خاطرات زنان روسپی از حضور سربازان آمریکایی! زنانی که برای رفع فقر به سربازان آمریکایی خدمات جنسی میدهند! یک میلیون برده جنسی حاصل حضور 60 ساله سربازان آمریکایی! | ||||
تاریخ انتشار: ۰۰:۲۷ ۱۳۹۳/۹/۱ | کد خبر: 83992 | منبع: مشرق | پرینت |
قابل توجه آن عده از هموطنانی که فکر می کنند پیشرفت کشور فقط به دست آمریکاییها میسر می شود و یکطرفه به پیامد حضور غربیها در جمهوری اسلامی افغانستان می نگرند و از حوادث پشت پرده ی این مهمانی اجباری بی خبر هستند.
آنچه در رسانههای غربی و به ویژه آمریکایی بازتاب پیدا میکند و تبلیغ میشود صرفاً وعدههای آمریکا در برقراری صلح و امنیت و آزادی در کشورهای مختلف است. اگر در نتیجه این ادعاها جنگی نظامی صورت بگیرد و صدها هزار نفر کشته شوند، آنگاه کمکم گزارشهایی در انتقاد از حمله نظامی آمریکا به فلان کشور هم شاید منتشر شود.
اما هیچگاه گزارشی از حواشی جنگهای آمریکا و اشغال کشورهای مختلف به دست نیروهای ارتش این کشور منتشر نمیشود که پیامدهای بلندمدت این اشغالگریها را توصیف کند. هیچگاه گزارشی منتشر نمیشود که نشان دهد چگونه اشغال کره جنوبی در دهه 1940 توسط نیروهای آمریکایی و رواج فاحشهگری در بین زنانی که اطراف کمپهای نظامی آمریکا زندگی میکردند تاریخ امروز کره جنوبی را تحتالشعاع قرار داده است.
اگر به محله "آنجئونگ-ری" شهر پیونگتائک در کره جنوبی سفری کنید، خواهید دید در حالی که بیش از 70 پیرزن در یک محله کثیف بین دروازه پشتی پایگاه نظامی "هامفریز" متعلق به ارتش آمریکا و پنجشش کاباره تعطیلشده در کنار این پایگاه زندگی میکنند، رو به روی دروازه اصلی پایگاه، تصاویر پرزرق و برق روی دیوارها، خانههایی رویایی را نشان میدهد که قرار است یک روز جایگزین آلونکهای تک اتاقی کنونی شود.
این زنان، روزی به عنوان روسپی برای سربازان آمریکایی در این "شهرک کمپی" کار میکردند. علت ماندن این زنان در این محله این است که هیچ جای دیگری برای رفتن ندارند. با این حال ساختمانسازها و صاحبخانههایی که میخواهند در اطراف این پادگان رو به گسترش خانههای واقعی بسازند، زنان کرهای را مجبور کردهاند تا خانههای خود را ترک کنند. "چو میونگ-جا" یکی از این زنان است که 75 سال دارد و هر ماه دادگاه اخطاریه تخلیه خانه برایش میفرستد. وی میگوید: "صاحبخانه من میخواهد من را مجبور به ترک خانه کند، اما پاهای من در میکند. نمیتوانم راه بروم. خانه هم در کره جنوبی فوقالعاده گران است." "چو" طی پنج سال گذشته به علت درد پا به ندرت خانه خود را ترک کرده است. درباره وضعیت کنونیاش میگوید: " احساس میکنم دارم خفه میشوم".
این زنان گرفتار بیماری، فقر و ننگی هستند که از گذشته به دوش میکشند و از این رو هیچگونه حمایتی از طرف مردم و یا دولت نمیشوند. البته تنها تنفروشی آنها نیست که موجب وضع کنونی آنها شده است. سرنوشت این زنان در تضاد کامل با گروه دیگری از زنان کرهای است که طی جنگ جهانی دوم به عنوان برده جنسی به دست سربازان ژاپنی سپرده شدند.
