به گزارش بخش سیاسی شبکه اطلاع رساني افغانستان (afghanpaper)، اگر به تاریخ معاصر این محدوده جغرافیایی، نظری انداخته شود، دیده خواهد شد طرفهای قرارداد این اجتماع بی دفاع نه تنها به مفاد قرارداد عمل نکرده اند بلکه هر جنایتی که امکان داشت، مرتکب شدند، حتی جنایاتی که در تاریخ بشریت سابقه نداشت، اینها مبتکران اعمال وحشیانه ای شدند که به نام خود ثبت تاریخ کردند.

اگر مردم مستضعف این دیار تاریخ هزار برگ داشته باشند حداقل نهصد و نود و نه ورق آن، با خون نوشته می باشد. یکی به نام ملیت به قتل رسیده و دیگری به نام زبان، یکی به نام طایفه نابود شده و دیگری به نام مخالف، یکی برده شد و دیگری آواره، یکی از نامش استفاده شده و دیگری از حماقتش و بالاخره همه این مردم بخت برگشته به نوعی محکوم به جزا شده اند، بدون آنکه جرمی مرتکب شده باشند.

بطور خلاصه اگر به حاکمان گذشته بنگریم و حداقل از احمدشاه درانی شروع کنیم، می بینیم که جز بنیان گذاری یک حکومت قبیله ای و چند جنگ، چیز دیگری در کارنامه خود ندارند.

بعد از او تیمورشاه که با قتل تعداد زیادی از مردم حکومت را شروع کرد و بخاطر همان کشتارش در قندهار، پایتخت را به کابل انتقال داد، نیز هیچ کار مثبت در عملنامه خویش ندارد، زمان شاه چنان تشنه قدرت بود که تنها به وسعت دایره حکومتش فکر می کرد، سرانجام در همین راه چشمانش را از دست داد و توسط برادرانش کور شد.

نوبت به دوست محمدخان رسید، مردم امیدوار بودند که شاید دیگر فاجعه پایان یافته باشد اما نه..! شاه شجاع با حلقه غلامی انگلیس، فاجعه را همچنان دوام بخشید و ملت ما را درگیر جنگهای طولانی ساخت.

دو برادر، یکی به خاطر قدرت، کشور را فروخت و دیگری به خاطر قدرت، مردم را قربانی کرد، تا اینکه شیرعلی خان به قدرت رسید و او با اندیشه ضدخارجی و با پلان های نابغه شرق، سیدجمال الدین افغانستانی، توانست کارهایی انجام دهد اما بعد از او یعقوب خان که شخصی علیل و روانی بود، با امضای معاهده ننگین گندمگ خیانت بزرگی را مرتکب شد،عبدالرحمن خان با قصاوت و بی رحمی که داشت انسانیت را از بین برد، این شخص، مرتکب نسل کشی شد که باید در سطح جهانی به عنوان یک چهره منفور ثبت تاریخ شود.

وی حتی کرامت انسانی را زیر پا کرده و ارزش یک انسان را با چند کیلو جو برابر ساخت، در دوره او هزاره ها با قیمت ناچیز در بازار خرید و فروش شدند و همچنان خیانت نابخشودنی دیگری که او مرتکب شد امضا معاهده دیورند بود که تا امروز مردم افغانستان از این بابت، بدبختی می کشند.

بعد از او حبیب الله قدرت را به دست گرفت که جز اطاعت اوامر انگلیس و خوش گذرانی، کار دیگری نکرد؛ تنها کار او به توپ بستن یک تعداد فرزندان راستین این مرز و بوم بود که تاریخ هیچ وقت او را به خاطر این کارش نمی بخشد.

شاه امان الله تلاش کرد تا نقطه عطف شود اما ندانست که راه صدساله یک شبه پیموده نمی شود. بعد از او نادرشاه نیز چندان توفیقی برای مردم نداشت.
ظاهرشاه درحالی که از نظر زمانی مدت زیادی حکومت کرد اما کار بخصوصی برای این مردم فقیر انجام ندادند که این خود جفایی نابخشودنی است.

