ناتوی فرهنگی
 
تاریخ انتشار:   ۱۲:۴۶    ۱۳۹۳/۴/۳۱ کد خبر: 76051 منبع: پرینت

شبیخون فرهنگی یا تهاجم فرهنگی که در ادبیات مدرن روز، از آن به ناتوی فرهنگی یاد می گردد و ریشه در ختم جنگ سرد بین شوروی و آمریکا دارد بعد از اینکه سازمان پیمان اتلانتیک یا ناتوی نطامی از اهرم فشار زور آن بر ملت ها کاسته شد اطاق فکر سیای آمریکا و کشورهای که مست از باده استعمار گری بودند دست به طرح الترناتیو از ناتوی نظامی زدند.

ناتوی فرهنگی در زمان جنگ سرد مستقيما توسط سازمان سيا اداره می شد و در حيطه های مختلف به فعاليت های فرهنگی مشغول بود كه از جمله اين حيطه ها می توان به چاپ و نشر كتب مجلات و فصلنامه ها اشاره كرد، از ديگر فعاليت های اين ناتوی فرهنگی كنترل محتوا و حتی جهت دهی به هنرهايی مانند موسيقی، نقاشی و فيلم سازی و... بوده است. رويكرد اصلی این سازمان، جنگ نرم و هدف اصلی آن نابودی هويت های ملی جوامع بشری، بويژه مقابله با ايمان انسان هايی است كه مصمم هستند از هويت دينی و ملی خویش شرافتمندانه دفاع كنند.

اعضای این سازمان با بهره مندی از تجربه پنجاه و هفت سال نظامی گری، تاسيسات پايه ای هماهنگی را در حوزه رسانه ها شكل داده اند. خبرگزاری های بين المللی، تاسيسات ماهواره ای كه ارسال امواج صدها شبكه ماهواره ای را بر عهده دارند، صدها روزنامه و هزاران پايگاه خبری و تبليغاتی از جمله اين تاسيسات هستند كه همگی ارزش های مشترک غربی را منتشر و تلاش می كنند ارزش های مقاوم در برابر خود را با دیالیکتیک "سورلی" در هم كوبند.

اگر غرب در جنگ سرد برای مقابله با كمونيسم پيمان نظامی ناتو را تدارک ديده، در آغاز قرن بیست و یک، از هراس موج بيداری اسلامی در جهان اسلام در پی تشكيل ناتوی فرهنگی شد تا با استفاده از امكانات فرهنگی مانع استمرار و رشد بيداری ملت ها شود و بدين وسيله سررشته تحولات سياسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی كشورها و ملت ها را به دست گيرد.

ايجاد ناتوی فرهنگی نشانگر تجميع ظرفيت های فرهنگی دشمنان و كسانی است كه اسلام را مانع جدی اهداف خود در منطقه می دانند. ناتوی فرهنگی بر این اصول استوار است. اصالت لذت، دنیاگرایی، بی اخلافی گری، فردیت، حیا زدایی از اجتماع، توده گرایی و ترویج اباحی گری و بی بند و باری.

اهداف این شبکه مخوف فرهنگی
هویت زدایی در سطح دینی، ملی و منطقه ای، تاکید روی جدایی سیاست از حکومت، کاری کمال پادشاه اتاترک در ترکیه کرد و با مکتب کمالیسم غربی سازی ر ا ترویج کرد. فرقه سازی میان احاد ملت اسلام، کاری که برخی روشنفکران "هزارگی" در این دور روز بیشتر، در فضای مجازی انجام می دهند.

تخریب بنیان های فکری و اعتقادی مردم با ابزار چون نقاشی، کاریکاتور، فیلم، نمایشنامه چنانچه تمثال های از علی و محمد در این دور روز از طریق شبکه های اجتماعی دست به دست می شود. هدایت افکار عمومی، ایجاد ابهام و تردید در اذهان عمومی.

ابزار این ناتوی فرهنگی
سایت ها و خبرگزاری، کتاب، سینما و رادیو های نوظهور و مفسد اینترنتی که افراد را شستشوی مغزی می دهند، سفارت خانه های خارجی که بستر انقلاب مخملی در کشورهای هدف محسوب می شود.

حال جریان های دین ستیز داخلی، نیروهای نفوذی این ناتوی فرهنگی است که در لباس روشفکر، ملا، استاد ، فعال جامعه مدنی، روزنامه نگار و... خواسته و یا نخواسته، پروژه های می شوند که ماشین جاده صاف کن تهاجم فرهنگی استعمارگران شده و هویت های دینی و ملی را به چالش می کشند. مصادیق اش اظهر من الشمس فی الوسط النهار است.


رضا مهسا


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است