افغانستان اکنون در اوج قلههای ترقی قرار دارد زیرا نیازهای ضروری و اولیه مردم نه فقر زدایی و تامین بهداشت و.... که چیزهای دیگری مثل شبکههای ماهوارهای و غیره است که تا کنون بخوبی تامین شده است | ||||
تاریخ انتشار: ۰۳:۳۲ ۱۳۹۳/۴/۳۰ | کد خبر: 75938 | منبع: تسنیم | پرینت |
هرچند تمام ملتهای ضعیف درطول تاریخ شلاق ستم جباران و ستمگران را بر گرده خود احساس کرده و میکنند اما در این میان برخی از ملتها بیش از دیگران مورد تاختوتاز قرار گرفتهاند که ملت مظلوم ما افغانستان از جمله آنها است.
اکنون نیز جهانیان شاهد هستند که مردم مسلمان و زجرکشیده وطن ما بیش از سه دهه است با انواع مشکلات و محرومیتهای ناشی از توطئههای قدرتهای بزرگ از قبیل جنگ، ناامنی، آوارگی، ترور و از همه دردآور «تهاجم فرهنگی» دشمنان اسلام روبرو هستند، هجمهای که دین، فرهنگ و ارزشهای والای الهی و انسانی آنان را مورد هدف قرار میدهد.
افغانستان در سال 2001 میلادی با لشکرکشی کشورهای غربی و در راس آنها آمریکا که براساس مصوبه کنفرانس «بن» در قالب نیروهای آیساف به کشور ما یورش آوردند، از زیر یوغ طالبان رهایی یافت و مردم مسلمان ما امیدوار شدند که دیگر زمان درد و رنج آنها به پایان رسیده و خورشید طلایی آزادی و پیشرفت از پشت قلههای «پامیر» و «هندوکش» سربرآورده است تا بر تن سرد و بی رمق این ملت رنجدیده بتابد و افغانستان عزیز را با پرتو زرین خود به سوی وادی وسیع ترقی و رفاه رهنمون شود.
گرچه مردم بعد از فروپاشی حکومت طالبان با تلاش، همت و درایت خود در برخی از زمینههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و غیره تحولات مثبتی را تجربه کردهاند اما با کمال تاسف شاهد هستیم که مردم به رغم گذشت 13 سال از ورود ناجیان غربی به سرزمینشان همچنان در دریای مواج مشکلات و محرومیتها غوطه ورند تا جایی که هم اکنون نیز مردم بسیاری از شهرها حتی از داشتن امکانات اولیه زندگی مانند برق، آب آشامیدنی، بهداشت و.....محروم هستند.
بنابراین، لشکرکشی ناتو و آمریکا غیر از تغییرات صوری و ظاهری محدود در برخی از زمینهها، دستاورد خاصی برای افغانستان نداشته است زیرا جنگ، ترور، ناامنی و فقر همچنان گلوی شهروندان کشور را میفشارد.
البته اگر پیشرفت و ترقی را در چیزهای دیگری غیر از کسب دانشها و مهارتها، تامین وسایل امنیت و رفاه، تقویت بنیه اقتصادی و خودکفایی و... جستجو کنیم پس باید اذعان کرد که افغانستان اکنون در اوج قلههای ترقی قرار دارد زیرا نیازهای ضروری و اولیه مردم نه فقر زدایی و تامین بهداشت و.... که چیزهای دیگری مثل شبکههای ماهوارهای و غیره است که تا کنون بخوبی تامین شده است زیرا بعد از آمدن غربیها بود که افغانستانیها دارای دهها و صدها رسانه و شبکههای دیداری و شنیداری و ماهوارهای که عمدتاٌ در راستای منافع فرهنگی غرب است، شدند.
از سوی دیگر در زمینه بازسازی کشور نیز باید گفت که برخی از هوتلها و ساختمانهای مسکونی و برجهای تجاری و غیره نیز مغایر با فرهنگ ملی و دینی مردم و به منظورتخریب نظام فرهنگی آنان در بسیاری از شهرهای این کشور به ویژه کابل ساخته شده است.
با نگاهی به برنامههای به اصطلاح فرهنگی فرهنگی اکثر شبکههای تلویزیونی نوپا در افغانستان شاهد ترویج فرهنگ لیبرال دموکراسی غرب هستیم که در تضاد آشکار با آموزههای اسلام و فرهنگ اصیل و سنتی مردم افغانستان قرار دارد.
تردیدی نیست که این گونه برنامهها هرچند زیر پوشش ثقافت و فرهنگ و با عنوان برنامههای فرهنگی منتشر میشود اما به ویژه در شرایط کنونی که مردم در محاصره مشکلات گوناگون قراردارند هیچ دردی ازدردهای آنان را دوا نمیکند.
مطلب قابل ذکر دیگر در راستای تلاش غرب برای نابود کردن فرهنگ ملی و اسلامی ما، تبلیغ مسیحیت است که همزمان با ورود نیروهای آمریکایی و ناتو به افغانستان آغاز شد.
هرچند این پدیده با واکنشهای تند تودههای مسلمان کشور مواجه گشت اما به نظر میرسد آن دسته ازگروهها و سازمانهای غربی که با اغراض خاصی به دنبال این قضیه هستند، همچنان در تلاشاند شرایط را به گونهای تغییر داده و بستری فراهم سازند که به آسانی بتوانند با شدت بیشتری به تبلیغ مسیحیت در ولایات مختلف بپردازند.
