نقش هیرمند در روابط سیاسی ایران و افغانستان
بر دولت وحدت ملی به ریاست داکتر احمدزی واجب است تا با توافقی جدید، به این مناقشه حق آبه با دولت ایران خاتمه دهد تا به قول سند سال 1351، هم خدا را خوش آید هم بندگان خدا را 
تاریخ انتشار:   ۱۶:۳۴    ۱۳۹۳/۷/۱۹ کد خبر: 81277 منبع: جام جم پرینت

رود هیرمند همواره علت اصلی اختلافات میان ایران و افغانستان بوده است. در دوره حکومت قاجاریه در ایران، دولت استعمارگر انگلیس با استفاده از ضعف حکومت وقت ایران و برای جلب توجه حکومت افغانستان (به علت نزدیکی به هندوستان) اقدام به عقد قراردادهای مرزی چون گلداسمیت، ماکماهون، 1317، 1330(کمیسیون دلتای رود هیرمند) و قرارداد 1351 کرد که طی آن بخش‌هایی از خاک ایران جدا و به افغانستان منضم شده است.

رود هیرمند همواره مهم‌ترین مساله در عقد قراردادها بوده است. انگلستان نیز به عنوان میانجیگر بین ایران و افغانستان همواره سعی براین داشته که نقطه تلاقی منافع 2 کشور را بدون راه‌حل باقی گذاشته تا همیشه میان 2 کشور درگیری وجود داشته باشد.

در این قراردادها علاوه بر مرزبندی بین ایران و افغانستان، آب رود هیرمند نیز تقسیم‌بندی شده اما با مداخله دولت انگلستان حتی گاهی از کل سهم آب رود هیرمند تنها یک‌سوم به ایران تعلق می‌گرفته و دو سوم دیگر را افغانستان تصاحب می‌کرده که این امر موجب خشکسالی‌های شدید 1350ـ1349 و 81 ـ 1380 در سیستان و بلوچستان بوده است. این مساله باعث رواج پدیده مهاجرت شده به طوری که بسیاری از ساکنان سیستان و بلوچستان به واسطه بروز مشکلات ناشی از خشکسالی، به مناطق شمالی ‌از جمله گنبد و گرگان مهاجرت کرده‌اند که خود این مساله در ایجاد تنش‌های قومی میان مناطق مهاجرپذیر و مهاجران نقش داشته است.

بنابر آخرین قرارداد منعقد شده بین دو کشور (یعنی قرارداد 1351) «حقابه» ایران برابر 26 مترمکعب در ثانیه در نظر گرفته شد و مقرر گردید تاسیساتی با توافق دو کشور روی رودخانه احداث شود و افغانستان تامین حقابه ایران را تضمین کند. این قرارداد با یک معاهده در خصوص آب هیرمند و 2پروتکل در تاریخ 22 حوت 1351 توافق شد و به امضای طرفین رسید.

از معاهده 1351 به بعد بر اثر کودتاهای پی در پی افغانستان، اقداماتی که گویای نظر دولت‌های بعد افغانستان در این مساله باشد، مشهود نبوده است. در دوره طالبان مسیر رود هیرمند روی ایران بسته شده و با وجود تغییرات ژئوپولتیک در منطقه و تغییر حکومت در افغانستان همچنان بسته نگه داشته شده و این در حالی است که منطقه سیستان ایران برای چندین سال متوالی با کمبود شدید منابع آب و وضعیت خشکسالی روبه‌رو است.

دولت افغانستان طی 50 سال اخیر با یاری شرکت‌های آمریکایی سدها و کانال‌هایی را بدون توجه به معاهدات بین طرفین روی رود هیرمند و شاخه‌های آن احداث کرده است که حتی می‌توان گفت زیست‌بوم سیستان را دگرگون کرده، به طوری که در 50 سال اخیر 5 تا 6 خشکسالی شدید بر سیستان وارد شده است. بر اثر آن دریاچه‌هامون خشکیده و زیست و مراتع پیرامون با خطر جدی روبه‌رو شده است. پیامد این خشکسالی‌ها مهاجرت و ترک خانه و کاشانه شمار قابل توجهی از جمعیت منطقه در سال 1350 بوده است.

آنچه به نظرتان می‌رسد سندی از اسناد وزارت امور خارجه ایران است که در سال 1302 در مورد مساله رود هیرمند به سفارت ایران در کابل نوشته شده است. سندی که در پی می‌آید، گزارشی است از معظم‌الملک، مسوول اداره اوّل سیاسی وزارت خارجه و عضو کمیسیون سرحدی ایران و روس در خراسان که در سال 1302 به سفارت ایران در کابل فرستاده است. این گزارش پس از مطالعه لایحه مربوط به خط سرحدی ایران و افغانستان و تقسیم آب رود هیرمند توسط معظم‌الملک نوشته شده و ابهامات و ایرادات موجود در آن لایحه را توضیح داده است.

این سند از طرفی چشم‌انداز روابط ایران و افغانستان در آن تاریخ، وضعیت حقابه ایرانیان از رود هیرمند، نارضایتی سیاستمداران از این تصمیم، دخالت‌های انگلیس در تعیین سرنوشت کشورها و اشاره‌گر اختلافات دیگری نظیر مساله میرجاوه، حدود بلوچستان و صحرای ترکمان است.

به تاریخ 11 برج عقرب سنه... ئیل 1302

نمره 10102 ضمیمه

(نشان شیر و خورشید)‌

وزارت امور خارجه

اداره اوّل سیاسی

دایره...