گروه دوم که به اصطلاح "زنان آسایش" نامیده میشدند، اکنون تحت یک قانون خاص، کمکهای دولتی دریافت میکنند و جمعیت زیادی در کره ضمن حمایت از آنان خواستار آن هستند که ژاپن به این افراد غرامت پرداخت و از آنان عذرخواهی کند. حامیان این زنان حتی هر هفته مقابل سفارت جاپان تظاهرات میکنند. دو تن از مقامات شهر پیونگتائک در اینباره میگویند: "هیچ قانونی برای تخصیص بودجه ویژه جهت کمک به زنان کرهای در محله آنجئونگ-ری وجود ندارد."
بسیاری از مردم در کره جنوبی اصلاً نمیدانند که چنین شهرکی وجود دارد. گویی مردم کره حاضر نیستند به زنانی کمک کنند که به سربازان آمریکایی تنفروشی کردهاند، اما همین مردم از زنانی که به دست سربازان جاپانی مورد سوء استفاده قرار گرفتهاند، حمایت میکنند.
پس از جنگ سالهای 1950 تا 1953 بین دو کره، کره جنوبی یک دیکتاتوری فقیر و به شدت وابسته به ارتش آمریکا بود. تحلیلگران میگویند دولت کره جنوبی استفاده از این زنان را برای هزاران سرباز آمریکایی مستقر در مناطق جنوب کشور ضروری میدانسته است. هم سرمایهای که از کار این زنان حاصل میشده برای دولت ضروری بوده و هم راضی نگه داشتن سربازان آمریکایی. در سال 1962، دولت کره این شهرکهای کمپی را "مناطق گردشگری ویژه" اعلام و فاحشهگری را در این مناطق قانونی کرد. در همان سال، حدود 20 هزار روسپی به طور رسمی و تعداد بیشمار دیگری به طور غیررسمی، در 100 شهرک کمپی به این کار اجیر شدند.
"پارک کیونگ-سو" دبیرکل "کمپین ملی ریشهکن کردن جرایم علیه غیرنظامیان کرهای"، گروهی که تلاش میکند جنایات جنگی آمریکا علیه کره جنوبی را کشف و افشا کند، میگوید: "بسیاری از زنانی که مشغول این کار میشدند راه دیگری برای امرار معاش نداشتند، اما کار آنها موجب تنفر اجتماعی از آنان میشد و بعد از آن دیگر در هیچ کجا قادر به زندگی و یا کار نبودند."
"کیم" یک زن شهرکنشین که به علت شرمندگی از گذشته خود، فقط نام خانوادگیش را فاش میکند، میگوید: "من آنقدر نگران هستم که شبها نمی توانم بخوابم." صاحبخانه این زن 75 ساله به او گفته است که یک ماه مهلت دارد تا خانه را تخلیه کند. این پیرزن هر روز برای پیدا کردن یک خانه جدید هر جایی را که بتواند میگردد.
وضع این شهرکنشینها زمانی وخیم شد که واشنگتن و سئول در سال 2004 توافق کردند که پایگاه نظامی "یونگسان" آمریکا را که 620 هکتار از زمین ارزشمند در یکی از محلههای ثروتمند سئول را اشغال کرده است، به پایگاهی در شهر پیونگتائک با فاصله 70 کیلومتری از پایتخت منتقل کنند. این کار در اصل قرار بود سال 2012 انجام شود، اما اکنون گفته میشود تا 2016 طول خواهد کشید.
پس از پایان این پروژه، پایگاه هامفریز سه برابر اندازه کنونی و خانه بیش از 36 هزار نفر از جمله سربازان آمریکایی، اعضای خانواده آنها و کارکنان غیرنظامی پایگاه خواهد شد. سرمایهگذاران در این محله به دنبال ساختن مکانهای کسب و کاری هستند تا پس از سکونت خانوادههای نظامی آمریکایی و ورود سیل جدید مردم به منطقه بتوانند ثروتی به جیب بزنند.
"وو سون-دوک" مدیر مرکز "خواهران روشن از آفتاب" یک سازمان محلی غیردولتی مختص پیرزنهای شهرکنشین در آنجئونگ- ری، میگوید: "املاکداران مشتاق به سرمایهگذاری در این منطقه با بالا بردن قیمت زمین و اجاره خانه از 50 دالر به 200 دالر تلاش میکنند تا پیرزنهای ساکن این منطقه را که تقریباً همگی تنها زندگی میکنند وادار به ترک خانههایشان کنند.
