سیر تکاملی طالبان از تروریست تا تجارت
تجارت مواد مخدر، دریافت باج در ازای عدم مزاحمت برای قراردادهای دولتی و بین‌المللی، کسب درآمد به بهانه دریافت زکات از مسلمانان، قاچاق و جمع‌آوری قبض‌های مخابرات و برق 
تاریخ انتشار:   ۱۷:۱۲    ۱۳۹۳/۷/۲۸ کد خبر: 81881 منبع: ایسنا پرینت

"پس از 13 سال جنگ در افغانستان اکنون پول جای ایدئولوژی و انتقام را که انگیزه اقدامات طالبان بودند، گرفته است و دیگر اهداف اسلامی و ملی انگیزه نیروهای فعال تحت نام این گروه نیستند و بدین ترتیب افراط گری خشونت‌آمیز تاثیر خود را از دست داده است."

پایگاه "ساوت آسیا چنل" در بررسی سیر تغییر و تحول گروه طالبان در افغانستان می‌نویسد: « درحالی که پول و منابع بین‌المللی صرف تلاش‌های سیاسی و نظامی در افغانستان با هدف ترمیم سریع وضعیت کشور می‌شوند، شرکت‌کنندگان در جنگ در افغانستان یاد گرفته‌اند که از ناامنی پول به دست بیاورند. امروز در بسیاری از ولایت های افغانستان طالبان بیشترین نفوذ خود را در مقام حافظان فعالیت‌های بازار سیاه به دست آورده‌اند که هم به این سازمان در حفظ آن کمک کرده و هم نیروهای جدیدی را جذب آن می‌کند. برای مبارزه با طالبان باید با این منابع اعتباری فراقانونی مقابله شود و در غیر این‌صورت تلاش‌ها برای مقابله با طالبان شکست خورده و تامین اعتبار و موفقیت این شبه نظامیان ادامه پیدا خواهد کرد.

در اوایل سال 2014 ما پژوهشی انجام دادیم و طی این پژوهش شبکه‌های طالبان و افراط‌گران خشونت‌طلب را با امید برطرف کردن اختلافات میان گروه‌های شبه نظامی، ریش‌سفیدان قبایل و دولت افغانستان بررسی کردیم. در مصاحبه‌هایی که با عاملان سابق و فعال طالبان و زندانیان متعلق به این گروه در کنار رهبران قبایل و مقامات دولتی در هرات و هلمند داشتیم اتفاق نظری در میان اظهارات آن‌ها وجود داشت: پیوستن به طالبان، درآمد خوبی دارد به ویژه در مناطقی که دچار ناامنی و رکود اقتصادی هستند. اما آنچه که مهم‌تر از دستمزد یک شبه نظامی طالبان است این است که همکاری با طالبان باعث بهره مندی از طیف وسیعی از فعالیت‌های غیرقانونی به طور نیمه مستقل می‌شود.

منابع پولی

در ولایت های هلمند و هرات پنج منبع اصلی درآمد شبه نظامیان طالبان عبارتند از: تجارت مواد مخدر، دریافت باج در ازای عدم مزاحمت برای قراردادهای دولتی و بین‌المللی، کسب درآمد به بهانه دریافت زکات و عشر از مسلمانان، قاچاق و جمع‌آوری قبض‌های مخابرات و برق.

افغانستان بین 75 تا 90 درصد از خشخاش جهان را تامین می‌کند که تنها 48 درصد از این سهم در هلمند کشت می‌شود. جریان درآمد طالبان در نوسان بوده و عمدتا به کارگران، عاملان نقل و انتقال، مقامات دولتی و تجار سود می‌رساند.

هلمند از خشونت‌زده‌ترین ولایت های افغانستان است که شبه نظامیان در آن فعالیت زیادی دارند. از سال 2001 تاکنون آمریکا میزان 7.5 میلیارد دالر صرف برنامه‌های مقابله با مواد مخدر و مبلغ 104 میلیارد صرف برنامه‌های کمک به توسعه در افغانستان کرده است.

گروهی از پاسخگویان در پژوهش ما توضیح دادند که طالبان تقریبا از همه برنامه‌های توسعه در ازای عدم اختلال‌ در اجرای آن‌ها باج دریافت می‌کند.

آن گونه که نقل شده حق حسابی که طالبان از این بابت می‌گیرند بین 10 تا 20 درصد در نوسان است و این هزینه‌ها را در مراحل مختلفی دریافت می‌کنند. همچنین طالبان از قراردادهای نقل و انتقال محموله‌های پایگاه‌های ناتو نیز حق حساب دریافت می‌کند و این یکی از درآمدهای اصلی طالبان است.

نخستین بار این اقدام در سال 2009 از سوی آرام رستم انجام و ثبت شد و در ژوئن 2010 این اقدامات طالبان در گزارشی به کنگره آمریکا تحت عنوان "شرکت جنگ‌سالاران" به تفصیل شرح داده شد.

بازرس کل ویژه بازسازی افغانستان در ژوئیه 2014 در گزارشی به کنگره آمریکا از بابت اینکه ارتش آمریکا همچنان به سازمان‌هایی که مشهور به حمایت از شبه نظامیان هستند حق حساب می‌دهد اظهار نارضایتی کرد.

