شرایط نامزدی شورای ولایتی
 
تاریخ انتشار:   ۱۱:۳۱    ۱۳۹۳/۱/۷ کد خبر: 68999 منبع: پرینت

افتخار دارم که دور سوم انتخابات شورای ولایتی به طرف علمیت سوق داده شده که اکنون از طریق رسانه ها مناظره های علمی و مباحث افراد با دانش و شایسته را مشاهده می کنیم اما این پروسه هنوز ناکافی و ناتکمیل است چون فرد شایسته تنها با علمیت خود که دارای شهرت مردمی و مفکوره معین از قبل شناخته شده و کارکرد نیک باسابقه نیک نباشد هنوز مورد انتخاب مردم قرار نمی گیرد. در حقیقت این نوشته ساخت و بافت کتاب من نیست، از مردم آموخته به مردم می گوییم. بدین وسیله چند نکته از شرایط نامزدی شورای ولایتی را خاطر نشان می کنم. هموطنان افغانستانی ما نواقص ما را تکمیل خواهند کرد.

1- نامزد محترم از قبل حداقل حقوق اساسی افغانستان و قوانین جاری را مطالعه فرموده در جای لازم قدرت دفاع قانونی از خود داشته باشند. اگر نامزد محترم از حوادث سیاسی کشور اطلاعی نداشته باشد خود به خود بی زبان است.

2- نامزد محترم اگر موافق سیاست دولت یا مخالف هم باشند در قدم نخست فکر معین خود را در اجتماعات، مراسم مردمی، گشتک ها، شب نشینی ها در جای کار تا کوچه و بازار هر حالت ممکنه با مردم تبادل نظر نموده فکرخود را به مردم معلوم نمایند تا قبل از قبل مردم به افکار و اندیشه های اشخاص دلسوز جامعه بلدیت داشته باشند که در زمان انتخابات و نامزدی شان با معلومات قبلی از جمله همفکران شان حمایت شان کنند.

3-نامزد محترم در جریان کار و زندگی همفکران خود را تشخیص کرده گروه خود را داشته باشند تا در فرصت لازم منحیث تیم کاری درانتخابات پیش قراول رقابت انتخاباتی تا ختم وکالت همراهی کند تا مردم به تیم موفق اعتماد کرده هرگونه کار و فرمایشات خود را در میان گذارد.

4- نامزد محترم اگر شامل کدام حزب بوده باشد یا اصلا بی طرف مانده باشد هم در هر صورت فعالیت کاری چندین ساله خود را پیش خود ارزیابی کند. آیا قدرت موفقیت در انتخابات را دارد یانه؟ در صورتی گمان پیروزی کند ولی در عمل ناکام بماند در آن صورت جامعه فقط یکبار امتحان می گیرد بار ثانی شانس کامیابی چندان میسر نیست چون ضرب المثل مردم است، آزموده را آزمودن خطاست. پس در ارزیابی شتابزده شانس آینده را ازدست می دهد.

5- نامزد محترم باتیم کاری پیرو منافع شخصی یا تیم کاری ارباب و قریه دار کاری به پیش برده نمی تواند چون منافع هریک آنها در تناقض و ضد دیگری قرار داشته از تجمع تناقضات نتیجه واحد و همدست میسر نیست. بلاخره چنین تیم هرجا مفاد خود را بیشتر دید نامزد محترم را کنار گذاشته به فایده خود می رود. پس پایدارترین تیم همانا تیم همفکران است. نامزد محترم باید همفکران همسویه خود را داشته باشد، در صورتی همچو تیم را نامزد محترم نداشته باشد نامزدی جناب عاقبت بدنامی نصیب کرده تا اولاد اولادشان این لکه را پاک کرده نمی توانند.

6- نامزد محترم با افتخار پدر، با افتخار مقام ولایت، با افتخار دوستان مقتدر دولتی، شهرت تجارت شخصی خود را نامزد نمایند، عاقبت ناکام اند. چون مقامات دولت پست های منتخب نیست که طرفدارانش کسی را به مقام پیروزی رساند آنها حریف، رقیب، مخالف و دشمن خود را دارد حتما به نامزد وابسته رای مخالف می دهد و حتی دیگران را هم در مخالفت تشویق خواهند کرد تا چوکره و مزدور این و آن پیروز نشود که رای ما به هدر رفته عاقبت نامزد خدمتگار بادار خود است. یعنی وکیل مامور دولت نیست بلکه یگانه مقام سیاسی ملت منحیث رابط دولت است.

7- نامزد محترم اگر در بیانیه های کمپاین به زبان خود حرف زده بتوانند اول نمره اگر از روی خط بخوانند در ردیف دوم قرار می گیرند. هرگاه یک حرف خطا در مجلس از زبان شان برآید به تعداد نفرخطا فردای روز به تعداد نفوس شهر خطا بلاخره امکان دارد همان یک حرف خطا ناکامشان کند. یعنی وکالت زبان شمشیری نیاز دارد. انتخابات امتحان ملت از نامزد است اگر نامزد ازملت منطقه خود نمره عالی بگیرد ملت اعتماد می کند که در اینجا نمره عالی گرفت معلوم است که قدرت کار در شورای ولایتی و پارلمان را نیز دارد.

