نگاهی به کتاب "رها در باد" اثر ثریا بها
واقعیت رژیم کمونیستی از زبان زن برادر داکتر نجیب
با تدوام مخالفت ثریا با داکتر نجیب، وی بارها مورد سوءقصد، تهدید و بازداشت قرار می‌گیرد و سرانجام با چریک‌های شهری نیروهای احمد شاه مسعود ارتباط بر قرار می‌کند 
تاریخ انتشار:   ۱۶:۱۸    ۱۳۹۳/۶/۲۵ کد خبر: 79710 منبع: فارس پرینت

«رها در باد»، عنوان کتابی از محترمه ثریا بها همسر برادر داکتر نجیب الله رییس جمهور سابق کشور است که خاطرات زندگی پرفراز و نشیب خود را در قالب داستان حکایت کرده است.

ثریا بها در سال 1954 در یک خانواده روشنفکر و مبارز در شهر کابل متولد شد؛ پدرش «سعدالدین بهاء» شاعر و نویسنده مبارز افغانستان بود که به عنوان یکی از پیشگامان جنبش مشروطیت، بیشتر عمرش را در راه مبارزه با سلطنت در افغانستان سپری کرد و بیش از 18 سال را در زندان های رژیم شاهی انواع شکنجه‌ها را تحمل کرد.

ثریا بها، تحصیلات خود را در رشته اقتصاد در دانشگاه کابل به پایان رساند و در سال 1975 با «صدیق» برادر داکتر نجیب الله ازدواج کرد که در این کتاب نویسنده به تفصیل این ازدواج نافرجام را شرح داده است.

آنگونه که در این کتاب نوشته است نجیب الله و صدیق برادرش هر 2 خواستگار و علاقمند به ثریا بوده‌اند و سرانجام این صدیق بوده که علیرغم مخالفت ثریا و خانواده‌اش با او ازدواج می‌کند.

ثریا بها در ادامه می‌نویسد که «احساس عاطفی»، «لج با ببرک کارمل»، «تشویق میر اکبر خیبر»، «سادگی خانواده» او را به بدبختی و ازدواج با صدیق کشانده است.

آنگونه که نویسنده در این اثر به تفصیل شرح داده، وی در سال‌های دانشجویی به رسم موجود در جامعه روشنفکری آن روز مدتی به گرایش‌های چپ تمایل نشان داده و عضو «حزب دموکراتیک خلق افغانستان» جناح «پرچم» بوده است که بر اثر مخالفت و شناختی که از ماهیت سران احزاب کمونیستی افغانستان به دست می‌آورد از این حزب جدا می‌شود.

در یک دادگاه درون سازمانی در 27 حوت 1351 که حزب «دموکراتیک خلق افغانستان» برای محاکمه حزبی ثریا برگزار کرد که وی در خاطرات خود آن دادگاه را «استالینی» می‌نامد از خود چنین دفاع کرده است:

«... من پیش از سفر به شوروی انتقاداتم را بر هنجارهای غیر اخلاقی و غیر انقلابی رفیق [ببرک] کارمل [رییس جمهور افغانستان در دوران تجاوز شوروی به افغانستان] نگاشتم و به کمیسیون تفتیش(بازرسی) حزب سپردم.

در سفر شوروی دریافتم که رهبری حزب جیره‌خواران مسکواند در واقع من میان گرایش‌های منش خویش و منش شما و ناسازگاری موقعیت خویش دست و پا می‌زنم. با آن هم احساس می‌ کنم، فسادناپذیر و پاک از هر گونه سازش و تبانی با شما، حزب را ترک می‌کنم. من با شما بدرود می گویم، بدرود با شما بدرود با مبارزه نیست.»

آن گونه که در این کتاب بیان شده است، بعد از این دادگاه، مخالفت ثریا با جریان چپ در افغانستان آغاز و به یکی از منتقدان این جریان می‌پیوندند به گونه‌ای که در زمان که جریان چپ در افغانستان به قدرت می‌رسد و ناچار می‌شود 2بار به فرانسه و آلمان غربی پناهنده شود که به سب پیوندهای خانوادگی با این جریان و نیز تمایلات شوهرش ناگزیر می‌شود که دوباره به افغانستان بازگردد که شرح تفصیلی هر یک از این حوادث در کتاب بیان شده است.