سفارت دولت علّیه ایران مقیم کابل

پس از وصول لایحه مورخه پنجم برج اسد نمره 176 راجع به خط سرحدی ایران و افغانستان و تقسیم آب رود هیرمند، شرحی به آقای معظم‌الملک که فعلاً عضو کمیسیون سرحدی ایران و روس در خراسان هستند، نوشته شد که به اتفاق آقای میرزاعبدالرزاق خان سرتیپ مهندس اطلاعات خود را می‌نویسند.

بتازگی جوابی از ایشان رسیده است که سواد آن برای استحضار آن سفارت محترمه لفاً ارسال می‌شود راجع به حدود هشتادان که می‌گویند از طرف افاغنه تجاوزی شده است، راپرت جامعی بعد ارسال می‌شود.

مساله میرجاوه که از حدود بلوچستان است، البته از موضوع مذاکره آن سفارت محترمه خارج است. تجاوزاتی که از طرف بلوچستان انگلیس در آنجا شده است، وزارت خارجه در تحت مطالعه دولت گذاشته است.

نمره 397

20 قوس 1302

[ امضاء]

[سجع مهر بیضوی:] وزارت خارجه

(نشان شیر و خورشید)‌

وزارت امور خارجه

اداره اوّل سیاسی

سواد راپرت معظم الملک

مورخه...

نمره ...

/1/ وزارت جلیله امور خارجه دامت شوکته

مرقومه مبارک 21 سنبله 1302 نمره 13945 به انضمام مشروحه آقای اعتلاء الملک وزیر مختار ایران مقیم کابل زیارت گردید.

در جمله اوّل مشروحه آقای اعتلاء الملک مرقوم داشته‌اند که از راپرت دفتر وزارت خارجه مفهوم می‌شود که دولت علّیه ایران خط پیشنهادی کلدسمت را قبول فرموده و از کوه ملک سیاه تا بند کوهک از نمره 1 الی نمره 51 موافق نقشه ترسیمی آقای یمین نظام و کلنل ماکماهون در نقاط سرحدی نصب علائم گردیده و بنابراین از کودرزه و اراضی زمرود و طوقو که یک قسمت عمده سیستان است، صرف نظر فرموده‌اند، اجازه خواسته‌اند که دولت افغان را از تذکار آن قرین امتنان فرمایند.

عطف توجه آن وزارت جلیله را به تاریخ این قسمت قلب و تذکراً جسارت می‌نماید در آوان 1314 و 1315 که مرحوم موقّرالدوله جنرال قونسول بمبئی بود، راپرتی به وزارت خارجه رسید که در جراید هندوستان درج شده است.

دولت انگلیس می‌خواهد برای امتداد راهی از شالکوت به طرف سیستان و خراسان که از طریق طوقو خواهد گذشت به هر قیمتی که باشد محل مزبور را از ایران تحصیل نماید. در سنه 1319 و 1320 که تأسیس کارگذاری سیستان شده بود، اختلافی در قطعه زمینی موسوم به نیزار فی ما بین افغان و ایران حاصل شد که کارگزار آنجا با آخوندزاده، حاکم چخانسوز افغان داخل مذاکره شده تقریباً به تنصیف می‌خواستند خاتمه دهند، سابقه مفصل آن در دفتر موجود است.

دولت انگلیس بر طبق عهدنامه پاریس به عنوان حکمیت، کلنل ماکماهون را با جمعیت کثیری به سیستان مامور و از طرف ایران آقای یمین نظام که حالیه سردار مقتدر هستند، مامور سیستان گردیدند. نقشه ترسیم و نصب علامت شده از ملک سیاه تا بند کوهک به طور مستقیم خط سرحد تعیین گردید. این سرتیپ را قبلاً کلدسمت پیشنهاد نموده و در کتاب خود که در لندن به طبع رسیده است، درج نموده بود، ولی به توسط کلنل ماکماهون عملی گردید.

بدیهی است قبولی دولت ایران اجباری بوده، نه اختیاری.

حالیه از نقطه اسلامیت و هیات جامعه و رعایت قوانین شریعت احمدی دولت افغان اگر بخواهد فواید اتحاد و کلمه اسلامیت را در نظر بگیرد و راضی به تجدید نظری شود و بالاخره اراضی مغصوبه که از سیستان عالماً غصب نموده مسترد دارد، به قوانین مذهبی و دیانتی خود عمل نموده، خدا [را] راضی و پیغمبر را خشنود /2/ خواهند نمود و سیاستی را تعقیب می‌نمایند که روح اسلام را تقویت و خاطر مسلمین دنیا را خرسند خواهند فرمود و از این قسم حق گذاری ایجاب اتحاد اسلامی را فراهم نموده که فواید آن بی‌شمار است.

و اگر راضی به تجدید نظری نشوند، البته مادامی که اراضی مغصوبه را در ید تصرف دارند، شرعاً غاصب شمرده خواهند بود، مگر این‌که دولت علیه از این حق صرف نظر نموده، مالکیت افغانستان را در اراضی مزبوره تصدیق فرمایند.

