5000 جسد نماد نوعدوستی حکومت
اینک اما فقط 4 هزار و 782 قربانی جنایات جنگی در سالهای 1357 و 1358 که میان کشت و کشتار ارتش سبز و سرخ و دشمنی پوچ خلقی ها و پرچمی ها بصورت دسته جمعی و ناشناس نماد عدالت خواهی و نوعدوستی ارگ و کابینه شده است 
تاریخ انتشار:   ۲۱:۲۶    ۱۳۹۲/۷/۱ کد خبر: 58424 منبع: پرینت

تاریخ گذشته افغانستان روزها و سالهای سیاه بسیاری در خود دارد اما هیچ یک به سیاهی سه ماه تکیه زدن حفیظ الله امین در مسند قدرت و کشتار دسته جمعی حزب خلق کمونیستی علیه دیگر پرچمی ها و مردم ملکی بیگناه نمی رسد. در دوران صد روزه ی امین هزاران هزار حتی قریب به یک میلیون نفر قتل عام شدند و در گورهای دسته جمعی مدفون گردیدند.

اینک اما فقط 4 هزار و 782 قربانی جنایات جنگی در سالهای 1357 و 1358 که میان کشت و کشتار ارتش سبز و سرخ و دشمنی پوچ خلقی ها و پرچمی ها بصورت دسته جمعی و ناشناس نماد عدالت خواهی و نوعدوستی ارگ و کابینه شده است. انگار نه انگار که بسیاری از کسانی که اینک بر احزاب و مقامات دولتی آزادنه می تازند و می خورند جنایات بی شمار و غیر قابل انکار مرتکب شده اند.

وقتی دو هزار بازمانده ی بیش از یکصد هزار زندانی دوران ظلمانی جنگ داخلی خلق و پرچم از خاطرات تلخ شان در زندان های سیاسی امین، تره کی، ببرک کارمل و داکتر نجیب می گویند یعنی حداقل آمار قربانیان کودک تا سالمند به رقمی چند برابر 5000 جسد کشف شده آکسا توسط هالند می باشد.

جلسه رییس جمهور با رهبران جهادی و چهره های شاخص سیاسی درباره قربانیان سازمان استخبارات رژیم کمونیستی که منتج به اعلام عزای عمومی در تاریخ 8 میزان و نیمه برافراشتن بیرق کشور به رسم همدردی با این قربانیان و نیز اختصاص یک مسجد و یاد بود در ساحه پلچرخی کابل به نام شهدای کشور شد معنا و مفهومی جز بازی با افکارعمومی ندارد.

اصل حضور صبغت الله مجددی، مارشال فهیم، خلیلی، مسلم یار، اسماعیل خان، ارغندیوال، محقق و تنی چند از دیگر افراد و اقارب حکومتی در چنین نشستی و چنین فیصله ای برای تسلیت عمومی به روان پاک شهدا مسأله ای استهزا آمیز است چرا که به درخواست نمایندگان مجلس و دیگر آگاهان نظامی باید با همه جانیان چهل سال گذشته برخورد شود نه تنها پناهندگان هالند.

شماری از نماینده های مجلس می گویند هر کسی که در چهل سال گذشته در کشتار مردم افغانستان دست دارند باید از حق اشتراک در انتخابات محروم و به دادگاه کشانیده شوند. اعضای مجلس تأکید دارند که نباید تنها کشتارهای دوران حاکمیت حزب دموکراتیک خلق افغانستان محکوم شوند بلکه افرادی که در دوران جهاد و پس از آن نیز در کشتار و قتل عام مردم دست دارند محاکمه شوند.

عدالت گمشده در افغانستان این بار با نشر نام 5000 نفر قربانی حاکمیت صد روزه حفیظ الله امین، دوباره آغاز شده است.
چنانکه به قول شکریه بارکزی سبز و سرخ جنگیدند و عدالت قربانی شد. اکنون ما عدالت می خواهیم. بسیاری از نمایندگان مجلس از دست مرتکبین جنایات ضد بشری تکیه زده بر قدرت بدون دادگاه محکمه کننده شکوه دارند.