تغییر رویه‌های طالبان

تاریخ طالبان را می‌توان به سه دوره متفاوت به دلیل داشتن سه انگیزه اساسی تقسیم کرد: نخستین دوره مربوط به اواسط دوره 1990 است که طالبان با انگیزه ایدئولوژیک ظهور پیدا کرد. دوره دوم مربوط به احیای طالبان در نخستین سال‌های مداخله ناتو و آمریکا در افغانستان است که انگیزه آن انتقام گیری از بابت شکایت‌های ملی و محلی بود. دوره سوم در سال‌های اخیر رخ داده که طی آن طالبان تبدیل به شبکه گسترده‌ای شده که با استفاده از برند مرعوب کننده خود پول‌های فراقانونی دریافت می‌کند.

ایدئولوژی و انتقام همچنان یکی از انگیزه‌های طالبان هستند اما با تغییر شرایط برای این گروه اهمیت کمتری پیدا کرده‌اند. با این حال کسانی که تحت نام طالبان سود دریافت می‌کنند احتمالا رویکرد افراط گری و ایدئولوژیک را به بهای شراکت با دیگران با وضعیت تطبیق خواهند داد.

دوره ظهور و ایدئولوژی (1994 تا 2001)

دو دهه پیش طالبان به قدرت رسید و وعده داد تا در افغانستان دولت اسلامی ایجاد کرده و به بی‌قانونی و جنگ داخلی پایان دهد. مردم خسته از جنگ افغانستان شاهد بودند که طالبان در تسلیم کردن جنگ سالاران زورگو و سرکوب شبه نظامیان محلی سریعا موفق بوده و از این جنبش استقبال کردند. طالبان با انگیزه‌های ایدئولوژیکی برآمده از مسائل دین و ملیت در افغانستان تحت پرچم امارت اسلامی افغانستان وعده آینده‌ای بهتر را داد.

با گذشت زمان اغلب مردم دریافتند که شیوه‌ها و دستورهای این گروه افراط گرانه هستند. با اعمال نظم سفت و سختی که طالبان به شیوه کورکورانه، سرکوبگرانه و اغلب وحشیانه اعمال کرد مسایلی نظیر حقوق زنان، آزادی‌های اساسی، اقتصاد، تحصیلات، هنر و بهداشت و درمان و تقریبا می‌توان گفت همه شاخص‌های کیفیت زندگی آسیب شدیدی دیدند. حاکمیت طالبان براساس هنجارهای مدیریت مدرن یک شکست کامل بود. در این دوران افغانستان از نظر بین‌المللی منزوی شد و فقر شدید در کشور گسترش پیدا کرد. با این حال افغانستان برای نخستین بار از زمان حمله شوروی در سال 1979 صلح و حاکمیت ابتدایی قانون را تجربه می‌کرد و این باعث افزایش اعتبار طالبان در میان برخی از افغان‌ستانی ها شد.

دوران احیاء و انتقام (2002 تا 2008)

نیروی هوایی آمریکا در پاسخ به حملات 11 سپتامبر 2001 در اواخر همین سال در افغانستان مداخله کرد تا از جنبش مقاومت شمالی که طالبان را از قدرت کنار زد حمایت کند. جنبش طالبان در اثر این حملات سریعا عقب‌نشینی کرد و عوامل آن به خانه‌هایشان بازگشته یا در پاکستان سکونت گزیدند. در ابتدا به نظر می‌رسید که آن‌ها میل به قدرت را پیش از ظهور مجدد کنار گذاشتند که دلایل آن نامعلوم است.

آن گونه که نقل شده طالبان به این دلیل مجددا ظهور پیدا کرد که رهبران دولت افغانستان با حمایت نیروهای بین‌المللی با انجام اقداماتی نظیر تجسس اعلام نشده خانه‌ها، بازداشت‌ها و گاهی اوقات شکنجه زندانیان باعث تحریک رهبران طالبان و دیگر رقبای سنتی شدند.

بسیاری از عوامل سابق طالبان که در خانه‌هایشان احساس تهدید می‌کردند به دیگر کسانی که آزار دیده یا منزوی شده بودند پیوستند و در داخل پناهگاه امنی که پاکستان به آن‌ها داده بود شروع به توطئه‌چینی کردند. در این میان مقامات ارشد دولت افغانستان که تقریبا اغلب آن‌ها همان چهره‌های بدنامی که طالبان در اواسط دهه 1990 سرنگون کرده بود را شامل می‌شدند در اثر قراردادهای خارجی ثروتمند شده و کمک‌های خارجی را سوءمدیریت کردند.

با گذشت زمان نارضایتی از دولت کابل و نیروهای بین‌المللی با شکایت‌های محلی و دیگر شخصیت‌ها همراه شد و انگیزه اقدامات خشونت‌آمیز تلافی جویانه را فراهم کرد. در سال‌های 2006 و 2007 حملات طالبان علیه مقامات دولتی،‌رهبران قبایل و نیروهای بین‌المللی به طرز چشمگیری تشدید شد.

ادامه دارد ...

کد (6)


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است