راجع به حقابه دولت علیه ایران از رود هیرمند آقای اعتلاء الملک مرقوم داشته‌اند که از رودهای بین‌المللی و رودخانه‌های ملی در کتب حقوق بین‌المللی اشارتی هست، ولی تمام آن اشارات در باب حقوق کشتیرانی است و نمی‌دانم رودخانه که سرچشمه آن در مملکت دیگر واقع و آب آن به مملکت دیگر می‌رود آیا دولت صاحب منبع می‌تواند آب را جلوگیری کرده و به دولت ثانی نرساند و مثل آن را به آبهای لدوین و ذاب سفلی و غیره زده که به قزوین بیاورند و آن را هم به موازین شرعیه به قانون الاعلی فی الاعلی [کذا] صحیح دانسته اما به موجب قوانین بین المللی این چنین امری را تردید کرده و دستور خواسته‌اند اولاً با اصول جاریه دنیا و قوانین بین المللی و طبیعی که اساس آن بر عادت و سابقه است عموماً و موافق قوانین اسلامی خصوصاً دولتی که منابع آب مشترک در خاک او باشد و دولت یا فردی حقابه یا حقی داشته باشد قبل از تقسیم و اداء حقوق اشتراکی که غیر از او نیست تصرفاتی نماید؛ زیرا آزادی او تا وقتی است که به حقوق دیگران تجاوزی نکرده باشد.

دولت افغان در موقع تقسیم آب به طور تنصیف که حقاً عدلاً باید اجرا شود؛ زیرا که بستر رودخانه در قسمتی خط سرحد واقع شده و طرفین بالمناصفه حق دارند بهره‌مند شوند و طریق دیگری نمی‌توانند اتخاذ نمایند.

ولی دولت افغان لازم است حقاً تعهد نماید که از منبع هیرمند که از کوه بابا بیست فرسخی کابل جاری است تا محل تقسیم آن که در سرحد خواهد بود، به زراعت‌گاه‌های فعلی توسعه داده نشود و قراء قصبات جدیدی احداث ننمایند؛ زیرا که بر خلاف آن سبب تضییع حقوق دیگران خواهد گردید.

و به موجب مفاد لا ضرر و لا ضرار قوانین اسلامی وطبیعی به او حق نمی‌دهند و هر اقدامی را که بر خلاف آن بنماید، مشروع خواهد [کذا] بود. در این صورت الاعلی فی الاعلی [کذا] در این موضوع مورد ندارد.

و البته در موقع تقسیم آب و نوشتن پروتکل این نکته کاملاً باید رعایت شود که در موقع کمی آب و سیلاب تنصیف شود.

و نیز فرض کرده‌اند که آب را تنصیف نمودند، مقسم در کجا باشد کوه بابا و جای دیگر. این فرض به نظر فدوی مورد ندارد؛ زیرا که کوه بابا کابل بیست فرسخ فاصله دارد و از منبع الی خط سرحد 130 فرسخ مسافت است، چگونه دولت افغان راضی می‌شود که در امتداد این مسافت حق تفتیش به دولت ایران در داخله مملکت خود بدهد.

در صورت رضایت افغان، دولت ایران با چه قوه یکصد و سی فرسخ را تفتیش خواهد نمود و آب سهمی خود را جاری می‌نماید. بعلاوه با فاصله‌های مختلف رودخانه‌های متعدد از قبیل ارغنداب ورجارود و ترنک و کوشک نخود و... داخل هیرمند اصلی شده به سرحد می‌رسد و هرگز مصلحت دولت ایران اقتضای این امر را نمی‌نماید که در منبع تقسیم شود.بدیهی است با قید شرط تعهدی که در فوق عرض شده مقسم با توافق نظر مهندسین طرفین، در قرب سرحد باید بسته شود.

دولت ایران در این آب حق ثابت و سابقه مفصل دارد و این حق شامل از سرچشمه تا محل تقسیم خواهد بود.

درخصوص حدود هشتادان و نقشه مالکین و تجاوز افاغنه به خاک مقدس ایران، دیر زمانی است که با مراجعه به دوسیه‌های سنواتی موسی‌آباد و خوشابه و غیره که در دفتر وزارت خارجه مضبوط است، مطرح است در صورت تعیین کمیسیون به سیستان ممکن است به حدود خاف و هشتادان هم امعان نظری شود که به کلی ما بین دو دولت مسلم رفع اختلاف گردد.

آقای اعتلاء‌الملک مرقوم داشته‌اند اسم میرجاوه در نقشه جات ندیده‌اند. تصور می‌رود فقط به نقشه سیستان و هشتادان مراجعه فرموده باشند. میرجاوه در قسمت بلوچستان ایران است، بعلاوه سند مخصوص هم در دفتر / 3 / وزارت خارجه مربوط به میرجاوه دارد و به طوری که شنیده می‌شود تجاوزاتی هم جدیداً شده است.

لازم است در موقع مقتضی نواقل حدود بلوچستان را هم تکمیل و نقشه‌برداری و نصب علامت شود، از این قسم تجاوزاتی که هر ساله وزارت خارجه را دچار زحمت می‌نماید جلوگیری شود.چه مناسب و به موقع بود که اگر اولیای وزارت داخله برای حکومت بلوچستان و صحرای ترکمان حکام صحیحی را در نظر گرفته و به محل‌های مذکوره گسیل می‌فرمودند که اقلاً از اوضاع آنجا مرکز را مستحضر و اهالی و ساکنین را هم به مراحم دولت مستظهر و امیدوار می‌گردانیدند.

