تاریخ انتشار: ۱۰:۵۹ ۱۳۹۳/۶/۴ | کد خبر: 78247 | منبع: | پرینت |
در اولین فرصت که نادر در اریکه قدرت تکیه زد به یک گروه از افغانستانی ها هدایت داد تا شمال را چور وچپاول نمایند و این جمله را گفت (سرشاه از من مالش از شما) این گروه چپاولگر از کوتل خیرخانه تا کوتل سالنگ غارت آغاز نمودند و بعضی را زنده با خود بردند. یگانه شخصیت از پروان آن روزها مرحوم ایشان صاحب سید عباس مقام بزرگ رو حانیت افغانستان بود که بنادر خان گفت تا از این عمل ضد انسانی دست بازدارد که این عمل شوم سبب قتل عام ملت تباهی وبی ناموسی مسلمان ها می شود.
در این لمحه تنور غضب نادر غدار بحدی شعله ور بود که به سریاور خود امرکرد تا ایشان صاحب مذکور را بکشند سر یاور آهسته گفت که این شخص پیر ورهبر شما است اگر او کشته شود دوباره شمال انقلاب می کند بهتر است تا در سیاه چال ارگ انداخته شود تا مثل دیگر ان در آن مغاک مخوف هلاک گردد ایشان صاحب موصوف وارد سیاه چال گردید، مدت سیزده سال و تمامی دارای و هستی او نیز ضبط و تاراج شد اکنون شمه ای از دهشت و وحشت این سیاه چال ارگ.
ایشان صاحب فر مودند که در زمستان علاوه از اینکه هیچ وسیله ای جهت تسکین و گرم کنی موجود نبود چکک پی هم و یک نواخت به حدی بود که در سه ماه زمستان روی صحن زندان تر و مرتوب بود و ما دو عدد خشت پخته را زیر دوپای خود گذاشته و سر پا شب های ظلمانی و یلدا را سپری می نمودیم و در تابستان ها حشرات در حدی بود که مانند توپ باهم یکجا گلوله می شدند و امکان چشم برهم زدن نبود و ایشان صاحب فرمودند که من یک خریطه ای مانند کفن داشتم که در آن خریطه می خزیدم تا لحظه ای چشمم خواب را ببیند و شکنجه های مختلف جسمی و روحی پی هم دوام داشت بعضی اشخاص که از جبر شکنجه می مردند نعش آنها را در جایی بدون دفن کردن می انداختند.
نخبگان و دانشمندان نویسندگان و شعرا مانند مرحوم عبدالهادی داوی شخصیت برجسی ادبی علمی و سیاسی نیز در بند بود و خلیل الله خلیلی شاعر و نویسنده برجسته و بسا از بزرگان علم وادب دیگر بودند در بند مانند بسمل غفوری غبار و غیره که بعدا به خلیلی و داوی مقامات داده شد و همکار دولت شدند ولی ایشان صاحب پست وزارت عدالیه را قبول نکردند ودر هیچ دوره در رژیم کار نکردند و درویش متصوف بودند. ترک دنیا کردند که امروز مزارشان بپاس تقوی و فداکاری شان در باغ خانقای شان در قریه اوپیان پروان زیارتگاه خاص و عام است. افتخار دارم که تربیت تقوی علم و تربیه را از آن جناب نموده ام و پسرشان هستم.
سید جعفر اوپیانی
>>> بسیار ساحات ولایت پروان وکوهدامن درین جنگ سوخت وازبین رفت اما مردم درمقابل این مزدوران انگلیس مقاومت کردند وتسلیم نشدند که تاهنوز آثارش دربعضی نقاط این ولایت دیده میشود
>>> سلام برادری محترم ! خوب فرمودید که تاریخ را در حافظه دارید و علاوه خواهم کرد که محمد ولی خان در وازی نیز شهید همین طوطیه بوده که روح همه شهیدان شاد باد و دشمنان مردم مرده .
سیفی
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است