خشونت برآمده از باورهای غلط
 
تاریخ انتشار:   ۱۲:۳۵    ۱۳۹۴/۱/۹ کد خبر: 91954 منبع: پرینت

تجربه بشر ثابت ساخته که گفتار و کردار بشریت برگرفته از باورهای بشر است، یعنی به این معنی که فرد یا افراد یک جامعه بر مبنای باورهای شان می‌گویند و انجام می‌دهند. دین، به‌ خصوص اسلام نیز روی همین معقوله یک تعریفی مشخصی از ایمان دارد. ایمان یعنی " اقراری به زبان، عملی به جوارح و تصدیقی به قلب است".

مردم عام ما روزانه پنج وقت و در هفته یک روز و در سال یک‌بار بر اساس اصول و رهنمود های دینی شان زیر ذره بین روحانیون قرار می‌گیرند. روحانیون از این فرصت استفاده بهینه نموده و در سمت و سو دادن افکار عامه نقش مهمی را بازی می‌کنند. هیچ محرکِ موثرتر از وعظ و نصیحت‌های روحانیون در یک جامعه سنتی شناخته نشده تا بتوان مردم را رهنمایی کرد. اینکه مردم ما بیشتر مذهبی و باورمند هستند هیچ جای شک نیست ولی اینکه تمام این وعظ و نصیحت‌ها از طریق منابر و تکایا تا چه اندازه براساس معیارها و موازین اسلامی استوار است جای بحث است!

از همه اول‌تر باید خاطر نشان ساخت که فعالان مدنی دین ستیز نیستند و دین ستیزی فعالیت مدنی نیست بل قبول نکردن کورکورانه و حق را از باطل تمیز کردن معیاری مدنیت است.
فعالان مدنی با دین هیچ فردی مشکل ندارند ولی روی تعبیرها، فتواها و روایت‌های من‌درآوردی افراد که بر دین برچسب می‌زنند مکث می‌کنند.

بعد از واقعه‌ وحشتناک و غیر انسانی که با فرخنده روا داشته شد، مرز بین فعالان مدنی حق طلب و افراد که دین را حق شان نه بلکه امتیاز شان می‌دانند روشن شد. فعالان مدنی حق طلب و عدالت خواه بدون درنگ، فعال شدند و معیار برای‌شان انسانیت فرخنده بود نه باور فرخنده ولی در مقابل افرادی از متن جامعه باور فرخنده را معیار قراردادند و قتل وی را روا دانستند. تعدادی با شنیدن اینکه فردی قرآن را آتش زده خشمگین شدند و بر وی تاختند و کشتند و سوختند و تعدادی آن را تحسین کردن و آفرین‌ها برای کننده‌های این جنایت فرستاند.
محور بحث همین جا است! فردی با باورهای سنتی قربانی اعمال هم‌باوران و هم‌فکران خویش می‌شود. روحانیونِ که روزی قبل فرخنده را به خاطر باورش تکفیر کردند امروز فرخنده را به خاطر باورش قهرمان می‌سازند چون روز اول حکم بر غیر مسلمان بودنش داشتند و امروز باور بر این است که فرخنده خانمی با حجاب، مسلمان و قاری قرآن بود.

واقعیت امر این است که فرخنده یک شهروند عادی این کشور و باورمند به همان معیارها وارزش‌های بود که اکثریت عام مردم ما باورمند استند و اگر خود قربانی نمی بود شاید در جمع مرتکبان این عمل می‌بود.

چیزیکه واضح است این است که زدن، سوزاندن و تکفیر کردن فرخنده با وجود که توسط افراد مختلف که متعلق به اقشار متفاوت جامعه بودند صورت گرفته ولی نتیجه‌ یک باور است و این باور را بیشتر بعضی از روحانیون در بین مردم ترویج می‌کنند. روحانیون که در روز اول به این باور بود که مرتد باید کشته شود امروز هم به این باور هستند که مرتد باید کشته شود. زمانی که معیار برای زنده ماندن در این سر زمین دین باشد و روحانیون با وضاحت تمام فتوا بدهند که کشتن مرتد جایز است پس بدون شک برای افراد عادی جامعه تفکیک کردن مرتد از غیر مرتد مشکل می‌شود و جامعه چنین آشوب‌ها را بارها تجربه می‌کند و بعد مرتکبان ندامت می‌کشند.

ریشه اصلی کشتن و بستن و محاکم صحرایی در باورهای است که بعضی از روحانیون روزانه آن را در بین مردم ترویج می کنند بنابراین هرگاه جامعه روحانیت مدیریت‌اش بدست کشورهای باشد که به شکل استراتیژیک به مردم و کشور ما دهشت و وحشت می‌فرستند شما نباید از مردم عام انتظار داشته باشید که رفتارها و گفتارهای شان را طبق قوانین ملی افغانستان عیار بسازند و نقش‌ها و مسوولیت‌های شان را درک کرده عمل کنند. دردآورتر این است که حتی در جریان مظاهره‌ها زیرنام دادخواهی برای فرخنده از شعارهای اعدام و کشتن و بستن می‌شونید این همه بیان‌گر این است که مردم ما هنوز افکار شان از مدنیت فاصله دارد و تعدادی با وجود اینکه از مکانیزم های مدنی استفاده می‌کنند ولی خواست‌های شان خلاف ارزش‌های مدنی است.