زیاده عرضی ندارد

معظم‌الملک

سواد مطابق اصل است

[سجع مهر:] وزارت امور خارجه

اداره اوّل سیاسی


با این تفاصیل که در بالا ذکر گردیده بر دولت وحدت ملی به ریاست داکتر اشرف غنی احمدزی واجب است تا با توافقی جدید، به این مناقشه با همسایه غربی کشور یعنی ایران خاتمه دهد تا به قول سند فوق، هم خدا را خوش آید هم بندگان خدا را.

کد (6)


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   افغانستان تا به حال به خاطر بحرانهای داخلی نتوانسته که از حق آبی دریای هیرمند برای زراعت و تولید برق استفاده کند و در طول جنگهای داخلی این ایران بود که به تنهایی از دریای هیرمند استفاده مکرد. مسئولین جمهوری اسلامی تلاش دارند تا آبهای دریای آمون را از دولت تاجکستان خریداری نمایند حال آنکه افغانستان از این دریا حق آبی دارد و تا به حال به خاطر جنگها و نا امنیها نتوانسته که از این حق و حقوق خود به سود خود استفاده کند . دولت متواند با کنترل منابع آبی کشور مابقی آن را به فروش برساند و این امر مورد رضایت ایران هم هست.

>>>   به حق چیزهای نشنیده!!!!!

>>>   کل ولایات خراسان ایران هم باید به افغانستان بازگردانده شود چراکه افغانستان وارث خراسان بزرگ میباشد ...

>>>   دریای هلمند یک دریای ملی است و به دولت افغانستان پیشنهاد میکنم که بطور عاجل این دریارملی اعلان نموده و پروژه های عظیم کشاورزی و آبرسانی را جهت سهولت و رفاه مردم طراحی نماید مشکل آب ایران ربطی به افغانستان ندارد ما هم به دریا راه نداریم مگر میتوانیم بگوییم بندرعباس را به ما بدهید، به وضعیت بازرگانان افغان جهت انتقال اموالشان از بنادر ایرانی نظر کنید، حتی ما در بنادر ایران یک کنسول نداریم، دریای هلمند تماما در افغانستان جاریست از افغانستان ریشه میگیرد و طبیعی است مردمی که در اطراف آن زندگی میکنند و خسارات بیرحمی طبیعت مانند یخبندان ها و سیلاب های عظیم را تحمل میکنند در اولویت مصرف قرار دارند و در صورت داشتن آب مازاد میتوان بنا بر حسن همجواری و برادری دینی، آب را با قیمت منصفانه به ایران واگذار کنیم -آبادی سیستان ایران آرزوی ماست و امیدواریم دولت ایران بودجه ملی را منصفانه هزینه کند همان قدر که برای تامین آب تهران و اصفهان هزینه میکند برای سکنه شریف سیستان منظور نماید، ضمنا باید دانست که تنها راه تامین آب سیستان هیرمند نیست ایرانیها با توجه به توانایی اقتصادی خود میتوانند از دریای خزر یا رود اروند آب را به سیستان انتقال دهند و همینطور با حفر کانال بزرگ قابل کشتیرانی از دریای عمان به بحیره کاسپین اقلیم شرق ایران را تلطیف نماید و بهره های سرشار بازرگانی را به مردم شرق ایران برساند و آنها را از کشاورزی بی نیاز کرده و بدین ترتیب معیشت جدید برای این بخش از ایران فراهم کند -
غلام نبی موسوی-

>>>   توجه کنيد خشک شدن درياچه ی هامون منطقه را پر از گرد و غبار و طوفان خواهد کرد و شايد چند کشور خالی از سکنه شود.نگاه کنيد که خشک شدن دجله و فرات با منطقه چه کرده.اگر قضيه بر سر آب بود ايران می توانست ابرهای باران زا را که از اقيانوس و دريای مديترانه از خاک ايران به افغانستان می رود را قبل از ورود به خاک افغانستان بارور کند تا اساساً نه رودی در افغانستان وجود داشته باشد و نه آبی.

>>>   غلام نبي موسوي جان!
بيادر ناراضي كرزي!
قرون وسطي خيلي وقت است كه تمام شده
ايا چيزي بنام حق ابه به گوشتان خورده؟

>>>   خطاب به نظر دهنده سوم : افغانستان اگه خیلی مرده جلوی پاکستان بگیره که به خاکش تجاوز نکنه تا به خاک کشور دیگه ای چشم داشته باشه
و خطاب به نظر دهنده چهارم افغانستان حق بستن اب بر ایران را نداره من خوشحال می شوم اگر با طرح های عمرانی مناطق اطراف هلمند اباد بشوند ولی بر اساس قوانین بین المللی ایران سهمی از این اب دارد

>>>   خطاب به نظر دهنده آخری...
اگر با منطق ناقص تو ایران سهمی از آب افغانستان دارد بر پایه ی همان منطق ناقص افغانستان هم از دریا و بنادرومنابع نفتی وگازی ایران حق و سهمی دارد.
ادیسون