داودخان با کودتای سفید قدرت را گرفت و با کودتای سرخ، تسلیم کرد و اما کمونیست ها با شعار خلق، آزادی، دموکراسی، حقوق کارگر و کشاورز و ... به فعالیت آغاز کردند اما در عمل، خلق را کشتند، دموکراسی را تحت نام دیکتاتوری پرولتاریا با اختناق، فشار و کشتار به نمایش گذاشتند، با کلنگ بر فرق کارگر کوبیدند و با داس ریشه دهاقین را برکشیدند.

سرانجام با ساقط ساختن حکومت داوودخان؛ آنان رژیمی خودکامه، تک حزبی و استبدادی را که در وحشت و قساوت از گذشته ها پیشی گرفته بود، اساس گذاشتند و از همان روزهای نخست حکومتشان، دست به دستگیری و اعدام شخصیت های ملکی و نظامی، اعم از جنرالان ارتش، استادان و محصلان دانشگاه ها، مامورین دولت، زنان، کارگران، دهقانان و علمای دین، زدند و حتی بر اطفال و نوجوانان مکاتب نیز رحم نکردند.

تمام مصیبت های یاد شده، با تجاوز ارتش سرخ شوروی به خاک افغانستان باعث شد، نفرت و انزجار مردم از ایشان و حامیان بین المللی بیشتر شده و در نتیجه دست به سلاح برده و از خود و میهن اسلامی خویش دفاع کنند.

کمونیست ها که با شعار انقلاب برگشت ناپذیر ثور، هر مخالفتی را نیست و نابود می کردند اما پس از شکست ارتش سرخ در مقابله با مجاهدین و مردم افغانستان، جهت حفظ بقای ننگینشان به هرحیله و ترفندی دست زدند و از مصالحه ملی تا اشتراک در حکومت، پیش رفتند و جز روسیاهی و ناکامی، دستاوردی نداشتند...

اما مجاهدین. همان کسانی که شاید پدر و برادر هر یک از من و شما در رکاب آنها جنگیده اند و شاید هم به درجه والا شهادت رسیدند. اما سپس بر سر قدرت و ریاست لکه سیاهی بر تاریخ درخشان جهاد گذاشتند که خاطره تلخ آن فراموش نشدنی است.

دوران سیاه رژیم طالبان همان دست پرورده ها آمریکا که در پاکستان به حمایت مالی آل سعود رشد و پرورش یافتند، را هیچ کس فراموش نخواهد کرد که با جان و مال و فرهنگ این مردم چه کردند؟! از قتل عام مردم بیگناه گرفته تا تخریب بت های بامیان.

سپس آمریکا به بهانه تروریزم به کشور ما لشکر کشی کرد. هزاران مردم بی دفاع و بی گناه ما را کشت و در سایه سار حکومت جناب حامد کرزی به غارت گری معادن افغانستان پرداخت. طی سیزده سال هر آنچه که می خواست انجام داد و در این اواخر نیز طی پیمان های مختلف، کشور ما را برای ده سال دیگر مستعمره خود نموده است.

بعد از این همه خوش خدمتی، جناب کرزی صاحب یک ماه دیگر می رود و کسی دیگری بر کرسی ریاست جمهوری تکیه می زند (داکتر عبدالله یا اشرف غنی احمدزی) که معلوم نیست بهتر از سلاطین فوق باشدن یا اینکه مثل آنها به فکر عیش و نوش.

باشد تا آیندگان ما بیایند و این تاریخ افغانستان را ادامه دهند که آمریکا با رییس جمهور آینده بر سر افغانستان چه آورد؟

کد (10)

>>>   ملتی که تقدیرش به دست آمریکا و انگلیس نوشته شود و آخرین بار هم جان کری خائن قهرمان تقدیر نویسی برای اقغان ها شد، انتظار بیش از این نمی رود.
مهاجر خسته

>>>   دوستان یک حرفم را بیاد داشته باشید که مایان هیچگاهی در بین خود جور نخواهیم آمد ،حالت اتنیکی قومی که با آن روبرو هستیم هیچگاهی مایان را نخواهد گذاشت که با هم زندگی کنیم، فقط بهترین راه تجزیه این کشور است که باعث خوشبختی ما خواهد شد ،راه دیگر یعنی دوام دربدری این ملت
اجمل(پنجشیری)

