سیاف از کدام درد می نالد!؟
 
تاریخ انتشار:   ۱۰:۴۶    ۱۳۹۳/۱۲/۴ کد خبر: 89833 منبع: پرینت

سخنان اخیر استاد سیاف در رابطه به حضور جاسوسان در کابل و ادعای وی مبنی بر اینکه اعلامیه های ملامحمد عمر در وزیراکبرخان نوشته می شود، توجه بسیاری را برانگیخت. وی قبلا به وجود کسانی در کابل اشاره کرده بود که از خاک جبار «منطقه ای در حومه کابل» انتحاری ها را با موتر های سیاه به شهر کابل انتقال می دهند.

من نمی خواستم بر سخنان استاد تبصره ای داشته باشم. چندسال قبل وقتی استاد در یک مصاحبه گفت که حضور آمریکا در افغانستان مشروع است زیرا این حضور به خواست شورای امنیت سازمان ملل صورت گرفته است، من در مورد این سخن وی به سخنان اش در زمان جهاد اشاره نمودم که می گفت: سازمان ملل وسیله دست آمریکا و اسراییل است و با همین استدلال ماموریت بنین سیوان را یک توطیه از جانب دشمنان اسلام می خواند. استاد دو تن از دوستان را نزد من فرستاد و از من خواست که دیگر در مورد وی سخنان منفی ننویسم و حربه بدست «کمونیست ها» ندهم زیرا کمونیست ها از آن سوء استفاده می کنند!

از آن به بعد من نخواستم مزاحم استاد شوم و حتی زمانیکه یکی از دوستان که بیوگرافی و کارنامه های رهبران جهاد را در کتابی تحت عنوان «تذکرة الاشقیا» گرد آورده بود به من سپرد تا در آن خاطرات خود را نیز علاوه نموده و در مورد اصلاح مطالب آن نظر بدهم. من در آن کتاب به مطالبی که نویسنده از دوران زندان دهمزنگ از زبان شهید محمد کاظم شارقی و شهید مولوی عبدالغفور پروانی در مورد استاد سیاف نوشته بود اعتراض کردم و گفتم که باید این مطالب را از آن کتاب حذف نماید که مغایر عفت کلام است.

روایت ضعیفی از قول مرحوم مولوی تره خیل را که جد استاد را تازه مسلمانی از اهل هنود بنام «چندل بائی» خوانده بود نیز زاید از بحث دانستم و مشورت به حذف آن دادم. در این کتاب منتشر نشده، شرح حال و کارنامه استاد سیاف به شیوه نگارش کتاب «تذکرة الاولیا» از شیخ فرید الدین عطار با این جملات آغاز می شد:

آن شقاوت پیشه دوران، آن گرگ درنده در جامه چوپان… آن زمین خور بی انصاف، عبدالرب الرسول والسیاف. مظالم او بسیار است و مکاید او بی شمار که همه در این مختصر نگنجد. پس به اندکی اکتفا می کنیم که عاقلان را اشارتی کافی است…

و البته آنچه در آن اندکی گنجیده نیز برای شناخت استاد کفایت می کند. از آن جمله:
• سیاف چگونه رهبر شد؟
• همکاری سیاف در انتقال خانواده حفیظ الله امین به غرب
• نقش سیاف در به میان آمدن القاعده
• کمک های سیاف به طالبان برضد حکمتیار و مزاری
• دعوت از اسامه برای بازگشت به افغانستان در سال 1996
• نقش سیاف در ترور احمدشاه مسعود…

که اگر فرصتی بود در آینده به هرکدام از این موضوعات پرداخته خواهد شد اما سخنان استاد با ادعای واهی نوشته شدن اعلامیه های ملامحمد عمر در وزیر اکبرخان موجب شد تا عده ای با استناد به سخنان گهربار ایشان، من را مورد عنایت فحش و دشنام قرار دهند. برای من هم قابل تحمل نبود که حتی زنان بدکاره نیز به دفاع از سخنان استاد برخیز اند و اتهام ناروا بر من ببندند و من خاموش باقی بمانم اما حقیقت چیست و چرا سیاف بصورت مبهم از بقول خودش حضور جاسوسان سخن می گوید اما از آنان نام نمی برد؟ این شخص که هم انتحاری ها را از خاک جبار به کابل انتقال می دهد و هم اعلامیه های ملاعمر را در وزیراکبرخان می نویسد کیست؟ سوال دیگر این است که آیا واقعا استاد از درد وطن این سخنان را برزبان می آورد یا درد در جای دیگری است؟