با تدوام مخالفت ثریا با داکتر نجیب الله رییس جمهوری افغانستان، وی بارها مورد سوءقصد، تهدید و بازداشت قرار می‌گیرد و سرانجام با چریک‌های شهری نیروهای شهید احمد شاه مسعود ارتباط بر قرار می‌کند و با نوشتن نامه‌ای برای احمدشاه مسعود از او می‌خواهد که از کابل خارج و در «دره پنجشیر» که در آن زمان داغ‌ترین جبهه جنگ در برابر ارتش سرخ بود، در کنار او قرار بگیرد.

نامه وی به دست احمد شاه مسعود می‌رسد، و مسعود بعد از بررسی‌هایی که توسط چریک‌های شهری خود در کابل انجام می‌دهد، ترتیب انتقال ثریا و خانواده‌اش را از کابل می‌دهد و سرانجام ثریا از کابل فرار و به دره پنجشیر به احمدشاه مسعود، پناه می‌برد.

ثریا یک سال در کنار احمد شاه مسعود می‌ماند و در سال 1988 توسط نیروهای مسعود از جبهه جنگ خارج و به آمریکا مهاجرت می‌کند.

بخش مهمی از این کتاب به تصویر سیمای احمدشاه مسعود و مقاومت نیروهای تحت امر وی اختصاص دارد که نشان از آن دارد که نویسنده کتاب، تحت تاثیر و افکار احمد شاه مسعود قرار گرفته است.

نویسنده این کتاب که سال‌های دوران جوانی عمر خود را با سران بلند پایه حزب کمونیستی دموکراتیک خلق ارتباط داشته و شاهد جریانات پشت پرده این جریان سیاسی بوده است، در این اثر از زد و بند ها، فساد اخلاقی، خشونت و سیاست بازی‌های کثیف این جریان پرده بر می‌دارد و تزویر و فساد آنها را که با نام طبقه کارگر مبارزه می‌کردند برملا می‌کند.

کتاب «رها درباد»، که در 27 فصل نوشته شده، توسط محمد کاظم کاظمی ویراستاری شده است و در 784 صفحه و به شمارگان 2000 نسخه در سال 1392 خورشیدی به قیمت 600 افغانی در کابل منتشر شده است.

کد (6)


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   سلام به خواننده!
من نبشته فوق را مطالعه کردم و آرزو ندارم که کتاب موصوفه که ناشیانه و احساساتی و خارج از واقیعت های جامعه که گویا مجبورآ به ازدواج آقای صدیق باوجود علاقمندی و آرزوی نجیب برای گرفتن موصوف وجود داشت ، غلط و حاری از حقیقت میدانم. قسمیکه همگان معلومات دارند، دکتر صاحب نجیب الله از دوران پوهنتون به داکتر صاحب فتانه جان علاقمند بود و به هیچوجه دو براردی (سکه) که از یک مادر تولد شده باشد علاقمند یک دختر آن هم در صورتیکه برادر بزرگ میخواهد با او عروسی نماید، نمیشود. بنآ این اثر به نظر بنده ناشی از ترس و هراس مغرزین و کسانیکه هراس از به قدرت رسیدن و محبوبیت حزب وطن دارند نوشته شده و ای خانم ناقص العقل را بمانند مهره استعمال نموده است. همچنان هیچ یک مرد غیرتی مانند داکتر صاحب نجیب خانم برادر خودرا تحت پیگرد ،تعقیب و مواخذه قرار نمیدهد بنآ این یک دروغ معض است. تاسف و اندوه به همچو انسانهای که عزت و ابروی خانواده و شهیدی همچو قهرمان نجیب الله را به معرض نمایش در مطبوعات قرار میدهد.
بااحترام مخلص و هوادار شخصیت جاودانی افغانستان (داکتر قهرمان نجیب الله شهید