>>>   برادری که در خواب دیدی(کل ولایات خراسان ایران هم باید به افغانستان داده شود افغانستان وارث خراسان بزرگ است!) از خواب بیدار شو ...در خواب بیند پنبه دانه گهی لپ لپ خورد گه دانه دانه اولا نام افغانستان خودش جعل انگلیس است که صد و پنجاه سال پیش اختراع شدو کمی پیشتر از ایران تجزیه شد . ثانیا کشوری که نام خودش جعلی است چگونه خود را وارث خراسان زمین بداند؟ ثالثا افغانستان ضعیف خودش را اداره کند و ولایاتش تجزیه نشود و مردمش را راضی کند هنر کرده است با کدام قدرتی میخواهد بر ایران که از همه نظر اقتصادی و سیاسی و نظامی بر او سر است سلطه یابد ؟!رابعا بالفرض که افغانستان و خراسان ایران خراسان بزرگ تاریخی را تشکیل دهند خراسان بزرگ در طول تاریخ به گواه همه مورخان از ولایات ایران زمین و از اعظم ولایات او بوده است و هیچ گاه جدا شده نمیتواند خامسا الآن فقط شهر مشهد که مرکز خراسان رضوی ایران است به تنهایی از کابل که پایتخت است نفوس بیشتری دارد و به لحاظ توسعه انسانی و اقتصادی و علمی بسیار از کابل پیش است...
خراسانی

>>>   غلام نبی موسوی حق باشماست باید منابع افغانستان ملی شود در غیر از آن امریکا هم از آن سر دنیا خود را در آن شریک خواهد دانست.

>>>   هیرمند و هری رود متعلق به افغانستان است یه همان اندازه که ابوموسی و تنب بزرگ و کوچک متعلق به ایران است نه امارات.!!!
مولوی

>>>   تنها کشور خاورمیانه که بازور تفنگ و تانک مانع از تجزیه خود نشده است، افغانستان بوده است.
واضح است که تمام خراسان بزرگ و ماوراالنهر و شبه قاره باید به کهن ترین و ریشه دارترین ملت منطقه یعنی وارثان سلطان محمود و یعقوب لیث و رستم و ابومسلم خراسانی.یعنی افغانستان بازگردد...
فرزند کابل

>>>   ...هرچقدر هم ایرانیها بر برای سهم خواهی از آبهای افغانستان اصرار و به اصطلاح سندسازی کنند؛ یک چیز را نباید از یاد ببرند که آبهای افغانستان سرمایه ی ملی افغانستان و مردم آن است، همان اندازه که مردم افغانستان از نفت و گاز ایران سهم دارند، ایرانیها هم از آبهای افغانستان صاحب سهم هستند!
مهتاب عالمی

>>>   عجیب است که به حق ابه افغانستان از دریای هریرود اشاره ای ندارید؟

>>>   خطاب به مدافعان ایران:
طبق توافق نامه سال 1351 دولت شاهی ایران و دولت افغانستان باید برای آب های ورودی به ایران مبلغ معین شده ای را به دولت افغانستان میپرداخت که تا اکنون عملی نشده .در سال های ذکر شده در منطقه خشکسالی بود مقدار آب معین و بیشتر از آن زمانی میتواند مورد استفاده ایران قرار گیرد که در رود آب باشد و تا اکنون کدام بند که بتواندسیلاب ها را کنترول کند در بر روی رود هیرمند ساخته نشده دوست گرامی قوانین موجود در تقسیمات آب و حق آبه را مطالعه نماید خوب خواهد بود.
طرفدار مظلوم بلوچستان آزاد

>>>   جناب کد شش
این موضوع حل شده است
ما از منابع مان درخاک مان استفاده میکنیم وباهرچقدر به سرحد رسید سهم ایران را طبق توافق گذشته میدهیم
شما کاسه داغ تر از آش نباشید.
آنها از نفت وگاز شان به میدهند که ما از آب مان بدهیم
ماکه یک لیترتیل 100 افغانی می خریم درایران 7 افغانی به ماداده اند که ما آب مان را بدهیم
درآینده با ارزش ترین چیز آب است همانطور که درحال حاضر نفت است.
محمد.

>>>   به جای اين که بگيد خراسان را می خواهيد بگيد که کل ايران را می خواهيد تا مانند هزاران سال هموطن بودن مجدداً با هم زندگی کنيم.
به عقيده ی برخی تاريخ نگاران نام ايران ابتدا بر هرات اطلاق میشده. هری باستانی سرزمينی هست که امروز بين ايران و افغانستان تقسيم شده و مرکز آن اردکان يزد بوده.
دولت اشکانی ابتدا در اين منطقه شکل گرفت و يونانيان نام اين قسمت را به کل حکومتشان دادند. به تدريج که مرزهای دولت اشکانی به دريای مديترانه رسيد نام ايران هم به همه ی اين مناطق گفته شد.
اگر تاريخ را دنبال کنيد خاندان های قصه های شاهنامه که حکايت ايشان در بلخ و هرات و کابل نوشته شده در دوره های ساسانی و بعد از آن در مناطق شمالی و غربی ايران حکومت کردند. اسامی آن ها تا امروز باقی هست و تصادفاً فارسی زبان هم نيستند.

>>>   خانوم عالمی عجيب هست که همين امروز بنزينی که در افغانستان می سوزانيد يارانه های دولت ايران هست کافی هست به آلودگی شهرهايتان دقت کنيد.
مخارج مهاجرانتان که هيچ. با اين وجود سرسبزترين بخش کشور ما را که روزگاری انبار گندم ايران بود را به کويری خالی از سکنه تبديل کرديد.
آبتان مال خودتان منتها اول در نان مردم فقير ايران ما شريک نشيد. درست نيست که بگيد مال خودم مال خودم مال مردمم مال خودم.

