طالبان در جهاد خود اولویت را به دشمن نزدیک میدهد یعنی نیروهای خارجی. آنها برای جهاد به کشورهای دیگر نمیروند و حتی کمتر در صدد ایجاد گروههای ضربت در داخل آمریکا و یا اروپا هستند | ||||
تاریخ انتشار: ۱۶:۳۳ ۱۳۹۳/۶/۲۵ | کد خبر: 79711 | منبع: مشرق | پرینت |
منشور تاسیس طالبان
طالبان بعد از اعلام موجودیت از سوی ملا عبدالمنان نیازی سخنگوی رسمی خود در اواخر
سال 1994 برگزاری امنیت و ثبات و جمعآوری سلاح از دست قبایل مختلف و توقف
راهزنیها و سرقت و غارت را هدف اصلی موجودیت خود اعلام کرد، اما مدتی بعد که بر
تعدادی از استانهای افغانستان مسلط شده و محبوبیت نسبی در میان مردم پیدا کرد،
اهداف و برنامههای خود را توسعه داده و خواستار برپایی دولت اسلامی شد. این را ملا
عمر رهبر این جریان در فوریه سال 1996مطرح کرد.
بر اساس اصلاحیه جدید
برنامههای طالبان، اهداف این گروه به شرح زیر است:
- برقراری دولت اسلامی به روش خلفای راشدین.
- اسلام دین همه ملت و دولت باشد.
- قانون کشور برگرفته از شریعت اسلام باشد.
- علما و افراد متعهد در پست های دولتی باشند.
- ریشه تعصبات قومی و قبیله ای برکنده شود.
- جان ما و آبروی اهل ذمه حفظ شود و مطابق شریعت اسلامی با آنها تعامل شود.
- مناسبات با کشورها و سازمانهای اسلامی افزایش یابد.
- مناسبات سیاسی با دولتهای اسلامی بر پایه موازین شرع تعریف شود.
- بر حجاب زن تاکید شود.
- هیاتهای امر به معروف نهی از منکر [بنا بر الگوی وهابیت سعودی] در تمامی
مناطق دولت ایجاد شود.
- مبارزه با جرایم اخلاقی، مواد مخدر و فیلمها و تصاویر غیر اخلاقی شدت گیرد.
- دادگاههای شرعی مستقل شود.
- یک روش اسلامی بر مدارس و دانشگاهها مسلط شود.
- اقتصاد کشور اسلامی شود.
- از کشورهای اسلامی برای بازسازی افغانستان کمک گرفته شود.
- زکات و اموال عمومی در پروژه های عام المنفعه هزینه شود.
این مفاهیم، مفاهیم ناب اسلامی بود که در وهله اول چشم هر بینندهای را به خود خیره
میکند، اما عملکرد فرقهای طالبان و دیدگاه های تنگ نظرانه آنها جایی برای اجرای
واقعی این مفاهیم اصیل باقی نمیگذاشت. بویژه اینکه ریشه اصلی طالبان برگرفته از
آموزههای وهابی بود که مبتنی بر اصل تکفیر غیر است.
مردم افغانستان به علت خستگی از جنگهای داخلی، طالبان را ترجیح دادند، اما طالبان
با دیدگاهی بسته و افکاری متفاوت با محیط و جهان برخورد کردند و به نوعی با بازگشت
به نگرشهای افراط گرایانه مذهبی و با زیر فشار قرار دادن مردم موجبات نارضایتی قشر
کثیری از مردم افغانستان را فراهم ساختند. آنها نام حکومت افغانستان از جمهوری
اسلامی به امارت اسلامی افغانستان تبدیل نموده و رهبر خود ملا محمد عمر را به عنوان
امیرالمومنین معرفی نمودند.
آنها به زنان اجازه نمیدادند تا به تنهایی از خانهها بیرون روند. مردم را به زور
برای ادای نماز به مساجد میفرستادند. ریش مردان در نظام طالبانی باید بلند میبود
و موهای سرشان را میبایست کوتاه میکردند.
