نقش افغانستان در فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی
اگر قدرتی در افغانستان وارد می شود نباید هدف نهایی اش افغانستان باشد بلکه باید قدمی پیشتر بردارد. آمدن روسها نشان دهنده این بود که آنها اقدامات بعدی را در نظر داشتند 
تاریخ انتشار:   ۱۶:۴۷    ۱۳۹۲/۹/۳۰ کد خبر: 63226 منبع: پرینت

حدود ۲۲ سال پیش در چنین روزی یعنی در روز ۲۱ دسامبر سال ۱۹۹۱ میلادی نمایندگان ۱۱ جمهوری شوروی در شهر آلماآتی در قزاقستان مرگ اتحاد جماهیر شوروی را قبل از این که ۷۰ ساله شود ، اعلام کردند.

اتحاد جماهیر شوروی 69 سال پیش از این تاریخ در روز 30 دسامبر سال 1922 میلادی متولد شده بود. با مرگ شوروی، جامعه کشورهای مستقل مشترک المنافع جایگزین آن شد. تنها 3 جمهوری بالت «لیتوانی ، لتونی و استونی» و جمهوری گرجستان حاضر نشدند به این جامعه تازه حیات یافته بپیوندند.

با این حال، با گذشت چند سال سایر جمهوری ها از جامعه کشورهای مستقل مشترک المنافع خود را کنار کشیدند تا بتوانند با استقلال کامل به حیات خود ادامه دهند. ده سال پیش از این تاریخ ، اتحاد جماهیر شوروی هنوز لرزه به پیکر جهان می انداخت. ارتش سرخ در کشور ما افغانستان می جنگید و لئونید برژنف آخرین «تزار سرخ» موشک های هسته ای اش را به سوی اروپای غربی نشانه گرفته بود.

تمام اطلاعات نشان دهنده این است که هدف اولیه شوروی از اشغال افغانستان دسترسی به اهداف جیوپولتیک بوده است و هدف دوم آنها دفاع از حکومت متحد سوسیالیست شان بوده است که البته در هر دو هدف موفق نشدند. نه توانستند در افغانستان حضور پیدا کنند که آنها را به اهداف شان برساند و نه توانستند حکومت متحد خود را حفظ کنند.

اساسا جغرافیای افغانستان یک جغرافیایی است که اعتبار بالقوه در حرکت های استراتژیک دارد و نه بالفعل. بعنوان مثال اگر قدرتی در افغانستان وارد می شود نباید هدف نهایی اش افغانستان باشد بلکه باید قدمی پیشتر بردارد. آمدن روسها نشان دهنده این بود که آنها اقدامات بعدی را در نظر داشتند.

اما علل سقوط شوروی از افغانستان چه بوده است؟

یکی از مهمترین دلایل مقاومت مردم افغانستان بود و این محوریترین دلیل است که اگر این مقاومت وجود نمی داشت جامعه جهانی این همه حمایت از این حرکت نمی کرد. دومین دلیل نفس حمایت جامعه جهانی از حرکت جهاد افغانستان بود که آن در زمان جنگ سرد اتفاق افتاد و روحیه در سطح جهانی برای حمایت آماده بود. مورد سوم تغییر در سطح رهبری حزب کمونیست اتحاد شوروی بود به این معنی که شما نمی توانید فرض کنید که اگر گورباچف نمی آمد ممکن بود که اتحاد شوروی به این سرعت به این منطق برسد که نیروهای خود را خارج کند
.
عامل دیگر هم نفس تلفات و ضایعاتی بود که چه در عرصه نظام سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و امنیتی اتحاد شوروی می پرداخت و مورد دیگر هم نفس انزوایی بود که به صورت داراماتیک شوروی با آن مواجه بود و در نهایت تصوری اتحاد شوروی داشت که آنها دولت متحد خود را در موقعیتی قرار دانند که دیگر اگر آنها خارج شوند آنها می توانند مقاومت کنند و به همن جهت در سال هشتاد و نه در حدود چهارده میلیارد تسهیلات و تجهیزات و... در اختیار دولت داکتر نجیب الله قرار دادند و دولت داکتر نجیب الله هم سه سال بیشتر مقاومت کرد.

