به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)این روزها طالبان در حال آمادگی برای تصرف پایتخت هستند و نیروهای خود را در مناطق حساس کشور مستقر کرده اند. آنان میدانند که آمریکا همچنان حامی آنان تا زمانی خواهد بود که منافع آن کشور و برخی دیگر از کشورهای هم پیمان شان در افغانستان تامین شود. به همین جهت با حملات حساب شده و سیاست مقتدرانه شان از حالا خود را مسلط بر همه کشور و همه اقوام دانسته برای تمامی جهات برنامه ریزی می کنند.
طالبان مامور هستند و معذور! باید زمانی حمله کنند و زمانی هم سیاست! این روشی است که بادار برای شان درنظر گرفته است.

در این میان نشریات آمریکایی به زمینه سازی روند تسلط طالبان سرعت می بخشند تا در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا تکلیف برخی از سیاست ها و سرمایه گذاری ها و غارت های دیگر کشورها مشخص شود.
در همین راستا نشریه آمریکایی «نشنال اینترست» پیشقدم شده نگاشته است که واقع گرایی در تسلط طالبان بر افغانستان است: مردم افغانستان و جامعه جهانی که بطور واضح از سال‌ها درگیری و آرزو برای یک توافق سیاسی خسته شده‌اند، شدیداً نیازمند واقع‌گرایی در رابطه با روند صلح هستند و تلاش‌ها برای یک دستیابی به صلح با طالبان از طریق مذاکره دیرزمانی است که با تفکری آرزومندانه زنده مانده است.
ضعیف ترین پیشرفت‌ها اغلب به عنوان گامی رو به جلو در دستیابی به موفقیت تحسین می‌شود و تردیدهای معقول غالباً با اظهارنظرهایی چون "وقتی تنها گزینه جایگزین جنگ بی‌پایان است" کنار زده می‌شود.

این نشریه آمریکایی قاطعیت طالبان را می پسندد و می‌افزاید که با وجود امتیازات گسترده‌ای که به طالبان داده شده، این گروه در نشست‌های مختلف در رابطه با هیچ موضوع مهمی انعطاف واقعی از خود نشان نداده است.
طالبان در مذاکرات ساختگی با آمریکا که منجر به توافق قطر شد، دریافتند که با ایستادگی محکم می‌توانند همه را مجبور کنند تا تقریباً به همه خواسته‌های خود برسند؛ بنابراین در تلاش برای آتش‌بس و تبادل زندانیان نیز این دولت غنی بود که سازش کرده است.

نشنال اینترست، تمامی تقصیرها را بر گردن افغان ها می اندازد و آمریکا و دیگر همپیمانان اش را از بحران افغانستان مبرا دانسته تاکید می کند که مشکل اساسی در تلاش برای پیشبرد روند صلح افغانستان به عدم اعتماد بین طرفین و یا تلاش‌ها برای تخریب این روند قرار ندارد بلکه مشکل اساسی دو نگاه بسیار متفاوت درباره نظام آینده سیاسی در این کشور است و درگیری‌ها در افغانستان نه کشمکش برای کسب قدرت بلکه تقابل ارزش‌ها است، بحرانی که تاریخ نشان داده با مصالحه پایان نمی‌یابد بلکه ناگریز یک طرف درگیری نتیجه را بر دیگری دیکته می‌کند.

این نشریه در ادامه این نوشتار خط مشی طالبان را مشخص می کند و به آنان بصورت تلویحی سیاست آینده شان را دیکته می نماید: طالبان بارها از اعلام عمومی اینکه هدف آن‌ها بازگرداندن «امارت اسلامی» گمشده آن‌ها است، خودداری کرده‌اند اما هرگز رد نکرده‌اند که احیای آن هدف نهایی‌ این گروه محسوب می‌شود.
اندیشه‌های رهبری طالبان در مورد حکومت ممکن است هنوز کاملاً شکل نگرفته باشد، اما با وجود آمادگی ابراز شده برای به اشتراک گذاشتن قدرت، قدرت نهایی در نظام آنها به احتمال زیاد به کسی به عنوان "امیر" واگذار می‌شود که در مشورت با یک شورای اسلامی منتخب عمل می‌کند.