بسیاری از این زنان معتقدند که دولت باید تلاش بیشتری برای رفاه و ثبات مالی آنان بکند. در تاریخ 22 ژوئن امسال، 122 تن از شهرکنشینان سابق آنجئونگ- ری از دولت کره جنوبی شکایت و هر کدام درخواست بیش از 9800 دالر غرامت کردهاند. با این حال، تاریخی برای رسیدگی به پرونده این افراد در دادگاه تعیین نشده است. فعالان و وکلای این زنان میگویند دولت این زنان را مجبور به انجام آزمایش برای بیماریهای جنسی کرده و در صورت ابتلا به بیماری آنها را بازداشت میکند. مقامات نظامی آمریکا و کره جنوبی نیز به طور منظم بر این بازرسیها نظارت دارند.
طی بررسیهایی که درباره وضعیت زندگی این زنان و رسیدگی به پرونده آنها صورت گرفت، ارتش آمریکا از پاسخ به سوالات خودداری کرده و در عین حال طی بیانیهای اعلام کرده که از پرونده این افراد اطلاع دارد و درباره روسپیگری "به هیچ عنوان کوتاه نمیآید." بسیاری از این زنان احساس میکنند هیچ راه خلاصی از این وضعیت ندارند.
"جانگ یونگ-می" زنی 67 ساله است که در کودکی یتیم شد و حدود 20 سال در یک شهرک نظامی کار میکرد. وی با سه سگ بیمار زندگی میکند. جای دندانهای یکی از این سگها به شکل یک خراش طولانی و سفید روی دست "جانگ" باقی مانده، اما وی حاضر نیست این سگ را از خانهاش بیرون کند. این پیرزن میگوید: "شاید چون من برای مدتی طولانی با سربازان آمریکایی زندگی کردهام، نمیتوانم با کرهایها زندگی کنم."
نیروهای آمریکایی در سال 1945 کره را اشغال کردند و "پایگاههای راحتی" این کشور را در اختیار گرفتند و زنان مستقر در این پایگاهها را نیز به خدمت گرفتند. بین سالهای 1945 تا 1953 آمار فاحشههای کره جنوبی به 350 هزار نفر رسید و بین دهههای 1950 تا 1960 معادل 60 درصد از فاحشههای کره جنوبی اطراف کمپهای نظامی آمریکایی زندگی میکردند. در دهه 1960 درآمد فاحشهگری در اطراف کمپهای آمریکایی و تجارت مربوط به آن حدود 25 درصد از تولید ناخالص داخلی کره جنوبی بود.
پایگاههایی با نام "پایگاههای راحتی سازمان ملل" نیز در این کشور وجود داشت که اکثر زنانی که در آنها کار میکردند زنان شوهرداری بودند که برای حمایت از خانواده خود مجبور میشدند در این پایگاهها کار کنند. یکی از زنانی که قبلاً به عنوان فاحشه در خدمت سربازان آمریکایی بود میگوید: "وقتی به زندگی خودم و زندگی زنانی مثل خودم فکر میکنم میبینم ما بزرگترین قربانیان اتحاد کشورمان با آمریکا بودیم. میبینم بدن من به خودم تعلق نداشت، بلکه متعلق به دولت کره جنوبی و ارتش آمریکا بود." در دهه 1970 کار به جایی رسید که یکی از معلمان یک مدرسه راهنمایی در کره جنوبی به دانشآموزان خود گفت: "فاحشههایی که بدن خود را به ارتش آمریکا میفروشند، میهنپرستان واقعی هستند. دلارهایی که درمیآورند به اقتصاد ملی ما کمک بزرگی میکند."