>>>   حرف هاي برادر داكترنجيب خط قرآن نيست او خودش يك شخص خاين به وطن است...او در شرايط دشوار به پاكستان وغرب پناه برد
اينكه حكومت خلقي ها پرچمي ها چگونه بود صد مرتبه بهتر از خكومات... وطالبان مزدور پاكستان واز حكومت... فعلي بود

>>>   بی دلیل نمیتوان به صداقت هر خاطره نویسی اعتماد کرد، خصوصا کسی که خیانت به شوهرش را در کارنامه سیاسیش با افتخار بیان میکند.

>>>   ایدیولوزیهازده افرادواشخاص نیست که باتغیریاخیانت وی ازبین برود. زمان طوری آمده که مجاهدین سابق ... وطالبان هم نروریست وسایراحزاب دموکراتیک ملی که حالا فعال هم نیست بنام کمونیست و کافردانسته شدولی امریکا و همتایان درراس نیروهای بین المللی پیشوای مجاهدین اسلام کنونی قرارگرفت. حال جامعه درحال انسجام درتفکرات جوابگوی زمان خوداست. اگربگویندکمونیست بدبودیاتفنگسالاریاغی بودبعضی افرادآنزمان نیزدرآغوش همین نیروهای برسرقدرت حضوردارد. حال کی رامیخواهندبدوکی رامیخواهندخوب بگویند؟
قره

>>>   این زن مکار حواسش را از دست داده است و حالا می خواهد خود را مشهور بسازد!!!

>>>   نقدی کوتاهی بر کتاب رها در باد.
هموطنان من این کتاب را دو بار خوانده ام از نظر داستان نویسی نویسنده در قرار دادن کلمات پهلوی هم دیگر مهارت خوبی دارد وقصه ها را طوری رده بندی می کند وبه تصویر میکشد که خواننده را وا میدارد تا بخواند.از خواندن این کتاب خواننده غیر مستقیم به یک سلسله حقایق دست پیدا می کند که شاید منظور نویسنده افشای ان نبوده باشد.
نویسنده در پهلوی همه مسایل شوهرش را (برادر داکتر نجیب) خوبتر به تصویر میکشاندو خود را زن با تدبیر با اراده مبارز وابدیده معرفی میکندودر مقابل شوهرش را ادم غیر متمدن قبیله گرا بی ثبات عصبانی بی اراده وکم دانش معرفی میکند.
جای شگ نیست که این اوصاف در او وجود داشته اما این خانم بها بود که در یک دیدار دلباخته این مرد غیر متمدن نیشود وبا صحنه سازی های شرکای حزبی ازدواج انها صورت میگیرد.
در شرایط وطن ممکن از ترس نجیب نمی توانست کاری کند اما خارج از کشور چانس های زیاد برایش دست داد تا از این مرد قبیله گرا جدا شودوزندگی ازاد داشته باشد چرا بازهم سر تسلیم به همه بیدادگری های خانوادگی داد وبا این مرد زیر سقف یک خانه زندگی میکرد مگر اینقدر ناتوان بود که تشخیص داده نمی توانست این مرد قابل اصلاح نیست؟
خانم بها باید فراموش نمی کرد که او برادر ریس جمهور بود هر چوکی وقدرتی که میخواست در افغانستان داشته باشد میتوانست داشته باشد ام همه را رها کرده جان خود را بکف دست گرفته وبرای خواست تو از وطن فرار کرد.
قرار نوشته های خانم بها در هر مجلسی سر سخن باز میشد مشتی به دهان شوهر میزد واو را غلط ثابت میکرد غافل از این که او یک مرد قبیله گرا بود که هرگز چنین انتظاری را از خانمش نداشت.
خانم بها شوهرش را به خیانت نسبت به خودش متهم میکند وپرده از سر روابطش با زنان بیگانه میبردارد در حالیکه خودش اقرار میکند بین شان روابط زنا شوهری وجود نداشت چه انتظار دارید از مردی که یک کمونست باشد با مشروب اغشته باشد در جامعه چون امریکا که شرایط انحراف هم زمینه های فراوان دارد زندگی کند؟ ایا انتظار میرود که انحرافی سر نزند؟
خانم بها اگر حق بجانب هم باشد زندگی او بعد از جدایی از شوهرش نشاندهنده یک زن موفق نیست زیرا با تمام تصویر کشی خود از یک مادر دلسوز وموفق باز هم ناکام بوده زیرا هر دو اولادش همینکه به سن بلوغ میرسند از او جدا میشوند ومادر را که تمام ماجرا ها را بگفته خودش بخاطر اولاد هایش کشیده تنها میگذارند.