رسانه ای شدن لیست 5000 هزار نفری کشته شدگان توسط نیروهای آکسا همزمان با آغاز نام نویسی کاندیداها در رقابت های انتخاباتی آیا بدون هیچ گونه برنامه ریزی دقیق و غرض ورزی سیاسی بوده است؟ مردمی که هر دم به نحوی بازیچه سران و اپوزیسیون و حکومت قرار می گیرند بدین وسیله از متن به حاشیه می روند تا میان بد و بدتر انتخاب کنند.

در نگاهی منطقی تر و واقع بینانه با اذعان به دست داشتن خیل عظیمی از صاحب منصبان کنونی در پست های مهم حکومتی باید گفت متأسفانه همواره مردم بی دفاع و مظلوم ملکی قربانی زیاده خواهی رهبران و فرماندهان خود در چهل سال گذشته شده اند اما با راه انداختن دوباره ی محاکمه جنایتکاران جنگی فقط به تداوم خصومتها و تشنجات قومی و مذهبی دامن می زنیم و بس!

کد (8)


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   با تشکر از نویسنده این متن من عبدل حسین مرادی هستم در قم ساکن هستم من بسیار ناراحت از این خبر شدم چرا که این نشان دهند این است که در دهه های گذشته تمام حکومت ها قوم هزاره را زیر فشار قرار داده وقتل عام کرده اند وباز خواست قاتلان مردم فقط یک تبلیغ انتخاباتی است همه مردم باید در حکومت از حق مساوی باید بر خوردار باشند هزاره هزاران سال زنده باد

>>>   کشتار طالبان بدتر از کشتار خلقی ها است ان دوران کشتار بود
وحالا ادم خودن شروع شده است سگ زرد برادر شغال است

>>>   نشر مطلب فوق چنان وحشت ناگ وغم اگیز است که بینندگان ازاظهار نظرخودداری میکنند.

>>>   باید همه جنایتکاران محاکمه شوند. اگر خلقی یا پرچمی یا مجاهد یا طالب یا بیطرف ویا خارجی، یامرد یا زن و به هر ملیتی
که منصوب باشد. بگذار یک مشکل بزرگ دیگر هم پیدا کنیم ؛ اما حل این مشکل کلید حل تمامی مشکلات خواهد بود.
در غیر آن هرکسی که بخواهد آزادانه به جنایت و چور دست میزند و میداند که یا منصوب به یک قوم و قبیله است. و یا از
پول دزدی کمی آنرا رشوه میدهد و آزادانه دزدی، چور و جنایت میکند.
دست جنایتکار کوتاه!
جانی به طرف زندان برود نه به کرسی های دولتی و پارلمان!!!
غیور جویان

>>>   شاید که 5000 ویا کمی بیشتر از5000 کشته شده باشند ولی در دوران... که بیشتر از60000 کشته شد آنها نه افغان بودن نه مسلمان و نه انسان آنها نیز کسانی بودند که هم اولاد داشتند از آنها چرا کسی یاد آوری نه می نمایند.این بخاطر است که همان مردم حالا نیز در قدرت هستند و مردم از آنها هراس دارند.

>>>   تمام جنایتکاران جنگی محکم شود چه سرخ چی سبز چی سیاه که افراد ملکی بی گناه را به شهادت رساینده اند باید در محکمه بی طرف محکم شود در طول سی سال میلونها انسان بی گناه به شهادت رسیده است باید همه اینها محکمه شود.
امروز هزاران انسان بی گناه سر بریده می شود در موتر ها زنده سوختنده می شود ایا این جنایت نیست باید همه محکمه شود اند وکسان که در خارج از کشور است محکمه غیابی شوند واز جامعه جهان به دست گیری انها کمک خواسته شود این است طبیق درست عدالت که همه مردم افغانستان دل های شان حداقل ارام شود .