طالبان در مدت موجودیت خود جنایتهای وحشتناکی را مرتکب شد است، یکی از مهم ترین
این جنایتها نسل کشی مسلمانان شیعه منطقه هزاره بود. طبق گزارشهای نهادهای
بینالمللی حقوق بشری، طالبان در دوره حاکمیت خود دست به کشتار هزاران تن از مردم
شیعه هزاره زدند. قتلعام مردم هزاره در شهر مزار شریف در ماه آگوست سال ۱۹۹۸ روی
داد و هزاران تن از مردم هزاره در طی چند روز کشته شدند.
هرم قدرت در طالبان
حلقه رهبری طالبان را کسانی تشکیل میدهند که تعدادی از آنان هیچگاه دیده نشدند و
با رسانهای صحبت نکردند و تصویری از آنان مشاهده نشده است.
طالبان از سازماندهی قوی برخوردار نیست و ساختاری اداری واضح و لیستهایی برای
تنظیم امور داخلی و برنامههای کاری خود ندارد، این جنبش حتی کارتهای عضویت برای
اعضای خود ندارد تا آنها را سازماندهی کند. این جنبش مدعی است که یک حزب نیست و به
همین علت نمیخواهد به ساختارهای اداری حزبی پایبند باشد. با وجود شوراهای متعددی
که در طالبان وجود دارد، اما تصمیمات این شوراها الزام آور نیست، تصمیمات اصلی را
ملا عمر می گیرد و آزادی کامل در رد یا قبول تصمیمات شورای عالی دارد.
ساختار قدرت در طالبان بر اساس هرم زیر است:
رهبر اصلی
ملا محمد عمر رهبر اصلی طالبان است که اختیارات گستردهای دارد. وی در سال 1994
یعنی از ابتدای شکلگیری طالبان به عنوان رهبر طالبان انتخاب شد و 1500 نفر از
علمای افغانستان با وی بیعت کردند.
شورای داخلی (شورای حاکم موقت)
ملاعمر برای اداره امور خود در کابل برای مدتی موقت بعد از سقوط کابل به دست طالبان
شورایی تاسیس کرد که تحت مدیریت مستقیم وی کار می کردند، این شورا شش نفره بود و
ریاست آن را ملا محمد ربانی بر عهده داشت، بعد از مرگ وی ملا محمد حسن جانشین وی
شد.
شورای مرکزی طالبان
تعداد اعضای این شورا مشخص نیست و اعضای مشخصی هم ندارد، اما در ابتدای تاسیس از 70
نفر آغاز شده است که ریاست آن را ملا محمد حسن رحمانی والی قندهار بر عهده داشت.
شورای عالی طالبان
تمام رهبران معروف طالبان عضو این شورا هستند، این شورا نیز اعضای مشخصی ندارد.
محمد حسن رحماني، نور الدين الترابي، إحسان الله إحسان، سيد محمد حقاني، يار محمد و
وكيل احمد متوكل از جمله اعضای مشهور این شورا هستند.
شورای وزیران
این شورا از کارداران وزارتخانه ها تشکیل شده که جلسات هفتگی منظمی دارند، بیشتر
اعضای این شورا جوانان هستند و تعداد اندکی از آنها بدون تغییر باقی میمانند. ملا
عمر برای کاستن از هزینهها تعداد زیادی از وزارتخانهها را با هم ادغام کرده است.
دار الافتاء مرکزی
این مرکز شامل تعدادی از علمای وهابی برای فتوا دادن در امور شرعی است. مرکز اصلی
آن در قندهار است و رییس آن مولوی نور محمد ثاقب است. عبدالعلی الدیوبندی، شیر علی
شاه و نظام الدین شامزی از اعضای اصلی این مرکز هستند.
شوراهای استانی
ملا عمر اختیارات گستردهای به والیان داده است، هر والی شورایی برای ولایت دارد که
مسایل مرتبط به ولایت را در آن بررسی می کند.