>>>   جناب فرزند کابل کدام عقل و منطقی به شما اجازه داده نام و افتخارات خراسان زمین پاره تن ایران زمین و مواخر و بزرگان آن را به نام جعلی افغانستان منسوب گردانی همین سلطان محمودی که گفتی همین یعقوب اللیث که از سیستان بود و رستم که خواندی همه در تواریخ و آثار ادبی ایرانی خوانده شده اند اگر کدام سوادی نداری یک بار شاهنامه فردوسی را بخوان تا بدانی مرز ولایات ایران زمین کجاست و خراسان اعظم ولایات ایران است و نام ایران بیش از هزار بار درو ذکر شده همچنین شاعران بزرگ خراسان از هزار سال پیش تاکنون صدها بیت شعر در وصف ایران و خراسان زمین سروده اند و خود را با افتخار ایرانی خوانده اند سنایی غزنوی و فرخی سیستانی شاعران پر آوازه قرن چهارم و پنجم و همچنین فردوسی محمود غزنوی را شاه ایران زمین خوانده اند و وی نیز در تاریخ خود را شاه ایران زمین میدانسته همچنین صفاریان و سامانیان رودکی سمرقندی در ابیاتی اسماعیل سامانی را شاه ایران زمین خوانده همچنین سلسله غوریان ایرانی هم مورد مدح شاعران قرار گرفته اند و آثارشان در هرات موجود است آنقدر ریشه های تمدن ایرانی در خراسان زمین قوی هست که شما پشتون ها که کدام آثاری از شما قبل ازسیصد سال قبل در خراسان موجود نبوده و صدو پنجاه سال است به دستور انگلیس نام آن را به سرزمین ناله تغییر دادید و در خراسان فارسی ستیزی و پشتونیزم کردید نتوانید ریشه های تمدن ایرانی را از آن بزدایید به علاوه خدمتت عرض کنم نام آریانا که فقط و فقط در منابع رومی و یونانی ذکر شده همان نام رومی ایران است که به دلیل فونتیک خاص زبان های رومی مانند رومانیایی و ایتالیایی و اسپانیایی این گونه خوانده میشود همچون رومانیا ایتالیا اسپانیا کرمانیا مکرانیا پرشیا عربیا ترکیا ارانیا آلانیا آلبانیا ایلیا و .. و در سنگ نوشته های پهلوی نامش ایران ویچ یا ایرانشهر و در تواریخ عربی و فارسی ایران است.

>>>   افغانستان باید به معاهدات و پیمان نامه های بین المللی پایبند باشد وگرنه منتظر تبعات آن باشد دست ایران در عمل باز باز است مردم سیستان ایران از هامون یا هیرمند حقابه دارند که باید صرف کشاوریشان شود..

>>>   ایران باید پروژه ایران رود را از دریای عمان تا مازندران را اجرا کند تا بخش کویری کشورش گلستان شود هریرود و هلمند دو رود مرزی هستند که مربوط به هر دو کشور هستند همان طور که آمو یا جیحون مشترک با تاجیکستان است و ارس بین ایران و آذربایجان و اروند بین ایران و عراق مشترک است.

>>>   تمام مفاخر افغانستان يعنی سلطان محمود و یعقوب لیث و رستم و ابومسلم خراسانی و سايرين صراحتاً خود را ايرانی و پارسی می دانستند نه اوغان.
ما هم به اين افراد افتخار می کنيم. ساير ملل ايرانی تبار از تاجيکستان تا کردستان مانند پشتون ها به اين مشاهير زاده ی افغانستان کنونی افتخار می کنند.

>>>   توی چه جور طرفدار بلوچستان مظلومی هستی که به خاطر همين سد، بلوچ ها در عمان و ترکمنستان و همه جا آواره شدند.
افغانستان بالاخره يک روز جلوی ورود آب هيرمند به ايران را خواهد گرفت و ايران هم هيچ کاری نمی تونه انجام بده.
همان طور که سد دوستی را به کمک هند خشک کرد و ايران و ترکمنستان هيچ کاری نتونستن انجام بدن.
اگر تا الان هم اين کار را نکرده پول نداشته يا از ترس سيل بوده يا زيرساخت های مناسبی نداشته.
حق اين هست که مهاجران از ايران خارج شوند. چرا که پولی که در ايران صرف مبارزه با مواد مخدر و تروريسم در مرزهای شرقی ميشه به حدی سرسام آور هست که باهاش ميشه آب اقيانوس را شيرين کرد و به سيستان آورد و درياچه ی هامون را هم مارچ پاشی کرد تا گرد و غبار نداشته باشه.
ولی عدالت اين هست که مهاجران هم ايران را ترک کنند آبشان هم مال خودشان.
چون طبق آمارها ده ها برابر سودی که به ايران می رسانند خسارت می زنند و اين صرف نظر از استفاده از امکانات يارانه های دولتی ايران هست.
در آينده های دور و با رشد صنعت در افغانستان خواهيد ديد که خط لوله های آب شور از ايران به افغانستان کشيدن ميشن و اين ايران هست که صادرات آب به افغانستان دارد نه برعکس.
مال هر کس مال خودش. هيرمند هم مال افغانستان.
هر چند من فکر می کنم در عمل هامون را خشک می کنند و مهاجران هم از ايران نخواهند رفت و طبق معمول ايران است که بايد از حقوق خودش صرف نظر کند.

