نیم نگاهی به ادبیات کودک و نوجوان در افغانستان
 
تاریخ انتشار:   ۰۹:۲۷    ۱۳۹۲/۹/۱۱ کد خبر: 61794 منبع: پرینت

ادبیات کودک و نوجوان در افغانستان، مانند بسیاری از ژانرهای هنری – ادبی دیگر در این کشور تحت تاثیر فراز و نشیب رویدادهای تاریخی و حتی فرهنگی بوده است. لذا افت و خیزهای فراوانی را طی دهه های طولانی همیشه باخود همراه کرده است.

در دهه های ۳۰-۷۰ (میلادی) ادبیات رسمی کودک و نوجوان در افغانستان رشد خوبی گویا داشته است و مجموعه هایی در قالب شعر، داستان ترانه های محلی به زبان های دری وپشتون به چاپ رسیده است.

در سال های -۱۹۸۰ تا ۱۹۹۰میلادی، بخشی تحت عنوان ادبیات کودک در انجمن نویسندگان افغانستان شروع به فعالیت کرد و گویا این بخش آثاری را در زمینه ی کودک و نوجوان افغانستان چاپ و منتشر کرده است. بعد از آن نشریه ها و نویسنده هایی کم و بیش، پررنگ و کم رنگ در حوزه ی مربوط به کودک و نوجوان به فعالیت روی آوردند. شاید سیاه ترین دوره در به فراموشی سپرده شدن این نوع ادبی در تاریخ ادبیات به حضور طالبان برمی گردد. مهاجرینی که از کشور خارج شدند توانستند انواع ادبی را در شاخه های دیگر در هر صورت، در حلقات ادبی خویش حفظ کنند شاید در فصلی پررنگ ترهم حضور داشته اند اما ادبیات کودک و نوجوان به کلی فراموش شد.

اگر باز هم این سیر فعالیت ها را حتی بعد از سقوط طالبان، دنبال کنیم می بینیم هنوز هم در بحث ادبیات کودک و نوجوان به صورت تخصصی و مفهوم جهانی به خلق آثاری که برای این قشر نوشته شده باشد نگاه جدی نشده است. افغانستان بستر سوژه های زیادی برای روایت شدن و نوشته شدن است ولی این که یک اثر به دلیل این که راوی داستان نوجوان است را می توان اثر نوجوان در ادبیات افغانستان یا اثر کودک خواند و نویسنده اش را نویسنده ی این حوزه ی مهم دانست کاملا اشتباه است. نویسنده ی کودک و نوجوان علاوه بر مطالعات روانشناختی دنیای کودک و نوجوان در زمینه ی رشد و مقولات مربوطه اش باید خودش با کودک و نوجوان رابطه و فعالیت داشته باشد و یا احساس درونی، کودک درون خود را به قوت حفظ کرده باشد. به طور ساده تر دنیای کودکان و نوجوان افغان باید در ذهن مولف درونی شده باشد. چرا در دوره ی طالبان و یا حتی پس از طالبان آثاری در این حوزه نداریم؟ این برمی گردد به روحیه ی فرتوت و سریع رشد کرده ی نویسندگان ما. واقعا جبر و سختی های زمانه حس کودکی و روح نوجوانی را با تمام لطافت و ظرافتش از نویسندگان ما گرفته است چه برسد به کودکان افغانستان که زودتر از سایر کودکان به بزرگسالی قدم می گذارند.

زبان و لحن های نوشتاری در آثاری که در حوزه ی کودک و نوجوان نوشته می شود بسیار حایز اهمیت است که باید در کنار حفظ ویژگی های روای این نوع ادبی، شخصیت پردازی، فضاسازی همه با آن چه که درباره ی کودک و نوجوان نوشته می شود با برای کودک و نوجوان نوشتن فرق کند. بارها باید از منظر کودک یا نوجوان اثر را بازنویسی کنی تا متناسب با سن و شرایط روحی این گروه کار، خلق شود.

ادبیات غرب با پیشینه ی قوی که در زمینه ی کودک و نوجوان دارد بازهم نگاه ریزبین دقیق و منسجم خود را از این حوزه دور نکرده است و مرتب درحال فعالیت و پژوهش هستند. اخیرا هم نمایشگاهی در کتابخانه ی عمومی نیویورک برگزارشد با عنوان چرا کتاب کودکان مهم است؟ و حوزه های مهم علوم انسانی را به ادبیات کودک و نوجوان فراخوانده اند.چون علمای غرب می دانند که اگر به خواهند به رشد و پیشرفتی در مملکت و آینده ی خود برسند باید روی این قشر بیشترین سرمایه گذاری را بکنند تا بیست سال بعد نتیجه های کارآ بگیرند و چه حوزه ی مهم تر از مقوله ی ادبیات.

هرحرکتی که در رابطه با ادبیات کودک و نوجوان برداشته می شود را باید به فال نیک گرفت و تشویق کرد. نهادها و شخصیت ها و نویسندگان افغانستانی که در کشورهایی که به ادبیات کودک و نوجوان بیش از افغانستان اهتمام می ورزند، زندگی می کنند باید تعامل با کارشناسان نویسندگان و کارشناسان این کشورها بیشتر ارتباط بگیرند تا بتوان تخصصی شدن را یاد گرفت و در راستای بالندگی ادبیات افغانستان آموزش ها و دانستنی ها و تجارب خودشان را در اختیار نویسندگان و علاقمندان این حوزه در کشورمان بگذارند.

نکته ی بسیار مهم و ظریف که در آثار خلق شده برای کودکان و نوجوانان در افغانستان کمتر دیده می شود استفاده از سه ژانر اصلی فانتزی، طنز و حادثه محوری است که بخش اصول مهم کار در این حوزه است. حتی اگر قرار است از جنگ و درد و مشکلات حتی مربوط به مهاجرت و مسایل دیگر نوشت باید رگه های طنز را حفظ کرد و در زیربنای این اصول حرف را نویسنده بزند. چون طبع این قشر از جامعه خصوص نوجوان در طول سال ها نشان داده که به دنبال این گونه آثار هستند. نویسنده ای که می خواهد در این حوزه چه شعر بسراید چه داستان بنویسد باید مخاطب شناس خوبی باشد و مخاطب شناسی هم جزو مسایل جدی در کنار مطالعات دیگر برای کودک و نوجوان نوشتن است. مطلبی که در افغانستان و نویسندگان و نشریات مربوطه مانند بسیار موارد دیگر که به کودک و نوجوان مربوط می شود مورد بی توجهی قرار گرفته است.

بتول سیدحیدری


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   (این که یک اثر به دلیل این که راوی داستان نوجوان است را می توان اثر نوجوان در ادبیات افغانستان یا اثر کودک خواند و نویسنده اش را نویسنده ی این حوزه ی مهم دانست کاملا اشتباه است...)
بسیار به جای اشاره شد.بسیارتشکر.مطلب خواندنیی بود
احمدی- کابل


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است