من تحلیل محدود و ناتکمیل خود را به ملاحظه جریانات محیط شهراندخوی می نویسم. همین اکنون آقایانی که بی ملاحظه خود را نامزد کرده بودند به مشکلات عظیم دچاراند . چون مردم این شهر برخلاف دفعات قبل علمیت و سابقه کاری نامزد را انتخاب دارد.

طور مثال پدر و مادرم اعتمادی ترین شخص من است مگر تداوی یک ناجوری خود را به پدر و مادر اعتماد کرده نمی توانم بلکه بیک داکتر کاملا بیگانه حتی بیک داکتر کافر و هندو اعتماد می کنم چون به علم وی احتیاج و مجبوریت دارم. جامعه ما هم ناجور است امنیت کار دارد، ترقی کاردارد، وحدت کار دارد، اقتصاد خوب کار دارد، کسب و کار برای درآمد زندگی کار دارد، استقلال وطن کاردارد و صدها مشکل از خود دارد که همه ما محتاج به رفع همان مشکلات هستیم. به همین ترتیب اگر وظیفه بسیار مشکل وکالت را به پدر و مادر خود هم اعتماد کنیم مشکل ما راحل کرده نمی تواند بلکه مجبوریم به شخص دانای دیگری ولو بیگانه باشد اعتماد کرده رای بدهیم تا آینده کارهای مارا اجرا کرند.

پس مجبوریم داکتر جامعه یعنی یک شخص سیاست و عالم و دانشمند اداره چی را پیدا کنیم تا راه حل این همه مشکلات را بداند و عقل آن را داشته باشد. چنانچه عملا دراندخوی خود می بینیم شخص تحصیل کرده که رفقا و همکاران زیاد و خوبی را داشته، به شدت طرف پیشتاز قرار گرفته استاما کسی به نفوذ قومی اعتبار کرده بود، از روی ترس ابلاغ می کند که به منطقه ما کسی کمپاین نکند! یعنی قوم را به گروگان می گیرد. یا قوم خود را ابلاغ می کند که به ملت بیگانه رای ندهید! یا از روی حراس شتابزده وعده می دهد که من ولسوالی را ولایت می کنم ، آب جاری می آورم، مجرد تان را متاهل می سازم امثالهم که همه و همه ضعف نامزد محترم را نشان می دهد چون علمیت قوی نداشته از وسایل زور یا حیله استفاده می کند. گاهی هیچ هنری را یاد نداشته کاملا کرخت و هک و فک مانده سباروز شرمنده تاریخ می گردند. چرا آب نادیده موزه از پا بکشیم؟ هر چیز از خود آمادگی کار دارد. بعضی ها خیز بیجازده بودند لگد بی جا خواهند خورد.

چندی بعد امکان دارد انتخابات شورای ملی تدویر یابد از این تجربه امروزی بیآموزیم تا آقایان نه به افتخار مقام، نه به افتخار دالر، نه به افتخار ارباب و سردار بلکه از روی حاکمیت مفکوری خود را نامزد نمایند تا حامیان شان بدون پلو و دالر به خاطر احقاق حق خود و همنوعانش شب و روز تا پشت پرده جان فدا تلاش نماید که کامیابی نامزد کامیابی خودش و مردمش است. به چشم سردیدیم که بعضی جناب ها در کمپاین خود 40 سیر برنج دم کرده 20 سیرش یا 50 سیر دم کرده 25 سیرش سربسته ماند یعنی فقط گشنه ها به پلو می روند مگر اکثریت مردم علمیت و تیم کاری می پالد، حتی هزار نفر به کمپاین بی پلو حاضر می شود ولی به کاندید پلو کمتر از آن است.

گویا امتحان سختی جریان دارد که عیب را آشکار نمی گوید بلکه در عمل می گوید. گمان برده می شود که ایندفعه شاید افراد شایسته ولی بی پلو رای مردم را گرفته پلوهای بای بچه ها به هدر رود. اگر این عکس العمل این دفعه ناتکمیل هم بماند در آینده حتمی است. پس بریم بطرف عقل و علمیت فراگیر که آینده مطمین و درخشان دارد.