همه این تصورات می تواند در جایگاه خود مورد بحث قرار بگیرد. اما محوریترین آن مقاومت مجاهدین بود چرا که اگر این مقاومت نمی بود ما بسیاری از قیام های دیگری را داشتیم که تداوم نداشت و توسط شوروی سرکوب شده بودند. در نهایت بن بست استراتژیک شوروی با آن مواجه شده بود این بود که تمام ابزار خود را برای سرکوب و کشتار به کار برد اما با وجود آن نتوانست به اهداف خود نایل شود. بنا مردم افغانستان با مقاومت خود عملا شوروی را منجر به شکست کردند.

حال افغانستان چه نقشی در فرو پاشی شوروی داشت؟

دیدگاه های مختلفی وجود دارد. بعضی معتقد هستند که این سیستم خود منتج به از هم پاشی بود و تعداد ساخت ها را زیر سوال می برند و می گویند اتحاد شوروی خود با وزن خود سقوط کرد و این کشور آنقدر جغرافیای اش وسیع شده بود که نمی توانست با یک فرمول ادامه دهد.

عده ای دیگر هم معتقد بودند که جنگ افغانستان یک جنگ کوچک بود و تبعات آن در اتحاد شوروی قابل کنترل بود. اما قطعا عوامل مختلفی در سقوط اتحاد شوروی موثر بوده است. تغییر رهبری و یا رکود اقتصادی که پس از سال دهه پنجاه پس از مرگ استالین تا دهه هشتاد عملا شوروی با آن مواجه بود. همانطور که شاهد بودید رشد اقتصادی در دهه هشتاد به صفر میرسد و یا جنگ سرد که خود از عوامل اساسی بود و سیاست ریگان که بودجه نظامی 143 میلیاردی خود را 253 میلیارد افزایش داد.

بناء عمق فشار جنگ سرد و سیستم نا کار آمد و عدم انگیزه برای طبقه کارگر و وسعت کشور و نظام بسته اتحاد شوروی این ها به طور کلی تاثیراتی داشتند. اما افغانستان و جنگ آنها در افغانستان و تغییر رهبری از دو عناصری بود که نمی توان انکار کرد. جنگی که ارتش اتحاد شوروی در افغانستان داشتند یکی از سه پایه های اساسی اتحاد شوروی در آنجا مورد هدف قرار داد.

بر اساس تحلیل ها سه ستون اتحاد شوروی را استوار می ساخت. حزب کمونیست، اردو و کا جی بی. در واقع زمانیکه جنگ افغانستان نظم را از ارتش شوروی می گیرد و در سال 91 زمانیکه پارلمان شوروی در محاصره قرار می گیرد فرماندهان کا جی بی حاضر نیستند که از مافوق خود اطاعت کنند و این حلقه محاصره نیز از سوی همان سربازان بازگشته از جنگ افغانستان ایجاد شده است.

در واقع مقاومت مردم افغانستان اصل شکست ناپذیری ارتش شوروی را زیر سوال برد و این سبب شد که ارتش شوروی مظهر وحدت کل اقوام نباشد.
در تیوری جنگهای بزرگ مبحثی است که یا پایه ها باقی می مانند و یا معادلات قدرت را در درون تغییر می دهند. بعنوان مثال یک میلیون سربازی که به افغانستان آمدند که آنها هم جنگ را آموختند و هم خشونت را، اینها عملا به قدرتی مبدل شدند که تهدید را به وجود آوردند و حرکت های ضد نظام فرصت بیشتری برای فرو پاشی به دست آوردند.

کد (10)


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   اولاً شوروی از هم نپاشیده و تغیر نام داده بنام اتحاد کشور های مستقل المنافع. همین حالا ده ها هزار سرباز روسی در سرحدات بین افغانستان و تاجکستان و از بکستان و ترکمنستان و دیگر کشور های جمهوری های سابق شوروی قرار دارد. اقتصاد این کشور ها بشمول روسیه به مراتب خوبتر از سابق شده است. سلاح های اتمی آن به مراتب از سابق خوبتر و مدرنیزه شده است.
قبلاً روس ها تحت نام انترناسیونالیزم مجبور بود نیم کشور های گرسنه دنیا را به شمول افغانستان کمک کند. حالا این مجبوریت را ندارد و اقتصاد و سطح زندگی آنان به مراتب از سابق خوب است. اصلاً افغانستان هیچ کدام تاثیری در تغیرات شوروی نداشته، بلکه این روس ها بودند که با ریفورم های سیاسی و اقتصادی خود را ز غم کشور های گرسنه و گدایگر جهان همچون افغانستان خلاص کردند.