آمریکایی ها همواره برای طالبان موازات حملات نظامی و دیپلماسی سیاسی را درنظر داشته اند، به همین جهت کوشیدند تا قطر را راضی به میزبانی از طالبان کرده و وجهه سیاسی طالبان را تقویت نمودند. این نشریه نیز به این موضوع اشاره دارد: طالبان در سال‌های اخیر با درک دشواری‌های دستیابی به یک پیروزی نظامی آشکار در افغانستان درک کرده که دیپلماسی، مسیر موازی را برای دستیابی به امارت برای آن‌ها فراهم می‌کند و در حال حاضر نیز استراتژی‌های سیاسی و نظامی طالبان نیز در پی هم کار کرده و مکمل یکدیگر هستند.

این نشریه آمریکایی علت اصلی خروج نظامیان آمریکایی را از افغانستان به طالبان نسبت داده اینگونه می نویسد: دیپلماسی طالبان تاکنون در زمینه خروج نیروهای آمریکایی، مشروعیت بین‌المللی که پیش از این غیرقابل باور بود و نیز آزادی هزاران زندانی این گروه موفق بوده است.
این نشریه آمریکایی همچنین تصریح کرد که هدف طالبان تسلط سیاسی است و تلاش می‌کند به این هدف از طریق مذاکره برای ایجاد یک دولت موقت و یا از طریق تلاش‌های نظامی و سیاسی برای براندازی دولت مرکزی دست پیدا کند.

اما طرف دیگر قضیه که ماموران دو تابعیته گوش به فرمان آمریکا و دیگر همپیمانان اش هستند که با آمدن طالبان چه بر سر آنان می آید؟ در واقع تکلیف دوتابعیته هایی که فعلا بر سر قدرت هستند و می کوشند تا پول بیشتری از حکومت چند روزه شان بدست آورند معلوم است، این افراد یا باید کشته شوند و یا به بلادی که به آن تعلق دارند برگردند. این سیاست شامل همه کسانی است که در حال حاضر در دولت جولان می دهند و بر دیگر اقوام و افراد زور می گویند.

آمریکایی ها هیچ برنامه و پلان مشخصی برای دوتابعیته هایی که چندین سال صادقانه در خدمت آمریکایی ها و دیگر هم پیمانان شان بودند ندارند. همانگونه که برنامه ای برای بازگردانیدن تعدادی از جانیان زندانی ابدی آمریکایی که بنام نظامی وارد افغانستان کرده بودند نداشتند و آنان را در افغانستان کشتند تا به آمریکا باز نگردند.
تعدادی از این دوتابعیته ها باید در افغانستان کشته و دفن شوند و تعدادی که هنوز بدر آمریکایی ها و هم پیمانان شان می خورند شاید موفق به بازگشت به وطنی که برای تحقق اهداف آن قسم یاد کرده اند شوند.

از حالا لازم است به دوتابعیته ها اخطار دهیم که تا طالبان بر همه کشور از جمله پایتخت مسلط نشده اند، فرار کنید و به هرآنچه تا کنون جمع کرده اید اکتفا نمایید و جان خود را نجات دهید.

کد (4)

>>>   دزدان شورای نظار و جمعیت شما هم فرار کنید به کلاب طالبان میاید.
زلمی

>>>   وضعیت وخیم شد

>>>   از طرف دو تابعیت ها کدام تشویشی نداشته باشید همانطوریکه پیش از ختم رژیم کمونستان همه سران حزب از احزاب هفت گانه و سه گانه کارت های عضویت داشتند همین طور دو تابعیت ها کارت های عضویت از طالبان ، پاکستان ISI و CIA را دارند وای بخال مردم بیچاره

>>>   اگرقرارباشددزدان فرارکنند،دروطن مابجز ۲-۳ هندو کسی دیگرباقی نخواهندماند.
پیمان

>>>   دزد ها كه جهت باشند راه فرار خود را ميدانند، اين چهره ها متغير اند، طالب هم يك دسته مفعول بيش نيستند، در طول بيش از بيست سال اين فروخته شده هاي چند جائي كدام كمونيست و كدام رقاصه و كدام مركز فحشاء را از بين برده اند، جنگ اين ها با علماي كرام و اساتذ اسلامي بوده است، اي كاش طالب انسان و مسلمان ميبودند.