اندخویی


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   متاسفانه دربعضی مناطق ارباب محل وزورگویان مردم را بنام قومداری وملتگرایی یکنفرمزدورگوش بفرمان شخصی خودرا بنام نامزد شورای ولایتی معرفی کرده حیات اولاد خودواولادمردم رابدست یک بیسوادناقابل حرامشریک سپرده همه را بطرف بربادی سوق میدهند. خداکند مردم ازهوشیاری کارگرفته رای خودرا بیک شخص شایسته بدهد تاکارمردم رااجراکرده بتواند.وکالت تجارت نیست خدمت است .
ازفاریاب

>>>   آغاجان نامزدی قماربازی مخروبه نیست بازی باآبروی اجتماعی سباسی است. اگرناکام شوی برای همبش اخته میشوی.اگربه کامیابی اطمینان نداری سروقت دامن راپت کن هنوزوقت غنیمت است.درغیرآن تانسلهایت ازنامزدی آینده محروم میشود.
ازاندخوی

>>>   انتخابات اندخوی اخلال نمیشود . امکان دارد بعضی ها به نامزد ریاست جمهوری هیچ رای ندهد ولی بخاطر نامزد شورای ولایتی حتما به انتخابات حاضرمیشود . چون نامزدان شورای ولایتی فرزندان محل خودشان است ولو این دولت دوروزهم باشد درحل مشکل شان ضرورت خودشان است . ازطرف دیگر دربین همین نامزدان شورای ولایتی طرفداران خود طالب هم حضوردارد درصورت اخلال طرفدار خودطالب هم ناکام می ماند ودر ضرورت ازحامی خودمحروم می گردد .جهادهم بدون علوم سیاسی دشوارحتی درشرایط امروزی ناممکن است .این چوکی وکالت چوکی سیاست ملت و مردم است باید داشته باشیم .
عوض گیلدی

>>>   مردم خسته شده اند

مردم از حملات بی رحمانه طالبان و از موضع انفعالی حکومت، خسته شده اند . حمله به سرینا به نفع طالبان و شبکه حقانی تمام شد. به جای دو گروه تبهکار، دوربین و دیپلمات پاکستانی متهم شد. حمله به دفتر ساحوی کمیسیون معلوم نیست به گردن که انداخته می شود. رویدادهای خوب هم داریم یکی کمپاین پرشور نامزدان و مردم و دیگری معرفی و تایید معاون اول ریاست جمهوری و سومی هم یک هفته بعد همه به پای صندوق های رای می رویم. شورای های ولایتی و رییس جمهور تازه با، رای مردم، انتخاب می شوند.

قراین نشان می دهد که طالبان با بی رحمی تمام می خواهند سیر انتخابات را درهم بکوبد. این همه عملیات پی هم دال بر توطیه دشمن برای برهم زدن انتخابات 93 باید باشد. سوالیکه مطرح می شود این است که هدف استخبارات و طالبان از به هم زدن انتخابات چیست؟ انتخابات اگر در کشور برگزار نشود، این چه سودی برای استخبارات دارد. این طبیعی است که اگر انتخابات برگزار نشود، حکومت فعلی را داریم چون به حکومت تازه دست نیافته ایم. جواب گفتن به این پرسش ها کار ساده ای نیست. ولی قدر مسلم در این است که بی ثباتی در افغانستان به دلیل این که تاثیرات عمیقی در مناسبات افغانستان با دنیای بیرون از خودش را می گذارد، به همان اندازه که اوضاع در افغانستان بی ثبات باشد به همان پیمانه، زمینه و تسهیلات برای فعالیت تروریست ها، فراهم می شود.

تهدید حوزه های امنیتی کشورهای دیگر، بالاترین امتیاز برای تروریست ها می باشد. هر اندازه که اوضاع افغانستان متشنج و ناامن باشد، حداقل دو فایده آنی را به دست می آورد. افغانستان جغرافیایی مناسب برای سازماندهی آنها واقع می شود. تروریزم می خواهد امنیت و ثبات را در افغانستان مختل نماید. حاکمیت مرکزی را متزلزل و گرفتار مشکل در خود پایتخت نماید و حاکمیت قانون و نظم عامه را به هم بزند، درست به همان پیمانه، قلمروی تروریزم توسعه می یابد. تروریزم و حامیان شان همین را می خواهند که تروریزم بی وطن و جغرافیا، جای داشته باشد. وزیرستان شمالی چرا این قدر مورد توجه تروریست ها می باشد زیرا این سرزمین می تواند، مکان مناسبی برای کارها و عملیات آنها باشد. در وزیرستان شمالی، تروریست ها می توانند هرکاری را داشته باشند. اگر ترس حملات طیاره های بی سرنشین نباشد وزیرستان شمالی، خطرناک ترین جغرافیا برای فعالیت تروریست ها، خواهد بود.

حال اگر افغانستان و یا بخش هایی از این سرزمین در قلمروی آنها قرار بگیرد، در این صورت آنها می توانند، بهترین مانورهای تروریستی را داشته باشند. توسعه قلمرو و جغرافیا، یکی از عمده ترین هدف والای تروریست ها می باشد این مامول تنها با یک کار به دست می آید و آن به هم زدن امنیت و گرفتار کردن حکومت مرکزی در افغانستان است. آنها به خوبی می دانند که به هم زدن امنیت انتخابات می تواند، توسعه ناامنی و اختلافات را در بالاترین حد آن، میسر نماید. با این ارزیابی تروریست ها باید تمامی تلاش شان را به این مساله متمرکز نمایند تا سیر طبیعی انتخابات را تبدیل به ناامنی و بی ثباتی نماید آنها در استراتژی خود برای رسیدن به این هدف، حد اعظم تلاش شان را بکار می گیرند که انتخابات را به هم بزنند.

