دادستان هایی که سال ها است به لطف برادر و پدر و همسر و خواهر و کاکا و مامای خود در مقر قانون پردازی و قانون گریزی روزگار می گذرانند؛ اینبار در اولین آزمون حاضر به شرکت نشده اند | ||||
تاریخ انتشار: ۱۲:۳۵ ۱۳۹۴/۱/۵ | کد خبر: 91757 | منبع: | پرینت |
آزمون های سنجش سطح علمی کارکنان و کارمندان و یا برپایی کورس های رقابتی برای آنان در اکثر کشورهای درحال توسعه و توسعه یافته متداول و معمول است؛ هم برای اولیت بندی در تعدیل نیرو، هم برای تعیین رتبه و حقوق و امتیازات و تسهیلات و هم برای سنجش اطلاعات در کیفیت کار.
از آنجا که افغانستان قواعد استثنایی مربوط به خود دارد که شامل همگان نمی شود و بنابر مصلحت های شخصی خواص و بزرگان خودخوانده ارگ نشین وضع می گردد؛ این آزمون ها و کورس های سنجش نیز توهین به گروهی خوانده می شود که نسل اندر نسل در ارگ بوده اند.
عبدالعلی محمدی با داشتن تحصیلات و تخصص و کارایی در سمت مشاور حقوقی رییس جمهور اما صرفا بعلت قومیت و نژاد هزاره مورد طرد و امتناع و نفرت بعضا سناتورهای فرمایشی قرار گرفته و در نتیجه...
در نتیجه در کورس مسلکی برگزار شده توسط وی برای سنجش سطح سواد و اطلاعات سناتورها، 300 تن که غالبا از قومیت پشتون و فاقد تخصص و کفایت بوده اند معادل یک پنجم کل 1500 کارمند آزموده شونده، از این آبروریزی ابا ورزیده اند.
این درحالی است که مدت های مدیدی است که طبل رسوایی این اقوام و اقارب ارگ نشین ریشه دوانیده در پارلمان و سنا به صدا درآمده است و کاسه بی آبرویی و فساد و بی سوادی آنان از بام افتاده است و برکسی پوشیده نیست که آنان فرمایشی و گماشته شده اند نه لایق و متعهد.
دادستان های دادستانی کل که سال ها است به لطف برادر و پدر و همسر و خواهر و کاکا و مامای خود در مقر قانون پردازی و قانون گریزی روزگار می گذرانند؛ اینبار در اولین آزمونی که سره را از ناسره تمیز می دهد در اولین گام جا زده اند و حاضر به شرکت در کورس نشده اند.
جدا از هزارگی و پشتونیسم و دیگر اقوام و اقاربی که چشم و گوش تعهد و مسوولیت و تخصص را بسته است؛ مایه بسی تاسف است که برخی به علت بیکارگی مداوم و فعالیت نمایشی در دستگاه های دولتی خود را تافته جدا بافته بدانند و صلاحیت مشاور رییس جمهور را نه براساس تخصص و تحصیلاتش که برمبنای سابقه و پیوندخویشاوندی وی بدانند.
کد (8)
>>> در افغانستان در مجموع باید قوانین عدلی و محاکم و سارنوالی ها،به اساس قوانین حقوق بشر و مطابق به شرایط و ایجابات قرن بیست و یکم تدوین شود. بگونه مثال و اولین جزً مهم یک قانون جزایی: هر انسانی که چشم در دنیا میگشاید، دارای حقوق انسانی است. ابتدایی ترین حقوق انسانی عبارت از احترام به عزت،حیثیت و کرامت آن است. هیچ انسانی از دامن مادر منحیث مجرم به دنیا نمی آید، بلکه این شرایط زنده گی،محیط ماحول و اطرافیان انسان ها و در ک نا درست از حقوق و امتیازات هر انسان در جامعه است که منجر به پدیده یی بنام جرم میشود. بناً در جریان تحقیق در ادارات پولیس،سارنوالی ها و محاکم و همچنان در جریان توقیف در توقیف خانه ها و محابس، هیچ وقت نباید به مجرم و یا محبوس کلمه(تو) خطاب شود، بلکه همیش از کلمه (شما) استفاده کنند،زیرا محابس و توقیف خانه ها در عین حالی که،جایی غرض سپری نمودن مجازات برای مجرمین است، در عین حال جایی برای تجدید تربیت آنها نیز است.
بناُ چه خوب است که با گفتن کلمه(شما) و ابراز احترام به حقوق انسانی مجرم، به آغاز تربیت دوباره وی بپردازیم و مجرم نیز با احساس چنین احترامی به خودش، دوباره پا به عرصه جرم نگذارد. امید وارم تا قانون گذاران و مجری قوانین، در هنگام تدوین قوانین جزایی و اجراُ این قوانین، چنین امر مهم حقوق بشری را در نظر بگیرند.