به نق از ژمن، مجاهدان سابق، به خوبی می دانند که شخصی که استاد به وی اشاره دارد، کسی جز احمدشاه احمدزی نیست. مهندس احمدشاه روزگاری از دوستان نزدیک استاد سیاف بود بحدی که استاد بعد از اینکه تنظیم اتحاد اسلامی برای آزادی افغانستان را بوجود آورد، وی را بحیث معاون خود برگزید. احمدشاه در حکومت استادربانی به نمایندگی از تنظیم استاد سیاف حتی در مقام صدراعظم نیز ایفای وظیفه نمود اما مشکل استاد با این شخص چگونه به میان آمد و روابط چرا تیره شد؟

برای روشن شدن حقایق به دورانی برمی گردیم که دولت داکتر نجیب الله سرنگون شد و حکومت مجاهدان در کابل به میان آمد. در آن زمان در پیشاور تعداد زیادی از مجاهدان عرب با خانواده های شان زندگی می کردند که به اشاره آمریکا، تحت فشار پاکستان قرار داشتند. کشورهای متبوع این افراد نیز حاضر به پذیرفتن آنان نبودند زیرا نمی خواستند تا تجربه جهاد افغانستان به کشور های نفت خیز عرب منتقل گردد.

نماینده هایی از مجاهدان عرب نزد استاد سیاف رفتند و گفتند که به دلیل سهم گیری در جهاد افغانستان، جز در این کشور، در هیچ جای دیگر دنیا پناهگاهی برای ما وجود ندارد بنابراین می خواهیم در افغانستان که بخاطرش در کنار شما قربانی دادیم، زندگی کنیم. سیاف به آنان وعده داد که از استاد ربانی خواهد خواست تا به آنها تابعیت افغانستان بدهد و این کار نیز صورت گرفت. استاد ربانی به مهندس احمدشاه که وزیر داخله بود دستور داد تا به تعداد زیادی از این افراد تذکره تابعیت افغانستان بدهد.

تعدادی از این افراد تقاضا داشتند تا در کابل خانه بخرند. استاد سیاف به آنها گفت که پول های خود را از طریق مهندس بشیر به مهندس احمدشاه بفرستند. این عرب ها ملکیت های خود را در کشورهای خودشان فروختند و پول آن را به پیشاور انتقال دادند. مهندس احمدشاه در آن زمان تعدادی خانه در کابل برای این افراد خریداری کرد و در نتیجه شایع شد که مهندس احمدشاه در کابل ده ها خانه برای خود خریداری کرده است.

با به قدرت رسیدن طالبان در کابل، احمدشاه به خارج از کشور و استاد سیاف به شمال افغانستان رفتند تا اینکه سرانجام دولت طالبان سرنگون شد و هر دو به کابل برگشتند. بعد از مدتی استاد سیاف از احمدشاه خواست تا تمام این خانه ها را که با پول عرب ها خریداری شده و قباله هایش بنام احمدشاه بود به وی تحویل دهد. احمدشاه به وی گفت: این خانه ها ملکیت شخصی مجاهدان عرب است که در کنار ما جهاد کردند اما استاد گفت: مالکان این خانه ها همه تروریست اند و اگر به افغانستان بیایند، باید دستگیر شده و به آمریکا سپرده شوند.

مهندس احمدشاه حاضر شد تا این ملکیت ها را با سیاف نصف نماید اما جناب استاد استدلال می کرد که من تو را به عرب ها معرفی کرده بودم و آنها با اطمینان من به تو پول دادند بنابراین تمام این خانه ها متعلق به من است.

این کشمکش چند سال بطول انجامید تا اینکه یک جرگه از هر دو جانب صلاحیت گرفت و فیصله نمود که استاد از میان این خانه ها سهم خود را بشکل دلخواه انتخاب نماید. استاد خانه هایی را که در موقعیت های خوب شهر کابل قرار داشتند برای خود انتخاب کرد اما باز هم از این فیصله راضی نیست زیرا فکر می کند که بعضی ملکیت های دیگر از جمله خانه شخصی مهندس احمدشاه در وزیراکبرخان هم با پول اسامه بن لادن بعد از بازگشت وی از سودان خریداری شده و باید به جناب استاد داده شود. به همین دلیل اکنون استاد از راه های مختلف احمدشاه را زیر فشار قرار می دهد تا این خانه را هم بدست آورد.

اشاره وی به نوشته شدن اعلامیه ها در وزیراکبرخان اشاره به همین خانه دارد!

