از دیروز به اینسو بحث انتخابات هیات ریسه شورای ولایتی هرات به خصوص در فیس بوک داغ شده است. من هم با حمایت مردم عزیز هرات وبخصوص جوانان این دیار به عنوان نماینده مردم در شورای ولایتی هرات حضور خواهم داشت. خواستم بدینوسیله دراین مورد اندکی توضیحات بدهم.

هرچند به دلیل مصلحت ها و در نظر گرفتن حرمت دیگر دوستان نمی توان تمامی ماجرا را شرح داد و با عکس های واقعی و غیر واقعی وضعیت را طوری دیگری نشان داد. تنها دوستانی که اهل عکس گرفتن بودند، می توانند چنین کنند اما به صورت خلاصه برای دوستانی که از من توضحیات خواسته بودند ومن خود را مکلف به ارایه معلومات به آنها می دانم، باید بگویم که اولا شورای ولایتی این دوره به نسبت دوره های قبلی به دلیل حضور جوانان تحصیل یافته ونخبه شورایی کاملا متفاوت به نظر می آید و به همین خاطر توقع عموم مردم نیز این بود وهست که این شورا بهتر و بیشتر از دوره های قبلی بتواند تبارز کند اما یک طرف قضیه این است.

باید بگویم تمامی اعضای شورا از چنین افرادی تشکیل نشده ، تعداد این دوستان به مراتب کمتر از کل شورا است و آن هم درچنان پراکندگی و سردر گمی وتعدد نامزد که از میان چند نفر تحصیل کرده، همگان نامزد ریاست بودند.

دوم، در انتخابات هیات رئیسه چنانچه دوره های قبلی نشان داد، بحث قومیت، پول و در نهایت قدرت برای اکثریت مطرح بود. دراین دور هم البته چنین بود. از ابتدا درهمراهی با دوستان وهمکاران تحصیل یافته تلاش کردیم تا این دور شورا به دور از این مشکلات باشد. بنده اولین قدم را در این راستا برداشتم و از تمامی همکاران بعد از اعلام لیست نهایی دعوت کردم ودرحضور همه گفتم که به جای اینکه دیگران برای ما تصمیم بگیرند و معامله ای صورت بگیرد، بیایید خود ما به عنوان نماینده مردم تصمیم بگیریم تا شورای ولایتی این دور از همه این مشکلات به دور باشد و خود ما در مورد هیات رییسه تصمیم بگیریم و نگذاریم که تجارب تلخ گذشته دوباره بر مردم بگذرد اما نشست های مردانه و سیاسی به دور از این تصمیم طبیعتا گرفته می شد. من به عنوان یک زن می خواستم یا من یا یکی از خانم ها در هیات رییسه شورای ولایتی سهم بگیریم.

این موضوع را هم به صراحت به همکاران ام گفتم. من می خواستم یک زن دست کم به عنوان معاون شورای ولایتی در این دوره حضور پیدا کند. همکاران حتی درهمان روز اولی که به دعوت من گرد هم آمدند، این موضوع را قبول کردند اما کم کم شمار نامزدان اعضای هیات رییسه زیاد شد وطبعا جلسات سیاسی درخانه ها وبا حضور مردان ادامه یافت. کم کم پیشنهاد این بود که زنان درکل در معاونت نیز بگذرند. تیم باسوادان وروشن فکران ودوستان نزدیک من باعث شدند که من از نامزدی معاونت نیز صرف نظر کنم.

در آخرین روزهایی که انتخابات هیات رییسه نزدیک شد، من به تیم همکاران ام که همین دوستان تحصیل کرده این دور شورای بودند، بعداز بحث بسیار گفتم در آخرین تحلیل من می خواهم این شورای، شورای جوانان با سواد و تحصیل کرده باشد. در آخرین شب و آخرین نشستی که همکاران تحصیل کرده داشتند، گفتم شما هر تصمیمی بگیرید، من با شما همراه خواهم بود. این جمع گفتند: با هم نشست می کنیم و از میان جمع فیصله خود را به تو هم خبر می دهیم.

تا فردا که روز انتخابات بود، هیچ یک از دوستان با من تماس نگرفتند. فردا ساعت هشت صبح به طرف کمیسیون رفتیم و انتخابات شروع می شد. ظاهرا قرار براین شده بود که من از معاونت صرف نظر نمایم و به عنوان منشی خودم را نامزد نمایم. من به خاطر مصلحت ونظر جمع ودوستان که گروه تحصیل کرده و با سواد همکاران ام بودند، پذیرفتم و خود را به عنوان منشی شورای ولایتی نامزد نمودم. همزمان ظاهر گروه دوستان من، همکاری دیگری را برای این سمت نامزد کرده بودند و من با وجود عدم حمایت واضح دوستان ام، خود را در یک رقابت باخته قرار دادم. شاید با این احتمال که آن همکار چند رای قومی می توانست با خود داشته باشد. چون اگر بحث تحصیل کردگان و با سوادان بود، حداقل باید من هم از همکاران ام رای می گرفتم ولی متاسفانه به دلیل پراکندگی ها، عدم شفافیت و در نظر نگرفتن مصلحت جمع، ترکیب چنین شد که رای ها چنانچه قرار بود، داده نشد.

