انرژی برق يکی از حياتی ترين نيازهای انسان معاصراست
اگرسران یک کشور می خواهند که مردمان آن زندگي آبرومندانه داشت باشند دست گداهی به سویی دیگران دراز نکنند باید در تولید انرژی خود را کم و بیش خودکفا کنند 
تاریخ انتشار:   ۱۸:۳۰    ۱۳۸۸/۱۰/۳۰ کد خبر: 7099 منبع: پرینت

(( این نوشتار ، در راستای احترام به نویسنده به نشر رسیده است و ارتباط مستقیمی با نوسندگان این شبکه ندارد ))

ضرورت انرژی برق اصلی ترين و ضروری ترين عامل زيربنايی در ايجاد راهبرد وتوسعه صنايع دریک کشور میباشد.

اگرسران یک کشور میخواهد که مردمان آن زندگي آبرومندانه داشت باشند دست گداهی به سویی دیگران دراز نکنند باید در و تولید انرژی خود را کم وبیش خود کفا باشد یعنی اگر یک کشور بست درصدازانرژی مورد نیازخودرا تولید کند.به این معنی است که هشتاد در صد در تمامی عرص ها نیاز به کمک دارد انرژی برق و متخصص به اندازه مهم است که هر مشکل که دراین عرصه ها باشد به تمامی عرصه دیگر صراعیت میکند چی آن کشور صنعتی باشد یا هم زراعتی فرقی نمیکند البته باید عرض کنم گداهی بودن یک چیز است سرمایدار چیزی دیگر منظورمن ازاین جمله آبرومندانه زندگي کردن است .

چرا یک قلم از کمک های جهانی رادر این عرصه یادشده به مصرف نمیرسانم ؟ که هم مشکل انرژی برق وهم آب برای زراعت فراهم شود آنانی که سنگ وطن دوست را هر ورزه به سینه میگوبند صحبت از استقلا ل میکند باید صابت کند. آیا داشتن آب وانرژی برق جزه استقلا ل نیست ؟
برای مثال کشور جاپان علام میکند که 6 ملیارد دالر برای مردم افغانستان کمک میکند اگر نمی ازاین کمک در عرسا تولید انرژی برق در داخل کشور ما به مصرف برسد ما در مسیر دورست همان استقلا ل قرارنمیگرم ؟. درغیرآن پول های یادشده برای ملشه سازی به مصرف خاهد رسید مردم ما در عوض انرژی برق و آب گولوله دریافت خواهند کرد .

اما افغانستان درکجای جدول تولید انرژی برق جهان قراردارد درچند درصد انرژی برق مورد نیاز خود راتولید میکند چند سال بعد میتواند خود را دست کم به کوچیکتر ین فقیرترین همسایه خود یعنی تاجیکستان برساند چون تاجیکستان شباهت زیادی به افغانستان دارد . اصلأ برنامه تخصوصی وجود دارد که از روی کاغذ به عمل دریاید که هم برای متخصیصین وهم اقتصاد دانان وهم برای مردم قابل قبول باشد آیا درافغانستان چنین توانایی و امکانات وجود دارد ؟ این سوالها است که باید تخصصی تک تک آنهارا برسی کرد وجوابی از مسئولین امور گرفت وهم آنها را پاسخگو ساختن به کمک رسانها ملی وبین المللی.

چون زندگي امروزی آميخته با علم و دانش است دیگرنمیتوان بدون علم و دانش زندگي آبرومندانه داشت این علم و دانش امروزی بدون انرژی برق و متخصص ورزیده نامنکن است امروز نسبت به گذشته جهان فرق كرده وهيچ كاري نيست بدون انرژی برق و علم، دانش انجام شود آنهم علم و دانش امروزی یعنی همان اکادمیک است امروز جنگ عقل ودانش است کسی که ازعقل ودانش خود استفاده دورست کند آن برنده این جنگ نا خواست است واین کار به این راحتی نیست که به ساختن چند مکتب حسابداری یا هم خیاطی دراین جنگ زندماند یا خود رایا هم مردم را خوشحال کرد چون دراین جا صحبت از زیربنا است نه عبور از یک پول چون نه در گذشته ونه حالا ما یک زیربنا ی که قابل قبول باشد نداریم و آینده هم بستگی دارد به آنچه که ما امروز انجام میدهم