ناامنی در افغانستان سبب می شود که آنها برای اهداف نیابتی بیرون مرزی خود، خوب برنامه ریزی نمایند. تسری و توسعه ناامنی از همین جا سرچشمه می گیرد. این حرف نمی تواند مورد قبول نباشد. استخبارات که مدیران اصلی تروریست های طالب می باشد، سعی می کند افغانستان خوب ترین مکان برای آنها و بدترین جا، برای مردم و حکومت افغانستان باشد.

فاز اول همین است که تروریست ها در افغانستان جای مناسب و مطمین برای خودشان، دست و پا نمایند در این مرحله اگر موفق شدند در آن صورت می توانند، قلمروهای دیگر را مورد تهدید قرار دهند. توسعه و گسترش عملیات تروریستی و فرا منطقه ای شدن آن بستگی دارد به زمینه، پیش از آن و آن تدارک جا و مکان برای خود در افغانستان است. افغانستان هم می تواند در صورتی مکان مناسب برای تروریست باشد که حاکمیت دولت را تضعیف نماید و یا اینکه گرفتاری های غیر منتظره ای برای دولت افغانستان ایجاد نمایند.

چند قلمرو برای حکومت و تروریست ها، اهمیت زیادی دارد. اولین حوزه، حاکمیت و بهم زدن حاکمیت در افغانستان است. برای حکومت و مردم افغانستان بالاترین هدف این است که امنیت و حکومت قانون در همه جا برقرار باشد اما تروریزم با تمام و جود سعی می کند این حاکمیت را از دولت مرکزی بگیرد. تا به حال آنها همین کار را کرده اند. سعی کرده با عملیات قطاع الطریقی، انفجارهای پی هم و عملیات انتحاری و ده ها جنایت از این دست که برای یک هدف طراحی شده است و آن ایجاد محدودیت برای حاکمیت است. گرچه ثابت شده است که تروریست های طالب خود هم نتوانسته در بخشهای ناامن، خود اداره شان را بر پا کرده باشد. خیلی از مناطق است که به صورت سیال دست به دست می شود. البته این هم می تواند، تا حدی برای تروریست ها مفید باشد. هدف بر هم زدن اداره حکومتی و زمینه سازی برای امارت شان می باشد. این هدف از این جا شروع می شود که باید اوضاع امنیتی را مختل کرد و در بخش هایی از کشور همین حالت را به وجود آورده است.

دلایلی که برای تروریست ها، اهمیت زیادی دارد همین است که اداره حکومت در مناطقی از کشور، بهم بخورد. انتخابات در این صورت، در این مناطق برگزار نمی شود. از هم اکنون کمیسیون انتخابات اعلام داشته است که نمی تواند در مناطق ناامن انتخابات برگزار کند. خوب این بهترین کاری است که تروریست ها کرده و نگذاشته که مردم به پای صندوق ها بروند.

دلیل بعدی هم این می تواند باشد که تروریستها، با گذر زمان، حکومت را خسته و نیروهای امنیتی را از ادامه حضور شان در مناطق باز دارد. جنگ برای تروریستها، کم ترین هزینه را دارد و لی برای حکومت و نیروهای امنیتی، امنیت مناطق و تثبیت ادارات حکومتی بالاترین هزینه را بر حکومت تحمیل می کند. یک وقت به نقل از آقای حکمتیار نقل شده بود که بمب در کنار جاده تنها هزینه اش صد دالر است اما خسارات ناشی از آن به نیروهای حکومتی و بین المللی غیر قابل، جبران می باشد.

این حرف درست است که جنگ برای حکومت در برابر تروریست ها، بسیار سنگین و هزینه بردار است. این کار در بلند مدت سبب می گردد که تروریست ها مناطق ناامن را برای خودشان، تبدیل به منطقه امنی نماید. دلیل دیگری که کار شناسان در کنار برهم زدن انتخابات، تضعیف اداره حکومتی در اهداف تروریست ها، برشمرده و آن این است که تروریست ها با ایجاد جنگ های تروریستی حمله به مراکز عمومی هتل ها و رستوران ها و... نشان می دهند که حکومت توان اداره کشور را ندارد. تا مردم نسبت به رفتار نیروهای امنیتی مایوس شوند و دل شان به یک نحوی کنده و اراده شان را سست نمایند.