فاحشههای کرهای که طی جنگ کره در خدمت سربازان آمریکایی بودند چندین نام مختلف داشتند. زنانی که در پایگاه نظامی "کمپ تاون" در شهر "کیجیکان" کره جنوبی بودند، اغلب "شاهزاده خانمهای غربی" نامیده میشدند. "فاحشههای غربی" و "فاحشههای یانکیها (سفیدپوستان آمریکایی) و "مادامهای سازمان ملل" هم نامهای دیگری بود که به این زنان داده میشد. با این حال نام رسمی این فاحشهها "زنان راحتی" بود که درباره فاحشههای نظامی در امپراطوری ژاپن هم استفاده میشد. "دختران آبدار" نیز نام رایجی است که به فاحشههای فیلیپینی داده بودند.
از اواسط دهه 1990 آمار زنان روس، ازبکستانی، قزاق و فیلیپینی که در کره جنوبی مجبور به فاحشهگری در خدمت سربازان آمریکایی شدهاند افزایش چشمگیری داشته و در عین حال تعداد فاحشههای کره جنوبی نیز در سطح بالایی باقی مانده است. بین اواسط دهه 1990 تا اوایل دهه اول بعد از سال 2000 حدود 5000 زن روس و فیلیپینی به درون کره قاچاق و به اجبار به بردههای جنسی در کمپهای نظامی آمریکایی تبدیل شدهاند. در سال 2010 حتی وزارت خارجه آمریکا هم اعتراف کرد که مشکلات زنانی که در میکدههای اطراف کمپهای نظامی آمریکایی زندگی میکنند به یکی از نگرانیهای اساسی در زمینه قاچاق انسان در کره جنوبی تبدیل شده است.
ارتش آمریکا از دهه 1950 تا دهه 1980 در قاچاق بردههای جنسی در کره دست داشت. پس از اشغال کره به دست نیروهای متفقین و به ویژه حضور نیروهای آمریکایی در این کشور شمار فاحشههای نظامی به بیش از یک میلیون نفر رسید. این در حالی است که در شهر "لانگ آیلند" ایالت نیویورک پارک و یادبودی به سربازان آمریکایی اختصاص داده شده که در جنگ کره شرکت داشتند تا کره جنوبی را از کمونیسم"نجات دهند."
نتیجه این "نجات" از کمونیسم را میتوان در آمار سال گذشته کره جنوبی به وضوح مشاهده کرد. علیرغم غیرقانونی بودن فاحشگی در این کشور، تجارت فاحشگی و سکس آنقدر در کره جنوبی رواج پیدا کرده که دولت این کشور اعتراف میکند درآمد این تجارت معادل 4 درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور است، یعنی برابر با مجموع درآمد صنایع کشاورزی و ماهیگیری این کشور.
این روزها فاحشهها در همه جای کره جنوبی حضور دارند، کافیشاپها، مراکز خرید، هوتلها و حتی آرایشگاهها. به علاوه، هنوز هم مکانهایی موسوم به "میکدههای آبدار" در این کشور وجود دارد که مملو از سربازان آمریکایی است. "وزارت برابری جنسیتی" دولت کره جنوبی تخمین زده که حدود 500 هزار زن در صنعت فاحشهگری این کشور کار میکنند، در حالی که انجمن فمنیستهای کره آمار واقعی را حتی بیش از یک میلیون نفر اعلام میکند. بنا بر این تخمین از هر 25 زن در کره جنوبی 1 نفر تنفروشی میکند. بنا بر آمارهای دیگر، بین زنان 15 تا 29 سال این کشور، از هر 5 زن یک نفر دستکم برای مدتی وارد صنعت فاحشهگری شده است.
علیرغم قوانین شدید ضد فاحشهگری در کره جنوبی، صنعت روابط غیراخلاقی آنقدر گسترده شده که فاحشههای این کشور هرچند وقت یک بار تظاهرات میکنند تا عصبانیت خود را از قوانین ضد فاحشهگری ابراز کنند. عجیب اینکه برخی از این فاحشهها برای رسیدن به هدفشان حتی خود را به آتش میکشند. علاوه بر جوانان کره جنوبی، فاحشهگری در بین نوجوانان و حتی کودکان این کشور نیز رواج دارد.
این مطلب زنگ خطر و هشدار جدی به کسانی بود که آمریکا را منجی خود می دانند. پس خوب است که مراقب باشند تا به بهانه پیشرفت کشور، ناموس این مرز و بوم را به باد ندهند.
