در یک دهه گذشته یکی از مهم ترین بهانه های غرب برای مداخله در کشورهای مختلف حمایت از «حقوق بشر» بود، مداخله در عراق، افغانستان، سوریه و ایران به این دلیل صورت می گیرد که موارد حقوق بشری در این کشورها رعایت نمی شود و غرب به سرکردگی آمریکا به دنبال حاکمیت مبانی حقوق بشری با آموزه های لیبرالیستی است. اما چه حقوق بشری؟

حقوق بشر، آن چنان که در اعلامیه جهانی حقوق بشر بازتاب یافته، گرچه به لحاظ نظری به عنوان مجموعه حقوق متعالی انسانی تعریف می‌شود و از این رو باید جهان‌شمول باشد و از ارزش‌های جهانی برخوردار باشد، ولی درواقع پیرو جهان بینی لیبرال دموکراسی است و به دنبال اهداف و برنامه مجریان و طراحان است.

برای درک بهتر موضوع، دانستن چند نکته کلیدی درباره «حقوق بشر غربی» لازم است؛ بخوانیم:

*اگرچه مبنای حقوق بشر غرب همان اعلامیه حقوق بشر 1948 سازمان ملل است ولی اشکال اساسی این است که خاص همه فرهنگ ها نیست و مروج یک نوع از فرهنگ ـ لیبرال دموکراسی ـ به جهان است پس باید گفت جهان شمول نیست، به همین دلیل هیچ وقت از سوی تمامی کشورها مورد قبول قرار نمی گیرد.

*این حقوق بشر بیش تر از اینکه منافع همه قومیت ها و نژادها را دربر بگیرد برای منفعت گروه خاص تدوین شده است، بیشتر از آنکه ماهیت حقوقی داشته باشد «سیاسی» است، پس اگر دفاعی از گروهی یا قومی در یک نقطه جهان از سوی منادیان حقوق بشر غرب صورت می گیرد برای این است که منافع مجریان این نوع از حقوق بشر در آن نقطه به خطر افتاده است نه اینکه به دنبال احساس مسوولیت و وظیفه انسانی اقدامی بکنند.

*حقوق بشر غربی از یک مبنای مکتبی و ایدئولوژیکی جهان شمول هم بی بهره است از این رو می باشد که کشورهایی همچون ایران، چین، هند و برزیل آن را در تضاد با اعتقادات و باورهای ملت خویش اعلام کردند و در نتیجه آن را نپذیرفتند.

*اگرچه حمایت از انسانها در هر نقطه و با هر عقیده و آرمانی باید هدف حقوق بشری باشد که سازمان ملل به عنوان مادر سازمان های بین المللی منادی آن است ولی در مقام عمل مشاهده می کنیم که مبنا همان حقوق بشر غربی است که اهداف گروه خاصی را تامین می کند و حمایت از هر کسی زمانی معنا می یابد که چند کشور مداخله در آن را به مصلحت بدانند. نمونه بارز نسل کشی مسلمانان در آفریقا است که هیچ واکنش و اقدام عملی از سوی سازمان ملل و این کشورها صورت نمی گیرد.

*نکته بارز دیگر کم رنگ بودن مبانی اخلاقی در حقوق بشر غربی است، چرا که؛ آموزه هایی که ترویج می شود در واقع یک نوع بی اخلاقی است که اکثریت با آن مخالفند در حالیکه حقوق بشر قابل قبول باید به گونه ای باشد که از مقبولیت عام برخوردار باشد. یکی از نمونه های بارز در حقوق بشر غربی «همجنس بازی» است که برای منادیان حقوق بش غربی امری طبیعی و قابل قبول است در حالیکه در بسیاری از کشورهای دیگر جهان، امری مذموم و بسیار ناپسند تلقی می شود.

پس با دقت نظر در مواردی که اشاره شد، به آسانی می توان تهی بودن حقوق بشر غربی از اخلاق و انسانیت را درک کرد، محتوای این حقوق بشر نه برای آسایش و رفاه تمامی مردم جهان با هر اعتقاد، نژاد و قومیتی است بلکه در راستای خواسته ها و اهداف کسانی است که می خواهند بر جهان حکومت کنند در واقع به دنبال ساختن جهانی هستند که لازمه آن اول صدور ارزش هایی است که ارزش های اصیل و بومی استحاله شود و در گام بعد، حرکت در مسیر اهداف سیاسی است که از این مسیر به آنچه می خواهند با هر ابزاری حتی کشتار مردم بی گناه ـ نظیر آنچه در کشور ما افغانستان، فلسطین، سوریه، مصر، بحرین و دیگر کشورها اتفاق می افتد ـ برسند، این هدف یا با حضور مسقیم خودشان صورت می گیرد یا با حمایت از دست نشانده های دیکتاتور و گروه های تروریستی.

این مطلب را برای این ذکر کردیم که این روزها مانند سالهای گذشته، برخی به دستور آمریکا کاسه ی داغ تر از آش شده اند و به جای اینکه به فکر رفع مشکلات اجتماعی و فرهنگی جامعه باشند، از قضایا به گونه ای استفاده می کنند که بیشترین منفعت نصیب سواستفاده گران از این وضعیت ناهنجار جامعه می شود تا کسانی که مورد ظلم واقع شده اند.

