پس از آنکه بدخشان در روزهای اخیر متحمل ده ها کشته و زخمی و تلفات مالی و روانی از سوی مخالفان مسلح شد؛ مسوولان به فکر افتادند برای تسلای دل داغدیدگان و احتمالا سروسامان دادن به ظاهر قضایا راهی این دیار شوند.

به همین منظور، نورالحق علومی وزیر داخله حکومت وحدت ملی چندی پیش پای بر خاک بدخشان نهاد و سرکی از احوالات مردم و مسوولان کشید اما کارش بی نتیجه و ناتمام ماند تا اینکه شخص رییس جمهور بیاید و کار را تمام کند.

اشرف غنی و تنی چند از همراهان برای این مهم، پس از روزها تاخیر و تعلل به این ولایت شتافتند تا بلکه زمان خود به خود گرد فراموشی و روزمره گی بر سرهای بریده سربازان اردوی ملی بپاشد.

سفرهای دیرهنگام برای مختومه اعلام کردن پرونده هایی که هرگز به سرنخ نمی رسند این بار بدخشان را بعنوان مقصد خود برگزید تا بار دیگر یاد و خاطره ده ها بدن بی سر و سر از بدن جدا را برای دیگر مردمان و مسوولان زنده کند.

ابتدای دوره کاری ریاست جمهوری برای اشرف غنی که با قلع و قمع در هرات آغاز شد و با فرمان های یک شبه و ضرب الاجل های بنیان برانداز ادامه یافت، بنابر شواهد و ادله انتظار می رفت به بدخشان هم برسد در صورتیکه تعلل وی برای تعویض و تفویض مسوولان، کار را به اینجا کشاند.

اگر در قریب به 5 ماه گذشته ارگ نشینان می توانستد با جابجایی برخی گماشته شدگان در بدخشان این قایله تنش های فزاینده و ناامنی نقطه به نقطه را ختم کنند؛ اینک سربازان اردوی ملی با سرهای بریده شان تاوان اهمال کاری مسوولان محلی و ملی را پس نمی دادند.

باید منتظر ماند و دید آیا رییس جمهور می تواند مرهمی بر آلام داغدیدگان و خانوارهای بی فرزند برومند شده باشد یا اینکه همچون عکس های یادگاری بر گورهای دسته جمعی دل مردم ملکی را سرد تر و سخت تر از پیش نسبت به حکومت می نماید.

مهره جابجا کردن حکومت وحدت ملی و رییس جمهور خودکامه در ولایت باستانی هرات نتیجه ای نداشت و فساد و ناارامی را ادامه داد؛ مهره جابجا نکردن حکومت وحدت ملی و رییس جمهور خودکامه در بدخشان نیز ناامنی را به اوج خود رساند پس تکلیف چیست؟!

برای حکومتی که سکون و حرکتش یا سکوت و سخنش همزمان و توامان به ضرر مردم ملکی تمام می شود چه نسخه ای می توان پیچید جز اینکه...

کد (8)

>>>   اوردو در تمام روز در جنگ است در هر ولایت بدخشان چی خود را ارزش میدهد اینها فکر می کند که اشرف غنی تنها است مردم ...

>>>   این انسان ...کوچی زی دست نشانده امریکا و نوکر امریکا شاه شجاع چهارم به کشته شدن فرزاندان دلر این وطن بیجاره به دست طالبان داعشی اشک تمسا ح می ریزد.

>>>   او مردم مسلمان افغانستان غنی یک فرد فاشست مکار ایده طالبان نیسم دارد . سپسالار خراسان عطا محمد نور غنی را خوب از گنده هم کاسه یهودی و صهیونیسم آن شناخته است.

>>>   حالا نوبت معادن بدخشان است جلو دهن درب هر معدن و اطرافش کم از کم هزار کوچی جا بجا خواهد کرد و این کفتار های بدخشان به سرنوشت میر های زمان های گذشته دچار خواهند شد و انوقت است که پشیمانی سودی نخواهد داشت.
نادر کمیاب

>>>   به نظرم بهتره جناب غنی این دفعه بهانه غم شریکی جلال آباد را بهانه بگیرد و جای سفرنکند. مردم پنجشیر را خوشحال کردی بخاطر غم شریکی حالا مردم جلال آباد را هم خوشحال کن!!! چون غم جلال آباد سنگین تر است از غم پنجشیر، بخاطر که حوادث پنجشیر یک حوادث تبیعی بود که گاهی در هر نقات کشور رخ میدهد اما حادثه جلال آباد انتحاری و تروریستی است و بسیار سخط و ناگوار است. جناب غنی لطفاً مثل کودک عصبی عمل نکن بسیار کار سنگین و با وزنه بالا انجام بده زیاد دنبال اربابان هم نباش بخدا سوگند تمام این اربابان دنیا بی فاست تا آخر همراهت نمی ماند فقط خودت مستقل برای کشورت تصمیم بگیر و کار نیک از خود به جای بگذار مثل جناب محترم کرزی رئیس جمهور اسبق. زیا دنبال اربابانت نباش چون آنها بخاطر که شما بترسید هر روز تروریسم جدید با نام و نشان های جدید به کشور مظلوم ما ارسال میکند. اگر برای ملت کارکنی قطعاً بدان ملت در کنارت هست و اگر برای عربستان کار کنی این را بدان که هم بین ملت متنفر می شوی وهم عربستان تو را آخرش به یک بهانه به حال خود رها خواهد کرد.
م - از بامیان

>>>   غنی خطا کار داماد یهود
دلت گر به راه خطا مایلست
ترا دشمن اندر جهان خود دلست
نباشد جز از بی‌پدر دشمنش
که یزدان به آتش بسوزد تنش