مردم از این گونه عملیات های پی هم واقعا خسته شده اند و همه می پرسند که حکومت چه کار می کند در مواردی به نیروهای امنیتی بدبین شده و می گویند نکند که عوامل دشمن در قلب نظام ما، راه باز کرده و با هماهنگی عوامل خود این گونه عملیات بیرحمانه شان را، به پیش می برد دلیلی بهتر از این نمی شود برای موفقیت تروریست ها پیدا کرد که رابطه مردم را با حکومت، سست نشان دهد و مردم را ناامید از توان و اقتدار حکومت کرده باشد. دلیل دیگر هم تاثیرات عملیات پی هم و انتحاری در پایتخت به یک نحوی روی اعصاب نیروهای امنیتی پا گذاشتن و راه رفتن است. اعصاب حکومت را خورد و توان تصمیم گیری را از مقامات مسوول گرفتن، نیز یکی ازکارهای عمده آنها می باشد. حکومت و نیروهای امنیتی به هراندازه مصروف و گرفتاری در پایتخت داشته باشند به همان اندازه تروریست ها، از کارهای شان سود برده اند.

و در آخر هم موضع گیری های حکومت و رییس جمهور در حد توجیه ناپذیری رسیده است. رییس جمهور با این گونه رویدادها بگونه ای برخورد کرده است که گویا بخش هایی از طالبان خوب هستند و آنها برادران ما می باشند و مقام ها یشان به شهادت رسیده اند و از همه نگران کننده تر هم این است که با عملیات هوتل سرینا، طالبان و گروه حقانی تبریه شوند و گفته می شود که روح آنها از چنین عملیاتی خبر نداشته است. با این وضع حتی خونین ترین عملیات آنها را می توان زیر سوال برد. طالبان خود شان می گویند که ما عملیات انتحاری را انجام داده ایم اما حکومت ما می گوید که طالبان دروغ می گویند آنها مسوول این گونه عملیات نیستند. واقعا با این وضع می شود شدیدترین و خونین ترین عملیات به گردن دشمنان وهمی انداخته شود. استخبارات کلی ترین و راحت ترین توجیه است.

فردا هر جنایتی که طالبان انجام دهند ولو خود طالبان به عهده بگیرند ولی وقتی حکومت آنها را تبریه نماید در این صورت چه کسی می تواند بگوید که مسوول تبهکاری طالبان بوده است. این نوع ادبیات روی جنایت گذشته طالبان نیز تاثیرمی گذارد و می شود گفت: جنایت های گذشته، کار طالبان و گروه حقانی نبوده است. این حرف را خیلی پیش آقای وردک وزیر معارف گفته بود که طالبان مسوول سوزاندن مکاتب و خیلی از جنایت ها نمی باشند ولی به نام شان ثبت شده است و طالبان هم زبان ندارند که از خود دفاع نمایند درحالی که طالبان زبان دارند و مسوولیت ها را به دوش می گیرند ولی حکومت ما خود می گوید که کار طالبان نیست.

این ها دلایلی است که در پشت حملات پی هم تروریستی قراردارد و حکومت ما موضع گیری های غیر قابل توجیه را گرفته است.

>>>   مشروعیت دموکراسی، فرصت به اقلیت ها

مشروعیت انتخابات تنها رای نیست. پذیرفتن نتایج انتخابات می تواند در مشروعیت سازی نقش داشته باشد. اینکه کسی که انتخابات را برده است آیا به اصول وفادار است یا به کمک انتخابات سعی دارد به لغو این ارزشها بپردازد؟ پس، مشروعیت دموکراسی تنها از اکثریت نیست.
در حالی که کمتر از بیست روز دیگر تا انتخابات ریاست جمهوری و انتقال قدرت از نیروهای ناتو به نیروهای افغانستان باقی مانده است شماری از رهبران جریانهای سیاسی می گویند که هیچ برنامه ای برای بتعویق افتادن انتخابات ریاست جمهوری برای مردم و جامعه بین المللی قابل پذیرش نیست اما همچنان نگرانیها در مورد برگزاری انتخاباتی شفاف جریان دارد.

مشاور امنیت ملی کشور در برنامه انتخابات نود و سه با اشاره به نگرانیهای امنیتی برای برگزاری انتخابات گفت: اگر وضعیت امروز را با سال 1388 مقایسه کنیم می بینیم که علیرغم همه دشواریها اوضاع امنیتی حداقل از لحاظ بازشدن سایتها به مراتب بهتر است اما ایده آل نیست. دموکراسی و مردم سالاری بزرگترین دشمن و مخالف تروریزم افراطی در منطقه نیستند. آنچه که ما در مباحث علم سیاست بعنوان بنیادگرایی یاد می کنیم در گام اول یک شورش در برابر مدرنیته و روشنگرایی است. بدین ترتیب، آسیب رساندن به حاکمیت مردم و مانع شدن از ابراز آزاد اراده مردم هدف اصلی افراطیت در منطقه ما است. بدون شک در انتخابات تلاش می شود انتخابات را تخریب کنند. این در حالی است که گزارشهای رسیده از سوی منابع امنیتی افغانستان اوضاع را بهتر می داند. دموکراسی یک بها دارد و ما باید بهای آن را بپردازیم.

