تاریخ انتشار: ۰۹:۱۱ ۱۳۹۴/۵/۱۰ | کد خبر: 99961 | منبع: | پرینت |
بیکاری، حالتی است که تمام افرادی كه در جستجوی كار اند با وجود داشتن توان، قدرت و استعداد کاری، برای انجام كار موفق به كسب كار نمی شوند و بيكار به حساب می آيند.
بیکاری اثرات فردی و اجتماعی زیادی روی شخص و خانواده و محیط برجای می گذارد و می تواند شخص را گوشه گیر، ترسو، غیرفعال و حتی می تواند اشخاص را به نیستی و نابودی و تباهی بکشاند.
مهمترین عوارض بیکاری بی ارزشی، فقر، سوق یافتن به سمت جرم و جنایت، اعتیاد به مواد نشه آور، فرار از کشور به طور غیرقانونی و عقب ماندگی کشور، است.
یکی دیگر از اثرات بیکاری فقر و محرومیت وی از رفاه و آسایش و امکانات مادی است و سبب می شود که شخص بیکار نتواند از سهولت های زندگی اجتماعی به نحو احسن استفاده کند و خود و خانواده اش را در یک محرومیت قرار می دهد. این مساله می تواند طی زمان متمادی آرامش روحی و روانی شخص و خانواده وی را مختل بسازد و حتی فرزندان اینگونه خانوادهها نیز نمی توانند از سهولت های ساده و ابتدایی زندگی مثل تحصیل استفاده کنند.
در چنین خانواده هایی کودکان با یک احساس سرخوردگی عجیبی روبرو هستند. از یک طرف میل کودکانه آنها باعث می شود که به طرف امکانات مادی بروند و خواهان استفاده از آن باشند، اما از طرف دیگر چون خانواده آنها دارای بنیه اقتصادی ضعیف است نمی توانند از آنها استفاده ببرند و در درون خود دچار نوعی سرخوردگی از خود، خانواده و اجتماع می شوند و حتی در حالات حاد و خطرناک این وضعیت بنیان خانواده از هم می باشد و یا باعث تباهی خود و اطرافیان اش می شود.
بیکاری می تواند شخص را به سوی ارتکاب جرم سوق دهد و عاملی است که شخص برای تامین منافع خود و تامین زندگی، مرتکب کارهای خلاف و ضد اجتماعی شود. جوانی که در آرزوی کار است و کاری پیدا نمی کند خسته و ناامید می شود اما از طرفی باید نیازهای مادی وی تامین شود و شخص راهی جز ارتکاب جرم ندارد و وی ناچار برای تامین نیازهای اساسی و اصلی خود و فامیل خود، مرتکب جرم شود.
اعتیاد یکی از بارزترین نمونه های بیکاری در بین جوانان است. جوانانی که بعد از جستجوی کار ناامید می شوند، در محلات خاصی جمع می شوند و اشخاص مثل خود را می یابند و بنابر عدم موجودیت برنامه کاری دست به قمار، فحشا و... می زنند و به تصور اینکه می توانند با توسل به مواد نشه آور از غم دنیا رهایی یابند خود را در چنان دامی می اندازند که رهایی از آن کار بسیار مشکلی است.
یکی دیگر از اثرات مخرب بیکاری، عقب ماندگی کشور است. وقتی که قشر جوان یک کشور و مملکت وقت خود را بیهوده تلف می کند و کاری برای انجام دادن ندارد چگونه کشور پیشرفت کند؟ جوانانی که در همه جای دنیا یکی از مهمترین و غنی ترین ثروت هر کشور به حساب می آید در افغانستان بر اثر عوامل مختلف بیکار هستند و به جای اینکه باری از دوش این کشور و مردم بردارند سربار جامعه هستند و خود یک مشکل.
پیشرفت یک جامعه مرهون زحمات و تلاش های جوانانی است که وقت خود را صرف خدمت و پیشرفت علم و صنعت کشور می کنند اما جوانان کشور ما نتوانسته اند هویت واقعی خویش را دریابند و به رسالتی که به دوش آنها است جامعه عمل بپوشند.
یکی از دلایل بیکاری در جامعه نبود زیرساخت های اقتصادی است. جنگ های سه دهه اخیر زیرساخت های اقتصادی کشور را ویران کرد و دولت قبلی در طول 13 سال نتوانست توجه جدی به این عرصه داشته باشد. هرچند بعد از گذشت 13 سال، حکومت وحدت ملی کارهای زیادی در این زمینه روی دست گرفته و فرصت های شغلی زیادی را به وجود آورد اما معلوم شود که نیازهای جامعه و نرخ بیکاری را در کشور کاهش می دهد یا خیر.
آگاهان می گویند که ایجاد اشتغال یک امر زمان بر است و نیاز به زیرساخت های زیادی دارد که خود طبعا وجوه مالی زیادی را می طلبد.
رواج فرهنگ مصرفی در بین مردم و تبدیل شدن افغانستان به یک کشور مصرفی روحیه تولید و رقابت تولیدات داخلی با خارجی را نیز سلب کرده است. سرازیر شدن میلیاردها دالر کمک جامعه جهانی به کشور، افغانستان را تبدیل به یک کشور مصرفی صرف نموده است. در این قسمت نیز مسوولیت مقام های مسوول در دولت و ارگان های مربوطه است تا از تولیدهای داخلی حمایت نماید و امکان رقابت را با کالاهای خارجی به وجود بیاورد و باید عوامل و دلایل بیکاری در جامعه جستجو کرد تا بتوان با شناسایی این عوامل نرخ بیکاری در جامعه را کاهش داد.
افغانستان یک کشور زراعتی است، پس اگر زراعت مجهز به دستگاه های صنعتی شود می تواند تولیدات بیشتری عاید شود و همچنین سطح اشتغال و علاقمندی زارعان به تولید نیز بیشتر می رود. در این زمینه نیز باید مسوولان تلاش و کوشش نمایند تا زراعت افغانستان مدرنیزه شود و دیگر زارعان ترک خانه و زمین نکنند و به شهرها مهاجرت نکنند.
سیاست های کلان دولت در بخشهای اقتصادی، صحت، معارف، انرژی می تواند قسمتی از مشکل را رفع نماید. وجود امنیت نیز می تواند افراد خصوصی داخلی و خارجی را نیز مشتاق و علاقمند به سرمایه گذاری در کشور نماید.
با وجود منابع غنی و سرشاری که در کشور موجود است، اگر کمی تلاش و زحمت را نیز چاشنی آن بسازیم مشکل بیکاری که بسیاری از مردم کشور از آن رنج می برند، تا حدودی مرفوع خواهد شد. البته تلاش و زحمت صادقانه مردم و بخش خصوصی نیز را نباید فراموش کرد.
محمد سلیم نایب خیل
>>> اگر صلح ، امنیت و ثبات بهتری بیاید و سرمایه گذاری های دارای الویت جریان یابد افغانها خود میتوانند با استفاده از فرصتهای زراعتی یا صنایع کوچک و دستی کارآفرینی کنند و از جریان مزد یا منابع ناشی از سرمایه گذاری های کلان کشوری، تولیدات و ظرفیت خود را بهبود بخشند. ولی اگر امنیت و ثباتی نباشد فرصتها بارور شده نمیتواند
بامیانی
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است