باید یاد آور شوم که تجربه جهانی ومحاسبه نشان میدهد انرژی خاصتنآ انرژی برق برای
هرسه ملیون نفر در حدود یک هزارمگا وات انرژی برق ضروت است البته باید عرض کنم که این بستگی به وظیت اقلیمی کشورها دارد که کشورما افغانستان ازجمله پر مصرف ترین کشورهای جهان به حساب میاید چون هم گرمای زیاد دارد وهم سرمای زیاد دارد واز طرف دیگر فرهنگ مصرف انرژی برق که البته علت های گوناگون دارد ازجمله ضایح شدن انرژی برق زیاد میباشد .

متاسفانه بارها از زبان مسولین کشور شنیدهم که میگویم که مایک کشوری زراعتی میخواهیم نه یک کشور صنعتی این جمله هابرای فرار از وقعیت ها و شانه خالی کردن از مسولیت های شان است مگر میشود بدون برق کشاورزی کرد؟ مگرمیشود بدون برق آب یاری کرد؟ مگرمیشود بدون متخصص برق تولیدکرد؟ اگر منظورازکشاورزی صنعتی است وقتی ما ازکشاورزی صحبت میکنم، تکنولوژی یکی از اصلی ترين و ضروری ترين نیاز های آن میباشد. آیا ما زمین به اندازکافی برای کشت کار داریم که نتها برای نفوذ کشور کافی بلکه برای صادرات هم داشت باشیم؟ جواب منفی است .
پس ما برق را وارد میکنم تکنولوژی وارد میکنم بدون شك متخصص را هم وارد میکنم تجهيزات نظامی ، طبی وارد میکنم چون ما حتی یک دانشگاه صنعتی نداریم. همچنان که این را باید در مقابل شلغم و انار صادر کنیم آن هم کشوری که هر دو سال یکبار یا خشک سالی است یا هم عافت طبيعي میاید باز دست گداهی به سوی دیگران درازنکنند آیا این راه حل است شما کشوری را سراغ نداریدکه درجهان بدونه کمک دولتی کشاورزی آن ادامه بیداکند وکشاوزان آن نان خوردن
خودرا هم داشته باشم مگراین قابل قبول است کشوری مانند افغانستان یک دانشگاه صنعتی نداشته باشد همه چیزهای اساسی خودرا وارد کند ومسولین هم صحبت ازخودکفای میکنند آیا این غیر مسولانه نیست ؟

نيروی انسانی با دانش و مهارت مانند ريشه درخت باید توسعه و پيشرفت داشته باشد. منابع انساني زيربناي ثروت ملتها را تشكيل ميدهد. سرمايه و منابع طبيعي عوامل توليداند. درحالي كه انسانها عوامل فعالی هستند كه سرمايه ها را متراكم میسازند از منابع طبيعی بهره برداری میكنند سازمانهاي اجتماعی اقتصادی و سياسي را میسازند و توسعة ملی را جلو میبرند، بديهی است آيندة هر كشور و ملتی را نيروی انسانی آن یعنی دانشمندان متخصصان، مهندسان، پزشكان،و كارگران ماهر تعيين میكنند .

مواد خام هر كشور را نيروی انسانی آن تغيير داده و قابل استفاده می سازد. بدون شك پيشرفتها وعقب ماندگی كشورها در كنارعوامل ديگرريشه درسوابق كاری آنها در عرصه آموزش و پرورش دارد.
ملتي كه از نعمت سواد و دانش محروم است. مسولین واستثنای فداکار ودارای توانای های فوغولاده را میطلبد که ملت خود را ازاین مراحل عبور وآینده آنها روشن وقابل قبول سازد تا مردم آن گذشته تلخ خود را فراموش واحساس سربلندی و غرور كنند. این کار اسانی نیست در ميان رقبای فراواني منطقه ودشمنی های زیادی که این ملت مظلوم دارد بنابرآن به همین واسطه است که مسولین واستثنای فداکار ودارای توانای های فوغولاده میطلبد .