>>>   به تایید دروغ های بعضی ها داکتر نجیب یک شخص خاین بوده چون دها قصر، 10 شرکت بزرگ اقتصادی، 10 شهرک، 100 موتر ضد مرمی و غیره دارد و با پول تیل افغانستان و پسیه محصولات صادرات گندم افغانستان و فروش تانگ و طیاره و سلاح های افغانستان به ایران و پاکستان هم اکنون او و خانواده اش در آمریکا، انگلستان و جرمنی عیاشی میکند. درود بر اسلام نما ها و احزاب اسلام نام سیاسی خود محور.
جگر خون

>>>   کاملا دروغ معض است قهرمان ملی افغانستان شهید دکتر نجیب الله فقید هیچ وقت در تلاش همچو تهدید ها و تعقیب ها خانم برادرش که مثل موی سر برای داکتر صاحب فقید اهمیت نداشت او بسیار وسیع فکر داشت و اصلا سر موضوعات خانواده گی نه علاقه داشت و نه وقت زیرا او همیشه در فکر مردم ملت و افغانستان بود
شغنانی کابل

>>>   فکر میکنم سال ها ی ده 60 بود که خبری مبنی بر فرار برادر داکتر نجیب که کارمند د افغانستان بانک بوده است با مبلغ هنگفت پول به خارج را شنیدم . اسمش بخوبی یادم است همین محمد صدیق بود . ولی خبر را دقیقن یاد نیست که رسمی شنیدم یا افاهات بود. به هر حال صدیق خان یک فرد فراری و گریخته از وطن و داکتر نجیب یک مرد قهرمان که بخاطر وطنش از جانش هم گذشت . نمیشود این دو را با هم مقایسه کرد. خانم بها هم شاید به دلیل عقده های داشته باشد . هرچه نباشد خانم محمد صدیق خان است کوشش دارد به نحو عقده های دلش را خالی کند . ولی آفتاب با انگشت پنهان نمی شود. و این افسانه ها هم تاریخ محسوب نمی گردد.

>>>   آقای هوادار دکتور نجیب الله من به نظریات شما به حیث یک شهروند احترام دارم اما:
کتاب رها در باد نوشته یک عضو برجسته خاندان نجیب در عین حال کتاب صدیق الله برادر دکتور نجیب نشاندهنده شخصیت رهبر دوست داشتنی شما است در عین حال کتابهای عبدالحمید محتاط معاون نجیب،حسن شرق صدراعظم حکومت نجیب نبی عظیمی یک از جنرالان حکومت نجیب الله و... نشاندهنده شخصیت پنهان وگاهی آشکار دکتور نجیب الله است.
من در سال1368 تولد گردیده ام وهیچ حادثه از آن زمان را به چشم خود مشاهده نکرده ام اما مطالعه در مورد تاریخ کشور وشخصیت های سیاسی کشور مرا به این باور ساخته است که اگر رهبران قبلی افغانستان کم ترین دلسوزی به مردم و کشور میداشتند حالا به چنین سرنوشت سیاهی که حتی استقلال کشور زیر سوال قرار گرفته دچار نمی شدیم اگر بخواهیم منفی گرا نباشیم در میان چهار رئیس جمهور کمونیست کشور دکتور نجیب تفاوت های زیادی دارد اما این تفاوت ها هیچوقت نمیتواند ایشان را از جنایاتی که همراه رفقای روسی شان علیه ملت مظلوم افغانستان مرتکب شدند برآت دهد.
کشته وزخمی شدن بدون دلیل همه روزه مردم،احتیاجات سیاسی، اقتصادی و... حضور بیگانه ها در کشور ((نتیجه فعالیت ها وخدمات رهبران قبلی افغانستان از داود گرفته تا رهبران حکومت های کمونیستی (که نجیب هم شامل آن میباشد) ومجاهدین به اصطلاح راه اسلام است)).
م لطف الحق "مسلم"