>>>   مگر دوره تاریک شان را ندید که باز هم از... میگوئید دکتر عبدالله که بود که فعلا میگوئید دیده شود که چه میکند تاریک ترین دوره تاریخ از مجاهدین بود درست است که گذشته چیزی نکردند مگر در پهلوی همه خرابی ها حد اقل یکی دوپاینت خوب هم داشتند همین طالب ها با وجود همه کمی ها وکاستی های که داشتند تامین امنیت، تطبیق حدود الهی اعمار یکتعداد مساجد در شهر کابل اما ترا بخدا قسم کوچکترین پاینت مثبت از ... ذکر کو تا بدانیم چه کردند جز چور چپاول اختتاف رهزنی قتل غارت دامن زدن به تعصبات قومی وزبانی وغیره چیزی دیگری نبود.
شمال وال

>>>   نواسه های سیدجمال الدین تا هنوز زنده هستند و بعضی از دستنوشته های او را در اسدآباد دارند.شیوه نگارش و نوع کلماتی که سید جمال بکار می برده گویای خیلی چیزهاست !! ( آزمایش DNA هم ممکن) از جمله یک دروغ تاریخی دیگر از همان ها که نام لسان فارسی را به دری تغییر دادند.نام کشور ما را "سرزمین دروغ و خیالبافی" باید گذاشت.

>>>   افغان ها مردمان با غیرت هستند.
اگر در افغانستان یک نفر قدرت را به زور و یا رضا و یا توسط انتخابات بگیرد و دیگران خاموش بنشینند، این نهایت بی غیرتی افغان ها را نشان میدهد.بناُ دیگران باید یا با زور خویش و یا با کمک خارجی ها ،غیرت خویش را در گرفتن قدرت نشان دهند.
این که درین راه هزاران و یا میلیون نفر کشته میشوند، باز هم برای تشنه گان قدرت بی تفاوت، اما برای کسانی که در میدان جنگ کشته میشوند، یک غیرت و افتخار است. زیرا افغان ها یک ضرب المثل دارند: ازین که در زیر لیاف گمنام بمیری، بهتر است در میدان جنگ با نام بمیری.
خلاصه این که تا وقتی که افغان است،غیرت افغانی است و تا وقتی که غیرت افغانی است، جنگ است.
با همه غیرت افغانی که افغان ها دارند، یک بی غیرتی نیز دارند و آن این که همیشه دست شان به همسایه ها و جامعه بین المللی به گدایی دراز بوده است.
بناُ اگر این غیرت جنگی خویش را به غیرت علمی و تولیدی تبدیل میکردند و خود را سیر میکردند و دیگران را کمک. به این میگفتند غیرت واقعی.

>>>   درود خدا بر شما دوستان
در یک کلام باید گفت که تا این قوم ... در آن کشور باشد؛ آن کشور روی و خوشی را نخواهد دید. گاه عربها را به آن کشور می آورد و گاه هم پاکستانیها را, و گاه هم امریکاهیها و ... و این دفعه نمی دانم چه خواب برای این مردم بدبخت دیده اند؟ این مردم راه ترقی و پیشرفت برای خود و مردم خود حرام کرده، چگونه توقعی آسایش و راحتی را از آنها انتظار داشته باشیم. در اکثر جاها مدارس تحت نفوز این گروه بسته است. از امکانات رفاهی و ... محروم است و اجازه نمی دهد که کاری را انجام دهند.

