خیانتی که غرب علیه پولیس ملی انجام داد
بارها گفته شد حکومت اگر در زمان معین معاش پولیس ملی و محلی را نپردازد، این نیروها دست به فساد خواهند زد. همچنان که این نیروها اخاذی ها در شاهراه ها و همکاری با قاچاقبران مواد مخدر را در کارنامه ی کاری خود دارند ولی پیوستن نیروهای پولیس به طالبان به خاطر معاش بیشتر، واقعا جای شرم دارد 
تاریخ انتشار:   ۰۹:۲۴    ۱۳۹۴/۵/۵ کد خبر: 99688 منبع: پرینت

پس از سقوط پایگاه نیروهای امنیتی پولیس ملی در ولسوالی وردوج ولایت بدخشان و تسلیم شدن ۱۸۰ پولیس به طالبان، ۱۰۷ نفر از آن‌ها اعلام کردند که به صف طالبان پیوسته‌اند تا نشان دهند یکبار دیگر چقدر غربیها طی این سیزده سال در حق نیروهای ارتش و پولیس ملی خیانت کرده اند.

بارها گفته شد حکومت اگر در زمان معین معاش پولیس ملی و محلی را نپردازد، این نیروها دست به فساد خواهند زد. همچنان که این نیروها اخاذی ها در شاهراه ها و همکاری با قاچاقبران مواد مخدر را در کارنامه ی کاری خود دارند ولی پیوستن نیروهای پولیس به طالبان به خاطر معاش بیشتر، واقعا جای شرم دارد.

آنچه در اینجا مطرح می شود این است که طی این سیزده سال گذشته، مربیان خارجی نیروهای پولیس مشغول به چه کاری بوده اند، که اکنون بعد از گذشته چندین سال تازه به فکر افتاده اند تا تعلیم پولیس کشور را از صفر شروع نمایند؟ واضح و روشن است که اگر پولیس در کشور اصلاح نشود، تغییر جهت در افغانستان، امکان پذیر نخواهد بود اما با خرجکرد هزینه های سرسام آور توسط نظامیان خارجی و دست اندرکاران داخلی، هنوز پولیس افغانستان خود به عنوان یکی از منابع فساد شناخته می شود که مایه بسی تاسف می باشد . زیرا پولیس خود باید مبارز با فساد باشد نه مروج فساد.

از سوی دیگر این واقعیت وجود دارد که پولیس را نمی توان در یک روز تعلیم داد و برای خدمت به جامعه فرستاد لذا تعداد کارمندان پولیس باید آنقدر باشد تا با کمبود نیروی انسانی مواجه نگردد. چرا که در مناطق جنوبی افغانستان بر عکس سربازان ارتش ملی، افراد پولیس در قرارگاه های امن متمرکز نیستند و از این رو تلفات آن ها نسبت به سربازان ارتش بیشتر می باشد.

متاسفانه نیروهای پولیس هنوز هم از رشوت ستانی و ظلم بالای مردم دست برنداشته و در موارد زیادی گفته شده است که حتی شبه نظامیان و پولیس محلی وابسته به دولت، مرتکب قتل، تجاوز جنسی، بازداشت های خودسرانه، آدم ربایی و غصب زمین شده اند.

مقامات پولیس به سرقت مواد سوخت موترها می پردازند و تصمیم گیری هایشان نیز مبتنی بر رشوت است. مقام های بلندرتبه ی دولتی برخی از کرسی های مناسب پولیس را به معرض فروش می گذارند که در برخی حالات یک کرسی تا چند هزار دالر امریکایی نیز فروش شده است . بعداً اشخاصی که در راس
این وظایف قرار می گیرند ناگزیر برای جبران پول پرداخت شده، متوسل به گرفتن رشوت و یا دزدی می شوند.

از زمان سرنگونی رژیم طالبان میلیاردها دالر برای تقویت پولیس ملی تاکنون به مصرف رسیده است. هرچند شمار این نیروها و کیفیت آنان نسبتا افزایش یافته اما مردم هنوز از پولیس به دلیل اعمال خشونت بار آن هراس دارند که این مساله سبب فاصله گرفتن مردم از دولت شده است.

میزان استفاده از مواد مخدر میان افراد پولیس، به ویژه آنانی که به دور از محل زندگی شان توظیف می شوند، به گونه گسترده ای بالا است که از این مورد می توان به عنوان اصلی ترین عامل فساد در میان پولیس یاد نمود. عامل دیگر وجود این معضل، بی سوادی است.

گفته می شود حدود نود درصد پولیس افغانستان بی سواد است به همین دلیل زمانیکه برخی از این نیروها با قاچاقچیان مواد مخدر یا مخالفان دولت مواجه می شوند، به راحتی تحت تاثیر قرار گرفته و ضمن همکاری با آنان، دست به فساد و جنایت می زنند.