در خاتمه می‌خواهم بگویم که اسلام خلاف مدنیت نیست و فعالان مدنی خلاف اسلام نیستند و تا این سوء تفاهم از بین نرود روشن‌گری و آگاهی عامه آن چنان که می‌خواهیم نتیجه نخواهد داد.

احمد سیر لعلی


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   همه چیز از گشنگی است وقتی مردم فقیر است و گرسنه؛ فقر فرهنگی هم دارند مردمان فقیر از فرهنگ و تحمل کمتری برخوردارند لذا با ایجاد کار و درآمد و سواد و علم مفید آستانه تحمل مردم بالا رفته و به شایعات گوش نمی دهند و کسی با شایعه پراگنی کشته نمی شود. ریشه در دو فقر اقتصادی و فقر فرهنگی است
سر منشی حقوق بشر

>>>   جناب لعلی سبب کشته شدن فرخنده خانم همین فعالان به اصطلاح جامعه مدنی که اکثریت شان از دین بیگانه انند گردیدند چند روز قبل تعدادی از این افراد ... با پوشیدن چادری که اکثریت زنان افغان از ان منحیث حجاب استفاده می کنندانرا به تمسخر گرفتند ودیگری...خودرا اهن پوش کرده ودیگری لوچ ونیمه برهنه در انظار عمومی ظاهر میگردد که این همه دسایس دشمنان اسلام بوده که توسط عمال شان یعنی جامعه به اصطلاح مدنی براه می اندازند اگر تمدن در برهنگی باشد پس حیوانات نسبت به انسان متمدن تر انند هیچکس حق ندارد که کسی را محکمه صحرایی کند وهیچ روحانی این فتوا را به مردم عادی داده نمی تواند که هرکس میتواند که حدود را اجرا کند واین شما هستید که اعمالی را که هرکس انجام میدهد اگر زشت بود باز به دین ویا عالم دین نسبت میدهید در حالیکه ان عمل مربوط خود شخص میگردد درست است که اسلام مخالف ترقی ومدنیت است اما اسلام در هیچ وقت وزمان فرهنگی وبی حیایی را نمی خواهد ...

>>>   اقای نظر دهنده دومی ... این حرف شما کاملاًاشتباه است اسلام خواهان ترقی وپیشرفت در تمام عرصه های اجتماعی وکلتوری وفرهنگی میباشد وهمین که پیغمبر اسلام امر کرده فرا گرفتن علم بر هر زن ومرد مسلمان فرض است معنی اش همین است که اسلام یکی اینکه تعبیض نمی خواهد ودیگر اینکه خواهان پیشرفت وترقی جامعه درتمام عرصه های امور زندگی است .

>>>   از فحوای کلام آقای لعلی که تا حدی آنرا با لفافه "مدنیت"پوشانیده است چنین استنباط میشود که ایشان عاملان قتل فرخنده را گنهکار نمیداند و این عمل غیر شرعی و غیر اسلامی آنان را ناشی از باور هایی می انگارد که...به مغز های شان تزریق گردیده است. از سوی دیگر ، با زیرکی میگوید که علمای فقهی در ابتدا هم باور داشتند که مجازات مرتد؛مرگ است و حالا هم علمای فقه و روحانیون به همین باور هستند. یعنی منظور آقای لعلی اینست که در عصر جدید که فعالان جامعهء به اصطلاح مدنی دم از آزادی عقیده و حق انتخاب دین و مذهب میزنند، دیگر نباید حد شرعی بالای مرتد؛ جاری گردد.همچنان اعدام مجرمین ، از دید آقای لعلی ، مردود است و در قالب "مدنیت" و قوانین "مدنی" نمی گنجد. تا جاییکه من میدانم ، شریعت جامع و کامل اسلامی، مرتد را با وجود اثبات ارتداد ، فورا محکوم به مرگ نکرده است بلکه به او فرصت داده است تا در زمان توقیف خود، تغییر عقیده داده و با اظهار ندامت ،دو باره به دین پاک اسلام برگردد. اگر شخص مرتد ، با وجود داشتن چانس برگشت به دین اسلام؛ مصرانه از این کار سر باز میزند، در آن صورت مستوجب سزای مرگ میباشد. من ییشتر با سخنان نظر دهندهء محترم دومی موافق هستم . اما قبل از فشردن کلید " ارسال " ، بهتر بود یکبار نوشتهء خود را مرور میکردند . من، آخرین جملهء شان را درینجا میخواهم به عین شکل نقل کنم:" درست است که اسلام مخالف ترقی و مدنیت است اما اسلام در هیچ وقت و زمان فرهنگی وبی حیایی را نمیخواهد." حال آنکه منظور شان باید چنین بوده باشد : در ست است که اسلام ؛ مخالف ترقی و مدنیت نیست اما اسلام در هیچ وقت و زمانی ، بی فرهنگی و بی حیایی را نمیخواهد.

>>>   با معذرت در اخیر غلطی املایی صورت گرفته امید است که به متن زیر تصحیح گردد " درست است که اسلام مخالف ترقی ومدنیت نیست اما اسلام در هیچ وقت وزمان برهنگی وبی حیایی را نمی خواهد"

>>>   خود شناسی بهتر از همه این حرف ها است .باید.باید. باید به خود توجه کرد بعد به اطرافیان خود نصیحت کن هرکسی که باشد.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است