فرماندهی نظامی
طالبان در مبارزات خارجی خود از تعدادی از فرماندهان نظامی بهره میگیرد که
مهمترین آن ها ملا عبیدالله وزیر دفاع و مولوی جلال الدین حقانی فرمانده معروف
پکتیا و محمد نعیم کوچی از لوگر است.
در مجموع افراد زیر حلقه رهبری طالبان را تشکیل میدادند.
• ملا محمد عمر (رهبر کل)
اعضای شورای داخلی
• ملا محمد ربانی
• ملا احسان الله
• ملا محمد
• ملا عباس
• ملا پاسانی
اعضای شورای مرکزی
• ملا محمد حسن
• ملا نورالدین
• ملا وکیل احمد
• ملا شیرمحمدملنگ
• ملا عبدالرحمن
• ملا عبدالحکیم
• سرداراحمد
• حاجی محمد غوث
• معصوم افغانی
طالبان به تدریج افراد زیر را در پستهای زیر تعیین نمودند.
• رییس شورای کابل: (ملا حمد ربانی)
• رهبر سیاسی لوگر: (ملا محمد غوث)
• مسئول سواره مناطق اشغالی: (ملا احسان الله)
• والی قندهار: (ملا محمد حسن)
• والی هرات: (ملا یارمحمد)
• والی پکتیا: (ملا کرامت الله)
• وزیر خارجه: (ملا شیر محمد استانکزی)
• رییس بانک: (ملا احسان الله احسان)
• وزیر اطلاعات و فرهنگ: (ملا امیر خان متقی)
• رییس امنیت ملی: (ملا فاضل احمد)
• وزیر مهاجرین: (ملا عبد الرقیب)
طالبان و
القاعده
اسامه بن لادن رهبر سعودی الاصل القاعده یک سال بعد از استقرار نظام طالبان برای
حمایت از این گروه با هواپیمای شخصی خود وارد جلالآباد شد و مورد استقبال مقامات
طالبان قرار گرفت. ارتباطات طالبان با القاعده باعث شد که حمله 11 سپتامبر طالبان
را نیز با مشکل جدید روبرو سازد.
نیروهای طالبان وابسته به قومی خاص در
افغانستان بودند و تلاش داشتند تا نیروهای نظامی خود را از مدارس دینی پاکستان جذب
نمایند، اما القاعده از کشورهای مختلف گرد بنلادن جمع شدند تا در کنار نیروهای
طالبان به جنگ بپردازند. نیروهای القاعده از کشورهایی چون یمن، عربستان
سعودی، کویت و چند کشور عرب زبان دیگر گرد بنلادن جمع شده بودند و نقطه مشترک میان
تمام این نیروهای عرب زبان بودن آنهاست، آنگونه که همچنان این نیروها را با عنوان
عرب افغان میشناسند.
به گفته نزدیکان بنلادن، ملا عمر رهبر
طالبان چندان از علوم دینی باخبر نبود و حتی نمیتوانست بهدرستی به زبان عربی تکلم
نماید، اما با این وجود مدعی آن بود که اسلامی که او شناخته و معرفی میکند خالص و
ناب است، محدوده فکری و عمل طالبان حداکثر به مدارس دینی حقانی و نهایتا تا
افغانستان وصل میشد. اما عناصر القاعده در هر کجا که اقدامات تروریستی با اهداف
حاص پیش می آمد، رد پایی داشتند.
رهبران القاعده گرچه به صورت سنتی خود را زیر بیعت رهبر طالبان معرفی میکنند، اما
در عمل جایگاهی برای این گروه قایل نیستند، زمانی که نیروهای طالبان کابل را تصرف
کرده و قوانین و برداشت افراطی خود از اسلام را ارائه کرده و دیدن تصاویر تلویزیون
را حرام اعلام کرده و سینماهای کابل را تخریب می کردند، رهبر القاعده پیامهای خود
را به صورت تصویری برای تمام مردم جهان مخابره میکرد و مشاورانی داشت که از قدرت
شبکه اینترنت باخبر بودند و همیشه خبرنگارانی همراه داشت تا اخبار مربوط به گروه وی
را پوشش دهند، حال آنکه از رهبر طالبان فقط عکسی در دست است.