>>>   بهتربود عبداله وغنی از اول تشکیل حکومت میدادند.تا لااقل انگشتان مردم بریده نمی شد تا لااقل یک سال مردم تلف نمی شد تا لااقل....؟ تا لااقل...؟تالااقل....؟؟؟

>>>   به جواب اجملک پنچشیری(پنچرمین) افغانستان یک کشور واحد و غیر قابل تجزیه است این خواب را به گور خواهد بردی تو ... که در فکر تجزیه استی
قیوم ازمزارشریف

>>>   افغانستان از وقتی که از ایران بزرگ شد به این روز افتاد و همش درگییر جنگ و نا امنی و تبعیض بوده است
علی از هرات

>>>   جدایی از ایران = نا امنی و فقر و جنگ در افغانستان
رضا از مشهد

>>>   تا زمانی که افغانستان تجزیه نشود، و قوم پشتون از قوم غیر پشتون جدا نشود، همین بدبختی ها، آدم کشی ها، آوارگی ها و بیچارگی ها ادامه دارد.
زلمی از بدخشان

>>>   هم وطنان عزیز این راه حل نیست که کشور را تجزیه کنیم باید ما جوانان سعی کینم تا کشور و مردم خود را از مصیبت ها نجاد بدهیم ما نباید تفرقه را افزایش بدهیم ، در هر کشور مختلف افوام و ملیت های مختلف است

>>>   بلی، جدایی از ایران = نا امنی و فقر و جنگ در افغانستان

>>>   من با طرز دید نویسنده مطلب تا اندازه زیاد موافق استم اما میخواهم در قسمت انهای که راجع به تجزیه افغانستان نظر داده اند بگویم که اگر قرار باشد بر اساس ساختار اتینیکی صحبت کنیم با ید بگویم که تاریخ افغانستان شاهد وحدت شما با هیچ قوم و ملیت نیست اگر این گفته غلط است لطفا بگویید در کدام مقطع زمانی وبا کی وحدت داشته اید؟اگر قرار باشد تجزیه افغانستان راه حل باشد باور کنید که به عوض خیال پروری های راه ارگ برای ساختن تلخان در دره های ولسوالی پینجشیر سرگردان خواهید گشت. برادر این توهین نیست اگر دقیق وهمه جانبه فکر کنید شاید شما هم به همین نتیجه برسید.

>>>   در افغانستان يك همه پرسي بگذارند تا اگر اكثر مردم افغانستان بخواهند دوباره افغانستان به سرزمين مادري خود يعني ايران بپيوندد تا ايران بزرگ شكل بگيرد قطعا اين به نفع مردم افغانستان است چرا كه يك قدرت مركزي بزرگ مي تواند به تمام نا امني ها پايان بخشد در ضمن افغانستان به عنوان بخشي از ايران مي تواند از سرمايهاي اين كشور استفاده كند اين بهترين راه است براي نجات افغانستان وسلام

>>>   افغانستان بهای خیانت گذشتگان را می پردازد.همانهایی که با انگلیسی ها متحد شدن و این سرزمین را از سرزمین مادریش ایران جدا کردند.انگلیسی ها که بر هند حکومت میکردند می خواستن جلوی دست درازی روسها به هند را بگیرند و با توطئه تجزیه و با کمک خیانت عده ای نادان سرزمینی با نام اوغانستان را درست کردن که سد دفاعی بزرگ علیه روسها باشد.و حال کدام مکان را میبینید که انگلیسی در ان نقش داشته باشد و مردمانش سالها از نتایج ان بدبختی نکشن.در همین خاورمیانه هنوز بین کشورهایی مثل عراق و کویت و قطر و عربستان و...مشکلات مرزی است.
تا زمانی که مردمان این سرزمین جزئی از ایران بودند شهر ها اباد و چه بسیار دانشمندان که از ان به جهان معرفی شدند و به کشور قدرتمند خود افتخار میکردند.حالا ببینید بعد از خیانت این وطن فروشان که با کمک اجانب دست به تجزیه زدن کدام روز بوده که یا نزاع قومی نباشد یا حمله بیگانگان.کسانیکه ننگ همکاری با اجنبی برای تجزیه از ایران را پذیرفتن چه دلیل داشت که بر سر قدرت با هم درگیر نباشند و یا دوباره به اجانب پناه نبرند.
تنها راه انست که حداقل اگر پشتون ها تمایلی به این کار ندارند کشورشان اوغانستان را با همه بدبختی ها و عقب ماندگی هایش داشته باشند و فارسها هم امکان یابند که به دامان سرزمین مادری خود ایران بزرگ برگردند همانطور که کریمه که با همه پرسی به روسیه ملحق شد و خواهید دید که به چه رفاه و اسایشی خواهند رسید.