گرنه به تجربه ثابت شده دوچارمیشود یعنی گداهی ملتي كه دست به گداهی و نياز به سوی ملت ديگري دراز میكند خواه ناخواه محكوم اراده و نفوذ او خواهد بود و سرنوشت او به دست همان ملت مقتدر و بينياز تعيين خواهد شد. این چیزی نیست که ملت مظلوم افغانستان خواسته باشد در غیرآن همان طوری که درگذشته وحال تکرار شده باز هم تکرار خواهد شد وسرنوشت ملت مظلوم به دست دیگران تعيين خواهد شد . و زخم خون چکان ماشفأ نخاهد یافت .

اگردرسابق كشاورزان با وسايل ابتدايی زمين را آباد میكردند امروز كشاورزی مكانيزه شده. تخصص يافتن در رشته های مختلف علوم روز مهارت پيدا كرده سخن كوتاه اين كه سر نخ تمام كارها امروز در دست علم و بشري است و لزوم و توسعه و عموم بيشتری پيدا میكند زيرا فريضة علم ازهر جهت تابع احتياج جامعه است .

در نتيجه ما براي اين كه يك جامعه و ملت سربلند عزيز و مستقل داشته باشيم و دست گداهی به سوی بيگانگان دراز نكنيم و تمام نيازمندی ها و تكاليف فردی و اجتماعی خود را كه بستگی به دانش و فرهنگ دارند با سرپنجة دانش و با دست خود رفع كرده و انجام دهيم بايستي برای فرا گرفتن تمام دانشهای مفيد بشری بكو شيم و در تمامي رشته های علوم مورد نياز افراد متخصص و ورزيده داشته باشيم. وآن را بومی بسازم نه که وارد کنم .

نخستين شرط حيات يك ملت، علم و دانش است. علم و دانش را نمیشود وارد کرد نمیشود گفت که حال باید صبرکرد که ما مشکلات دیگری دارم چون علم ودانش راحل تمام مشکلات های دنیای
مادی ماست دانش بهترين نعمت و سرمايهای است كه نصيب کشوری یا افراد ميشود و هيچ سرمايه ای نمیتواند بهتر از آن باشد .

بااحترام
نویسنده خلیل الله عالم متخصص برق


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   برادر گرامی آقای خلیل الله!
ای کاش همه دولتمردان مانند شما فکر میکرد، تا نوبت به این جا نمیرسید که افغانستان برق مورد نیاز خویشرا از کشورهای همسایه خریداری کند. بلکه در فکر این میبودند که چی طور بند های آب اعمار نمایند تا خود کفا شوند.
به امید یک افغانستان آباد و سر بلند
کرزی (ص.ج) از کابل

>>>   با تشکر از دوست و هم رشته ای عزیز جناب آقای خلیل الله عاصم
در اینکه انرژی برق در هر کاری ضرورت دارد شکی نیست و همه ما می دانیم که هر چه سریعتر باید انرژی برق در کشورعزیزمان تامین شود تا راه پیشرفت و بازسازی فراهم شود. هرچند من اطلاعات زیادی در مورد کارهای انجام شده ندارم ولی میدانم که تلاشهای زیادی شده تا در حال حاضر انرژی برق تامین شودو تا حدودی کارهای خوبی هم شده است. امیدوارم تامین انرژی برق (ساخت نیروگاه در افغانستان)و پرورش متخصص در این زمینه یکی از اهداف اصلی دولت جدید باشد و در آینده ای نزدیک شاهد پیشرفت های چشمگیر در این زمینه باشیم.
م.حیدری از مشهد


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است