>>>   با وجودیکه از شهادت حدود پنجهزار نفر بیگناه و مظلوم افغانستان که بدون جرم و جنایت و بدون تحقیق و بدون اثبات جرم به ظالمانه ترین شکل کشته شده اند ، سخت ناراحت و متاثر هستم و بر عاملین آن نفرین و لعنت می فرستم مگر قابل یاد آوری میدانم که این جنایت فقط و فقط از 7 ثور 1357 تا 27 سنبله 1358 را در بر میگیرد که توسط خلقی ها مخصوصاً باند خون آشام حفیظ الله امین صورت گرفته است و در این جنایت و کشتار نه تنها بخش پرچم حزب دموکراتیک خلق افغانستان دست و سهمی نداشته بلکه تعدادی بیشماری از کادر ها و فعالین پرچمی نیز در جمله این لیست پنج هزار نفری کشته شدگان شامل اند و در مقابل اسمای شان اشراف درج گردیده است. ( در آنزمان بخش پرچم ح.د.خ.ا را از روی خصومت و دشمنی بنام اشراف زادگان یاد میکردند).
البته بعد از 6 جدی صرف کسانی محکوم به اعدام و یا حبس کوتاه مدت و یا طویل المدت شده بودند که جرم و یا جنایت شان بعد از اقرار و اعتراف خود شان و شواهد و اسناد و مدارک اثباتیه جرمی پس از طی مراحل قانونی از طریق محاکم رسماً اعلان و قابل تطبیق شناخته شده است.
عین الدین

>>>   ملت افغانستان میدانند که درطی 40 دحه جکومت ها چی کار های بالای مردم انجام نداده اند.. این هم یکی دیگر ازآن ولی خود ... صاحبان درطول حکومت شان چی نکردن درهمین کابل بیش از 10000 ها هزار تن انسانهای بیگناه را کشتن که از سرنوشت آ نها تاهنوز خبری دردست نیست!!!!!!!!!!!!!!!!!! دریک گور دسته جمعی در غرب کابل بیش از 6000 اجساد پیداشده این ها کار کی است همین ...صاحبان...

>>>   اما آن صد عسکر وصاحب منصبان را که اشرار به اشاره امریکا وسی آی ایی توسط کاردها شمیرها گردن بریدند ازآن جنایت کاران وقاتلین کس پرسان نمی کند ؟ چرا ؟ قاتلین هفتاد هزار همشریان کابل اکنون درکجا برسر قدرت پول و زورگویی نشسته اند ؟ از آنها نیز باید پرسان شود .
متین از کابل کلوله پشته

>>>   متاسفانه قیام وانقلاب اصیل مردمی در دهه0 5به انحراف کشیده شد
نهاد نواندیشان بلخ

>>>   بله این شهدای بزرگوارکه زنده بگور شده بودند همگیشان کار اسدالله سروری رفیق وهمفکر احمدشاه مسعود بودکه سروری را تقریبا 15 سال درپنجشیر مهمانی داد واز مرگ حتمی نجاتش دادبعد از آمدن باداران امریکاییشان چند روز سروری را زندان کردند فهیم قانونی عبدالله بسم الله ودیگردارودسته شان بخاطریکه مسعود درگور ناراحت نباشد آزادش کردند
بیدار قره باغ

>>>   اگر این دولت .... نباشد شهنواز تنی یک شخص بی .... به دولت وملت میباشد زیرا درکودتای برعلیه نجیب حق داشتی با گلب الدین حکمتیار دست وپنجه نرم کردی اما موفق نشدی . به هر صورت همان دو فروند طیاره دولت و مال بیت المال را کجا بردی وچه کردی اگر تو همت میداشتی دو باره به افغانستان نمی آمدی و دولت دولت نیست که ترا محاکمه کند تمام خایننین را دور حود جمع کرده است و به خون ملت بازی میکند .
خاکسار

>>>   همین کسانیکه نامشان در متن گزارش آمده است در اشتراک با کرزی برای پاک کردن گذشته سیاه خود بر اعلام عزای عمومی و نام نهادن مسجد فیصله کرده اند. خنده دار است