>>>   این سددوستی که برعلیه هریرودساخته شده یک نمونه ازغصب آب بوده ودیگراینکه بیش از90درصد هیرمنددرافغانستان جاری است و30درصدبه ایران حقابه داده کم نیست درواقع بلوچستان متعلق به افغانستان بوده ودراواخرقرن سیزدهم هجری ازافغانستان جداشد.
نواندیشان بلخ.شیوا

>>>   یک زمانی که به جان هم افتاده بودید درهای مملکت را باز کردیم و میلیون نفر از اتباع شما را با عنوان کمک به مظلوم و.....پناه دادیم.حال ببینید چه بازی هایی بر سر چند قطره اب راه انداخته اید.ان زمان که ملت ایران به روشنی از دولت می خواستند که این افراد را اخراج کنید یا ان زمانی که در مجلس با کمک 400 میلیون دلاری ایران به افغانستان واجرای طرح هایی مثل دوغارون به هرات مخالفت میشد کسی توجه نکرد ولی خوشبختانه با اتفاقاتی که رخ داده کم کم دولتمردان ایرانی هم به اشتباهات خود پی برده اند و نوع سخن گفتنشان در مورد افاغنه به کلی در حال تعقییر است.این ندادن حق ابه نتنها به ضرر ملت بزرگ ایران نیست بلکه موجبات اگاه سازی ملت و دولت ایران و به یاد اوردن حوادث تاریخی گذشته!!!! و اجرای اقدامات لازم در جهت تامین منافع ملی ایرانیان را میشود.انوقت کسانیکه که در سایت های مجازی دم از بستن اب و ملی کردن ان میزنن یات بدتر از الن ادعای ارضی نسبت به خاک مقدس ایران زمین میکنن طعم بازی با دم شیر را خواهند چشید.بیشتر ادامه بدهید!!!!!!!

>>>   آب یک نعمت خداوند برای همه مخلوقاتش است و مرز نمیشناسد بلکه دو ملت باید با دوستی و مهربانی بین خود تقسیم کنند تا کشاورزان معاش خود را در دو طرف هیرمند تأمین کنند همه مردمان اطراف هیرمند بنده خداوند جل جلاله هستند گناهشان چیست که میان مردم سیستان زمین انگلیس یک مرز جعلی کشیده است؟ در جنگ صفین حضرت علی علیه السلام هیچ گاه آب را بر معاویه و بنی امیه نبستند با این که ایشان به حضرت علی علیه السلام خیانت بسیار کردند ولی یزید ظالم ملعون در کربلا آب را بر اولاد رسول خدا بست و زنان و شیر خوارگان اهل بیت رسول خدا را هم رحم نکرد عمل هرکس در خور شان اوست آب یک سرمایه خدادادی است که هیچ گاه نباید بر روی خلق خدا بسته شود...

>>>   خراسان بزرگ و تمام قلمرو سلطنت غزنویان و صفاریان و ابومسلم خراسانی؛ باید به صاحب حقیقی آن یعنی افغانســـــــــــتان بازگردد.
فرهاددریا

>>>   جناب آقای کد 6
رود هیرمند متعلق به افغانستان می باشد!!
چرا اینقدر از خشکسالی, مهاجرت و بدبختی ایران در نبود آب رود هیرمند صحبت می کنی ...
اگر همین آب به ایران بیایـــــد همان خشکسالی, مهاجرت و بدبختی مال کشور خودمان خواهد بود!!
آیا تو راضی هستی؟!!
چراغی که به خانه حلال است در مسجد حرام است!
لطفا نظرم را ثبت کنید..
خاوری

>>>   با تشکر از سایت محترم افغان پیپر،
چرا این همسایگان محترم ایرانی ما ، اینقدر بی انصاف هستند؟!!
مگر میشود به لحاظ عقلی و علمی و منطقی و اخلاقی مدعی شد هیچ همسایه دیگر ما از ابد نبوده اند و نه میراث علمی و نه تاریخی و...دارند، و تنها ما بودیم؟؟؟ این ما مرز عقلی و قابل تعمیم تاریخی مشخص و اثبات شده ای دارد؟!!
ایران شما که از کمتر از ۹۰سال پیش دارای ثبت احوال و شناسنامه رسمی شدید!! پس با چه معیار عقلی از باقی کشورها و مردم آنها سلب هویت میخواهید کنید؟؟ بزرگان ادب و هنر هزار سال اخیر که اینک مام تک تک آنها بر خیابانهای شهرهایتان می درخشد، نه در کشور شما به دنیا آمده اند ، نه در مذهب و عقاید امروز ملی تان با شما اشتراک داشتند،
پس چگونه است که به این سان سر در زیر برف جهل خودخواسته کرده و سرقت تاریخ را هویت پنداشته اید؟
هیرمند و هری رود متعلق به صاحبان سرچشمه اش است، شما هم متناسب با بارندگی و میزان نیاز صاحبان سرچشمه اش دارای سهمید، اما این مساله را از یاد نبرید که دشمنان مشترک ما و شما سعی در تعمیق شکاف ملتهای افغان و ایرانی دارند تا از درون این شکافها مانع توسعه ی هر دوی ما برادران همسایه گردند.
زنده باد دوستی همسایگان باستانی و میراث داران مشترک تمدن پارس باستان...افغانستان و ایران.
معلم علوم سیاسی
سردارمحمدرحیمی

>>>   (آنها از نفت وگاز شان به میدهند که ما از آب مان بدهیم)
آب افغانستان از ابرهای ایران است. اگر آنها آب ابرها را تخلیه کنند افغانستان آبی نخواهد داشت.