>>>   وقتی که امریکا را درست شناختی باز بنشین و تاریخ بنویس. کمونست ها اگرچه تحت حمایت شوروی بودند ودردوره ترکی و امین انسانهای بی گناه زیادی کشته شدند وبعد در دوره کارمل ونجیب با پول و اسلحه امریکا جنگ های شدید علیه حکومت به راه انداخته شدکه نتیجه اش متاسفانه کشتار بیشتر بی گناهان از هردو طرف و ویرانی کشور بود. اما کمونست ها همان وقت یعنی بیشتر از سه دهه پیشتر از تو امریکا و انگلیس را می شناختند و آنها را مسبب اصلی تمام بد بختی ها در کره زمین میدانستند. جنگ مجاهدین بر علیه حکومت تحت حمایت مسکو در واقع جنگ امریکا وانگلیس بر علیه شوروی بود. من و تو در هردو طرف جنگ به منافع بیگانگان می جنگیدیم.همانگونه که امریکا وانگلیس وپاکستان طالبان رابه وجود آوردند، قبل از آنها...را تحت رهبری چند حزب با پسوند اسلامی ولی مزدور ومزد بگیر قرار داده بودند تا هرچه مکتب و مدرسه و پل وپلچک بود ویران کنند و معلمین ، مامورین واجیران دولت را به نام ملحد و کافر از دم تیغ بگذرانند و سربازان دولتی را زنده زنده پوست بکنند... وطالب هردو از یک منبع پول واسلحه دریافت می کردند . خوشبختانه همیشه چند تایی پیدا می شوند که واقعیت ها را نه برمبنای حب و بغض بلکه چنانکه بوده انعکاس میدهند.

>>>   دوستان نظرات همگی تان محترم است ولی بیاید که این واقعا را هم بپذیریم که در دوقرن گذشته این مردم مظلوم واین خاک دست خوش بازی های افرادر بوده که بر سر چوکی جنگ نموده نه به ملت واین مردم بیچار دل سوزی ننموده اند .از رمانیکه سر نوشت به دست بابا ها افتاد مردم خیر ندیده اندیعنی از احمد شاه بابا ، بابای ملت ، وبلاخره باباه کرزی .
وکیل: ز

>>>   من هم این را قبول دارم که از وقتی انگلیس پلید ایران زمین را تجزیه کرد و افغانستان و بلوچستان از ایران بزرگ جدا شد بد بختی و فقر و نا امنی و قتل و غارت نصیب اوغانستان شد تاجیکستان و آذربایجان هم که نصیب شوروی شد فرهنگ بومی نیاکان خود را از دست دادند و اسیر دست روسها شدند و روسها اسلام را در آن قسمت از ایران زمین بسیار تضعیف کردند تا جایی که امروز آنها فقط نامی از اسلام به ارث برده اند

>>>   در طول دوصد سال بجز از بدبختی چیز دیگه نه دیدیم

>>>   مرتضي
ملت بزرگ افغانستان دوست وبرادر ملت مسلمان ايران بوده هست و خواهد بود . به استقلال بيش از پيش افغانستان بينديشيد و وحدت همه مذاهب اسلام تنها راه حل استقلال اقتصاد پويا برابري و برادري حقوق زنان پيشرفت عدالت وشرف انساني و... است .در دست هم دهيد به مهر /تا ميهن خوش كنيد آباد
ما برادران مسلمان ايران تا پاي جان در كنار شما افغانهاي عزيز هستيم . با تمام آرزو هاي خوب براي ملت و كشور مستقل افغانستان

>>>   سلام ! گپ از غیرت آمد بشنو :
جه بیجا افتخار پوچ !!
به خون و استخوان و گوشت.
به دهل و سر نی اغیار رقصیدن.
و یا مزدور پوند و دالر و دینار گردیدن.
چه بیجا " غیرت افغانیت " گفتن .
تکدی کردن و بی پا یه لا فیدن .
کدام " غیرت " ؟ کدام " عزت " ؟
عرب مز دوری و چا کر منیشی نزد پا کستان ؟
ویا بیگانه از خود بودن و تقلید کور کورانه از ایران ؟
ویا با ساز روس و امریکا و ناتو رقصیدن ؟
اگر غیرت چنین باشد.
هزاران لعنت خلق خدا بادا براین غیرت.
صفد ری

