تاریخ انتشار: ۱۳:۱۳ ۱۳۹۳/۸/۱ | کد خبر: 82066 | منبع: | پرینت |
این روزها بازار دشنام گرمتر از هرزمان دیگر است. قومی چنان به این کارغیر انسانی مصروفاند که همه چیز را از یاد بردهاند. یکی از دوستان برای من پیام گذاشته است که:
- چرا سکوت خفتبار پیشه کردهای؟ نام کاتب را حذفکردهاند؛ چقدر پول گرفتهای تا با فاشیزم همراهی کنی؟ این سوال البته نقل به مضمون است. این دوست که خود جسارت نام واقعی خویش را نیز ندارد، با طعنه و طعن میگوید:
- شماها که برای اشرفغنی....زی گلو پارهکردهاید، چرا به میدان نمیآیید؟
- من تا آنجایی که به یادم میآید برای کسی گلو پاره نکردهام.
- طاهر زهیر برای اشرفغنی....زی گلو پاره کرده است.
- پس با طاهرزهیر تماس بگیرید.
طاهر زهیر شهروند این کشور است. از حقشهروندی خویش استفاده کرده است. در یکی از حساسترین رویدادهای سیاسی این کشور، خطیرترین وظیفه را با متانت و فخامت انجامداده است. همیشه پاسسخن را داشته است. هرگز سخن را به زشتی و ناپاکی نیالوده است. به خوبی و خونسردی با افکار عمومی سخن زده است. در کجایی جهان استفاده از حق شهروندی یک انسان، مجوزی برای دشنام و زشتگویی است؟
به راستی ما با این نوع سخن و منطق به چه چیزیخواهیم رسید؟ درست است که به یمن دهسال اخیر نسلی به صورت نیمه و نصفه سواد خواندن و نوشتن آموخته است. درست است که تکنولوژی ارتباطی ساحت بیکران را در اختیار ما قرارداده است اما این نیز درست است که رسانههای ارتباطی مرتعی برای چریدن و دریدن نیست. میتوان با همه کس به زشتی و درشتی سخن گفت. میتوان شنام داد و اتهام بست. از هررسانهای میتوان چونان ابزاری برای بسط ابتذال و تعرض به حقوق دیگران استفاده کرد اما پرسش این است که مرزهای زشتخویی و زشتگویی تا کجاست؟
رفتارهای از این دست، نه تنها حقی را استیفا نمیکند بلکه آن را دشوارتر نیز می سازد. در این کشور قانون وجوددارد. نظام حقوقی وجود دارد. نهادهای مسوول و متولی وجود دارد اما سرگرمی این جماعت دشنام به خلیلی، محقق و تازگیها استاد دانش است. اگر در دهسال گذشته فحشدادن و خوار و خفیفکردن این چهرهها تاثیری در تامینخواستها و مطالبات ما داشته است، خوب است که این کار را بدون وقفه و با شتاب و عتاب بیشتری انجامدهیم اگر غیر از این بوده است، کمیدرنگ کنیم. از یاد نبریم که کسانی از حقبرخوردار بودهاند که خرد استیفای حق را داشتهاند. بیادبی و بیخردی بیشتر از آتشی که بردامن آفاق میزند، ثمر دیگری ندارد.
محمدجواد سلطانی
>>> اقای محمد جواد سلطانی . متاسفانه شما نیز ازین بازار گرم فحش ودشنام استفاده کردید منتقید شما راکه اصلا نمیشناسم کی است واز کجاست وبنا بگفته تان تام خود راه هم ذکر نکرده ولی ایشان اندازه شما تند روی نکرده تازه منتقید تان اتهام بسته که شما گلو باره کردید ویا چقدر حق السکوت گرفته ایید شما میتوانیستید بسیار ساده رفع اتهام کنبید. ولی شما بمراتب رکیک تر . اورا بی ادب وبی خرد خطاب کرده ایید . بعضا تنه درخت را بروی خود نادیده گرفته ولی بری کاه را بروی دیگران عیب میشمارد که قطعا شما ازان افراد نیستید. در خاتمه یک اقای دیگر هم بکن . در متن شما (متانت و فخامت ) ذکر شده لفظ فخامت را کمی توضیح دهید تا بدانیم چه لفظ است اصل ومبدا اش ازکجاست (اتشی که بر دامن افاق میزند؟ )
خ ص از استرالیا
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است