تاریخ انتشار: ۱۲:۱۵ ۱۳۹۳/۷/۶ | کد خبر: 80451 | منبع: | پرینت |
کرزی مرد قهرمان است.
مجددی مرد میدان است.
احمدزی و عبدالله مردان زمان اند.
کشور شهید پرور افغانستان دامان رستاخیز رادمندان است.
اینها، شعارهایی هستند که در این روزها، فضای رسانه ها، مجالس سیاسی و مجازی را اشغال کرده اند.
سیاسیون رفته، به همدیگر مدالهای قهرمانی، تندیسهای شهامت، چپنهای وطنی و دستارهای سنتی اهدا میکنند. انگار این کشور در سیزده سال پسین، نا امنترین کشور جهان، مفسدترین کشور جهان، فقیر ترین کشور جهان و شکننده ترین دولت جهان نبوده است و تازه آمده ها، سخنرانیهای شانرا با زنده باد حضرت صاحب! و «زنده باد وحدت ملی! آغاز مینمایند و تعدادی هم وزرای پشتون، هزاره، ازبک و تاجک را برشمرده و حکومت وحدت ملی را استقبال میکنند.
آیا همین است واقعیت گذشته، امروز و فردای افغانستان؟
من فکر میکنم ما خیلی ساده اندیشانه روی وضعیت کشور و رهبران آن قضاوت میکنیم. جایگاه نقد سازنده سیاسی به کلی ناپدید گردیده است. تا فرهنگ نقد سیاسی نهادینه نگردد، سیاست در افغانستان، به سان همیشه، یاوه سرایی ای بیش نخواهد بود.
ملک ستیز
>>> جایگاه خالی نقدِ سیاسی در روند تحولات کنونی
کرزی مرد قهرمان است.
مجددی فلش میزند در میدان است
دو جمپه در گریان است
احمدزی و عبدالله تقلبان است
مردم از بیکاری سر گردان است
ملنگ از دایکندی
>>> مفسدترین کشور جهان آفغانستان است که این میراث کرزی وامریکا است
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است