>>>   مردميكه جنگ كردند سرك ها مكاتب پل ها بند هارا ويران ساختند صرف در فروپاشي كشور خود سهم داشتند
اينها كساني بودند كه قومانده شان بدست پاكستاني ها وغربي ها بود
اينها عساكر وفادار ومطيع جنرال حميد گل نصيرالله بابر كرنيل امام وخلاصه آي اس آي بودند
فروپاشي شوروي تقاضاي زمان وكار جهان غرب بود
شوروي قبل ازينكه سربازانش را از افغانستان بيرون سازد از كشورهاي شرقي اروپائي بيرون ساخت كه در مقابل شوروي جنگي هم نداشتند

>>>   روسیه که جایگزین شوری شده هیچ سقوط نه نموده بلکه قوی تر از زمان شوروی وخت گردیده . صرف سیستم ان از سوسیالیستی به سر مایه داری تغیر نموده که به اثر خیانت رهبر ان وقت گرباجف بود .

>>>   من محصل و شاهد زنده از شرایط موجودشوروی سابق بودم که شرایط و قواعد سوسیالیسم تضمین کار برای همه ، تداوی رایگان برای همه ، مزد مناسب برای همه ، تحصیل رایکان برای همه ، حقوق بدون امتیاز برای همه خیلی مردم را بی پروا و بیغم باش کرده بود . بعضی روشنفکران روس معتقد بودند که متخصص ازما ، صنایع ثقیل ازما ، رهبر سیاسی ورزیده ازما مگر نان مفت ازدیگران ما برابر یک دهقان معاش میگیریم درحالیکه دهقان به اندازه ما بی خوابی درس را هم نکشیده کیف و صفا کرده بازهم کیف صفا دارد . گویا فروپاشی نظام شوروی نه از جانب امپریالیسم و نه از جانب مردم شوروی و نه هم جهاد افغانستان بلکه از حکومت مرکزی تغیر اندیشه داد . این تغیر به مفهوم تحرک نظام بود نه تجزیه نظام ازروی نفاق اکنون هم این کشورهارا متفق سیاسی میبینیم . اینکه نظام سوسیالیسم را مختلط با سرمایه ساخت بی پروایی جامعه ایجاب کرد تا چندتاگرگ بین گوسفند رها کنند تا چابک شود . مشابهت نظام به نظام چین سابق بوده مگر همانطوریکه چین سابق دچار انقلاب کارگریست چند سبا بعد نظام شوروی نیز تجدید آرایش خواهد کرد . چون هیچ نظام نمیتواند بدون پلان واحد مرکزی جوابگوی تقاضای جامعه گردد همانطوریکه هماکنون هم نظام سرمایه داری دچار ورشکستگی و زیر بار تقاضاهای روزافزون مردم خود قرار دارد درحالیکه در نظام شوروی سابق به قول نویسنده در نظام بسته همچو ضرورت تضادهای توده ای نبوده بلکه بی پروایی به اوج خود بود. چند سال بعد نه تنها مردم شوروی سابق نان مفت سوسیالیسم را اشتیاق خواهد کرد بلکه اقتصاد جهانی نیز جوابگوی تقاضا نیست مجبور است راه برون رفت برخود پیداکند . گویا لازم بود اداره مرکزی جامعه خودرا تکان دهد تا به هوش بیاید . اردوگاه گلوبالیسم و انترناسیونالیسم را بمقایسه بگیریم فکر میکنم تجزیه قبرس به دوکشور که فرزند ازین طرف سرک برای دیدن پدر به آنطرف سرک با ویزه و پاسپورت برود کدام شاخ و دم سبز نمیکند بلکه زیر بار چند سرمایه دار یاغی به غارت میگذارد تا ازخود قدرت دفاع هم نداشته باشد . سرمایه دار جدایی و تجزیه مردمان دیگررا هوس میکند ولی خودش دراشتیاق گلوبالیسم یعنی ایجاد حکومت واحد جهان است . پس برخود وحدت بردیگران تجزیه میخواهد درحالیکه بلوک سوسیالیسم دراسارت همدیگر نبودند حتی جدایی شان هم بدون جنگ بود . اگر بلوک سوسیالیسم وقت را اتحاد همفکری بگوییم کلوبالیسم کنونی اتحاد زوراست یعنی بزور سرت حکومت میکند . اینکه صاحب سرمایه ازین نوشته درغضب شده چند توهین بنویسد مگر همانطوریکه گالیله گفته بود اگر من بگویم زمین نمیچرخد او بازهم میچرخد . اگر تصورکنند که مفکوره سرکوب شود مشکل حل است پس گرسنه را جواب بده که نان میخواهد .اگر گرسنه را عاجز و ناتوان میدانی پس جواب انتهاررا پیداکن نه درتعقیب مفکوره ! وطندوست افغانستانی