اکثر پایگاههای ثابت نظامی طالبان و القاعده، بعد
از حمله آمریکا به افغانستان نابود شد. چرا که این پایگاهها محل استقرار جنگجویان
بود و از چشم سازمانهای اطلاعاتی دنیا نیز مخفی نبود، به همین دلیل بعد از حمله
آمریکا از بین رفتند و ساکنان آن مجبور شدند به کوهها فرار کنند و مخفی شوند. ولی
نیروهای القاعده مکان مشخصی ندارند، داعشیها نیز مانند القاعده چون شبحی خوفناک
گرد شهرهای عراق و سوریه میچرخند و برای تحقق اهداف خود جنایت می کنند.
از نظر استراتژی عملیاتی نیز این دو گروه
تفاوتهایی دارند. طالبان در جهاد خود اولویت را به دشمن نزدیک میدهد. این دشمنان
نزدیک همان رژیم سکولار و حامیانشان، یعنی نیروهای ایساف و آمریکا در افغانستان
اند. آنها برای جهاد به کشورهای دیگر نمیروند و حتی کمتر در صدد ایجاد گروههای
ضربت در داخل آمریکا و یا اروپا هستند.
دولت اسلامی با توجه به ساختار و سوابقش در ارتباط با القاعده دارای استراتژی جهانی
است. ایجاد دولت اسلامی گام اول در جهت توسعه سرزمین اسلامی و ایجاد خلافت اسلامی
است. ایده تغییر نام گروهک تروریستی داعش منشعب از القاعده از دولت اسلامی عراق و
شام (داعش) به دولت اسلامی هم از این جهت بود که محدویت ملی و سرزمینی را حذف کند.
ابوبکر البغدادی خود را خلیفه مسلمین میداند در حالی که ملا عمر خود را امیر
افغانستان، می دانست.
کد (6)
>>> والله بسيار مفيد بود. حالا فكر ميكنم كه طالبان أن قدر بد هم نسيتند كه فكر ميكردم. حد اقل قوانين دارند و توان تطبيق أنرا هم. اين به اين معنى است كه اگر دولت غنى و عبدالله كار كرده نتواند و ازهم بپاشد باز هم افغانستان به ده 70 نميرود بخاطريكه طالبان خلأ را پر خواهند كرد و يك نوع نظم را بوجود خواهند أورد.
سيد تقى بشردوست از نيلى
>>> کسانیکه مانند سد تقی بشر دوست نیلی گونه باشد طالبان مزدور ای اس ای را مفید جامعه افغانستانی میدان در حالیکه نه تنها که مفید نبوده ونه هستند بلکه مضر ومخالف اسلم وقران عمل میکنند واسلام را تخریب هم میکنند ایا کدام عقل سلیم وانسان دوست قاتلان ومزدوران فروخته شده غلام صفت را با دیدن تمام اعمال خلاف شرعی وحقوقی وانسانی ان تایید خواهند کرد که هرگز انسان خردمند معتقد با ارزش های اسلامی وانسانی چنین جنایت پیشگان وغلامان را نه تنها که تایید نمیکنند بلکه اعمال شوم شانرا تقبح میگنند ولی کسانی که غلامی را ووطنفروشی و بی غیرتی را به سر می پرورانند واضح است که با ان طالبان غلام همنوا است ... به طالبان قاتل و حامیان و طرفداران ان زنده باد ملت مسلمان و ازاده افغانستان.
>>> همه شان مستحق جهنم هستند.
>>> این قدر خوب هستند که انتحاری بفرستند تو را از روی زمین بردارند!