کد (10)

>>>   حقوق بشر جنایتکاران غربی در فلسطین و یمن نیست . حقوق بشر فقط یک فریب و نیرنگ شیاطین های غربی برای نابودی کشورهای اسلامی است . طالب داعش القایده النصر الشباب همه و همه نوکران و سربازان جنایتکاران غربی است برای تصرف کشورهای اسلامی .

>>>   امریکا درکشور خودش حقوق بشررازیر پا میکزارددریمن مردم رامی کشندمسلمانها رابه هر بهانه میکشند بعد اعلان می کند ما می خواهیم دموکراسی برقرارکنیم به بهانه حقوق بشر مردوم رامیکشند اولین کشور که حقو ق بشررانقض کرده ومیکند امریکااست .......

>>>   ای حقوق بشر بدبختی را برای مردم افغانتستان به ارمغان اورده

>>>   دقیق وبجا ست. بدون شک مفکوره ای که توسط انسان طرح شود هرگز جهان شمول بوده نمیتواند و آن نظام وبرنامه خالق جهان است که محدو د به زمان ومکان معینی نمیشود.
صالحی

>>>   واقعا" حقایق خوبی را مطرح کردید غرب به منظور پوشاندن اهداف شوم ضد بشری خود همیشه این شعار ها را روپوش ساخته وکشور های که در براورده شدن اهداف غیر انسانی غرب مقاومت کرده اند بهانه ساخته وآنهارا مورد تاخت وتازقرار داده اند. این سخن به همه روشن است که زمانیکه امریکا در جنگ ویتنام شکست میخورد نظامی ها ی امریکا سیست مداران را ملامت کرده ومسئول ناکامی امریکا میدانند . دولت مردان در فکر تغیر ساست افتیده و را ه دیگری را به منظور مقابله با کمونزم جهانی که همانا مقابل ساختن اسلام با کمونزم است طرح میکنند و بهترین جای آنرا افغانستان تعین کرده وبا ایجاد احزاب اسلامی و کمونستی درین کشور به فعالت آغاذ میکند به مقابل ساختن اینها تا حد اعظمی کوشش میشود تا افراتی ترین افراد در هردو جانب جذب وآنهارا در مقابل همدیگر تقویه میشود . دلچسپ اینست که هردو را در خفا با سستم استخباراتی جنان کمک نمایند که گویا امریکا دین پروسه دخالتی ندارد وهمه فعالیت ها رامربوط به کشور ها ی اسلامی و اتحاد شوروی وقت نسبت بدهند . راز موفقیت این پلان را که بنام پلان مثلث مشهور است که طراح آن انگلیس ، تمویل کننده آمریکا و تطبیق کننده آن پاکستان تعین میشود دراین است که هم در تاسیس این احزاب کوشش میشود که افراد افراطی و احساساتی را بجای افراد معتدل و دانشمند جابجا کنند و پروسه تقابل را تسریع کنند جابجا کردن کارمل ،تره کی و دیگر چپی ها به عوض افرادملی مانند غبار و محمودی که افراد ملی و آوردن حکمت یار وربانی برای تعویض استاد غلام محمد نیازی ویگر ان که بعدا" اعدام شدند یک نمونه مثال زنده است همان است که بالآخره چپی ها به پیروزی رسیده و تقابل صورت میگیرد .که ازبقیه جریانات همه ما و شما میدانیم و معلوم است که حقوق بشر و امثال اینها چطور روپوش می شود.

>>>   دفتر حقوق بشر باید بسته شود هیچ کاری نمیکنند ناحق پیسه این ملک را مصرف میکنند .
م ی

>>>   تمام این نهاد ها زیر عناوین و نامهای این و ان از جمله دسایس کشور های کافر است تا تحت این عنواین خود را در کشور های فقیر و کشور های مسلمان جاه بزنند و تمام است وبود شان را تاراج کنند و به اهداف شوم خود برسند . خداوند ما را از شر این اشرار شرر انداز نجات بدهد.

>>>   کسانیکه از حقوق بشر حرف میزنند ایا معنی انرا میداند حقوق بشر اینکه تمام انسان های که در کره زمین زندگی مینمایند باید حقوق مساوی داشته باشند اما بر خلاف چرا زمانیکه یکی از اتباع کشور های غربی از بین میرود تما م ان کشور ها صدای شان به اسمان ها میرسد . واما در کشور های مسلمان بخصوص در افغانستان روزانه به صد انسان کشته میشوند اما هیج کسی نسیت که صدایش بلند شود پس معلوم میگردد که حقوق بشر صرف برای کشور های غربی میباشد وباید گفت که دفتر حقوق بشر که در افغانستان فعالیت دارد یک دفتر است که هیج نوع خدمت را برای بدست اوردن حقوق اتباع این کشور انجام نداده است ورئیسه ان خان سیما ثمر خود کجا احساس افغانی دارد که برای افغان ها خدمت نماید باید این دفتر بسته شده تا از مصرف بیجا که در این چند سال صورت گرفته جلو گیری گردد.
حسیب الله از کابل

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است