بر اساس اظهارات برخی از سازمان های استخبارتی جهان ماهیت داعش تا حدودی مشخص است، روابط اسرایلی داعش غیر قابل انکار است، این ابزار برای تسلط بر کشورهای نفت خیز خاور میان یا کشورهای عربی و فشار شدید بر ایرانی ها برای مهار قدرت اتمی آنها با امکانات مشخص انسانی و مادی تحت نام خلافت اسلامی ساخته شده است.

داعش یک تیر دو نشانه است. در بعدی فکری و اعتقادی در صدد بد نام کردن و زشت نشان دادن چهره اسلام است، در بعدی سیاسی هدف اش مسلط شدن و حاکمیت در خاور میان است.

برخی از مخالفان دولت در افغانستان بطوری نا آگاهانه در دام داعش می افتند، این در حالی است که بین خلافت بغدای و امارت ملا عمر تقابل شدید ایدیولوژیکی وجود دارد در طولانی مدت این اختلاف شدید تر خواهد شد اما چرا هزاره ها اولین قرابانی وحشت و درندگی حامیان داعش می گردند؟
این پرسش تلخی است که پاسخ آن به عوامل زیادی بر می گردد:

1- آسیب پذیری مسیرهای جغرافیای برای هزاره ها
2- تقابل اعتقادی و ایدیولوژیکی نسبتا شدیدتر هزاره ها با داعش
3- کثرت گرایی رهبر ی هزاره ها که تبدیل به بحران رهبری گردیده است.
4- فقدان تعامل استراتژیک با اقوام دیگری ساکن در کشور
5- بر چسپ زدن روابط مفت سیاسی و فرهنگی به برخی از کشورهای همسایه
6- عدم تحمل رشد فکری و فرهنگی هزاره ها در ده سال اخیر
7- پیوستن هزاره ها به پروسه خلع سلاح و نداشتن گروه های مسلح غیر قانونی به عنوان یک حربه نظامی

در پایان من فکر می نمایم مقابله با داعش در کشور نیازمندی یک اراده ملی است، عزیزان در نوشته های شان احساساتی و قومی تفسیر نکنند، به نفع ما نیست و خیلی ها دوست دارند که یک بار دیگر شکستن و زمین خوردن مردم را به نظاره بگیرند، مردم ما با عقلانیت و هشیاری سیاسی و با وحدت ملی در برابر این فتنه ی شوم اتخاذ موقف نمایند.


خلیل الله نبوی

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است