کد (6)
>>> بدون شک یک کشور تسخیر شده، کشور تحقیر شده نیز خواهد بود.
بعضی ها فکر می کنند پیشرفت ژاپن به خاطر تسلیم در مقابل امریکایها بود در حالی که ژاپنی ها در جنگ جهانی دوم قبل از اینکه از امریکا با حمله اتمی شکست بخورند چنان توان فنی-مهندسی و اقتصادی داشتند که ناو هواپیمابر میساختند!چیزی که امروز ژاپن اجازه ساختش را ندارد!
دلیل اینکه ژاپن بعد از شکست و تسلیم بلافاصله بازسازی شد و قدرت اقتصادی دنیا شد همین پتانسیل بالای فنی مهندسی و فرهنگ تولید و کار مخصوص ژاپنی ها بود که از قبل بود نه مزدوری امریکا وگرنه کشورهایی مثل یونان قبرس گرجستان و.. در اروپا و دهها کشور جنوب و غرب اسیا و امریکای جنوبی هم هستند که مطیع و متحد امریکا هستند اما چون فرهنگ کار و تولید را مایه شرم و حقارت می دانند پیشرفت لازم را نداشته اند.
جامعه امروز ما باید به این باور برسد که هیچ کس جز خود ما نمی تواند به ما کمک کند. اگر شکوه و قدرت می خواهیم باید متحد شویم، روی پای خودمان بایستیم و نظام آموزشی مان را اصلاح و تقویت کنیم. باید در هرجایی که هستیم تلاش کنیم تا بهترین باشیم. اگر استاد دانشگاهیم ، اگر معلمیم ، اگر مغازه داریم یا اگر در هر صنف و شغل دیگری هستیم بهترین باشیم و به همه یاد بدهیم که بهترین باشند.تفرقه ،دروغ، رشوه و فساد یک کشور را به جایی خواهد برد که نهایتش می شود همین که الان هست.
پسر افغان
>>> به صد ها انجنیر و داکتر به جرم تحصیل در خارج کشته شد ولی پسران و دختران همان رهبران که دیروز مردم را زنده پوست میکندند فعلا در کشور های غربی تحصیل و یا زندگی میکنند. درست است که امریکا مانند دایه ای است که هیچ وقت مهربان تر از مادر نمیباشد ولی حد اقل از نظام به اصطلاح مسلمانی طالبان و داعش خوب است. ( مردم را انقدر به خاطر مسلمان بودن خوب اینها فشردند که دیگر مجال نفس کشیدن به کس نمانده )
>>> در دهه 1970 کار به جایی رسید که یکی از معلمان یک مدرسه راهنمایی در کره جنوبی به دانشآموزان خود گفت: "فاحشههایی که بدن خود را به ارتش آمریکا میفروشند، میهنپرستان واقعی هستند. دلارهایی که درمیآورند به اقتصاد ملی ما کمک بزرگی میکند.">
صد فیصد درست گفته. صرف دالر است که مهم است. شرف و غیرت کدام اهمیتی ندارد. صرف دالر. ما هم باید از کوریای جنوبی و ترکیه اردوغانی تقلید کنیم تا پیشرفته شویم. برای شروع خوب است دختران و زنان افغان به گپ ای معلم باشرف !!! کوریایی گوش دهند و ناموس خود ره به سربازان امریکایی بفروشند تا افغانستان پیشرفته و سکولار بشود. مردان افغان نباید عقب دین و مذهب باشند چون دین و مذهب عامل بدبختی !! افغانستان اما سکولاریسم و ناموس فروشی عامل پیشرفت ماست !! ( البته با خواهر مه کاری نداشته باشید ها.مه خو متاسفانه غیرت دارم. ناموس فروشی خوب است ولی برای بقیه. )
احمق خان سکولار !
>>> در افغانستان هم هستند گروهای از باشندگان این سرزمین که بخاطر ادامه قدرت شان حاضر اند تاازهیچ خدمتی برای قاتلین حرفوی رژیم صهیونیستی امریکاوشرکای جرمی اش دریغ نکنند. جای تاسف اینست که تمام رهبران این گروه های وطن فروش ودالر پرست داد ازجهاد ومقاومت میزنند.