>>>   اقای مرتضی بیرار جان
چرا هویت خود جعل میکنید.کدام کشور مستقل افغانستان.در این دو صد سال کدام استقلال بوده.این مثلا استقلال چیزی نبود جز تجزیه طلبی عده ای نادان با توطئه انگلیسی ها.وگرنه این سرزمین همیشه جزئی از ایران بزرگ بوده و خراسان نام داشت.بعد از ان خیانت بزرگ همیشه نفوس این ملک اسیر نزاع قومی و دخالت اجانب بوده اند.
اگر از پشتون ها هستید و باز با این حرفهای استقلال و اینده خوب میشود و.......می خواهید مثلا یکپارچگی اوغانستان را حفظ کنید و بر دیگر اقوام هر جور که دلتان خواست حکومت کنید بدانید که این مردم خسته تر از انند که گپ های تکراری بشنوند.استقلال زمانی اتفاق می افتد که این ملت به سرزمین مادری برگردند و مانند بقیه اقوام ایرانی بدون انکه اجانب جرات کنند به انها تجاوزی کنند در اسایش و رفاه زندگانی کنند.فرزندانشان به اینده امید داشته باشند نه انکه پدر کلانشان در بدبختی بمیرد بابایشان هم همینطور حالا نوبت خودشان است و در اینده هم اولادشان جز رنج و بیچارگی چیزی در دنیا نبینند.
حداقل مسلمان باشید و با هویت جعلی و استقلال استقلال کردن دل این ملت ستم دیده را به درد نرسانید.اقا اوغانستان ماله شما هر چه میخواهید بکنید.بگذارید بقیه نفوس هم در مورد ملکشان تصمیم بگیرند و خود را نجات دهند.اگر به دیمکراسی اعتقاد دارید این تعیین سرنوشت یک گپ پذیرفته شده در جامعه جهانی است.

>>>   گروه قومییکه تاریخ دوصد وپنجاه ساله داردو انگلیس و روس آنها درین کشورتحمیل نموده اند- در زمانیکه با ما وشما مینشیند از وحدت ملی حرف میزند ولی درخفا دسیسه نابودی تاریخ بیش از پنجهزار ساله این مرز وبوم را در سرمیپرورانند و -همیشه در جرگه های بین خودی -نقشه های ترور و قتل عامها و غضب مناطق را درسر دارند.

>>>   عزیزان شما می گویيد همه پرسي شود كه قسمت دري زبان و اريايي افغانستان به ايران بپيوندد بايد در نظر داشته باشيد مردم اريايي ايرا اينگونه علاقه دارند که ایران بزرگ تشکیل شود ایا به نفع ایران خواهد بود چون مسوولان ایران بشد از نا امنی هراس دارند واگر اینگونه اتفاق بیفتد ميتوانند گروه های همچون طالبان به ایران نفوذ کند يا ايران وقت ميگذاره که قسمت هایی مختلف را اباد کنند جنبه هایی ر بايد سنجيد كه ميتوانند درست باشد
معين سياف هرات

>>>   معين سياف هرات بیرار جان
قبول که ای چیزها به ای سادگی نیست اما این را هم شما قبول کنید همه پرسی حداقل چیزی که دارد یکبار برای همیشه بصورتی متمدنانه نظر اکثریت مردمان ساکن در افغانستان غیر از یک قوم خاص معلم میشود.اگر اکثریت این اقوام گفتن بلی دیگر قومی نمیتاند بقیه اقوام را به زور به بودن زیر یک بیرقی اما به شکلی که انها دوست دارند مجبور کند.
اگر هم اکثریت گفتن نی برای همیشه این گپ ها و ارزوهایی که برخی دارند کنار میرود پس کسی هم نمیتاند به گذشته یا شرایطی که حالا در ان زندگانی میکند اعتراض کند چون خود ملت خواسته در این سرزمین باشد پس خوب یا بدش را هم باید قبول کند.

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است