>>>   در این قدر سالها کجا بود که حال این داستان پیدا شد

>>>   از شرح حال کفتار معلوم است دروغ است کتاب خود را بفروش براسند اکر ادم پاکی بودی به امریکا چرا رفتی امریکا دایی اسلام است فا ست ترین کشور دنیا تمام کشورهای مسلمان و مبارزین مسلمان در روز در سر تا سر دنیا بو سیله امریکا کشته میشوند کانا ل های تلویزیون اینترنت زنهای برنه به نمایش وتشویق به فسات بفروش رسیده میشوند هرکسی دنبال امریکا رفته اخر فنا شده از ما کفتن این خانم اسلام امریکایی امده اسم خود را مبارز مسلمان گذاشته خود قضاوت کنید

>>>   من بعضی از قسمت های این کتاب را خواندم حقایقی که که از چشم ما افغان ها وچشم کمره های فلم برداری افتاده رادرآن یافتم راز ها وچیز هاییکه دیگران اصلا باور نخواهند کرد اما همه حقیقت است که این خانم نوشته از هر افغان میخواهم تا یکبار این کتاب را مطالعه کنند خودشان قناعت خواهند کرد زیرا همه چیز را با دلایل تاریخ وآدرس گفته که نمیشود از آن انکار کرد
استاد فیضی

>>>   جگر خون از فرط جگر خوني و سراسيمگي جفنگ و ياوه سراي ميكند بعوض نام نجيب اگر نام اصلي يا مالكان اصلي شهرك و بلند منزل را مينوشتي سزاوار افرين و نماينگر برداشت و عقل سليم تان ميبود ولي حالا هذيان بيش نيست من هيچگاه پرچمي و خلقي نبوده ام و غلام افتاب ام همه ز افتاب ميگويم وواقعيت را بيان ميدارم

>>>   هیچ عقل سلیم حرف های این خانم را قبول نمی کند

>>>   کاملاً درست نوشته خانم ثریا بها این یک واقعیتی است بسیار تلخ اما آفرین گفت به اندیشه پاک این خانم که راه عقلانی را انتخاب کرد اما به جواب کسانیکه خنایت کور دلانه از تفکر کمونستی میکنند بسیار از قافله عقب ماندن چطور ممکنه آدم های پیدا شود تا این اندازه بی مغز پوچ باشند کمونست وتفکرات این حزب در خود روسیه هم از بین رفته حالا اینها از کدام دست آورد آن رژیم صفاک دم میزنند آیا هنوزم میتوات روسیه امروزی را کمونست گفت جواب نه نه نه در حیرتم از مرام این مردم پست ؟این طاءفه زنده کش مرده پرست ؟تا هست به هستی بکشندش زجفا؟تامردبه عزت ببرندش سردست
با احترام سمیع نظیری از پنجشیر