سمیه رامش نتوانست از همین تحصیل کردگان رای منشی را بگیرد و هیچ یک از موکلان سمیه رامش هم به دفاع از او و برحق بودن او حرفی ننوشتند، از او سوالی نپرسیدند، با احساسات یک سوی با قاضی رفتند و سمت و سوی انتقاد ها برمن فرود آمد. بر منی که قربانی ارزش هایم و کار تیمی شدم! من از یک سو خوشحالم که دوستان تنها از من می پرسند چون من را حتما پاسخگو به خود یافته اند اما بحث این است که من نمی گذارم عده ای عقده مندانه افکار مردم را آنطور که می خواهند سمت و سو بدهند. من نمی گذارم که کسی بدون اینکه از واقعیت ها بگوید و بداند من را محکوم به معامله گری نماید.

سمیه رامش با رای پاک مردم به شورا رفته و همین مردم به او قدرت می دهند تا از موضع خود دفاع کرده و نخواهیم گذاشت آفتاب را با دو انگشت پنهان بسازند...

به هرصورت همان گونه که من به عنوان یک جوان تحصیل کرده حتی رای گروه تحصیل کردگان را نداشتم، دور فعلی شورای ولایتی را که به مدت یکسال ادامه پیدا خواهد کرد، می توان دور شکست تحصیل کردگان دانست. شاید رای من در دوره های آینده سفید باشد و شاید هرگز خود را کاندید هیچ یک از پستهای مدیریتی در این شورا نسازم و شاید تا دوباره اعتماد و باورهایم به هم فکرانم زنده شود زمان زیادی را در بربگیرد اما من در مقابل رای مردم مسوولم و صادقانه کار خواهم کرد و همچنین دراین کار همه ما که از تحصیل و سواد حرف زدیم، مسوول هستیم.

متاسفانه برخی دوستان به کلیت موضوع توجه نکرده اند و یکبار این سوال را هم مطرح نکردند و فضا را تنها بر علیه کسی رقم زدند که بیشتر از هر کس دیگر منتقد این وضعیت بوده و هست اما حالا هم شورای ولایتی هرات متکی به رای مردم است و یقیناً ما مسوول هستیم که در راستای حق مردم و تبارز شورایی پاسخگو در یکسال پیش رو حرکت کنیم. دوستان وشهروندانی که یک رای برای هرات بهتر داده اند، مطمین باشند که اعتماد شان با هیچ معامله ای تعویض نشده و نخواهد شد. من نه سابقه معامله گری دارم و نه خداوند من را توفیق بدهد که عملی وقدمی خلاف رای مردم متدین و شریف این دیار که افتخار اعتماد شان را دارم، بردارم.

خودم را مسوول و مکلف به حراست از تک تک رای مردم عزیز هرات می دانم و در این راه قدمی هم کوتاه نخواهم آمد. در آینده همه چیز در این خصوص بهتر و بیشتر روشن خواهد شد و من خود را مسوول پاسخگویی به تک تک شما عزیزان می دانم. خداوند من را در راه خدمت به مردم هرات توفیق بدهد و خدا از آنانی نگذرد که در پی تخریت توهین و تحقیر دیگران هستند!



رامش

>>>   نویسنده محترم خودرا درمحراق توجه مقاله قرار داده اند مگرقدرت تنهامنوط به چوکی نیست اگرعلمیت و تحصیل تارای پاک دارند پس تشکیل ومقامهای شورا جزگپ خواهد بود . هرکسی درشورا ازنام مردم گپ میزند یعنی کسی مردم دارد زبان دارد وکسی به فریب یا بدون جلب عامه به نیرنگ آمده باشد دراموراجتماعی -سیاسی بمردم مراجعه کرده نمیتواند بلکه محتاج مردمدارمیشود . پس رهبرکسی است که مردم را باخوددارد .داشتن مردم تحصیل و مفکوره مناسب اجتماع میخواهد اگردارید پس باکی نیست .
وطندوست

>>>   پس چرا در پست ریاست شورا برای یک بیسواد رای دادید؟ ایا اساساتی شده بودید و مصلحت های قوم را در نظر گرفتید؟
عارف رضایی

>>>   خانم رامش, رای به یک بیسواد در مقام ریاست شورا هیچ توجیه ندارد جز معنی نالایقی و ناشایستگی رای دهنده گان! چرا شما تحت احساسات قرار بگیرید که منجر به تغییر رای شما شود, این بدین معناست که ظرفیت و لیاقت کافی برای هضم اختلافات کوچک و قابل انتظار را ندارید. وای به حال مردم.
غلام رسول عرب

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است