راویان اخبار و ناقلان شیرین شکر، حکایت کردندی که مولوی عبدالهادی از جمله سپهسالاران و سرداران رشید طالبان با لباسی زنانه در حین فرار توسط داروغه گان قشون لشکرگاه به بند ملامت افتادندی و او را رسوای خلق نمودندی.

از قضای روزگار جماعت زنان را از این کردار شیخ خوش نیامدندی و بنای ملامت را بر او وارد کردندی و مولانای طالب با چشم دریدگی گفتندی که از قدیم الایام روایت است که یکی از شیوه های مردانگی گریز است و گریز از خود انواع و اقسامی دارد که فرار با البسه نسوان ثوابی بیش در نزد ملایان و برادران ناراضی داشتندی.

القصه اینکه شیخنا و اصحاب طالب و داعش و القاعده و جمیع انتحاریون را بر این اعتقاد استوار شدندی که زنان فقط برای کامجویی بودندی در این دنیا تا می توانی چهار زن را چون چهار پایه زندگانی به همسری گزیده و در صورت تنگی جای و فراقت عشق و جنون و شهوت آنها را به نام فاحشه گان به کام مرگ فرستادندی و در دنیای دیگر نیز از حوریه های بهشتی در انواع و اقسام و سایزهای گوناگون بهره مند شدندی و از البسه آنان برای فرار و قرار و انتحار استفاده کردندی و زن در منظر آنان چون ملعبه ای در دنیا و آخرت بودندی.

حال با دستگیری شیخنا عبدالهادی همه نقشه ها بر آب شدندی و مادر کلان خلیفه رحمیداد به پیشگاه دولت دوست عارض شدندی که ایها الناس مرا دریابید که لباسی از گنجینه های دوران عنفوان جوانی و عروسی ام ربوده شد و اکنون او را بر تن این مرد سیاه روی می بینم...



شیخنا مهدی ثاقب

>>>   اسلام وهابی = اسلام آل سعود (آل یهود ) =اسلام اردوغانی = اسلام امریکایی+انگلیسی+اسرائیلی = کفر و رذالت و آدمکشی

>>>   ثاقب صاحب باعرض سلام از نوشته تان تشکر . اخر سطر مرا خنداند.
م.ا.کابل

>>>   هه هه هه بسیار حکایت جالبی بودندی خداوند شما جور داشته باشد.
«محمدی»کابل

>>>   عالی نوشتی
رامین

>>>   ثاقب صاحب مطلب جالب نوشتی واقعاً مرج و مساله اش مناسب بود مانند شوربا شمالی کمی تند تشکر

>>>   ثاقب صاحب دست مریزاد توان بیشتر را برای اینگونه نکته چینی ها آرزو دارم که نصیب تان شود .
خوشه چین

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است