>>> بلی آزمون های رقابتی رکن اساسی شایسته سالاری و گزینش بهترین ها برای پست های دولتی است. مگر متاسفانه این اصل در افغانستان نه تنها برای گزینش بهترین ها استفاده نمیشود بلکه حربه ی برای از بین بردن آنهایست که برای مردم کار میکنند. من یکی از همین متضررینم... در سالهای قبل به یکی از پست های دولتی کار میکردم... پست من به رقابت آزاد گذاشته شده بود... قابل یاد آوری است که من از طریق رقابت آزاد به این پست استخدام شده بودم. بعد از اعلان پست کمیته ی تحت ریاست آقای احمدی یکی از... کمیته اصلاحات اداری برای مصاحبه و امتحان تعین شد، در امتحان و مصاحبه( به نظر) کار من بسیار خوب بود و باید بهترین نمره را میگرفتم... که متاسفانه فرد دیگر بنابر قرابت های به جناب رئیس عمومی و وزیر و سفارش به اداره ترویج فساد اداری به این سمت گزیده شد.. بنده به کمیسیون شکایات اداره اصلاحات بنام اداری شکایت خود را دادم و شخصی بنام آقای هوتک رئیس آن بخش بود.. جناب ایشان از من مبلغ ده هزار دالر امریکایی خواستند.. بعد از مدتی که من پول را برای جناب شان روان نکردم اعلان کردند که من از قضیه خود گذشته ام و پست را واگذار کردم... وزارت محترم صحت عامه هم با خوشی تمام نه تنها اینکه برایم چیزی نگفتند، برای توصیه کردند "که حد اقل یک نکتایی ابریشمی خو برای هوتک صاحب میدادی"..... اگر امتناع سارنوالان از امتحان بهمین دلیل باشد بسیار کار بجا نموده اند.. وقتی حکومت و دولت بشکل غیر قانونی بقدرت برسد فکر میکنید که قانونی کسی را به پست و مقام استخدام خواهد کردند.. در حکومت سهامی مهم اینست که به پای کدام بزگوار قید هستید.. اینجا لیاقت نه ( ایمان به وطن فروشی) مهم است..
>>> جای تأسف است که بعضی ها از قانون تمکین نمی کند شما رسانها باید بیشتر این مسأله را دنبال کنید این یک کار نیک است که بر اساس آزمون شایسته سالاری محقق شود
>>> در افغانستان فقط با ید بی سواد باشی و فساد کنی دیگه کار و تخصص برای این کشور ...ملایی است و بس.
>>> جای بسا تاسف است که در جامعه ما وقتی یک بی گناهی هم بر اثر یک دسیسه یا کدام جرم کوچک به دادستانی معرفی شود فکر میکند به نزد انکر و منکر میرود و مو به جانش بر می خیزد . در حالیکه وطیفه یک دادستان با وجدان مطابق قانون هم دفاع از حقوق عامه و هم دفاع از حقوق فرد است . هرگاه کدام فردی به کدام گناهی کوچکی و یا کدام توطیه یی به نزد دادستان معرفی میشود بیچاره فکر میکند به دوزخ میرود تا نزد دادستانی . اکثر از دادستان های ما وقتی یک شخص نزد شان استجواب میشود یا تحقیق باید جیب اش را کلان بدوزد و به سوال های حق و ناحق دادستان جواب بدهد تا دوسیه شود و وی را بتر ساند که اگر حق میدهی دوسیه ات را حفظ و اگر نمی دهی به مجکمه روان میکنم . بعد ان مظلوم به قرض و وام و فروش اموال منزل دست میزند تا حق دادستان را فراهم کند. چنین وضیعت روشن است مثل افتاب همین اکنون صد ها دوسیه حق و ناحق در دادستانی موجود است که اصلا دادستان ها از وصف جرمی اش عاجز هستند ولی مردم بیچاره را حق و ناحق سرگردان ساخته و به امراض روحی مبتلا کرده سالها باید عقب یک دوسیه ات در دادستانی بدوی و همه کار و بارت را رها کنی تا دل دادستان را بدست اری . این وضیعت بسیار اسف بار است . توصیه من به تمام دادستان های محترم این که به لحاظ خدا دست از مردم ازاری بردارید شرایط خراب است گناه گار و بی گناه را در یک کوره نه اندازید ترحم داشته باشید و به اولاد خود هم رحم کنید ورنه هر بی گناهی از شما انتقام خواهد گرفت زندان ها را از وجود مامورین بیچاره بنام فساد و غیره بر نکنید . فساد ان است که بر تبه نادرخان بالا شوید و به شهر نگاه کنید همه بلند منزل ها بیداد میکند .ولی شما دادستان ها به مالکین ان سر تعظیم فرود می اورید و به دستر خوان های شان بالا می نشینید . از برای خدا به حال این مامورک های گرسنه و تشنه یی که حد اکثر معاش شان ده هزار افغاتی است ترحم کنید تا از اتش دوزخ در امان باشید .
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است