>>> اوبرادران اول مجاهدین توپکی بازطالبان باز القاعده و بالاخرهداعیش =به ای اس ای پاکستان=سی ای ای امریکا واین همه برنامه ریزی ها ی اینها.رهبران ما مثل عبدالله برنامه وعملکردویامنشور مشخص نداشته باشدومثل بازیگرهای هوتل میک به دست گرفته وپوف کنن وبخوانند. و مثل اشرفغنی یک منشور تحریر شده نداشته باشد بخواهیم نخواهیم راه ورودطالبان مساعد میشودچراکه وزیرخارجه کوتکیها به قدرت رسیده البته به زورلالاجانکیری .برای به قدرت رساندن وبدنام کردن مجاهدین و ورود امدن طالبان را امریکا وماوشما باز هم میگیم زنده اوغانستان.
>>> طالبان یک گروه قومی است نه یک گروه سیاسی اسلامی.
مسلم
>>> این معلومات خوب است اما لازم نیست که نشر شود. چون به شکل غیر مستقیم نوعی تبلیغ به نفع لشکر شیطان یعنی طالبان و همفکران و حامیان شان است.
من شخصاً علاقمندی به دانستن تشکیلات شیطانی ندارم چون میدانم مزدورانی بیش نیستند و همه اقدامات آنها به خاطر سرکوب مردم و تحکیم تسلط شان بود نه خیر و رفاه مردم و یا نام نیکی مسلمانان و اسلام.
خوشحال بیگ از کابل
>>> مسلم معني گروه قومي را مي دانند و ياخير ؟ ملا رقيب تخاري به كدام قوم تعلق دارد ؟ و امثال اينهايك بار لست اين گروه را بخوان باز امضا كن
>>> پروژه طالبسازی - قبل از پیروزی مجاهدین در طرحهای امریکاییها بود و این پروژه به مشورتهای خلیلزاد- و اشرفغنی و کرزی به همکاری آی اس آی و منظوری امریکا و انگلیس روی دست گرفته شد- طالبان کیها اند-
طالبهای بیفرهنگ متشکل از خلقیهای فراری و شگست خورده در زمان نجیب- به سرگرده گی شهنواز تنی و بعدآ اسلم وطنجار و رفیع و یکعده دیگر- اعضای احزاب جهای پشتون از جمله حزب گلبیدین و ملا نبی از حرکت اسلامی که ملاعمر نادیده را عضو حزب خود قلمداد مینمود -وغیره احزاب جهادی که درجنگهای کابل هم تحت نظر آی اس آی در دوطرف (هم دولت ربانی و هم در طرف گلبیدین ) سهیم بودند-میباشند.
وقتی مجاهدین ازطرف شمال علیه حکومت نجیب به پیروزی رسیدند- صبغت الله مجددی مشهور به پیر انگریزی برای مدت دو ماه بقدرت رسید و بنیاد تفرقه را بین سه ملت بزرگ تاجیک -هزاره و ازبیک گذاشت و با این تفرقه -این سه ملیت با جنگهای فرسایشی عملآ ضعیف شدند و حتی نیروهای جنرال دوستم نیز بکلی از کابل پاکسازی گردید و گلبیدین و پاکستانیها از دور فقد مصروف کشتارمردم ملکی با راکتهای مسلل خود بودند.