داکتر رنگین دادفر اسپنتا، با اشاره به اینکه در سال 88 بخشهای مهمی از جنوب کشور و حوزه مهمی از هلمند و قندهار در کنترل طالبان بود، افزود: در آن سال طالبان عملا دارای یک قلمرو بودند که در آن قوانین طالبانی را حکم می کردند. امروز علیرغم نگرانیهایی در مورد امنیت، ساحاتی را که طالبان می توانند در کنترل بگیرند ساحاتی هستند که از طریق جنگ و گریز برای مدتی در دست می گیرند و یا ساحات محدود کوهستانی در نورستان و بدخشان و یا جنوب شرق کشور. حوزه حاکمیت دولت کنونی افغانستان بر جغرافیای ملی به مراتب گسترده تر است. از طرف دیگر دموکراسی تنها مشارکت نیست که فراهم آوری پیش شرط های مشارکت است. داشتن فرصتهایی برای اشتراک کردن یکی از این پیش شرط ها است. وقتی حوزه ای از کشور از مشارکت در انتخابات محروم شود دموکراسی پدیده ای مصدوم می شود چون پیش شرط مشارکت برابری فراهم نشده است.

وی ادامه داد: من از نوجوانی طرفدار سیاستی آرمانی براساس عدالت، آزادی و حق تعیین سرنوشت مردم و کثرت گرایی سیاسی بودم. در عین حال سیاست، عمل کردن در حوزه ممکنات است. اگر فردی از حوزه ممکنات بیرون شد انقلابی می شود. با در نظرداشت تنگناها و محدودیت ها باید انتخاباتی ممکن را برگزار کنیم. چاپ تعداد هجده میلیون کارت مربوط به صلاحیتهای رییس کمیسیون انتخابات می شود. رییس جمهور کرزی در سخنرانی شان در مجلس پارلمان تاکید کردند که باید استقلالیت و عدم وابستگی کمیسیونها از طرف ارگانها در نظر گرفته شود. در همه کشورها تعداد کارتهای رای دهی بیشتر از رای دهندگان است که مبادا تعداد بیشتری از حد انتظار رای دهندگان به حوزه ای رجوع کنند.

مشاور امنیت ملی کشور تصریح کرد: بدون شک هر شهروند افغانستان نگران روند انتخابات است. مشروعیت انتخابات تنها ناشی از تعداد آرایی که به صندوقها ریخته می شود نیست بلکه عوامل دیگری هم در مشروعیت انتخابات نقش تعیین کننده دارند. طالبان یک دسته قهار با ایدیولوژی افراطی هستند که تلاش دارند از طریق قهر به قدرت برسند. طالبان یک پدیده مستقل نیستند. در یک جنبش یا حلقه تروریستی آنچه تعیین کننده است رهبری است که دارای یک ایدیولوژی یا فکر است و به آن حلقه سمت می دهد. رییس جمهور که طالبان را برادر می خواند کلمه "برادر" در کنار بار عاطفی بذات خود کدام مضمون سیاسی ندارد. رییس جمهور با پیام دادن به عواطف طالبان کوشش کرد که عواطف آنها را مخاطب قرار دهد، به امید اینکه دسته ای از طالبان را به صلح ترغیب کند. نگرانی این است که آیا می توان در سیاست خشن با عاطفی کردن قضیه در یک جامعه سنتی به نتیجه ای رسید؟ در جوامعی که فردیت معنا یافته است یعنی "من" مهم است نه "ما". پس عاطفی کردن سیاست سودمند نیست.

وی همچنین اظهار داشت: مشروعیت انتخابات تنها رای نیست. پذیرفتن نتایج انتخابات می تواند در مشروعیت سازی نقش داشته باشد. کسی که انتخابات را برده است آیا به اصول وفادار است یا به کمک انتخابات سعی دارد به لغو این ارزشها بپردازد؟ مشروعیت دموکراسی تنها از اکثریت نیست بلکه تسامح و فرصت دادن به اقلیت است. چرا حکومت می خواهد انتخابات را به چالش بکشاند؟ یک نظر خاص در افغانستان وجود دارد که وزرا نباید مداخله کنند و از امکانات دولتی و قدرت خود بسود نامزدان استفاده کنند اما وزیر هم یک انسان سیاسی است. وزیر مامور خدمات ملکی نیست. نه تنها وزرا حق مداخله دارند که رییس جمهور هم در کشورهای دموکراسی می تواند و بلکه وظیفه دارد بسود یک نامزد سخنرانی کند.