>>>   دو تابعیتی ها مشکل ندارند و راحت به وطن دوم خود بر میگردند.
پستون ها هم که مشکلی ندارند، کافر و مسلمانش هر دو در دوزخ فاشیسم قومی خواهند سوخت.

جمعیت و شورای نظار هم شمشیرش از نیام کشیده و آماده است. یا طالب را میکشد یا کشته میشود.
میماند مخنث های جامعه مدنی از مرد نما ها یا زن نما هایش که نه دوزخ دارند و نه جنت و نه برزخ.

اصل ماجرا هنوز مانده
ملت ما جنگ اصلی اش با پاکستان است
حوصله داشته باشید و معجزه قرن ۲۱ را تماشا کنید .
در اولین اقدام کشمیر را باز میستانیم و در دومین قدم پاکستان را به زانو در می آوریم و آنگاه هر چه طالب است از خاک بیرونش میکنیم تا در زیر پای بادارش به خدمت گذاری بپردازد.
سرحدات مملکت را تحکیم میکنیم و دیگر کسی جرآت چپ نگاه کردن به این وطن را نخواهد داشت.

>>>   طالبان از شمال به کابل نمی آیند،بلکه از جنوب می آیند.
هر وقتی که به کابل رسیدند،دوطابعیتی ها به مزار میروند و از کونسولگری روسیه و از بکستان ویزه میگیرند و از راه روسیه به کشور های مطلوب شان خود را میرسانند.
در زمان آمدن مجاهدین به کابل ،اوضاع طور دیگر بود.
مجاهدین هم از شمال به کابل آمدند و هم از جنوب.
کمونست ها دو طابعیته نبودند و تنها طابعیت افغانستان را داشتند .
یک تعداد شان مجبور شدند،بطرف شمال بروند و از مزار ویزه بگیرند و به ازبکستان و روسیه بروند و یک تعداد شان به جنوب به طرف پاکستان بروند و از آنجا به هندوستان و سایر کشور ها.
اما در هردو راه مجاهدین موتر های این مسافرین را ایستاد میکردند و آنها را چور و چپاول میکردند و جیب های آنها را تلاشی میکردند و پول هایشان را میگرفتند.
زیرا از نظر آنها کمونست ها کافر بودند و مال آنها مال غنیمت حساب میشد و از نزد شان گرفته میشد.
اما دو طابعیتی های فعلی هر کدام ملیونر و ملیاردر هستند و ذریعه طیاره های چارتر امارات خود را از کابل به دوبی میرسانند و هرکجای دنیا که خواسته باشند،میروند.
این کمونست ها بودند که غریب بودند و یک اپارتمانی که در مکرویان زندگی میکردند.به نرخ دو و یاسه هزار دالر فروخته و خود را به زحمت از افغانستان خارج میکردند.
آنها دیگر هیچ سرمایه یی نداشتند.
زیرا شوروی خودش یک کشور گرسنه بود و افغانستان تشنه در ....در آمد،نفس هردویشان برآمد.

