از دید کاخ سفید بحران تازه سبب می شود فرصت تحمیل اراده آمریکا بر دولت آینده کابل فراهم شود. مورد پسند کاخ سفید است که افزون بر ریاست جمهوری، جایگاه اجرایی دیگری در کشور ما به وجود آید تا مراکز قدرت گوناگون، از تکرار دوباره تجربه واشنگتن با کرزی جلوگیری کند | ||||
تاریخ انتشار: ۱۵:۵۳ ۱۳۹۳/۶/۲۰ | کد خبر: 79391 | منبع: | پرینت |
با وجود گذشت بیش از سه ماه از زمان برگزاری دور دوم انتخابات، هنوز مردم در انتظار اعلام نتایج رسمی هستند تا ببینند نتیجه طولانی ترین انتخابات جهان چه می شود.
اما علت اصلی این بحران انتخابات چه بود؟
هنگامی که نخستین نتایج انتخابات در ماه سرطان اعلام شد داکتر عبدالله آن را نپذیرفت و کمیسیون انتخابات و دولت کنونی را به تقلب گسترده در انتخابات متهم کرد. سازمان ملل و آمریکا برای میانجیگری وارد عمل شدند، اما همچنان بحران و اختلاف بر سر این انتخابات ادامه پیدا کرد.
درباره علت این اختلاف ها عواملی گوناگونی به چشم می خورد از جمله:
اول اینکه انتخابات در شرایطی برگزار شد که فضا برای تقلب از سوی همه طرف های شرکت کننده در انتخابات فراهم بود و آنان می توانستند از این شرایط سوء استفاده کنند. وخامت اوضاع امنیتی، مستقل نبودن برخی اعضای کمیسیون انتخابات، دخالت برخی مسوولان اداره ها و نهادها و نظامیان در مساله انتخابات و هواداری آنان از یک نامزد فرصت تقلب در انتخابات را فراهم می آورد.
شواهد و مستندات فراوان نشان داد که کمیسیون انتخابات به سود برخی شخصیت ها عمل کرد. البته اتهام تقلب فقط به رهبران کمیسیون انتخابات محدود نشد، بلکه برخی نمایندگان ولایتی این کمیسیون نیز مورد اتهام قرار گرفته اند که تعدادشان پنج هزار و 388 نفر بود.
از آنجا که گرایش های حزبی و طایفه ای در پایه ریزی بسیاری از نهادهای دولتی و اداره ها نقش داشته و آنها بر پایه اصول شکل نگرفته اند بنابراین هر یک از مدیران به هواداری از یکی از نامزدها برخاست تا نام چند والی، فرمانده ی پولیس و حتی شهردارها نیز در لیست متهمین تقلب در انتخابات آورده شود. حتی شماری از اعضای امنیتی و نظامی که در مناطق دور، سلاح در اختیار داشتند برخی کارمندان کمیسیون انتخابات را به تقلب وادار کردند.
دوم وخامت فضای برگزاری انتخابات بود. همه خوب می دانند که انتخابات در شرایط امنیتی ناگواری برگزار شد؛ به طوری که در برخی مناطق امکان گشایش مرکزهای رای گیری وجود نداشت. طوری که از 6 هزار و 236 مرکز رای گیری 908 مرکز در روز برگزاری انتخابات بسته بود. صندوق های بسیاری از مناطق که مردم پای صندوق های رای حضور نیافتند، با آرای تقلبی انباشته شد و به سبب اوضاع امنیتی ناگوار نظارت بر این مراکز امکان پذیر نبود.
آمریکا می خواست با این تبلیغات اینگونه وانمود کند که در حالی از افغانستان عقب نشینی خواهد کرد که کشوری با دولت مردمسالار وعده داده شده بر سر کار آمده و میزان مشارکت حتی از کشورهای باثبات بیشتر است.
سوم نپذیرفتن اصول بازی مردم سالاری بود. بازی مردمسالاری دارای اصول و ضوابطی است و اگر طرف های سیاسی در شرایط استثنایی مانند کشور ما این شرایط را پذیرفته و در آن مشارکت کنند باید نتیجه آن را هرچه باشد، بپذیرند. آنچه امروز در افغانستان رخ می دهد بر خلاف اصول این بازی است.