به گفته داکتر اسپنتا، ممنوع، مداخله حکومت است که از امکانات دولت و صلاحیت خود مردم و رای دهندگان را زیر فشار نگذارند. وزرا به شرط اینکه از امکانات خود بسود هیچ نامزدی استفاده نکنند می توانند بعنوان یک شهروند بگویند که با آرا و افکار کدام نامزدی موافق هستند. ما تا جایی نباید پیش رویم که جامعه غیر سیاسی شود. عاقبت یک جامعه غیرسیاسی قوم گرایی و ایدیولوژی زدگی است. ما دموکراسی را لغو نمی کنیم چون مردم براساس قوم رای می دهند. در افغانستان قومیت تعیین کننده ترین عنصر است اما این به معنای این نیست که انتخابات را لغو کنیم. خطر سوئ استفاده از قدرت را باید با امکان ابزار جلوگیری کنیم اما مانع مشارکت مردم در سیاست نشویم.
دموکراسی فرآیندی است که بتدریج بزرگ می شود. این امر بستگی به عوامل اجتماعی و مداخله شهروندان دارد تا ما به فردیت و عقلانیت خود برسیم و از تنگناها بیرون شویم.

وی تصریح کرد: تمام نامزدان وقتی برنامه انتخاباتی خود را در دست وزارت داخله افغانستان بگذارند مکلف به تامین امنیت هستند. کسانی که مال مردم را غصب کرده اند، رشوه گرفتند و آن را بسود قوم استفاده کردند باید محاکمه شوند. در این مملکت باید فرهنگ قانونمنداری حاکم شود. تنها سلاحی که مردم برای جلوگیری از فساد دارند این است که به سیاستمداران فاسد رای ندهند. مبارزه با فساد ایجاب می کند که گزینشی برخورد نکنیم. خلق ما شایسته رهبران پاک و مسوول و خادم به مردم است. مردم هم باید رهبرانی شایسته انتخاب کنند نه رهبرانی از قوم و تبار آنها.

مشاور امنیت ملی کشور در پایان گفت: صلح با دشمن صورت می گیرد نه با دوست. اگر گفتگو با طالبان در چارچوب پذیرش نظام قانون اساسی افغانستان باشد این گفتگو جواز دارد و باید به این جنگ پایان داد. امیدواریم در روز انتخابات اوضاع امنیتی در همین سطح بماند. نگرانی در مورد انتخابات یک نگرانی مشروع و برحق است. ما باید با درایت تمام افراد شایسته تری را انتخاب کنیم تا گام به گام اوضاع بهتر شود. بخاطر نفس انتخابات باید رای داد که این یک وظیفه شهروندی است و دموکراسی و عدالت بر شانه های شهروندان انتقادی استوار است.

>>>   گویا امتحان سختی جریان دارد که عیب را آشکار نمی گوید بلکه در عمل می گوید. گمان برده می شود که ایندفعه شاید افراد شایسته ولی بی پلو رای مردم را گرفته پلوهای بای بچه ها به هدر رود. اگر این عکس العمل این دفعه ناتکمیل هم بماند در آینده حتمی است. پس بریم بطرف عقل و علمیت فراگیر که آینده مطمین و درخشان دارد.

>>>   بعداز هفت روز انشأالله معلوم میشود.

>>>   خام خیال کردی- مفکوره و عقل کارنداریم این گپ ها به پیش ما دوتایی پشه اهمیت ندارد . نرواری بزورسوته هم باشد محترم طاهرسیحون را کامیاب میکنیم . جناب شهاب الدین باور دونفرمسلح را ازمصرف جیب خود دراختیار طاهرجان مانده اگرسربلندکردی ترورت میکند . اگربه لک ها دالر هم شود باورصاحب پشتیبان است . نفرهای محترم انوش هم شب و روز درخدمت است . ازرای گرفتن کدام تشویش ندارد . حکومت ازخود ، شمارشگرازخود، عسکروپاسبان ازخود، همه قدرت ازخود ، اگرمردمت هیچ رای هم ندهد بازهم صندوق زنده باد ! آن انتخابات گذشته بود که باهزاررای ناکام کشیدید ایندفعه زورتانرا می بینیم . مابزورخودکامیاب هستیم . حامی طاهر سیحون

>>>   از حال و احوال فعلی یعنی اینکه دست کم یک هفته به روز تاریخی یعنی انتخابات ریاست جمهوری و شورا های ولایتی باقی مانده است ، چنین برملا و طوری تخمین زده میشود که : انشأالله در ولسوالیهای چارکانه اندخوی 4الی5نامزد کامیاب می شد و این ها قرار ذیل اند :
1 _ محترم انجنیر صاحب محمد روزی
2 _ محترم استاد علاوالدین خان
3 _ محترم جلال الدین قیامی
4 _ محترم شهاب الدین خان
و5 _ محترمه انیسه ته ینج
( والله اعلم بالصواب)
پس برما لازم است تا در انتخاب نامزد ، از احتیاط و درک عالی استفاده نموده ، کار را به اهل کار بسپاریم در غیر آن به مدت حداقل 4سال عمر خودرا ضایع می کنیم زیراکه میگویند : « یک لحظه غفلت ، یک عمر پشیمانی »

>>>   از نویسنده محترم نهایت سپاسگزارم که همچو مطلب بجا و معقول را بسیار بموقع خاص آن تحریر و نشر کرده اند
رای مفت = خدمت مفت
رای برپلو = خدمت برپلو
رای به دالر = خدمت به دالر
رای به اهل کار = خدمت به اهل کار
فاریابی