>>>   فرار نکنند دیگر امارت باخود پیوند اسلامی ندارد درست مانند جمهوری اسلامی کرزی وغنی است تعبیر درست ان امارت طالبانی وبا امدن امارت جنگ هم پایان نمی یابد هنوز فیلم تمام نشده تازه در نیمه ای فیلم هستیم این همان جنگ اعلان شده ای بوش پدر است که فرمود<پس از شکست کمونیزم دیگر جنگ ما با اسلام است> گرچه بعد تر بیان ولهجه ای خودرا کمی تغییر داد وگفت <اسلام افراطی> اما منظورش همین جنگ های فعلی وتحمیل جنگ ها در کشور های اسلامی میباشد ما که حکومت اسلامی نداریم در راس حکومت ما رولا غنی قرار دارد پس چرا ما را میکشند؟بهرصورت امارت طالبان بمنظور سقوط دولت ربانی ساخته شده بود این که پس ازان چرا دوام اوردمعلوم نیست همان حکومت بینان سیوان جای خودرا به کنفرانس بن داد وکرزی وغنی وعبدالله وطالب وحکمتیار زهر یک مار وخار یک درخت اند دوتابعیته ها یعنی تکنوکراتهاکه از سوی ارباب هاشان در امارت طالبان نیز بیمه وتضمین شده اند جای نمی روند وبا گذاشتن کمی موی در زنخ وظیفه های محوله را به پیش می برند
حاجی ولایت خان صافی از فرانسه

>>>   حال ارگ از ارگ نشینان خالی می شود

>>>   دو ملیتی ها میروند چونکه پروژه آمریکا بعد ازین توسط طالبان اجرا میشود

>>>   همو یکی دگیش بود بنام سرگین یا سرگند، او کجا است که از پول دولت زن گرفته بود و معاش دولتی هم برای زنش تعیین کرده بود۰ مستر سرگین هر وقت دلش میشد هلیکوپتر دولتی را گرفته با زن دولتی برای تفریح و بنام بازدید از کدام پروژه طرف نورستان میرفت۰ حال همو رفیقک غنی کوچی کجا است؟ هنوز هم است یا مثل همایون قیومی او هم گریخته پس به امریکا؟

>>>   بسیار ساده اندیشانه است که اگر فکر کنیم آمریکا به این آسانی تمام زحمات و مصارف هنگفت خود را از دست بدهد و میدان را خالی کند، آمریکایی ها بسیار واضع میدانند که اگر طالبان دو باره امارت خود را تشکیل بدهند حیثیت جهانی آمریکا لطمه جبرانناپزیر خواهد دید که دیگر هیچ کشوری بالای وعده و حرف آمریکا اعتبار نخواهد کرد، این همه سر و صدا فقط برای مصرف داخلی و انتخابات ماه نوامبر است و ترامپ در کوشش است تا نشان دهد به وعده انتخاباتی چهار سال قبل خود وفا کرده و برنده شود. مگر قراریکه بسیاری در دنیا و خصوصا در افغانستان نمیدانند قدرت واقعی در آمریکا نه در دست ریسجمهور بلکه اشخاص و شرکتهای چندین ملیتی میباشد و پلان آمدن به افغانستان یکی از پالیسیهای دراز مدت و مهم آمریکا برای کنترول منابع طبیعی و موقیعت های استراتژیک میباشد که پیاده شدن آن برای آینده سیاسی و اقتصادی پلانهای آمریکا نقش به سزای دارد.در ضمن گفتار و اعمال طالبان که خود به پول و پلان آمریکا بوجود آمده اند همه تظاهری بوده و آمریکا هر چند ماه چنین گروپهارا خلق کرده و در موقع که دیگر به درد شان نخورد آز بین میبرند.
بعد از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا چه ترامپ ببرد و یا جو بایدن ریس جمهور آمریکا شود شاهد دیگرگونی در سیاست فعلی آمریکا در افغانستان خواهیم بود.
نوابی

>>>   طالبان گفته اند که ناقضین حقوق بشر با افراد استخبارات باید مجازات شود. که منظور از ناقضین حقوق بشر یقیناً جنایت کاران جهادی و دوستمی اند. که باید برای خود را فرار پیدا کنند.
شعیب