>>>   تشکر میکنم از خانم محترمه ثریا بها که این راز های نهفته وحقیقی داکتر نجیب را با ثبوت ثبت تاریخ افغانستان کرد وبه چاپ رساند تا جوانان آینده ونسل های بعدی بدانند که بزرگان افغانستان چگونه مردمی بودند امید وارم قلم بدستان افغانستان زنده گی وکارنامه های مثبت ومنفی کرزی صاحب را نیز به توسط قلم خود به قلب تاریخ بسپارند که کرزی چگونه وبه کدام حیله ها ومکاری ها هزاران قاتل ودشمن این سرزمین را بدون محکمه اززندان ها رها میکرد وچگونه انتخاباتی که درتاریخ جهان ثبت شد برای ما برگزار کرد که درمطبوعات جهان بجای انتخابات افغانستان عکس گوسفند ها را نشان میدهند نمیدانم که درافغانستان کدام انسان رییس جمهور میشود یا کدام گوسفند ؟ آیا رییس جمهور تقلبی ایکه ازبطن این گوسفندان چاغ امر خیل وکمیسیون انتخابات تولد میشود یک رییس جمهور قانونی است یا تقلبی این گوسفندان را امرخیل آنقدر چاغ کرد که دربعضی ولایات از چاغی ترقیدند زیرا درچندین ولایت چند برابر نفوسشان درصندوق ها رای تخته کرده بودند متعجب به ملل ملل متحد ویا متحجر هستم که چگونه این همه تقلبات ملیونی را نادیده گرفته وحیثیت ملل متحد رادرجهان زیر سوال برد زیرا درچندین ولایت بالاتر از نفوس اصلی شان صد ها هزار اوراق رای دهی ایکه حتی قات نشده وهمه توسط یکنفر نشانی شده ویک نفر ناظر اوراق تمام ولسوالی را امضاکرده از صندوق هاییکه بوت چبلی وقطی های نصوار وارکین دارد ویاکاملا خالی بودند هرکدام را 600 رای به نفع اشرفغنی حساب کردند ما کابلی ها به این متعجب هستیم که ازدیگران بوت وچبلی وقطی های نصوار شان حساب میشود ولی ازما رای اصلی وحقیقی ما که درحضور ده ها ناظر خارجی وداخلی وتلویزیون ها رای دادیم باطل میشود نمیدانیم چرا؟

>>>   این خانم طلاق شده میخواهد بعد از سی سه سال از خود یک شخصیت بسازد درین مدت زمان کجا بودی

>>>   من شخصآ به داکترصاحب شهید نجیب احترام داشتم و دارم خداوندپاک چنت فردوس را نصیبش گرداند.
و این نشان دهنده ایست که شهید احمدشاه مسعود یک شخصیت بینظیر و مهمان نوازی اش یک الگو در تاریخ افغانستان میباشد
همانگونه که بعد از شکست حکومت شهید نجیب و شروع حکومت سیای طالب چند بار آمرصاحب شهید از رفیق نجیب خواهش کرد که بیا بمن برویم پنجشیر به گروه طالب اعتماد نکند این ها همه مزدوران پاکستان و عربستان استن اما رفیق نجیب یا از روی غرور و یا از روزی اعتماد به نفس که داشت نخواست پیشنهاد آمر صاحب را بپذیرد. سر انجام گپ بکجا رسید؟؟؟؟خانم ثریا بها هم راست میگن هرچه نوشتن درست نوشتن و واقعیت را نوشتن
به هرجا که استن موفق کامگار باشید دوستدار شهید نجیب و آمرصاحب قهرمان ملی کشور
تمیم فیضی از بادغیس

>>>   خواهر ثريا همه چيز را با واقعيت نوشته اند،نجيب ودارو دسته اش همه ادمكشان ماركسيستى بودند كه بنام پشتيبانى طبقه كارگر ودهقان همه جوانان باشرف را كه فقط وفقط مخالف ايده كمونستى شان بود ازبين برد،مردمان مسلمان را در زندانها انداختند ومانند... در زندان پلچرخى در حاليكه در يك وينك كنجايش ٥٠ نفر داشت،دوصد نفر را به اين وينكها مينداخت وهزاران انسان بى كناه را در حاليكه خودشان از جرم خود اطلاح نداشتند،در پوليكونهاي پلچرخى از بين ميبرد،...خداوند بالاي نجيب ودارودسته اش شود اين ادمكشان قرن بيست را؟
عبدالله ريحان

>>>   حیف داکترنجیب الله که امروز ماو شما اورا خاین میگویم ببینید خیانت را که درسر تقسیم قدرت وگرفتن چوکی چه جانفدائی هارا بکارانداخته اند که هیچ وفای ندارد
مجاهدپنجشیر

>>>   داکتر نجیب ..دربرابر کدام کفر جهاد نمود وشهید شد که آن مفسدفی الارض را هی شهید وقهرمان می گوید شرم کنید او یک خادیست وقاتل مردم مسلمان افغانستان بیش نبود .