اصول مردمسالاری اقتضا می کند که پیروز و بازنده موقعیت خود را بپذیرند اما طرف های شرکت کننده در انتخابات افغانستان فقط خود را پیروز کارزار می دانند و تهدید می کنند اگر نتیجه انتخابات برخلاف خواسته آنان باشد تلاش خواهند کرد دولت را از پای در آورند یا دولت موازی تشکیل می دهند.
چهارم وجود امریکا و بحران آفرینی های غرب بود. از برجسته ترین علت های بروز بحران سیاسی کنونی گرایش و منافع آمریکا است؛ زیرا این کشور می توانست برای برگزاری انتخابات، تامین امنیت آن و اعلام نتایج قطعی همکاری هایی با دولت داشته باشد. اما واشنگتن با دخالتهای خود، رقبا را به ادامه طرح خواسته های خود تشویق کرد.
از دید کاخ سفید بحران تازه سبب می شود فرصت تحمیل اراده آمریکا بر دولت آینده کابل فراهم شود. مورد پسند کاخ سفید است که افزون بر ریاست جمهوری، جایگاه اجرایی دیگری در کشور ما به وجود آید تا مراکز قدرت گوناگون، از تکرار دوباره تجربه واشنگتن با کرزی جلوگیری کند.
بنابراین آمریکا با بحران انتخابات را فرصتی می بیند که با چانه زنی با نامزدها به خواسته خود که نزدیک به پنج سال برای رسیدن به آن تلاش کرده است، دست یابد که این اتفاق تا حد زیادی به وقوع پیوست و اکنون دو نامزد خود را به نوعی وام دار آمریکا می دانند.
اما آنچه در این میان اهمیت فراوان دارد، آثار ویرانگری است که از جنبه های اقتصادی، امنیتی، سیاسی و اجتماعی گریبانگیر کشور شده است و روز به روز اوضاع را بر مردم تنگتر می کند.
کد (10)
>>> مهمترین عوامل بحران انتخابات اینها است:
تقلب گسترد ه 2 میلیونی آشکار اشرف غنی نفرین جامعه ی افغانی
اشرف غنی شخص مشکوک در جامعه افغانی بی آشنایی اشرف غنی از جامعه سنتی افغانستان
پوچی گوی غنی و خنده بی مزه غنی
ناقبولی مردم افغانستان رولا غنی یهودی به حیث ملکه افغانستان
نه پذیرفتن اکثریت مردم دوستم کمونیست شخص بی سواد و غیر آگاهی مکتبی
در تیمه اشرف غنی افراد متعصب قومی مانند فاروقی حنیف اتمر طاقت
اسماعیل یون فاشیست یهود پرست کریم خرم متعصب زبان
ستار سعادت فاسشت ناقل پکستانی امرخیل پاکستانی وغیره
>>> مهمترین عوامل بحران انتخابات استخار مجددی صاحب دراین رابطه خواب ندیده بود که سرنوشت شان درپایانی عمر شان به اینگونه شد.
>>> خداوند کي را زر داد که سود نخورد و کي را زور داد که ظلم نکرد؟
در انتخابات تقلب شد و باید گفت که هردو جانب تقلب کردند.
افراد بالخاصه در کمیسیون نظر به علایق و سلیقه شان تقلب کردند اما بنظرم کمیسیون خودش منحیث یک ارگان دولتی درین حادثه دخیل نبود.
اصل مردم سالاری پذیرش یکدیگر است. در همچو انتخابات اکثرا نتایج بسیار نزدیک میباشد و چند رای یکنفر زیادتر از نفر دیگر میباشد حالانکه هر دو کاندید به میلیون ها رای دارند اما باید پذیرفت که یک را ی زیاد هم برنده است و باید به حقیقت تن داد و آنرا قبول کرد.
عادت بد ما اینست که همیشه دیگران را ملامت میکنیم اما متوجه خود نیستیم. ما خود ملامت استیم چرا که یکدیگر را نمی پذیریم پس از دیگران چي توقع داشته باشیم؟ درین دنیا هر کس منافع خود را در نظر میگیرد. هیچکس از غم دیگران نمرده است.
باید هر دو کاندید واقعیت های عینی جامعه را درک کنند و بپذیرند و برای جلو گیری این مشکل در آینده باید حین رسیدن به قدرت اجرات نمایند.