>>>   کسانیکه باید فرار کنند اول خانم های فعال حقوق بشر و مردان و زنان جامعه مدنی و حقوق زنان و حقوق بشر . و خانم های که در ادارت مقام های بالاتر دارند نیز باید فرار کنند ریش تراشیده ها هم باید قبل از امدن طالبان ریش بلند بگذارند خلاصه خود را مثل زمان طالبان بسازید زن و شوهر نمی توانند با موتر سیکل سوار شوند هر زن و مرد که باهم دیده شودند باید اسناد ازدواج خود را با خود داشته باشند . از ازادی بین و عقیده خبری نیست اگرکسی تخطی کرد شلاق میخورد . کبوتری بازی کررک جنگی ، سگ جنگی ، شتر جنگی ، ادم جنگی اجازه نیست . حمام های عمومی باید بسته شود . روزانه چند بار باید بدون وضوح به مسجد بروید . همه مردم که تا حجال دستار سفید می پوشیند باید دستاری مانند طالبان بپوشند .پولس زن در بازار ها دیده نشود . موضوعات دیگر با اوامر انارت اسلامی افغانستان به شما ابلاغ خواهد شد . دست از پا خطا نکیند که شمارا از پا آویزان. می کنم . و پروای هیچ کس را هم ندارم لطفا حذف نشود مننه

>>>   به شعیب
طالبان سر پیاز ته پیاز، طالبان مگر چکاره اند؟؟؟ اینکه طالبان نوکری امریکا را قبول کرده اند آن به این معنی نیست که امروز هرآن گ۰۰ که خواستند خورده بتوانند۰ جهادی ها و دوستمی ها منتظر شما سگ های ترامپ هستند۰ بیاید۰

>>>   همگی دست د یک کاسه اند

>>>   سران طالبان چند تابعته استند. تابعیت پاکستان، عربستان سعودی، امارات، قطر، سی آ ای امریکا و شاید افغانستان. پس دوتابعتی ها براحتی در نظام طالب مصئون اند مردم باید فرار کنند چون طالب و پاکستان و امریکا خاک و معادن و آب را بکار دارند نه مردم و شهروندان افغانستان را.

>>>   نجیب بارور
عمر زاخیلوال در هژده سال گذشته به نحوی از انحا در خوان حکومت ها شریک بوده است؛ اینروزها می بینم که بسیار منتقدِ حکومت شده است و طوری حرف می زند که فکر می کنی یک شهروند جدید برای دادخواهی در اجتماع افغانستان ظهور کرده است. همین آدم آنقدر دزدی کرده است که در کشوری همچون کانادا بزرگترین مارکیت ها را دارد. امروز نمی فهمم به چه دلیل ارباب قدرت او را از حلقه چور کشیده، حالا یک رقم واقعیت را می گوید که فکر می کنی قبل از این لال بوده است. به همین قسم انسان ها باید گفته شود که برادر، همان گونه که خاموشی ات برای چور بود، به نحوی دیگر حالا بلبلزبانی ات برای چور است. دهن چنین کثافت ها بسته باشد، بهتر است

>>>   طالبان کدام فرشته آسمانی نیستند که برای تصفیه گناه هان بیایند. آنهاهرکدام شان غرق درفساد وسیراب ازخون بیگناهان این وطن هستند. اگرکمی وجدان داشته باشند که ندارند چطورمیخواهند بامردم تصفیه حساب نمایند آنها اجیران پاکستان هستند طالبان باکسانی تصفیه میکنند که تحصیل کرده وباسواد باشد . پس همه جوانان وروشنفکران منتظریک بازپرسی باشند.
بااحترام