>>>   در پاسخ به افرادی که گفتن مگه ما از منابع نفت و گاز ایران سهم داریم که ایران از اب افغانستان سهم داشته باشه باید بگم این دو موضوع زمین تا اسمون تفاوت داره.اگه اینطور بود که شما میگید ترکیه هم باید آب دجله و فرات را به عراق می بست و عراق هم شط العرب (اروند رود) را به ایران! اظهارات شما ناشی از اطلاعات کم شماست.کاش این بلبل زبونی ها رو زمانی که کشورتون را به امریکا اجاره میدادن داشتید.

>>>   به فرزند کابل که وارث محمود و یعقوب لیث و رستم و ابومسلم خراسانی است :
اولین قدم برای موفقیت برای یک شخص یا یک ملت شناخت جایگاه واقعی او است بر اساس واقعیت و الا اگر با وهم و خیال پردازی یا دروغ بخواهیم به خود و دنیای پیرامون خود نگاه کنیم کار به آنجا می رسد که رسید . بیگانگان در خاک خودمان و جلو چشمانمان بر جسد مردگانمان... و قرآن عزیزمان را به آتش کشیدند و آب از آب تکان نخورد . گمان می کنم زمان آن فرا رسیده است که ساکن سرزمین افغانستان کم کم از خواب بیدار شود و محیط پیرامونی اش را به هوشیاری نگاه کند و دست از پریشان گوئی خواب آلود بردارد . قصد توهین نداشتم و نظرم مشفقانه بود اگر احساس توهین کردید بزرگوارانه گذشت کنید .
یک دوست

>>>   جناب نواندیشان بلخ دوباره یک طنز به هم بافتی بلوچستان کجایش مال افغانستان بوده افغانستان خود یک نام صد و پنجاه ساله است که تاریخ کهن آن با نام خراسان بزرگ یاد میشود و با کمک انگلیس ها طی چند مرحله از ایران تجزیه و جدا گشت در آخرین مرحله طبق عهدنامه پاریس پس از اشغال جزایر ایرانی خلیج فارس توسط انگلیس و تهدید به اشغال کل ایران ولایت هرات به شمول بادغیس و فراه و غور به اجبار تحویل انگلیس گشت و آن روز از غمناک ترین روز های تاریخ ایران بود همچنین بلوچستان بزرگ(سرحد و مکران) همیشه یکی از ولایات ایران بود تا اینکه در زمان ناصرالدین شاه قجر توسط انگلیس اشغال شد و طی قرار داد گلداسمیت بخش شرقی آن تحویل ژنرال گلداسمیت انگلیسی شد .
انگلیس به مردم بلوچ ظلم بسیاری کرد تا این که بلوچ ها چند بار در برابر استعمار آنها قیام کردند و کشته بسیار دادند چون نمیخواستند زیر بار حکومت هندوستان اشغالی روند در نهایت آزادی خواهی مردم بلوچ نتیجه داد و انگلیس ها به خانات بلوچ سنَد استقلال دادند ولی هیچ موقع به قول خود وفا نکردند بنابراین پس از استقلال پاکستان از هند بلوچستان یکی از ولایات بزرگ پاکستان شد
فرمانروایان پشتون تلاش بسیاری کردند که بلوچستان را همچون پشتونستان جنوبی(خیبر پختونخواه و مناطق آزاد قبایلی وزیرستان) تحت سلطه خود درآورند تا به آبهای آزاد دریا متصل شوند ولی هیچ گاه نتوانستند این رویای شوم خود را عملی کنند.

>>>   جناب سردار رحیمی نظرات شما برای من کاملا معقول و منطقی و حساب شده و خیرخواهانه و مفید است ولی یک اشتباهی کردید امروزه ایران زمین و ولایاتش در کشورهای مختلفی تجزیه شده و علاوه بر ایران ،افغانستان(خراسان کهن)و تاجیکستان و آذربایجان و کردستان (عراق و سوریه و ترکیه) و بلوچستان و پشتونستان(پاکستان) هم حق دارند خود را وارث ایران بزرگ و مفاخر و دانشمندان و شاعران و بزرگانش بدانند از این سبب ایران سیاسی امروز تاریخ و هویت کسی را ندزدیده چون سعدی و حافظ و مولوی و نظامی و عطار و خیام و فارابی و فردوسی و جامی و خواجه عبدالله انصاری ابوریحان و بوعلی سینا و خوارزمی و فارابی و زکریای رازی و بابا طاهر و سنایی و رودکی و ناصر خسرو و خاقانی و شهریار و هاتف وکمال الملک و بهزاد و فرشچیان و پروفسر حسابی و .... و در اساطیر کهن شخصیت هایی چون رستم و سهراب و زال و فرهاد کوهکن و ..همه میراث مشترک ایران زمین هستند و هر کدام از این کشور ها میتوانند آنها را مفاخر خود بدانند ولی آن که هویت و تاریخ خود را فراموش کرده افغانها هستند که هویت خراسانی و ایرانی خود را فراموش کرده اند و خراسان کهن را تغییر نام کردند بلکه اکنون حتی بلوچ های پاکستان و کردهای عراق و ترکیه و تاجیکان و هزارگان هرچند استقلال طلب باشند با افتخار به هویت ایرانی خویش افتخار میکنند.

>>>   کسانیکه اینقدر از افتخارات نداشته افغانستان میگویند چرا امروز اشغال امریکا هستند و سند تحقیر امیز کاپیتولاسیون را امضا میکنند.ببینید در دنیا وقتی با یک خارجی حرف میزنید بحثی غیر از قاچاق مواد مخدر و مهاجرت غیرقانونی افغانستان میشنوید؟؟؟


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است