بعد ازآنکه دیدند -نیروهای حزب وحدت -جنبش و جمعیت ضعیف شدند - شروع به داخل نمودن نیروی - تازه نفس پشتون بنام طالب نمودند- که باید صحنه را با کشتارهای دسته جمعی مانند زمان عبدالرحمن و نادر غدار به یک حکومت پشتونی باز نمایند- همان بود که در قدم اول با تعهد و قول و قرار با مزاری او را به چهارآسیاب دعوت و به بهانه ایتلاف او را دستگیر و به شهادت رسانیدند- بعدآ بطرف کابل حرکت نمودند و با مقاومت نیروهای دولتی ربانی- عقب زده شدند و برای مدت شش ماه حتی راکتهای شان نیز به کابل نمیرسید- و بعدآ یکی از فرماندهان جهادی دولتی بنام صبور فرمولی خط اول را در لوگر به طالبان و پاکستانیها فروخت و طالبان و پاکستانیها دوباره به چهار آسیاب و تا نزدیکیهای دوغ آباد و قصر تپه تاج بیگ را تسخیر نمودند و بعد از زد وخورد های شدید چند ماهه و راکت پراگنیهای پیهم طالبان بیفرهنگ مانند زمان گلبیدین و شهادت هزاران تن کابلی و حتی سه بار شهادت ویا تخریب مناره ای ازمسجد پلخشتی کابل - زور شان نرسید و بالاخره پاکستانیها بامستقیمآ با ارتش و نیروهای کوماندویی و طیاره و تانگ داخل افغانستان شدند-(مانند امروز امریکا وناتو) و با دادن یکمقدار پول یکعده دیگری از فرماندهان جهادی سیافی و جمعیتی پشتون تبار را خریدند و کابل را از سه طرف در معاصره گرفتند و نیروهای دولتی بطرف شمالی عقب نشینی نمودند و تا سال 2001 مقاومت مردمی هر روز جان تازه میگرفت و حتی مسعود با این مقاومت جانانه اش به پارلمان اروپا دعوت شد و بعد از برگشت از اروپا چند مدت بعد به اثر یک توطیه بین المللی تروریستی شهید و دو روز بعد امریکا و ناتو با اعلان جنگ فرمایشی علیه طالبان بیفرهنگ وارد افغانستان شده و تا امروز طالبان بیفرهنگ را در قدرت نشاندند- یعنی کرزی +خلیلزاد+ کوچی غنی و غیره برادران طالب بیفرهنگ.
>>> کشتن هزاران مردم و انجام جنایات بی شمار طالبان از هیچ جنایتی ابایی ندارند همانطورکه چندروز پیش یک امام جماعت را به خاطر مخالفت با این گروه سربریدند ما به برکت وجود همین طالبان الان در رتبه نخست در تولید تریاک و مواد مخدر در جهان هستیم بدترین کشور از همه لحاظ از نظر فسادو عقب ماندگی و ... هستیم اقای تقی خان بشردوست که تا حالا با این همه جنایات نفهمیدی که طالبان دوست هستند یا دشمن ونام خود را سید گذاشته ای شما با اقای کرزای ... هیچ فرقی ندارید زیرا باحمایت ازطالبان از داعش وبوکوحرام هم حمایت می کنیدخیلی برای مردممان متاسفم که این انفجار های انتحاری که صدها نفر از غیرنظامیان را می کشند را می بینند و باز هم از انها حمایت می کنند این حرفهابه خاطر ناراحتی بیش از حد بود وبه خاطر این حرفها اگربه کسی توهینی کرده ام معذرت می خواهم
>>> برادران عزیزمتاسفانه در افغانستان بعداز شکست روسها کی افغان بوده وتصمیم افغانی گرفته چی خوب ویابد ادعا همه کذب است اگرچهره اصلی این شیطانان نقاب ملکوتی نداشته باشید برای چندسال چگونه میتوانند بالای ملت مظلوم ومسلمان حکومت کنند.
باید تصریح نمود که ریشه همه بحرانها بعداز غالب شدن ملت مسلمان به ارتش سرخ به سیاست خارجی امریکابرمیگردد همچنان تاامروز.
