حافظه متروک تاریخ
 
تاریخ انتشار:   ۱۲:۳۳    ۱۳۹۳/۹/۵ کد خبر: 84350 منبع: پرینت

در این جامعه کلنگی، ما یا اسیر تاریخ خاطره ای، بوده ایم که تاریخ باز بازگشت و ارتجاع است یا گرفتار تاریخ حافظه ای که تاریخ تداوم است، چیزی که ما به آن نیاز داریم "تاریخ انتقادی" بوده که تاریخ تحول تَکرار و توسعه است؛ تاریخ خاطره ای از "نوستالوژی" آغاز و به "ایدیولوژی ختم میشود در جامعه ما از خاطرات تاریخی تنها تعصب و اﯾﺪیوﻟﻮﮊﯼ قومیت گرایی یا هم از نوع تاریخ نگاران خاطره ای جرگه های نه روزه دموکراتیک را با خود داریم.

از تاریخ حافظه ای نیز انواع کلیشه های سیاسی برای اعمال اجتماعی مان به وجود آمد و مهمتر از اینکه حافظه تاریخی ما چقدر کوتاه مدت است. ﺑﻠﻨﺪ ﻣﺪﺕ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺁﺷﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ﺣﺎفظه ﺗﺎﺭﯾﺨﯽ ﻣﺎ ﻣﻐﺸﻮﺵ ﻭ ﺍﯾﺪیوﻟﻮﮊﯾﮏ می باﺷﺪ، ﭼﻮﻥ ﻋﻨﺼﺮ ﺗﻔﮑﺮ ﻭ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻭ ﺧﻼﻗﯿﺖ ﻭ ﻧﻘﺪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﯾﺎ ﻧﺒﻮﺩﻩ ﻭ ﯾﺎ ﮐﻢ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ، پس از حاکمیت امیر عبدالرحمن در هر عصر تا امروز ما منتقدانِ نیز داشته ایم که در دوره های گذشته منتقدان یا تبعید می شدند یا راهی پس میله های زندان یا بقیه بنام های چپگرا و ضد دین راهی گورهای بی نام شدند و حالِ امروز برخی منتقدان مارا هم که می بینم باید گفت گذشته زمانِ چراغ آینده است که از حد حافظه سطحی به حد تفکر تحلیلی برسد اما در محیط آموزش نیز ما دچار تاریخ حافظه و یا هم تاریخ تنظیم شده هستیم.

حافظه فرزندان خود را از افسانه های ملالی میوندی، خزانه های میان تهی و سربسته پُر می نمایم و پس از اندازه گیری مَدرک می دهیم، تاریخ را در حد همین حافظه می خواهیم آن هم حافظه ای در بسته بندی های ایدیولوژیک و قومیت گرایی بدون تحلیل و نقد. تا حال در هیچ مکتب افغانستان به دانش آموز حق تحلیل و نقد داده نمی شود اگر یک "میم" نگذارند مواخذه می شوند! از دانش آموز تاریخ چیزی را می خواهند که سال ها پیش تنظیم شده است و در کتُب معارف تاکید! باید گذشته را از قید حال کشید و حال را نیز از قید گذشته رها ساخت.

از تاریخ حکمرانی احمد شاهِ درانی دوصد و شصت هفت سال می گذرد؛ حال برای ما چه سود است که حافظه های مان را پُر از لشکر کشی های شَرق و غربِ آن زمان نمایم؟! ﺣﺎﻝ آنکه ﺍﮔﺮ ﻣﺎ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ به ﮐﻮﭺ ﭼﻨﺪ ﻫﺰﺍﺭ ﺳﺎﻝ ﭘﯿﺶ ﺁﺭﯾﺎﯾﯿﺎﻥ ﺍﺯ ﺩﺭﯾﺎﭼﻪ ﺁﺭﺍﻝ ﻣﺘﺎﺧﺮ ﺳﺎﺯﯾﻢ، ﭼﻪ ﺳﻮﺩﯼ ﻋﺎﯾﺪ ﻣﺎ می شوﺩ؟ ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﻣﺎ ﻻﺯﻡ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺍﻧﺘﻘﺎﺩﯼ ﺍﺳﺖ ﯾﺎ ﺣﺘﯽ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﺁﻥ، ﯾﻌﻨﯽ ﺗﺒﺎﺭﺷﻨﺎﺳﯽ!.. ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺁﻣﻮﺯﻩﺍﯼ، ﺗﺎﺭﯾﺦ ﮐﻠﮑﺴﯿﻮﻧﯽ، ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺗﻨﻈﯿﻢ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺗﻘﺪﯾﺲ ﺷﺪﻩ، ﮔﻤﺮﺍﻩ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺣﺎﻓﻈﻪ ﻣﺎ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺳﺒﮑﺒﺎﺭﺗﺮ ﺷﻮﺩ، ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ. ارزش تاریخ هر سرزمین هنگامی مفید واقع ﻣﯽﺷﻮﺩ که دستمایه عبرت شود، نه تکرار.


سروش


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   ضرب المثلی مشهوری است که گذشته را صلوت واینده را احتیاط ما چه کنیم که در گذشته سلطان محمود واحمد شاه شیرشاه سوری وغیره فتوحاتی نموده اند سخن از زمان فعلی بزنید که دست گدایی به تمام کفار درازگرده اید وکفار هم در مقابل پول نا چیز همه هست وبود مذهبی ،فرهنگی واخلاقی وغیره ما را می گیرد وما را به یک ملت حقیر،بدبخت ،بی غیرت وزبون مبدل می نمائید

>>>   اگــــر احمد شاه قندهاری یا سلطان محمود ترکی به هندوستان لشکر کشیده اندبرای خدمت به بشریت نبوده بلکه برای گرفتن مال وسرمایه دیگران بنام غنیمت یا به نام عصری اش که غصب وغارت است بوده است

>>>   براداشت که که می توان از این نبشته نمود: معمولا در کشور های اسلامی علم تاریخ به مثابه خاطره ها و افسانه ها در آمده است؛ اما در اصل تاریخ بایست بعد انتقادی و تحلیلی داشته باشد تا موجب پند و عبرت برای آینده شود. در کنار این محیط آموزشی این کشور های مورد نقد قرار گرفته، برای این که زیاد تر بعد میخانیکی و حفظی دارد تا بعد تحلیلی. در حالی که تاریخ باید بیشتر جنبه تحلیلی و انتقادی داشته باشد تا مایه عبرت شود نه تکرار
عایشا از Aachen

>>>   خیلی واقیعت ها را روی قلم آوردی سروش گرامی قلمت رسا باد"
تلمیخاه


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است