>>>   هرکه ازدولت داکتر نجیب روی گشتانده بر علیش قرار گرفته خاین ملی یک مذدور نوکر چاکر وجیره خور امریکا میباشند تمام غربی ها بخصوص امریکا وطرفدارانشان همه خاین وقاتل تمام بشریت میباشند:
"موسوی"

>>>   این یک دروغ محض است داکتر نجیب یک فرد مدبر وبا شخصیت بود موارد که در این کتاب از آن اشاره شده دور از منطق است دوم اینکه ممکن این کتاب ار سوی اشرار و یا حامیان اشرار نوشته شده باشد که این خود زیر سوال است و مسهود خو د یک چریک بود و نمی تواند که یک چریک ، چریک داشته باشد دروغ بستن بالای شخص نجیب شهید در حقیقت نشان می دهد که ین انسان به چه اندازه پست شده می تواتد اگر این زن به واقعیت به پنجشیر و بعدآً فرانسه و امریکا سفر داشته نشان دهنده این است که مانند مسعود یک فرد شوله ای و جاسوس فرانسه و غلام امریکاه بود که باید مرد را برایش ترجیع داد ..........

>>>   داکترصاحب نجیب شخص وطن دوست بود. وی مانند این خاینین وجانیان که کابل رابخاک وخون کشاند و درنتیجه پای غربی هارا اینجاکشاند،نبود. هنوزهم تشنه قدرت هستند ونه درفکرمردم.
عفابان هندوکش

>>>   داکترنجیب الله بهترین حکومت داشت وبهترین حکومت وقت بود اما افسوس احمدشاه مسعود آنچنان خراب خراب ساخت تاهنوز حکومت افغغاستان برسرپای خود ایستاد شده نتواسته است.
روشنفکران

>>>   کاملاً درست نوشته خانم ثریا بها این یک واقعیتی است بسیار تلخ اما آفرین گفت به اندیشه پاک این خانم که راه عقلانی را انتخاب کرد اما به جواب کسانیکه خنایت کور دلانه از تفکر کمونستی میکنند بسیار از قافله عقب ماندن چطور ممکنه آدم های پیدا شود تا این اندازه بی مغز پوچ باشند کمونست وتفکرات این حزب در خود روسیه هم از بین رفته حالا اینها از کدام دست آورد آن رژیم صفاک دم میزنند آیا هنوزم میتوات روسیه امروزی را کمونست گفت جواب نه نه نه در حیرتم از مرام این مردم پست ؟این طاءفه زنده کش مرده پرست ؟تا هست به هستی بکشندش زجفا؟تامردبه عزت ببرندش سردست

>>>   اینزن دریافته است به عوض اینکه ...گری کند وسگ شویی نماید راه داستان سرایی را در پیش گرفته است واین را هم دریافته است بهترین موضوع برای فروش کتابش مسایل سیاسی وآنهم تضاد اسلام گرایان وکمونست ها است وزندگی شخصی با رییس جمهور وخانواده او را بهانه ساخته داستانی خوبی ساخته است تا ازین مدرک امرار حیات نماید ورنه در کشور های غربی نان مفت پیدا نمیشود .
م د
از ناحیه 6 کابل

>>>   بر فرض اینکه داکتر نجیب الله کمونست بود واز خدا منکر.
بیایید عمل کرد کسانیکه خود را حامی ومدافعین سر به کف اسلام ومسلمانا ن خود را قلم داد مینمایند با یکنفر کمونست مقایسه کنیم وبی طرفانه ومنصفانه قضاوت نماییم. افغانستان امروز را با افغانستا 25 یا 30 سال پیش .
م د
از ناحیه 6 کابل


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است