آرش از دانشگاه کابل
>>> تشکر از نویسنده این مقاله تحلیلی خیلی عالی.این مقاله را در کمپیوتر خود ثبت میکنم و 10 سال بعد اگر زنده بودم، همهء این معلومات و پیشگوئی ها را با اوضاع اجتماعی 10 سال بعد کشورم مقایسه میکنم. امیدوارم که پیشگوئی ها درست از آب درنیایند و مردم مسلمان و غیور کشورم نگذارند که سرنوشت خواهران و همسران شان مانند زنان کوریائی شود. چیزیکه قلبم آنرا آرزو میکند اما عقلم آنرا نمی پزیرد. زیرا همین حالا میبینم که در مدت این 13 سال لشکر ِ از جوانان ما (بخصوص در رسانه ها و تلویزیون ها) آنقدر توسط امریکا تشویق و تمویل مالی میشوند، که آماده اند، به هر نوع رزالت و خیانت به خود و به مردم خود تن دهند. یک مجری تلویزیون طلوع 5 هزار دالر ماهانه معاش دارد.( یک داکتر در آلمان، که تازه از دانشگاه فارغ میشود، 2 هزار و بعد از 7 سال تحصیل تخصص در رشته اش کمتر از 5 هزار یورو ماهانه معاش میگیرد.)
این یکی دو نقل قول بطور مثال از یکی این مجری های 5 هزار دالری زن در تلویزیون طلوع در یک صحبت خصوصی است:
- در شب نشینی های ما، یک زنگ تیلیفون کفایت میکند، که نیم ساعت بعد پیزا و شراب (الکهول) پُشت دروازه خانه آورده شود.
- بدنم به خودم تعلق دارد. به هر کی دادم و هر کاری بایش کردم، به کسی غرض نیست. دلم بایسکلم!
>>> خیلی مضمون مفید بود
عبدالله
>>> چرا راه دور برويم؟ دولت سعودی برای کارمندان آمريکايی شرکت نفت آرامکو هزاران روسپی استخدام کرده!
>>> فاحشه گری در تمام دنیا و در تمام ادوار تاریخ بوده و در آینده نیز خواهد بود.
منتهی فرق در این است که در بعضی کشور ها مثل اروپا و امریکا،بصورت رسمی وجود دارد و غرض جلوگیری از امراض مقاربتی،توسط مسُولین صحی کنترول میشوند.در بعضی کشور های دیگر به صورت غیر قانونی و زیر زمینی وجود دارد که کنترول صحی آن ناممکن بوده و در نتیجه باعث بروز انواع و اقسام امراض مقاربتی میشود.این نوع روسپی خانه های غیر قانونی و زیر زمینی در کشور های آسیایی و افریقا زیاد وجود دارد.
>>> [دولت کره جنوبی تخمین زده که حدود 500 هزار زن در صنعت فاحشهگری این کشور کار میکنند]
تا هنوز به ترکیه نرسیده. ترکیه پیشرفته تره !! صرف در استانبول و آنتالیا و ازمیر 1 میلیون روسپی ترک هست.
>>> یکی از مؤسسات امریکائی که در بخش لوژستیک وزارت دفاع کار میکند برای دختران جوان و پسران نوجوان یک نوع یونیفورم ساخته اند که به سادگی و بدون کشیدن لباس عمل سکس انجام گیرد که یکی از کارکنان آن که بچه بود گفت که یک امریکائی میخواست با من بچه بازی کند وقتی که من انکار کردم مرا از آنجا اخراج کردند. میگوید دختر بنام شریفه در آنجا سوپروایزر بود واقعاً دختری خوبی بود اما بعد از آنکه چندین بار بیهوش شد و توسط امریکائی ها بنام شفاخانه به بیرون از مؤسسه انتقال داده شد بعدها معلوم شد که آن دختر یک فاحشه مسلکی و مکتبی شده بود نام دفتر فیدسس است در سمت گارد نارسیده به قصبه خانه سازی موقعیت دارد
>>> فقروضعف فرهنگی وجهل عامه مردم درکناربی کفایتی دولت حمایت ازاقشاربسیارضعیف یتیمان وبیوه زنان ونوعی هجمه رسانه ای که زنان کم فرهنگ راهدف قرارداده واغفال می کندباعث رواج نابهنجاریهای اجتماعی وفساداخلاقی شده است .
