با تکمیل پنج سال خودش و بی بی گل به امریکا تشریف ببرند و خاک بر سر ملت و مردم.

طرح طالب و پاکستان این است که امریکا را آنقدر خسته بسازند تا عاقبت از خیر افغانستان بگذرد و آنگاه طالبان با یورش به شهر ها همه چیز را نابود کنند و پاکستان قیم افغانستان شود.
و طرح جناب عالی؟؟؟؟؟؟؟؟

>>>   عالیقدرنظردهنده هژدهم!
من نه ازدین خارج شدم ونه کسی رابه این عمل تشویق میکنم.اما دوخواهش ازهمه هموطنان مسلم خوددوخواهش دارم.
۱-به صفت مسلمان همه احکام دین رامراعات کنید،نه صرف بخش دلخواه تان را.(وقتی چهارزن گرفتن راسنت تبلیغ میکنیدوان راتطبیق میکنیدبدانیدکه اگرشماسیروهمسایه تان گرسنه بخوابدشمامسلمان نیستید).
۲-مطابق اعتقادات اسلامی فرق حیوان وانسان درتفکر وبدون تفکرپذیرفتن است.
هرانچه ملا گفت درموردش فکرکنیدکه ایا مضحک است یاقابل پذیرش.(طورمثال یک مردوچهارزن،میراث مرددوبرابرزن،شرعی بودن لت وکوب زن،محروم بودن زن ازطلاق وصدهامورددیگر).
بشیربشارت

>>>   Fahim Fetrat
اشرف غنی، «عبدالهادی ارغندیوال» وزیر مالیه را از مقامش عزل کرد.
فضلی و ارغندیوال ماه‌ها بر سر تقسیم بیت‌المال و تعیین روسای گمرکات با هم درگیر بودند و سرانجام بازی به نفع فضلی پایان یافت!
>>>   خلیل زاد یک شیاد است. افراد دغل‌کار اغلب باهوش هستند و به خوبی می‌توانند از اندکی خشونت برای رسیدن به اهداف خود استفاده کنند. آنها به شدت در فریب‌کاری مهارت دارند، به همین دلیل احتمالا تشخیص این رفتار در آنها در نگاه اول آسان نیست.
عادت وخصوصیات افراد دغل و فریبکار:دروغ گفتن از طریق پنهان کاری: افراد حقه‌باز ممکن است بخش مهمی از حقیقت را پنهان کنند.
منحرف کردن توجه: آنها طوری موضوع را عوض می‌کنند تا از موضوع مورد بحث یا پاسخ دادن به سؤالات طفره بروند.
انکار: افراد دغل‌کار معمولا زیر بار اینکه کار اشتباهی انجام داده‌اند نمی‌روند.
توجیه منطقی: آنها سعی می‌کنند دلایل رفتارشان را توضیح داده و به هر طریقی توجیه کنند.
کم‌اهمیت جلوه دادن: این خصوصیت، ترکیبی است از انکار و توجیه. افراد حقه‌باز، سعی می‌کنند نگرانی دیگران از رفتارشان را بی‌اهمیت جلوه دهند.
گناه: افراد حقه‌باز معمولا سعی می‌کنند با دادن حس گناه یا عذاب وجدان به افراد، آنها را وادار به انجام کارهایی کنند که می‌خواهند. این تاکتیک ممکن است به صورت منفعل انجام شود، مثلا استفاده از زبان بدن یا تُن صدا یا ادعای علنی، مثلا چیزهایی می‌گویند که باعث می‌شود به دیگران حس بدی دست بدهد.
شرمگین کردن: آنها معمولا از طعنه و کنایه برای افزایش قدرت‌شان بر قربانی استفاده می‌کنند.
نقش قربانی را بازی کردن: گاهی وقت‌ها سعی می‌کنند احساس ترحم دیگران را نسبت به خود تحریک کنند تا چیزی را که از آنها می‌خواهند به دست بیاورن

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است