امریکاهیچ وقت اجازه نخواهد داد که ملتی که از ادرس اسلام مقدس باان حجم کوچک خود ودست خالی نصف دنیا یعنی بلوک شرق راباخاک یکسان کرد ودرقالب عقل بشردوراز باور است دیگرتکرارشود بناءتلاش نمود که به عوامل گوناگون وبه وسیله انسان های که دیوانه جنون قدرت هستند وغیرازقدرت به چیزدیگرنمی اندیشندوچیزی هم ندارند که به بحای قدرت ندهند هم اسلام رابدنام نمود وهم ملت متحد ویکپارچه افغانستان راپارچه پارچه نمود تاانجای که امروز بعصی ازافراد اگاه یاناخوداگاه ارضاء خوشی خودرا به تجزیه افغانستان میبیند. وطن داران عزیز اگرمتحد نشویدو وجیبه اسلامی ومنافع ملی درنظرنگیریم امریکا برای سرکوبی ماازطالب وداعش ودها ابزاردست ساخته خود کار خواهد گرفت.
محمد سنگین صواب محصل علوم سیاسی هرات.
>>> بلی میدانم:
ملا رقیب یکنفر بود تو اگر به جز از ملا رقیب کدام لست طویل تر بلند پایه های طالبان را در دست رس داری نشر کن که ماهم خبر شویم.
مسلم
>>> اگر ....واقعاً متحد میبودند و دنبال قدرت و قدرت طلبی نمیرفتند, بالای مال و مردم تجاوز نمیکردند گروه های متخاصم را در خود جای نمیدادند, در مکه معظمه به پیشگاه دربار ایزد متعال قسم یاد کردند ولی وفا نکردند هر تنظیم فقط امیال تنظیم خود را بر دیگران تحمیل کردند و دها موارد دیگر که یک حقیقت انکار نا پذیر است در آنصورت هیچ قدرت دنیا بالای شان کامیاب نمیشدند ولی پشیمانی حال سودی ندارد بخاطریکه گفته اند که "تیری که از کمان جست باز بدست نیاید" شما فکر کنید در جهاد همه مردم سهیم بودند ولی وقتی زمان قدرت رسید صرف تعداد محدودی با استفاده از فرصت های خود همه چیز را تصاحب کردند. بر مناطق مسلط شدند افغانستان را به بخش های نا معین تقسیم کردند بناً فرصت برای دیگران مساعد شد تا چطور بتوانند وارد صحنه شوند و سیاست های خود را بزودی عملی سازند. یک متل است که "احتیاج مادر ایجاد است." اگر این ها همچو اختلافات عمیق نمیداشتند چرا طالبان ظهور کرد اگر این ها به قول وعهد خود وفا میکردند و از خواهشات نفسانی خود میگذشتند چرا این همه بدبختی ها که مانند سایه شوم کشور را فرا گرفته بالای مردم ما حکمفرما میشد؛ این یک حقیقت است طفلی که در زمان جنگ بدنیا آمده امروز همه حقایق را با چشم سر دیده و کسی او را فریب داده نمیتواند. رفتن بسوی مادیات, ترجیع دادن بر اریکه قدرت ؛ چشم پوشی از حقایق, معامله گری های پنهان در عقب پرده دور از اذهان عامه و بلاخره شکستن همه عهد و پیمان با خداوند, رسولش و مردم همه و همه باعث آن شد تا همچو یک تراژیدی خونین کشور ما را بپوشاند. ببینید باز هم ترس از خدا باید داشت هنوز هم سر وقت است که از اعمال گذشته پند گرفت و در اعمال و کردار خویش تغیر آورد صرف خادم مردم بود و همه حقایق و وقایع را باید به سمع مردم رساند از تصاحب قدرت باید حرف نزد, خود را باید بر دیگران ترجیع نداد و بلاخره دها مسایل که میتواند باعث ایجاد فضای اعتماد و امن گردد بازهم میتواند کشور را از این صفحه تاریک خارج سازد, ولی اگر خدای نا خواسته دست به همان حرکات نا خوش آیند سالهای قبل زده شود در آنصورت یک فاجعه غیر قابل تحمل و باور نکردنی این کشور را فرا میگیرد که در آن زمان هیچ نیروی قادر به جلوگیری از وقوع فجایع نخواهد شد. ما افغان هستیم و به وجود یکدیگر باید افتخار کرد.
وسلام
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است