مقامات وزارت داخله راجع به این موضوع گفته اند: یکی از دلایل عدم توان تامین امنیت توسط پولیس، اندک بودن شمار سربازان نسبت به جمعیت افغانستان است با این توضیح که برای هر هزار نفر، دو و نیم نفر خدمات امنیتی عرضه میکند. آن هم اینگونه که روزانه پنج تا یازده پولیس در مبارزه با تروریزم کشته می‌شوند.

ضمن احترام به این ادعای وزارت داخله باید بگوییم هرچند که کمی نیروهای پولیس دلیل موجهی برای عدم تامین امنیت می باشد، اما متاسفانه دولت افغانستان برای جلوگیری از رفتارهای ناپسند صورت گرفته توسط پولیس نیز اقدام لازمی را انجام نداده و تلاش نکرده تا عاملان چنین رفتارهایی را مجبور به پاسخگویی کند.

عدم اعتماد به پولیس همزمان با نبودن امنیت در تقریبا تمام روستاها، طالبان را به قدرت منحصر به فرد در این ولایت بدل کرده است که سبب شده چنین به نظر رسد که حاکمیت قانون در کشور به این زودی ها میسر نیست. پس بهتر است هرکس به فکر خود باشد و هرچه را که به نفع منافعش می باشد انجام دهد، کاری که هم اکنون بسیاری آن را پیشه خود ساخته اند!!!

کد (10)


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   حکومت در دست 10 یا 15 نفر است خودشان میخورند. می نوشند و بالاخره فشار می گیرد و می مرند باز فرزندان شان ادامه میدهند
بدخشانی

>>>   تمام موارد ذکر شده فوق دقیق بوده و حقیقت دارد ، در ضمن یک نکته دیگری که باید علاوه شود که هستند فرزندان که خدمت صادقانه میکنند ولی وقتی از وظیفه اگر زنده هم برگردند آمرین و قوماندانان آنها اصلا به روحیه تشویق و مکافات آنها توجه ندارند برعکس آن تعدادی که روی روابط بدون داشتند مدرک تحصیلی تعین شده اند هر گونه امکانات برای شان میسر بوده و هر تخطی که هم کنند مورد تعقیب عدلی قرار نمیگیرد و اصل مکافات و مجازات در نظام فعلی وجود ندارد و اشخاصی هم که روحیه خدمت صادقانه دارند با این وضعیت دلسرد و بالاخره مجبور به ترک نظام یا هم دست به فساد بزنند .
112 از ولایت بلخ

>>>   سلام من عمر هستم من نمی دانم چرا این قدر پولیس کشور ما مورد انتقاد کشور های بیگانه که سال هاست در امور کشور عزیز ما دخالت می کنن و اوضاع کشور عزیز ما را به نفع خود رقم می زنن و از گروه های تروریستی حمایت همه جانبه کرده و می کنند و در امور ما قضاوت می کنند
این را بفهمن افغانستان همیشه جاویدان است و خواهد بود و روزی خواهد رسید که شرایط تغییر کند

>>>   غرب ما رأ تنها نميگذارد. براى ما هميشه كمك كرده است. اين كه ما إز اين كمك ها استفاده مؤثر كرده نميتوانيم، مربوط به خود ما و دولت ما ميشود. زنده باد غرب: همه مسلمانان جهان را در اغوش خود گرفته و نوازش ميكند!!!

>>>   کدام کار این دولت اساس قانونی دارد که پولیس محلی آن درست باشد ،پولیس محلی هم تسلیم شده‌کان اند که بعضیها سابق در صفوف برادران کرزی بودند ،زمانی به دولت پیوستند و حالا به طالبان تسلیم شدند به گردن قومندان آنها که از جمعیت اسلامی است گل انداختند و اسقبال نیک از او کردند، وشاید هم استاد شان عطا امر کرده باشد که آنها به طالبان تسلیم شوند.
عبدالله ریحان

>>>   حملات پی در پی که در شمال کشور سورت ميکيرد همه نشانه ی هم دست بودن حکومت ع غ ميباش اگر نيست درظرف چهار روز چرا از حمله هوای استفاده نکردند پس واضع است که رهبرا ن حکومت با طالبان همدستند غلام سخی محمودی هرات فعلا آمل

>>>   غرب تا نصف مردم افغانستان را قتل عام نکند از آنجا خارج نمیشود. ان شالله که از دست غرب و آمریکا نجات پیدا کنید.

>>>   سلام . خب این یک امری بسیار مهیم هست که اگر من پلیس باشم و معاشم به وقت پرداخت نشود من که دیگر در آمدی هم ندارم شاید یک ماه تحمل کنم وقتی اولادایم گرسنه باشد و در حال که خیلی ها که کمترین کاری هم نمی کند انجمن زندگی میکند در حال که من نان خوردن بچه هایم را هم ندارم مگر من چه قدر صبر دارم باور کنید که از اولادایم هم خجالت میکشم راه دیگری جز رشوت گفتن ندارم مگر پلیس خانه نمیخواهد آسایش نمی خواهد رفاه نمی خواهد آنها هم مثل دیگران آدم هست و دل دارد .
طاهر


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است