>>>   هر کس را درد رسد به نا چار کوید وای وای
این تعداد محدود هست 12500 نفر در اولین روزهای قدرت کارمل اعلان شد
و آنچه در بالا تذکر یافته که کشتار های بعدی ! ریشه همه بدبختی ها همان خلقی های اند که با اندیشه های لیننی و مارکسیستی خود این کشتار بی موجب را آغاز کردند و خانه امن ما را به گودال بدبختی تبدیل نمودند که بدون موجب پدران ما را با بی رحمی تمام شهید کردند
من که در آنزمان طفل 8 ساله بودم و صنف سوم مکتب سیدالناصری شهر کابل و پدرم محمد قاسم (موحد منصور )که دوستانش وی را بنام تنبه التلغافلون مینامیدند و عضو تفتیش وزارت مخابرات بود یک مسلمان حقیقی بود که نه به پاکستان سفر کرده بود و نه به امریکا صرف در جریان سخنرانی سید احمد گلاب زوی وزیر مخابرات همان رژیم برخاسته سخنان وی را (قدرت لایزالی حزب دیموکراتیک و یا هم رهبر خلاق ما ) این مطالب را تشریح و گفته بود خلاق ما الله (ج)است و قدرت لایزالی صرف از اوست دیگر همه قدرت ها در حال زوال هست
بعد از آن وی را خاد وقت تعقیب و بتاریخ 28 قوس سال 1357 گرفتار و بعدآ در زندان پلچرخی با بی رحمی تمام به شهادت رسانیدن ما از رب العالمین برایش جنت برین تمنا داریم و برای قاتلینش شرمساری هردو سرای را خواهانیم
بعد همان خلقی های مزدور کاکایم مولانا محمد صدیق را در سال 1359 از مرکز ولایت کاپیسا گرفتار و در زندان چاریکار با هزاران زجر در زیر لت و کوب به شهادت رسانیدند.
آنها کی را کشته بودند؟
قاتلین شان هنوز هم با گردن بلند آواز حقوق بشر را بلند میکنند کدام حقوق بشر؟
آیا چهره رئیس حقوق بشر افغانستان با ترکی تفاوت دارد؟
آیا در این کمسیون کدام مدافع حقوق ما بدبخت شده گان هست؟
خون نا حق دست زدامان قاتل بر نمیدارد دیده باشی لکه های دامن قصاب را
و باید گفت آرمان آن شهدای بی کفن این اعمال چپاولگری فساد اداری، فساد اخلاقی نبود و این بلدنگ پرستی نبود صرف آزادی افغانستان عزیز و پیروزی اسلام حقیقی بود اخوت و برادری بود تا در پرتو نور اسلام همه و همه با هم زیست نمایم و دستان پاکشان با خون هیچ مظلومی ملوث نشده بود و خداوند یکتا را شکر گذاریم تا آنها را شهادت پاک نصیب کرد
چون آرزوی هر مسلمان حقیقی درجه شهادت هست درود بر روان پاک شهدای حقیقی راه اسلام
آیا میدانید که ما چطور...
این خلقی ها در روز اول کودتای شوم خود کی ها را شهید کردند ؟
آیا افغانستان آزاد مستقل سر بلند را همین ها با کودتای خود به روس تسلیم نکردند؟
آیا به آسیاب دشمن همین خلقی ها آب نریختن؟
آیا سرحدات مستحکم این وطن راه بروی هر متجاوز باز نکردند؟
آیارقص دختران مکتب را به باداران روسی خود به نمایش نگذاشتن؟
آیا بجای قرآن کریم کتاب بیهوده زنده گی نامه لینین را از یاد نکردند؟
آیا در جلسات خود بجای بسم الله الرحمن الرحیم نگفتن به نام نامی لینین کبیر؟
هزاران جمله دیگر مثل این
با همه این مسایل که با سیاست خام باداران خود مردم بیچاره را از خانه هایشان فرار داده وبه چنگ دشمنان تسلیم نمودند
پاکستان که توان دیدن به مرز های افغانستان را نداشت با استفاده از این حالت دهشگردی رژیم فاسد و مزدور استفاده نموده
ای کاش روز 7 ثور 1357 روز نادانی در تاریخ افغانستان ثبت نمیشد ای کاش آن قاتلان ملت در این سرزمین تولد نمیشد
تا این همه نهال بدبختی ها و خصومت در کشور ما غرس نمیشد
کجا آرد بیگانه بر زخم ما مرحمی
کی شده شریک در غم و ماتمی
این سوی مرز غرق خون هست هر دمی
آن سوی دیگر باده است و صنمی
خوبست ای دوستان بنویسیدکم کمی
تا که سازیم از همه اقوام یک جمعیی
برادرتان محمد فهیم عمر
کاپیسا افغانستان

