مجمع عمومی سازمان ملل متحد در هشتم نوامبر 2007، روز پانزدهم سپتامبر را، روز جهانی دموکراسی نام گذاشت.
دموکراسی کدام زهر کشنده و مار گزنده نیست. دموکراسی نه کفر است، نه ارتداد است و نه الحاد.
دموکراسی، روشی برای انتخاب حکومت با اراده و آرای مردم یک کشور است.

دموکراسی، گردش مسالمت آمیز قدرت را بصورت مدنی هموار می کند و مانع جنگ و خون ریزی بر سر کسب و تصاحب قدرت می شود. دموکراسی به مشارکت عمومی در قدرت و نظارت بر عملکرد حاکمان در کرسی قدرت می انجامد. دموکراسی عدالت و توسعه می آورد و راه استبداد و انحصار را می بندد.
اما دموکراسی کالای وارداتی نیست و نمی تواند باشد. دموکراسی باید در یک جامعه و کشور بصورت طبیعی رشد کند و بستر و زمینۀ رشد آن در خود جامعه بوجود بیاید.

اگر به دموکراسی در افغانستان از این زاویه یعنی از نظر رشد طبیعی دموکراسی نگاه شود، تنها دهۀ اخیر سلطنت محمدظاهر شاه را آغاز دموکراسی در این مسیر می یابیم که با تدوین و تصویب قانون اساسی آغاز همان دهه، شکل گیری زمینه و بستر دموکراسی آغاز یافت. اما این آغاز، نا فرجام بود. کودتای سردار محمد داوود خان و سپس کودتای حزب دموکراتیک خلق به این آغاز، نقطۀ پایان گذاشت و آن بستر را تخریب کرد.

و اما دموکراسی دو دهۀ اخیر افغانستان، نتیجۀ رشد طبیعی دموکراسی نیست. این دموکراسی با هجوم و حضور نظامی و سیاسی و اقتصادی و فرهنگی امریکا و ناتو شکل گرفت. اما واقعیت تلخ و ناگوار در شکل گیری این دموکراسی، به نبود پیوند میان دموکراسی و این هجوم بود.

امریکایی ها و ناتو قطعاً برای ایجاد دموکراسی در افغانستان هجوم نیاورده بودند. امریکا برای انتقام هجوم آورد تا اسامه بن لادن را مجازات کند. اگر طالبان که در کابل امارت داشتند و اسامه از متحدان امارت آن ها بود، این مهمان و متحد خود را به امریکایی ها تسلیم می کردند، نه امریکا به افغانستان هجوم می آورد و نه هم خبری از دموکراسی می بود که افغانستان حالا دارد.

اینکه حملۀ نظامی امریکا برای ایجاد دموکراسی در افغانستان نبود، تردیدی نیست و کسی نمی تواند سند و شاهدی بیاورد که امریکا هجوم آورد تا دموکراسی را در این کشور تحقق بخشد. اما یک چیز روشن است که این هجوم و این حضور امریکا و ناتو و جهان در دو دهۀ اخیر در افغانستان فرصتی بود برای آنکه زمینه و بستری برای دموکراسی در این کشور ساخته شود. اما این زمینه و فرصت را در گام اول، حاکمان و دستگاه حکومت آن ها با فساد شان، با خبط ها و خیانت های شان از میان بردند و از افغانستان گرفتند. عوامل دیگر در قدم های بعدی قابل بررسی است.

محمد اکرام اندیشمند

>>>   دموکراسی یک روش تائید شده جمعی برای اداره یک مجموعه انسانی در یک محوطه خاص است.
روش تائید شده جمعی به این معنی که تمام افراد موجود در قبول سبستم با هم به توافق رسیده باشند.
دموکراسی زیر بنایش فطری است.
یعنی در تمام هستی به گونه یی خودش را نشان میدهد.
در دیموکراسی فرد نه بلکه سیستم حاکم است.
ایجاد سیستم مستلزم در نظر داشت توانایی ها و نیازمندی های جامعه است.
بدین ملحوظ هر کشوری و هر جامعه یی باید سیستم دموکراسی خود را بر اساسات عمومی طرح و پیاده کند.

>>>   ما به اسباب و علت ها در باره نفی این دموکراسی نمی پردازیم و نویسنده عزیز
آقای اندیشمند هم بهیچ صورت این قصد را ندارند . دموکراسی یک نظام اسلام واقعی انصافی و مردمی است .
دموکراسی بعد از تخریب داوود خان دیوانه که همه دوام تخریبی و نابسانی بعدی ، خسته در پای وی(داوود ) می شکناند از هردری که درامده نعمتی است برای ما که باید به قدر نقش خوددر رشد ان بکوشیم . اینکه در دور های بعدی و ۲۰۱۴ و دور جدید به آن دسبرد قوی و انحرافی زدند نقص تقلب گرا ها است
باید پیر و جوان زن و مرد در آینده متوجه باشیم و طوری طرح کنیم که متقلبین و حامیان شان دیگر باره موفق نه شوند و مردم را ثنا گوی دوره ظاهر شاهی و لو شاهی مشروطه نه سازند .
م . ش . فروغ

>>>   یک نفر بود در خانه اش یک طفل معلول با پاهای کح تولد شده بود.
پدر طفل نام او را قدرت الله مانده بود.
یک نفر از او پرسید که چرا نام او را قدرت الله ماندی؟
پدر طفل جواب داد که در اثر قدرت خدا،او با پاهای کج تولد شده است.
شخص مذکور جواب داد:درینجا کجا قدرت خدا است؟
او نتوانسته است که برای تو طفل سالم بدهد و یک طفل معلول نصیب تو کرده است.کجای این قدرت خدا است؟

حالا روز یازدهم سپتامبر که تروریست ها برج های بزرگترین دموکراسی جهان را انفجار دادند،روز دموکراسی نام گذاشتند.
کجای این روز دموکراسی است؟
اگر جلو این انفجار گرفته میشد،میشد گفت که دموکراسی در مقابل تروریزم پیروز شد.
اما بعد از بیست سال جنگ در افغانستان،بزرگترین دموکراسی جهان با تروریست ها در قطر پیمان امضأ میکند.
کجای این دموکراسی است؟
کدام روز دموکراسی؟

>>>   مبارک باشد "دموکراسی خارج کشور حکومت و طالبان يهودان اسرائيلى بى وطن که در در قطر لويه جرگه زير سايه امريکا مى کند

>>>   آقایی دانشمند!
چرا مردم درد کشیده را فریب می دهید؟؟؟
آیا کافی نیست که دیگر از معنی واژه یی و اصطلاحی کتابی دموکراسی بگذریم؟
من چار دهه است که در زیر چتر دموکراسی زنده گی می کنم و از نظر کارو درآمد، آزادی، اتوریته و مقام و.... نه تنها شکایت ندارم که اطرافیان غبطه هم می خورند. مگر همیشه گفته ام و خواهم گفت که معنی واقعی این "دموکراسی" زیبای شما "پول کراسی" است. رژیم هایی "دموکراسی" شما در غرب حکومت هایی نا مشروع گدی هایی اربابان سرمایه و خرپولان است (و شاید هم خود خرپول دزد مانند ترامپ). این گدی ها غرق در فساد، دروغ و خیانت اند
اینکه می گویید: "اینکه حملۀ نظامی امریکا برای ایجاد دموکراسی در افغانستان نبود" حقیقت ندارد زیرا این شیطان زی ها "دموکراسی" را آوردند خیانت، فساد، جنایت و مافیای مخدر ارگ نشینان و قبیله هایی کذایی شان ثبوت این مدعا است.
آزاده

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است