کسانی که از اصل جریان مطلع نیستند، سخنان تند جناب استاد را ناشی از جاسوس ستیزی وی می دانند اما کسی که خود دار و ندار امروز خود را مدیون خدمت به شبکه های استخباراتی سعودی، پاکستان و سازمان سیا است و دوستی نزدیک وی با شهزاده ترکی الفیصل و شهزاده سلطان بن عبدالعزیز در دوران جهاد بر هیچ مجاهدی پوشیده نبود که همین ارتباطات روزگاری او را به مقام ریاست اتحاد اسلامی مجاهدان افغانستان رسانید، چنین شخصی امروز دیگران را به جاسوس بودن متهم می سازد.

جالب است که او از دولت می خواهد تا طالبان را «خوب بکشند» اما موسی خان اکبرزاده والی سیاف در غزنی سخنگوی داعش را بعنوان نماینده خود استخدام می نماید و استاد در این مورد چیزی نمی گوید!

این مقال را با این نصیحت از گلستان شیخ اجل سعدی به پایان می برم که موافق حال استاد است:

هندویی نفت اندازی همی آموخت. حکیمی گفت: تو را که خانه نیین است، بازی نه این است!
تا ندانی که سخن عین صوابست مگوی
و آنچه دانی که نه نیکوش جوابست مگوی

یار زنده صحبت باقی!

وحید مژده


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   بشک مژده صاخب نوشته ها مستند وخیلی ادبی بود ایکاش دولت انقدر قانون مند میبود تا تما م خانه های عربها که غیر قانونی خریداری شده ویا ازان سوی استفاده میگردد از انها میگرفت وبه فا میلهای شهدا توزیع مینمود

>>>   ﺍﻛﺮ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﺣﻜﻮﻣﺖ .ﺣﻜﻮﻣﺖ ﻋﺪﻝ ﻭﺍﻧﺼﺎﻑ ﺍﺳﺖ ﺍﻳﻦ ﺍﻗﺎ ﺑﺎ ﻭﺻﻒ ﻛﻪ ﺍﻳﻨﻘﺪﺭﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭﻫﺎ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﺎﻳﺪ ﻣﺤﺎﻛﻤﻪ ﺷﻮﺩ...

>>>   مژده صاحب بخدا راست گفتی سیاف از اول ... برای حصول پول ودارای دربین مجاهدین فعالیت میکرد
بغلانی

>>>   افرین بر تو اقای مژده که این حقایق را گفتی ایا این سیاف نبود که... پاکستان و خصوصا سعودی های عرب بود که تا اکنون است ... دوباره بخاطری منافع شخصی خود باههم یکجا شدند ...
شغنانی کابل

>>>   وحید جان مژده ...همه گپهای طالبان و پاکستان به تو معلوم است . گناه را به گردن دیگران نه انداز.

>>>   درد استاد سیاف به همګی معلوم است هم به رئیس جمهور معلوم است هم به رئیس اجرائیه معلوم است وهم به ملت مسلمان افغانستان معلوم است که عبارت از ندادن چوکی وزارت به استاد میباشد به همین خاطر است که ایشان درین روزها بازار فتواهای سیاسی خودرا ګرم کرده ...
احمدرحمانی از قلب کشور

>>>   چاپ و نشر کتاب "تذکره الاشقیاء" بدون شک بر تاریخ چهل سال اخیر افغانستان روشنی فراوان میاندازد. نویسنده محترم و انهائیکه باین کتاب دسترسی دارند وظیفه ایمانی، اسلامی و انسانی دارند تا هر چه زودتر چاپ و نشر آنرا سهولت ببخشند.

>>>   مژده جان ... خوب خوشحال استی که نوکران و اجیران مزدور پاکستان و چوچه های انگلیس به کشور غالب شوند.
حکیمی از لوگر

>>>   والله حقیقت همین است
بنده از نزدیکان سیاف هستم ویک سوال از طرف داران سیاف دارم : در مدت 14 سال اعمال قوای امریکا وناتو را یعنی بمبارد، کشتار دسته جمعی، بی حرمتی در مقابل اسلام، در دادن قران وصدها ظلم بالای هم وطنان ما را هندو یهود جرمن انگریز تقبیح کرد لیکن سیاف صایب صدای خود رانکشید و بودن خارجی ها را صبغه شرعی داد.
امنه سلجوقی

>>>   عالی مقام...مزده صاحب چطور شد بعد از سالهای متمادی دهن مبارک تان به افشاه گری گشوده شد...
نیک

>>>   حکیمی از لوگر آیا پاکستانی ها نوکران انکلیس نیست هر خارجی که بر کشور ما به یک نوع تجاوز نماید برای ما متجاوز و بی گانه است حتی عربها آیا همین رهبران جهاد نبود که با آمدن یهود ،نصارا عیسوی و مذاهب دیگر و همچنان دشمنان درینه افغا تنستان توافق و پروتوکول را امضا نمودند ودر برابر آن دالر اخذ نمودند.
خ.ج.م. از لوگر