>>>   فارسی وان بایدفرار کند که اختلاف دارن اوغان ها وقت دربار شان است

>>>   تاجیک بیدار شو که دیرشده !
من هیچ علاقهمندی به علایق فاشیست های اوغان ندارم ؛ برای من جشن اسقلال و جشن استقبال شان فرقی ندارد ؛ من به این فکر هستم که چطور با این همه فاشیست و انواع و اشکال قدیم و جدیدش مقابله کنیم ؟
هر روز یک گروپ جدید از فاشیست های اوغان پا به میدان سیاست می گذارند ؛ خیلی فعال تر و مصمم تر و خطرناکتر از فاشیست های کلاسیک و قدیمی ؛ فاشیست های نوین اوغان , یا نوی فاشیست های اوغان ؛ خیلی جدی و فعال و منظم و مصمم تر و خیلی حیله گر و توطه گر و دسیسه پرداز تر از فاشیست های کلاسیک اوغان و فاشیست های مذهبی آنها هستند ...
نوی فاشیست های اوغان به عوض دو دست , چهار دست دارند ؛ دریک دست شان قران انجیل و تورات است ؛ در دست دیگر شان دومی سقوی وپته خزانه وماکیاولی و هتلر و یان اسمیت ؛ مارکس و لنین است ؛ و در دست سوم شان حقوق بشر و حقوق شهروندی و دموکراسی است و در دست چهارم شان تفنگ و بمب و انفجار و انتحار و ریش بابا هایشان است ...
شناسایی فاشیست های کلاسیک و مذهبی خیلی آسان بود , ولی شناسایی فاشیست ها ی نوین کار خیلی مشکل است ؛ قرار آگاهی , خیلی از ترور های شخصیت ها و نخبه های اقوام دیگر بخصوص نخبه های تاجیک بدست همین فاشیست های نوین اوغان صورت گرفته است و می گیرد ....
ما را به جنگ و صلح و استقبال و استقلال آنها چه ؛ ما باید خود مانرا برای مقابله با آنها آماده سازیم که از هرطرف موجودیت و منافع ما را مواجه با خطرات جدی ساخته اند ؛ تاجیک بیدار شو که دیر شده است , ترا به جشن استقلال چه کار ...
انور راوی

>>>   «لابی» نام مدرن باج دهی است به دستگاه حاکم امریکا!
امروز از یک منبع معتبر امریکایی دریافتم که اشرف غنی از تاراج منابع داخل کشور و کمک های جهانی میلیونها دالر را هزینه لابی گری در امریکا می کند تا در قدرت بماند.

در امریکا لابی های زیادی روی اهداف خاص سیاسی و جنگی و ایدولوزیک فعالیت دارند و گران ترین و قدرتمندترین آن لابی های نیولیبرال است که متشکل از سرمایه داران بزرگ چون راکفیلرها است. اشرف غنی میلیونها دالر را در جیب این بزرگترین لابی امریکا می ریزد، گویا باج می دهد تا در قدرت بماند.

همچنان لابی های ذخایر افغانستان که اشرف غنی آنجا نیز حضور دارد.
مردم از فقر و بیکاری و بیماری جان می دهند. به این می گویند هومانیسم غنی و هومانیسم و دموکراسی امریکایی...
"صحبت از پژمردن یک برگ نیست
وای جنگل را بیابان می کنند"

ثریا بها

>>>   غنی فرار میکند مگر بی بی گل به غنیمت ملا هیبت می آید و کنیز بسترش میشود.
گرزی ناخواسته ۵ اش را میبازد و سال های بی عقلی اش تکرار میشود.
ما طالب میکشیم و پنجابی میدریم ، هر که مرد میدان است پیش بیاید.