آنها تبلیغات خود را به شیوههای مختلف دنبال و مسیحیت را به عنوان دین برتر و مورد علاقه مردم افغانستان معرفی کردهاند تا جایی که حتی خانم «رولا عبدالغنی» همسر اشرفغنی احمدزی معتقد است اگر مسیحیت برای بانوان افغانستان تشریح شود نیمی از آنها به دین حضرت عیسی(ع) میگروند.
حال باید به انتظار نشست و نگریست تا غربیها در سالهای انتهایی حضور خود در خاک وطن ما چگونه و از چه طریقی اهداف فرهنگی خود را پایهگذاری کرده و تلاش مذبوحانه خود برای به انحطاط کشاندن فرهنگ اصیل مردم مسلمان افغانستان را ادامه میدهند.
>>> ازدشمن توقعی نمیتوان داشت وهرکه توقعی داشته باشد احمق است.
عبدالله بدخشی
>>> ما دشمن دين ودنيايمان را شناخته ايم كه همان غربيها ,شرقيهاي غرب خو ويكعده كمي از خود باخته هاي داخالي اند ,وانشاء الله غلطي نميتوانند.
>>> در این ۱۳ سال مکاتب باز شد دانشگا ها فعال شد سرگ ها ی افغانستان باز سازی شد جنگ های داخیلی از بین رفت و یک امنیت نسبی بوجود امد نهاد های مدنی فعال گردید ارتش افغانستان دو باره احیا شد و ده ها موارد دیگر را میتوان نام گرفت . این یک دوره طلایی است
>>> واقعیت است که کفار دشمن مسلمانان میباشد مگر متاسفانه امروز مسلمانان به این فکر هستند که کفار آمده تا برای مسلمانان برای فرهنگ ودین شان خدمت کند نی بلکه میخواهد فرهنگ کفری خویش بسیار سهل دربین مسلمانان توسط نظام فاسد خویش ترویج کند،الله سبحانه وتعالی میلیون ها سال قبل در قرآن برای مسلمانان فرموده است که "کفار دوست شما نمیشود تا اینکه تابع ایشان نشوید" کفار نظام فاسد دیموکراسی را ساخته است وبرای حمل آن غلامان خویش راتربیه کرده اند که توسط تطبیق همچو نظام استثماری ( سرمایه داری) بتوانند مسلمانان همیشه ذلیل ،فقیر وغلام شان باشد.
>>> دوست محترم اینهای که تو دوره طلایی میشماری همه شان شاخه است مهم پایه است.
دراین مدت هیچ فکر به زیربنایی اقتصادی افغانستان نشد.
بدون زیرساخت های اقتصادی کشور هرقدر هم پیشرفت کند مانند خانه ای است که بالای یخ ساخته شود.
ماامروز صاحب ارزش یک پول ملی نیستیم تمام هسته اقتصادی ما به پول خارجی وابسته است اگر همین دالرامریکای مقام پوند را بگیرد دیگر هیچ افغانی نمیتواند یک بوجی آرد خرید نماید آنزمان است که دانشجو دانشمند فعال مردنی همه مهاجر خواهد شد.
بطور نمونه: سیاست مداران ما بعضی اوقات باپاکستان دعوای خط دیورند را دارد مدت دوماه که پاکستان مرز را بست آرد کچالو و پیاز را که نگذاشت وارد شود به ناچار میگوید این خط دیورند هم ازشما اگر مایلید بیاید یک خط آدم رند هم ایجاد کنید وشما بحق هرچه می پرستید آرد را سرما قطع نکنید. بعد کجای ما دوران طلای است ما دوران مسی و جسی آلمیونیمی هم نداریم چه رسد به دوران طلایی. نام از احیای ارتش بردید ارتش بدون سلاح وبدون توپخانه وبدون جنگنده هوایی به عروس بدون داماد میماند (بفهم اگرداماد نباشد عروس مورد تاخت تاز همه تماشاچیان قرارخواهد گرفت)
امنیت را نسبی ارزیابی کردید درحالیکه کوچکترین کارمند دولتی جزاینکه ازطریق هوایی سفرکند والی ازمین حق سیر و سفر ندارد آنان که از طریق زمین سیر و سفر کردن همه ما شاهدیم که ازیک سفر کابل الی هرات پول های هنگفت به قدرتهای نامرئی پرداختند وآنعده هم که پول نداشتند مجبور جان خودرا فدای یک سفر کردن بعد شما بی شرمی میگوئید امنیت نسبی کدام امنیت نسبی؟ وقتیکه کودک درراه مکتب مورد تجاوز جنسی قرامیگیرد وقتیکه مکاتب بغیر از مرکز شهرهای بزرگ درتمام ولسوالی اطراف آن مسدود میگردد اطفال مکتب مسموم وبصورت شان اسید پاشیده میشود. هرهفته شاهد یک صد کشته ویک صد زخمی هستیم وقیتکه به دین ما به کتاب ما (قرآن) تعرض میشود که قرآن اشتباه گفته که مرد دوحصه ارث میبرد زن یک حصه باید ارث برابر تقسیم شود وقتی .. وقتی .... وقتی .... وقتی .... نگو دیگر امنیت نسبی که تحمل شنیدنش این ملت ندارد. شما شاید خیلی غذای پروتین دار میل کردید وفقط نظربه کشور جان نمودید نه جهان لطف نموده یک چند روز باقیمانده را روزه بگیر انشاءالله بتوانی درروزهای عید نظربهتری داشته باشی.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است