>>>   سلام به همه برادران مسلمان و مجاهد
اصل قصه اينست كه مردم ما راه اصلى را فراموش كردن ، اخوت اسلامى كه معيار حقيقي ما در آينه كار كرد ما بخاطر برترى نام الله راكنار مانديم وهمه واجب اسلامي را گذاشتيم وفقط در انتقام جوى بخاطر مصالح شخصي وحزبي ومنطقوى دشمنان اسلام را خشنود ميسازيم آيا همين ذلت كافي نسيت كه امروز مقامهاى بلند دولت كيها است!!؟؟؟

>>>   ... چرا ديگر هيچ کسي به سخنهاى استاد سياف عکس العمل نشان نداد... اين يک پرسش اگر کسي جواب آنرا دارد بنويسد.
حسين على هاشم از دشت برچي

>>>   من با حقایقی که جناب مژده بر ملا ساخته اند کاملا موافقم و از خداوند متعال ارزو مندم تا سیه روی این مملکت بر ملا گردد فامیل داکتر نجیب الله از ریاست 12 خاد توسط همین صیاف به خارج انتقال داده شد و هزاران جریب زمین مردم اصیل پغمان توسط این شخص غصب گردید
آرزو

>>>   از انجاییکه استاد سیاف بار ها بیدون ترس وحراس از مظالم طالبان وعمل خلاف دین از جانب طالبان را واضح بحیث یک عالم دین بیان کرده واخیراًدر خمیه لویه جرگه که از وجود جاسوسان وطن فروش پرده براشت وطبع ونشر اعلامیه های ملا عمر مجهول الهویه که تا کنون کسی چهره نا میمون انرا ندیده اند بیان داشت وهم فرمودند که اسناد انرا بدست دارم اگر کسی خواست باشد برایش میدهم این بار که استاد سیاف از نشروپخش اعلامیه رهبر گروه جهمنی طالبان وارایه اسناد حرف زد جاسوسان وطرفداران ان ملای مجهول الهویه یعنی طرفداران طالب بدنام لرزه افتاد که اگر اسناد را استاد سیاف ارایه کند ما رسوا تر میشویم وحید مژده جاسوس معلوم الحال ای اس ای پاکستان وطالبان با وقاهت تمام به قلم پردازی به تخریبات استاد سیاف قلم را چرخش داده انچه که در توان داشته طبق دستور بادار خود تحریر نموده تا توجه مردم را بطرف دیگر سوق دهد وحیده مژده که در زمان اشغال طالبان بیث کار مند عالی رتبه طالبان در وزارت خارجه کشور ما بحیث مسول شعبه دوم سیاسی کار میکرد وبعد از فر پاشی طالبان با استفاده از ازادی بیان گاه وناگاه در رسانه ها بحیث اگاه امور سیاسی ظاهر وزیک زاک در مورد مسایل ابراز نظر میکرد که در حقیقت دفاع از عمل کرد طالبان بود تا اینکه با ثبت نوار صوتی از جانب نجیب الله کابلی از تماس تیلفونی و ارتباط راپور دهی وحید مژده به طالبان از طریق تلویزیون طلوع پخش ونشر شد گرچه کوشش زیاد کرد که خود را از ان تبریه کند ولی سر انجام به ان حقیقت اعتراف نمود وماهیت خود را نزد رسانه ها ومردم باخت ودیگر مردم به نظر بی محتوای وجانبدارانه ان اعتبار قایل نیستند اگر این سخنان استاد سیاف در مورد طالبان وجاسوسان بگفته وحید مژده از بابت گرفتن خانه وزیر اکبر خان از احمد زی است سخنان قبلی استاد سیاف را چه توجیع میکنید گیرم که گپ خود ت موضوع خانه وزیر اکبر خان صحت باشد پس چرا خود احمدزی حرف نمیزند که شما به نیابت از ان حاضر شدید شما سخنگوی احمد زی هستید من سوگند می خورم که با استاد سیاف کدام کار ویا رابطه ندارم وتا حال حتی یکبار هم با اوملاقات نکرده ام واز ان دفاع هم نمیکنم و در هیچ تنظیم وگورپ شامل نبوه ام ونیستم اما وحید مژده کهبه اعترف خودش یک چاسوس ثابت شده به طالبان گماشته گان ای اس ای است وهمیشه از اعمال شنیع طالبان با دروغ پراگنی ها دفاع میکند وحقایق را در مورد طالبان کتمان .
با عرض احترام


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است