>>>   جنایت جنایت است هرکسی که مرتکب آن می شود باید به پنجه قانون سپرده شود. این یک واقعیت است که در افغانستان بخصوص در طول جنگهای چند دهه گذشته مردم ما متضرر و به ناحق کشته شده اند، نتنها این 5 هزار شهید و 6 هزار در جنگ های داخلی .... حتی 1.5 ملیون شهید از جانب روسها و حامیان آنها اما آنچه امروز مطرح است و بازماندگان حدود 5 هزار قربانی از شهادت اقارب خویش آگاه شده باید پیگیر گردد و سایر اتباع نیز خود را در سوگواری شریک بدانند و اگر شریک نمی دانند در زخم های ما نمک نپاشند، جملات عمومی و عوام فریبانه بخصوص از بعضی آگاهان امور و مسئولین بلند رتبه دولتی لازم بنظر نمی رسد. یک متل است که همان جای زمین می سوزد که بالای آن آتش می سوزد.
خواهران و برادران رسیدگی به حقوق این شهدا آغاز رسیدگی به حقوق سایر شهدا خواهد بود، یاد بود و تسلیت به بازماندگان آن قربانیان که مظومانه از خانه های شان کشیده و بعداً بدون جرم بنام های اشرار، اخوانی، خمینست مجددی و غیره و بدون کدام محکمه به شکل فجیح به شهادت رسیده اند، احترام به حقوق اسلامی، شهر وندی و بشری است، آنهایکه خود ها را مدافعین حقوق بشر میدانند بیایند از این وحشت و بربریت بنگرند و پازپرس نمایند زیراکه اسناد دقیق در زمینه وجود دارد.
اما منحیث یک یتیم از حاکمیت فعلی توقع ندارم تا مجرمین را محاکمه نمایند زیرا که در این نظام فساد های گوناگون حکم فرماست و نمی توان مجرم را توسط مجرم دیگر محاکمه نمود. لذا با توجه به وضعیت حاکم بهتر است تا موضوع را به خالق خویش گذاشته تا الله ج برای قاتلین که حیات اند و یا به جزای اعمال خود رسیده اند محاسبه نمایند. زیرا که از بازماندگان این شهدا که واقعاً دنباله رو آنها باشند کسی در قدرت بنظر نمی رسند و صرف کسانی اند که از نام ایشان سو استفاده نموده و می نمایند.
در خاتمه پیام دارم و آن اینکه:
خوب است تا با در نظرداشت وضعیت بحرانی کشور که حتی هم اکنون مردم بی دفاع توسط خارجی ها و یا هم گروهای مخالف و دولتی به شهادت میرسند، دیگر پی انتقام جوئی نرویم و برای آینده و نسل های آینده کشور خدمت نمائیم و کار کنیم که بیشتر غم های گذشته را فراموش نمائیم. و در پایان به روح پاک شهدای ساهای 57 و 58 و جمیع شهدای افغانستان و جهان اسلام از بارگاه ازید لایزال مقامات عالی استدعا می نمایم.
با احترام
مطیع الله مجددی از کابل