سیدحسن شیوا.کاندیداحتمالی بلخ
>>> پس طالبان بهترین مروم روی زمین است. که دربرابرامریکا می جنگد . برادر امریکایی ها کافر است . جنگ با کفار واجب است چرا خانه نشسته ای؟؟؟؟؟؟؟ صلاح بردار.
>>> {فاحشه گری در تمام دنیا و در تمام ادوار تاریخ بوده و در آینده نیز خواهد بود.}
شما که با روسپیگری موافقی و مخالفتی نداری چی قسم حاضری سهم خود ره بدهی و به تداوم آن کمک کنی؟
>>> به پیامگذاریکه در رابطه به روسپیگری وغیر قانونی نوشته است:
صرف نظر از جنبه اخلاقی این پیشه، آیا کسی میداند، که چند در صد این روسپی های قانونی به میل خود و بدون اجبار از جانب مردان به این شغل رو آورده اند؟
چند در صد این روسپی های قانونی اگر شغل آبرومندتری برای شان پیدا شود، باز هم به روسپیگری ادامه خواهند داد؟
و بلاخره، چند در صد روسپی های قانونی به چه مقدار پول های را که پیدا میکنند، به " جاکش" خود باید بپردازند؟
در کشور های اروپائی تحقیقات زیادی دررابطه به سوال های بالا صورت گرفته، که نوشتن آن درین پیام گنجایش ندارد.
فقط همینقدر: هیچ یک روسپی ( قانونی یا غیر قانونی) به میل خود به این پیشه رو نیاورده است ( استثنأ در همه چیز امکان دارد).
هیچ یک روسپی ( قانونی یا غیر قانونی) تمام پول هایش را خودش تصاحب نمیشود، بلکه بالاتر از % 80 و اکثریت مطلق آنها 100% پول های شانرا باید به جاکش بدهند.
>>> زنان مالزیایی هم به نوعی فریب دموکراسی را خورده اند و به استقلال اقتصادی هم رسیده اند اما رانده از جامعه و زندگی شده اند و هر روز نزدیک شام مردان بیگانه و جوان را التماس و دعوت به منزل خود میکنند که امروزه علاوه بر محرومیت از نقش و آسایش واقعی زنانه مورد خشونت ملی مردان مالزیایی در سطح شهر قرار گرفته اند و دولت برای حفظ جان آنها مجبور به ساخت تاسیسات و وسایط جداگانه شهری شد ولی باز هم معضل روز به روز بزرگتر میشود. هر جامعه شرایط خود را دارد و زن مسلمان خوشبخت ترین و تامین ترین زن در جهان است امروز در بامیان سرگ و برق و هیچ تعمیر شخصی پخته کاری ساخته نشده ولی بر علاوه میدان هوایی اش چهار یا پنج هوتل مدرن و چهارپنج منزله مناسب توریست ساخته شده است و مردم هم به حدی فقیر و غافل است که بخاطر لقمه نانی از خیلی چیزهایشان میگذرد و پای بند نیستند.
بامیانی
>>> همین دختران و یا بعباره دیگر زنانی که با گروپ داعش برای ازدواج میپیوندند، اکثراً روسپی هایی اند که در اروپا و امریکا پول کافی بدست آوردند و حالا میخواهند خودرا محجبه کرده ازدواج کنند و زندگی فامیلی تشکیل کنند.
>>> مسولين ودولتمردان افغانستان خودشان رامسلمان مينامندومي گويندجمهوري اسلامي افغانستان اما هيچ خدماتي اسلامي انجام نمي دهندجاي تاسف است بدحجابي زنان درادارات ورسانه هاي دولتي بي دادميكندمقدمات رابراي فساداخلاقي فراهم كرده است
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است