بشنو از رای چون حکایت می کند
از تقلب ها شکایت می کند
از کتابچه تا مرا ببریده اند
این کمیسیون ها مرا دزدیده اند

سینه خواهم شرحه شرحه از فراق
چون امرخیل گشته ام، گوسفند چاق
آنقدر چاق گشته ام پرسان مکن
تیم یک را هیچ سرگردان مکن

در سرلاری سروبی می روم
گاه به زور و گاه به رندی می روم
هر کی آمد دست و پایم را گرفت
تا که حق گویم صدایم را گرفت

چادری پوش بود اما زن نبود
پشم آلود بود و سیمین تن نبود
یک حکایت دارم ای اشرف غنی
آفرین بر این فریب روغنی

ریشخند مردم دنیا شدی
نزد بادارت عجب رسوا شدی
اول هستی در تقلب در جهان
نیست مثلت در زمین و آسمان


مماتی وطنی

>>>   مموتی جان، از تهمت زدن و توهین کردن مردم ، استخاره کردن و دشنام دادن و تهدید کردن بغیر چیزی دیگر شما و تمام تیم اختلافات و خمگرایی در چانته خود ندارید.
کابورا

>>>   دیر سال زنده باشی مماتی جان وطنی! بسیارزیبا وبجا سروده اید مردم افغانستان دربسیار مبارزات جهانی ومنطقوی مقام های اول وخوبی را داشت تنها مسئله انتخابات مانده بود که درسطح جهان درآنهم مقام اول شرمندگی را کسب نمود وآنهم ازدست غنی.

>>>   هزار سال زنده باشی شاعر وطن دوست مسلمان وحقیقت نویس این ها همه درتاریخ افغانستان ثبت میگردد تااولاد آینده کشور این رابدانند که یهود ها چگونه درافغانستان به قدرت رسیدند به رای مردم یا به تقلب زیرا افغان ها مسلمان اند نه یهود ونه اسراییلی که از یک زن اسراییلی ویهود اشرفغنی حمایت کنند

>>>   انتخاب خوبي است اما كمي طويل تر ميبود بهتر بود
هر راي كو دورماند از اصل خويش
باز جويد روزگار وصل خويش
من به هر گوهي سرگردان شدم
جفت چوپانان وتقلبكاران شدم

>>>   یک مثل معروف است که اوغو سر خدا و قرآن می زند؛ یعنی به هیچ چه پای بند نیست. تا به حال واقعا همین طوری بوده.
زلمی از بدخشان

>>>   عجب شعری بود من برشاعراین شعرآفرین میگویم.زیبابود
یک شعرازمن هم بخوانید!
ماکه رسوای جهانیم عالم همه پشم است
ک امرخیل مثل تشت اســـــــــــــــــــــــــــت

>>>   گل مرجان بچیم حالی جیره خورانت را بگو که برایت عزاداری کنند به قهرو غضب خداوند گرفتار شوید.

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است