>>>   نخست از همه نفرین و هزار ها بار نفرین و لعنت بر امین و باند جنایتکار آن که مرتکب این همه جنایات شده و مردم بیگناه مارا به قتل رسانده است . دوم برمیگردیم به اصل موضوع یعنی قتل و کشتار انسان زیر هر نامی که باشد . مادر بیشتر از سی سال اخیر شاهد این گونه جنایات در افغانستان بوده و هنوز هم هستیم . بیایید برای یک لحظه به خاطر خدا ، به خاطر وجدان و بالاخره به خاطر انسانیت عادلانه قضاوت کنیم . اگر امین و خلقی ها یا پرچمی ها انسان های بی گناه را به جرم مخالفت با اندیشه و نظام خود محاکمه و اعدام می کردند ، مخالفین آن ها همین به اصطلاح مجاهدین که به پانزده گروه تقسیم شده بودند در زمان جهاد و به ویژه بعد به قدرت رسیدن همین کار را نکردند ؟ اگر رهبران خلقی ها و پرچمی ها به دستور یک بادار خارجی و به کمک اسلحه و پول همین بادار بر شانه های مردم ، عمدتاً در شهرها حکومت می کردند ، همین به اصطلاج ناجی های دین و ملت به دستور باداران خارجی که تعداد آن ها به دهها می رسد بردوش مردم بیچاره ای ما در دهات و قریه ها نیافتاده بودند ؟ اگر دولت و ارگانهای دولتی کسی را به جرم مخالفت با نظام دولتی به سارنوالی ها و داد گستری های ویژه سپرده و محاکمه می نمود ، مخالفین آن یعنی همی مجاهدین ، جوانان بیگناه مارا به جرم عسکری کردن ، در حکومت کار کردن و حتا به مکتب رفتن توسط نیمچه ملاها در جبهات اعدام نکردند ؟ اگر در آنزمان دو جناح یک حزب به جان هم افتاده گاهی یکی و زمانی دیگری بر اریکه قدرت نشسته و جناح مخالف را از صحنه می کشید و یا به زندان ها می انداخت ، آیا همین ... بعد از رسیدن به قدرت کشور مارا به ساحات زیر نفوذ گروه های پانزده گانه تقسیم ننموده و علاوه بر راکت باران کردن کابل و کشتار ده ها هزار انسان بیگناه در کابل در مناطق زیر تسلط خود مردم بی گناه و به خصوص مخالفین خود را در کانتینرها نیانداخته.... پرسش در اینجا است که اگر رهبران حزب دموکراتیک به خاطر کشتار و قتل انسان های بی گناه و وابسته بودن به اتحاد شوروی سابق محاکمه می شوند ، پس چرا رهبران ... به خاطر کشتار و جنایت و وابسته گی به کشورهای خارجی ، و همچنان به خاطر جنایات اقتصادی ، چورو چپاول بیت المال ، غصب ملیون ها جریب زمین های دولتی و شخصی و مهمتر از همه برهم زدن شیرازه ای نظام دولتی و اردوی ملی و کشاندن پای سربازان بیش از چهل کشور جهان نه تنها محاکمه نمی شوند ، بلکه ژست قهرمانی هم می کنند؟ این کار وقتی می تواند عادلانه صورت گیرد که یک دولت واقعاً مردمی در کشور ما بوجود آید و صرفنظر از تعلقات و وابستگی های مذهبی ، سیاسی ، قومی ، نژادی و زبانی به هر کس به خاطر عمل نیکش پاداش داده شود و هر کس به خاطر جنایت و خیانتش محاکمه شود .
صدیق ذهیب ، هالند

>>>   آقای صدیق ذهیب از هالند
شما واقعاً همه جانبه و بسیار واقعبینانه بیان داشته اید و عادلانه قضاوت کرده اید.
« ... پرسش در اینجا است که اگر رهبران حزب دموکراتیک به خاطر کشتار و قتل انسان های بی گناه و وابسته بودن به اتحاد شوروی سابق محاکمه می شوند ، پس چرا رهبران ... به خاطر کشتار و جنایت و وابسته گی به کشورهای خارجی ، و همچنان به خاطر جنایات اقتصادی ، چورو چپاول بیت المال ، غصب ملیون ها جریب زمین های دولتی و شخصی و مهمتر از همه برهم زدن شیرازه ای نظام دولتی و اردوی ملی و کشاندن پای سربازان بیش از چهل کشور جهان نه تنها محاکمه نمی شوند ، بلکه ژست قهرمانی هم می کنند؟ ...».
متاسفانه یکعده از هموطنان ما بیجا خودرا به کوچه حسن چپ میزنند و نه تنها قتل و کشتار صدها هزار هموطنان بیگناه مارا که بدست گروپ ها و تنظیم های جهادی و بعد ها طالبان صورت گرفته ، فراموش کرده اند بلکه همه عاملین این قتل ها و کشتار ها را مورد عفوه قرار داده اند.
محمد اکبر