>>>   بسیار جالب است ، بخوانید و از دست ندید 👇
💧پیر مردی با چهره‌ای قدسی و نورانی وارد یک مغازه طلا فروشی شد.
فروشنده با احترام از شیخ نورانی استقبال کرد.
پیرمرد گفت: من عمل صالح تو هستم...
مرد زرگر قهقهه‌ای زد و با تمسخر گفت: درست است که چهره‌ای نورانی دارید اما هرگز گمان نمی‌کنم عمل صالح چنین هیئتی داشته باشد.!!
در همین حین یک زوج جوان وارد مغازه شدند و سفارشی دادند.
مرد زرگر از آنها خواست که تا او حساب و کتاب می‌کند در مغازه بنشینند.
با کمال تعجب دید که خانم جوان رفت و در بغل شیخ نورانی نشست ، با تعجب از زن سوال کرد که چرا آنجا در بغل شیخ نشستی؟!!
خانم جوان با تعجب گفت کدام شیخ ؟حال شما خوب است!!؟ از چه سخن می گوئید؟ کسی اینجا نیست. و با اوقات تلخی گفت : بالاخره این قطعه طلا را به ما می دهی یاخیر؟
مرد طلا فروش با تعجب و خجالت طلای زوج جوان را به آنها داد و مبلغ را دریافت کرد. و زوج جوان مغازه را ترک کردند.
شیخ رو به زرگر کرد و گفت: غیر از تو کسی مرا نمی‌بیند و این فقط برای صالحین و خواص محقق می شود.
دوباره مرد و زن دیگری وارد شدند و همان قصه تکرار شد.
شیخ به زرگر گفت من چیزی از تو نمی‌خواهم . این دستمال را به صورتت بمال تا روزیت بیشتر شود .
زرگر با حالت قدسی و روحانی دستمال را گرفت و بو کرد و به صورت مالید و نقش بر زمین شد .
شیخ و دوستانش هرچه پول و طلا بود برداشتند و مغازه را جارو زدند...
بعد از ۵ سال شیخ روحانی با دستبند و زنجیر و اسکورت پلیس وارد مغازه شد.
افسر پلیس شرح ماجرا را از شیخ و زرگر سوال کرد و آنها به نوبت قصه را باز گفتند.
افسر پلیس گفت برای اطمینان باید دقیقا صحنه را تکرار کنید و شیخ دستمال را به زرگر داد و زرگر مالید و نقش بر زمین شد و این‌بار شیخ و پلیس و دوستان دوباره مغازه را جارو زدند.
نتیجه گیری : این داستان هر ۵ سال تکرار میشود و یک شیطان در لباس فرشته نجات ، جیب‌های ملت را خالی‌ میکنند ...
حنا عثمانی

>>>   چی فرق وجود دارد مابین اینهاوطالبان به فکرم دوروی یک سکه هستند.

>>>   دو تابعیته یعنې یک زن با دو شوهر!

>>>   شما از این دزد های دیسانتی از این زیادتر توقع نکنید۰ اگر کار و بار زهره یوسف و این فاشیستک اختطافچی داوود سلطانزوی در امریکا خوب می بود هرگز به کابل نمی آمدند۰ کسی که برای خدت مردم به کشور بازگشته باشته باشد نخست از همه با مردم با آن تکبر و بی احترامی صحبت نمی کند۰ شما یکبار به سلوک پیش آمد و طرز گفتار این دزد حرفوی سلطانزوی با مردم توجه کنید بعد قضاوت کنید۰

>>>   هلیکوپتر فرار غنی کوچی همین حالا در بام ارگ جابجا شده است۰ ولی نگذارید این عوامفریب متقلب فرار کند، باید محکمه شود و چوب در ک۰۰ خودش و مخکش هایش زده شود۰

>>>   دو تابعیته یکی از قوم هزاره دیگری همه از قوم پشتون وا وا
هارون

>>>   دو تابعه ها بگریزید که شش تابعه ها در راه است . این بار نوبت جاروب کردن از آن انهاست

>>>   غم نخورید ان شاءالله خودم می آیم همه میتوانند باشند فقط همه اموال تان را ظبط میکنم

>>>   فرق بین طالبان ارگی و طالبان کویته و پشاوری فقط همان فرق بین سگ زرد برادر شغال است۰ اوغان اوغان است، و هدف همه این ها در نخست اوغانولی و تمامیت خواهی به اساس اوغانولی است۰ دین ویا دیموکراسی فقط روکش ها هستند۰ مگر در کردار کرزی خلیلزی احمدزی ویا آن زی های طالبان کدام فرقی می بینید؟

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است