>>>   تغیرات در حاکمیت دولت شوری وکودتای گورباچوف از درون سبب تغیرات در پالیسی وتغیرات جهانی سبب شکت شان شد.
فضل عبیدی.کابل.

>>>   این ره که تو میروی به ترکستان است.
حقبین

>>>   شوروی از درون توسط ګرباچوف خاین که جاسوس امریکا بود فرو پاشید. اشرار بی فرهنګ و دزد در فروپاشی شوروی هیچ رول مستقیم نداشتند، به صورت غیر مستقیم امکان دارد که فریاد کدام مادر یا کدام بیوه و یا کدام یتیم را خدا(ج) شنیده باشد که ګرباچوف را وسیله ساخت. اشرار کثیف افغانستان، غلامان و جیره خوران پاکستان دال خور بودند. چه شد اردوی ۱۰۰ ساله ما، چه شد طیاره ها و تانکهای ما، چه شد سکات و اوراګان ما، چه شد فابریکه های ما، چه شد جنګلات ما، چه شد غیرت و عزت ما؟؟؟ این همه چیزها از پدر خلقی ها و پرچمی ها نبود بلکه از ملت افغان بود.
این اشرار بی فرهنګ حتی ناموس افغانها را بر اعراب به فروش رسانیدند.
ای ملت افغان: تا که به حیث یک ملت واحد بر روی کثیف، سیاه و منافق پاکستان ضربه نزنید، همین روز تان خواهد بود.
ای ملت افغان: برای یک قیام ملی و سرتاسری یکی شوید و بر پاکستان لعنتی حمله کنید و این انبار ګنده ګی را به جهنم عبدی بسپارید، در غیر ان حال تان از این بدتر خواهد شد.
داکتر ایمل صافی

>>>   من به گفته های جناب افغانستانی به کلی موافق هستم ولیمبصر اولی ما از گفته های بعضی اشخاص به اصطلاح که درجهاد گفنه خود شان بوده وشنیده تبصره کرده که باید علمی صحبت کند این یک معامله گرباچف بود که کشور های ازادشده را گویا خوش بسازدبه یک صفحه یا یک کتاب نمی گنجد. مثلی که یکی از قوماندانان انوقت گفت ذر یک میزگرد که دیوار برلین از جهاد مردم افغانستان فرو رفت که یک دروغ محض بود.
حقبین

>>>   کاش بجای عنوان فوق عنوان میدادند " نقش افغانستان در فروپاشی خود"!!!!!!!

>>>   انهايكه به خود افتخار مي كند ، لطفاً بگويند كه دست اورد شان چه بوده؟
قرار راپور موثق بيست و چار هزار دختران يتيم وزنان بيوه به كشورهاي عربي يا فروخته شده يا قاچاق شده يا منحيث كنيز انتقال شده
تكسي ران ازالمان

>>>   مردم روسیه دارای بهترین ارزشهای انسانی هستند که با بعضی کشورهای همسایه افغانستان حاجت به مقایسه ندارد
مهاجر اسبق درتهران وفعلاً در روسیه

>>>   نیاز به تحلیل کارشناسانه بیشتر دارد. واقعیت های تاریخی وجود دارد باید به ان ها استناد کرد. و زمانیکه ازمقاوت مردم افغانستان سخن گفته می شود به تاریخ سازان آن اشاره شود تا ذهن مردم روشن باشد. مبهم صحبت نشود.
فخری-کابل


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است