احمد
>>> ....سلام بر هموطنان
باتشکر از افغان پی پر، در متنی که جزِ عوامل بحرانی شدن انتخابات نشر کرده اید، چنین به نظر میرسد که نویسنده با ادعاهای باند اصلاحات و همگرایی همسوویی داشته است، در حالیکه اگر بی طرفی را مد نظر قرار ندهیم رای به تداوم بحران داده ایم،
هیچکس در وقوع تقلب تردیدی ندارد، اما آیا تقلب محدود به یک تیم بوده است؟؟؟
اگر نظر و شمارش و بازشمارش آرا توسط نهادهای مبتنی بر قانون اساسی کشور را نمیپذیریم، آیا اتهام وارد کردن باند اصلاحات بر ناظران جهانی معنی این را نمیدهد که اعلاحضرت همایونی عبدالله عبدالله و باند حامیانش ناپاکی را به حدی رسانده اند که داوری و نظر هیچکس ، مگر "کمیسیون انتخاباتی بانداصلاحات" را نمی پذیرند؟؟!!!!!!!
فقط تصور کنیم خدای ناکرده بانداصلاحات و همگرایی به این شیوه به رهبری کشور دست پیدا کنند، کدام آدم صحیح المزاجی می تواند پیش بینی نکند که سیستم سلطنتی مجدداً در کشور به وسیلهُ عبدالله عبدالله اما بانام جمهوری احیا گردیده است؟؟!
فردی که پیش از رسیدن به قدرت اینچنین متن قانون اساسی کشور را به زباله دان می افکند، آیا میتوان از وی انتظار داشت پس از به چنگ آوردن زعامت کشور به متن قانون سر فرود آورد؟؟؟؟!!!!!
اگر در متن قانون رفتن به دور دوم انتخابات پیش بینی شده است، به این سبب است که در دور اوّل رهبری با قاعده ی وسیع مردمی و مشروعیت فراقومیتی که ۵۱% نظر موافق ساکنان کشور را جذب کند، معین و برجسته نگردیده است. اما گویا برداشت عبدالله و باندش از اکثریت با اکثریت نسبی و اکثریت مطلق آرا دچار بی سامانی شده است،
بطور خلاصه دلایل بحرانی شدن انتخابات کشورمان:
۱_ تکثر تعداد کاندیدهای ریاست جمهوری در دور نخست.
۲_ رای گیری و شمارش غیر الکترونیکی آرا.
۳_ نوظهوری تعدد و فراوانی عددی و سخت افزاری رسانه های جمعی در کشور و عدم تناسب آن با گسترش همزمان فرهنگ سیاسی رسانه ای در کشور و تشویش بیش از پیش فضای سیاسی پس از انتخابات افغانستان.
۴_ چند پاره شدن حکومت مصلحتی کرزی در جانبداری از کاندیدان و گره خوردن منافع هر پاره با ریاست جمهوری یکی از دو کاندید دور دوّم.
۵_ اعتماد مبتنی بر خوش باوری کثیری از مردم بر سخنان و تحلیل های رهبرانشان
۶_ عدم قاطعیت نهادهای قانونی کشور در برخورد با تبلیغات ضدمنافع ملّی دور نخست کاندیدان که زمینه ساز مستعد شدن فضای سیاسی جامعه برای جنجال پس از دور دوّم گردید.
حبیب الاسلام
کاپیسا
>>> مهمترین عوامل بحران انتخابات مردم افغانستان بودند که بالای چند دزد رهزن قاچاقبر چپاولگر ولگرد فساد پیشه ادم کش معامله گر جاسوس کاسه لیس نوکر وطن فروش اعتماد کردند.
>>> عوامل اصلی کمیسیون به اصطلاح مستقل است. از خاطر ملت محاکمه می شد، اما چون پلان پلان کرزی است بنا محکمه نمی شوند.
>>> با نظرات حبیب الاسلام کاملا موافقم.
داکتر ابراهیم از کابل
>>> با نظر دهنده اول کاملاً موافق هستم۰
سخی سخاورز
>>> کمیسیون وابسته انتخاباتی
نهادهای عدلی وقضایی
مجلس اعیان واشرافی وخواب وبی خبر
نهادهای عدلی وقضایی فاسد وخائن به وطن درعدم تعقیب قضایی متهمان
نواندیشان بلخ .شیوا
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است