>>>   میزان رای ملت است

>>>   سلامتی انتخابات ، سلامتی آینده ماست

>>>   بهترین برنده قادری صاحب استند چراکه سرنوشت شان را پیش از انتخابات تعیین نمودند
هنوز اول عشق است = سفر دنباله دارد

>>>   اولا ً از نویسنده مطلب یک جهان سپاس و بعداز او از نامزدانیکه بخیر عز موفقیت بدست میاورند توقع ما اینست که در مورد برق ، آب ، رشد زراعت و مالداری و ازهمه بیشتر در تامین امنیت مردم مظلوم ، به والی صاحب محترم مشوره لازم بدهند برای مردم پول ندهند کمک نکنند آپارتمان جور کرده ندهند ولیکن کار مهیا بکنند چرا که مردم دربدر است گاه در پیش ایران و گاه در آستانه پاکستان وگاه هم در هر جای دیگر صرف بخاطر بدست آوردن لقمه نانی سرگردان اند ... خلاصه کارهایی زیربنایی کنند نه ظاهر و روبنایی دیگر بس است فریبکاری « به عوض نان دادن ، باید راه نان پیدا کردن را به مردم یاد بدهند.وو» کافیست...

>>>   مقاله عجبی است ! اگرفروفیسور جهانی را هم وکیل انتخاب کنید کاری ازدستش نمیآید چون حق بزور گرفته میشود نه به گریه وعقل چون کسانیکه در ادارات هم کار میکنند آدم های نافهم نیستند که وکیل آنهارا بفهماند. اگر وکیل فراه بامردم خوددرمورداجرای کدام کارمظاهره عظیم براه انداخته دولت را مجبورسازد مگروکیل فاریاب شب و روزدراجرای کارمردمش گریه کند دولت کدامش را اجرا خواهد کرد؟ معلومدار ازفراه اجرا میشود . چنانچه طی 12 سال اخیر هرات لندن دوم شد فاریاب هنوز خاک میخورد این گناه وکیل است یاخواب برده گی مردم ؟ اگرمردم فکرکند که رای دادم کارمن خلاص بقیه همه کاررا وکیل انجام میدهد پس همه کارها جابجا می ماند . دانشمندترین و فهمیده ترین وکیل بهترین رهنما و رهبر مردم شده میتواند ولی کاررا باید خودمردم باتقاضا های خودازطریق تقاضا های مستقیم بزرگان تا تظاهرات ده هزار نفری خود بدست میآورد . ملتی که ازحق خودخبرنداشته باشد صاحب حق نیست . نابرده رنج گنج میسر نمیشود –مزدآن گرفت جان برادرکه کارکرد ملاعلیم

>>>   مردم شرافتمند و سلحشور این دیار !آگاه باشید !
این بار اگر خدابخواهد میدان از مردم و رآی مردم است چراکه در دفعات پیش ، انتخابات یک ذره به ملک ما نوپا بود و مردم ما به انتخابات و شرایط آن نابلد بودند این حالی مردم ، مردم پنج سال پیش نیست به فیصدی قابل ملاحظه ای درک و فکر سیاسی _ اجتماعی شان رشد نموده است .این بار رأی مفت وجود ندارد یعنی بدون غور شناخت کامل از کاکردهای گذشته نامزدان ، به آنها رای نمی دهند. کاندیداها کلگی آدم های محترم و خوب هستند ولی ماباید از قات آنها اشخاص محترم تر ، خوبتر و محترم ترین و خوبترین شانرا تشخیص و برگزینیم. (( در هر کار قوه « تشخیص » بسیار مهم تر است... ))زیرا که بدون تشخیص ، نتیجه کار ناقص بار میاید ، نتیجه ناقص نه تنها بدرد بخور جامعه نیست بلکه جامعه و مردم به بحران سوق میدهد.

>>>   هموطنان عزیزخودشان قضاوت کنند! یک نامزدشورای ولایتی درجنازه کمپاین کرده ، دیگری درخیرات مسجد ودیگری هم عموم اندخوی را به پلو دعوت کرده هنوز پلوشان اضافگی کرده است. به نظرشماکدام یک به نفع جامعه است؟ کاندید قومی کم سواد خوبست یانامزد تیم تحصیلکرده؟ به برادرسکه بیسواد خودرای دهم یابه نامزد سیاست دان بیگانه ؟ نامزد یک قوم ناکام بماندنامزد کامیاب قوم دیگرچه خواهد کرد؟ کسانیکه به نامزدپول خرچ کرده چه توقع دارد؟کسانیکه به نامزد پول نداده چه کاره میشود؟
حیران ازاندخوی

>>>   آقای ابسقال! بازی باآتش نکنید! سیاستمداری بابیسوادی امکان پذیرنیست!
امان گیلدی ازچقورقشلاق


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است