>>>   در انديشه نجم‏الدين رازى، حكومت عطيه الهى به حاكم است، بنابراين او بايد اين عطيه را به بهترين نحو حفظ كند و وظايف ناشى از داشتن حكومت از جمله اجراى شريعت و عدالت را به خوبى انجام دهد. همچنين در جوامع مسلمان، چون حكومت همواره امرى الهى و مقدس قلمداد مى‏شد و حاكم نيز داراى نوعى شأن قدسى بود، از اين رو متفكران اسلامى بر اساس انديشه كلامى به اين بحث در قالب امام و خليفه مى‏پرداختند. از ديدگاه نجم الدين، حكومت نوعى خلافت و نيابت از حق بوده و سلطان يا حاكم سايه خدا بر روى زمين است و چون سايه خداوند داراى صفات خداوندى است، زيرا سايه نمودارى از خود شخص است، از اين رو حاكم يا پادشاه هم تلؤلو الطاف خداوندى است.
1 وى در اين زمينه به حديث «خَلَقَ آدم عَلى صورته» اشاره مى‏كند و معتقد است الطاف خداوند در سلطان كه عكس ذات و گوهر كمال است به وديعت نهاده شده است.
2 به اعتقاد رازى، براى سلوك راه حق و رسيدن به كمال مطلق، جهاندارى بهترين وسيله تقرب انسان به خدا است؛ چنان كه حضرت سليمان طلب حكومت كرد
3 و شرط حكومت را مغفرت قرار داد؛ مغفرت به اين معنا كه از آفاتى كه پادشاه به آن دچار مى‏شود محفوظ بماند و بزرگ‏ترين مزيت حاكم بودن ملبس شدن به اخلاق خداوندى است.
4 از الطاف خداوندى به انسان‏ها ارسال رسل براى هدايت جامعه بشرى است؛ اما به نظر نجم‏الدين، وجود سلطان نيز براى جامعه از الطاف خداوندى است و اين كه هر كس استعداد و گوهرى داشته باشد به مرحله سلطان و حاكم شدن مى‏رسد. نجم‏الدين به نصيحت پادشاه مى‏پردازد و به وى تذكر مى‏دهد كه رابطه پادشاه با خداى خويش در گرو ايجاد عدل و خدمت به مردم است و به عبارتى، خود را براى مملكت قرار دادن و نه مملكت را براى خود
5 رازى عبادت پادشاه را رعايت حقوق مسلمانان مى‏داند و معتقد است نگرش پادشاه به قدرت بايد به گونه‏اى باشد كه خداوند را ناظر بر خود ببيند.
6 و بتواند حق مظلوم را از ظالم بستاند و ظالم را به قصاص برساند و همواره در نظر داشته باشد كه همان طور كه خداوند پادشاهى را به او ارزانى داشته مى‏تواند آن را بازستاند. همچنين حاكم موظف است كه با رعاياى خود به شفقت برخورد كند.

>>>   غ و ع از پروژه تبدیل طالب به داعش خبر دارند و اشرف غنی از مهره آی اس آی و آل سعود با این پروژه موافق است. او در قتل عام بدخشان و جلال آباد بدروغ اشک تمساح میریزد. او بدورغ گفتن عادت دارد راست را نمیداند که بگوید. وی مزدور است و معذور
حاجی مراد

>>>   این هم دگر از سناریوی جدید از دولت وحدت ملی است تا بتواند از اب گل الود ماهی های چاق بگیرد و مردم بیچاره افغان را سر کار بگذارند و همه به این نمایشنامه سر گرم شوند و از پشت پرده ؟؟؟؟ با هنر پیشه جدید و اواز خوان جدید روی استیژ بر اید و اشک تمساح سر دهد.

>>>   داعش و طالب پروژه عربستان و پاکستان است. داعش داعش و داعش مردوزان سعودی سعودی سعودی و آل سعود این است فلسفه تشکیل داعش سعودی سعودی و سعودی

>>>   سلام !
اشرف غنی به خاطر سوګ واری و غم شریکی به بدخشان نرفته بود بلکه برای این رفته بود که از ‍‍پشت تریبون برای مردم نگون بخت بدخشان تاکید نماید باصدای باریک خود که من سر قوماندان اعلی اردو هستم و در دوران خودم این بیست و هشت نفر سرباز جوان و برومند کشور که فرزندان شما بود سر بریده شده است . شما باید حد و اندازه ای تان را بدانید که اگر دست از پا خطا نماید باز ازین اتقاقات خواهید داشت و تاکید هم کرد که من در پشت دیوار های ارگ پنهان نمیباشم بعد از اینکه سر های فرزندان شما قطع گردید که منتظر َآن بودم آنگاه آمدم که احوال شما را بگیرم که در چه حال و احوال هستید .
آرایائی

>>>   مشکل امنیتی یک برنامه مپلان جامع باهمکاری تمام دستگاههامی طلبد ازامنیت واردو وپلیس دستاوردهایشان گرفته تادستگاههای فرهنگی وعلمی مانندمعار فواطلاعات وفرهنگ .آنهم بانگاه بسیارتخصصی ووعلمی .
شیوا.کاندیداحتمالی بلخ

>>>   جناب اشرف غنی شما چقسم احساس دارید درتاریخ
1394/1/29 تمام ملت مسلمان ولایت ننگرهار همیشه بهار در خاک و خون نشسته از دیده شان خون میچکد شما یک تسلیت هم نگفتین بی غم به ایران سفر کردی... بر تو و عبدالله عبدالله هردوی تان قاتلین ملت افغانستان هستید
اجمل ملاخیل

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است