>>>   آقای واهب و محمد اکبر
آیا آغاذ گر برنامه کشتار کیست؟
آیا کشتن داود خان و فامیلش سهوآ صورت گرفت؟
آیا نماز خواندن جرم نبود؟
آیا همین خلقی ها مردم بی گناه را به زور بدون موجب از وطن فرار ندادند؟
آیا هزاران افغان عضو حزب خود را بنام خلق و پرچم از روز اول 7 ثور و 16 حوت تا روز آخر نکشتن؟
آیا وزیر دفاع خلقی شهنواز تنی سر خودش از ISI نبر آمد؟
آیا جنگ داخلی توسط همین دو جناح خلقی و پرچمی طراحی نشد؟
آیا در کشتار مردم بی دفاع کابل خلقی ها و پرچمی ها مستقیم شامل جنگ نبودند؟
آیا تعادل پله های ترازو را کنترول نمیکردند؟
این ملت است که تئمه شده
و مجبور هست زنده گی برگردنم بار هست چار باید زیست نا چار باید زیست و گرنه احزاب هرکدام به نوبه خود این وطن را به نوعی برباد کرده و خود در گوشه کشور باداران خود خوابیده و یگان صدا میکشد؟
محمد فهیم عمر

>>>   محمد فهیم عمر یا عمری !
اگر بتاریخ بشریت مراجعه کنیم برای اولین بار قابیل برادرش هابیل را کشت. و اگر دوره های سلطنت های مختلف کشور و سرزمین ما را مدنظر بگیریم پادشاهان زیادی یکدیگر و حتی برادر و پدر و اقارب خود را کشته اند.
در دوره های اخیر آغازگر برنامه کشتار نادر و باقی خاندان اهل یحیی بودند. مگر نادر با حمله همراهان جنوب کشور خودرا بر سایر اقوام و ملیت های کشور منحیث پادشاه تحمیل نکرد؟!
آیا همین نادر نبود که حبیب الله خان کلکانی را با همه اعضای خانواده ، دوستان و وابستگانش به ظالمانه ترین شکل بقتل رسانید. آیا هزاران هموطن بیگناه و مظلوم ما را به زندان ها و سیاه چال نه انداخته بودند و در تحقیق و بازجویی شان از شیوه های روغن داغ و ناخن کشی ، واسکت بریدن ها و ... کار نمی گرفتند. آیا هزاران هموطن بیگناه ما به دار آویخته نشدند. تا اینکه به حساب « ای کشته که را کشتی تا کشته شوی باز » نادر شاه بدست عبدالخالق قهرمان و فداکار کشته شد. مگر پس از آن ظاهرشاه با سردار هاشم خان و سردار شاه محمود خان و دیگر اعضای خانواده شان سالهای سال همان شیوه ظالمانه و جابرانه دوره نادر خان را بالای مردم مظلوم و بیگناه کشور ما ادامه ندادند.
در وقت قیام 26 سرطان 1352 سردار داود خان اگر ظاهرخان به سفر نمی بود آیا زنده می ماند ؟! معلومدار نه چراکه در جنگ ها و قیام ها حلوا پخش نمیشود.
نخیر در هیچ زمان ودر هیچ دوره ای نماز خواندن ، روزه گرفتن و عبادات دینی جرم نبوده و کسی نماز خوان بوده هیچگاه نماز خود را قضا نکرده است.
از 7 ثور 1357 تا 6 جدی 1358 کاملاً یک دوره خاص است که ظلم و جنایات ، قتل و کشتار آن زمان را هیچیک از هموطنان ستمدیدۀ ما فراموش نمیکنند و حتی بخش پرچم ح.د.خ.ا و عده ای از خلقی های بخش ح.د.خ.ا نیز آنرا شدیداً تقبیح میکنند. درین دوره کسانی که توانستند و قدرت و توان داشتند بخاطر نجات جان خود و فرزندان شان رو به فرار گذاشتند ولی متباقی که چاره و قدرت و توان فرار را نداشتند سوختند و ساختند. مگر از 6 جدی 1358 تا 8 ثور 1371 حتی چندین میلیون از هموطنان ما بخصوص جوانان به دو علت از کشور فراری شدند. چراکه از یکطرف تنظیم های جهادی نه تنها با اعضای ح.د.خ.ا و سربازان و افسران اردو و څارندوی بلکه با تمام مامورین و کارمندان دولت ، معلمین و شاگردان مکاتب ، استادان و دانشجویان دانشگاه ها نیز خصومت و دشمنی داشتند ، و قشر روشنفکر جامعه نه تنها مورد تهدید تنظیم های جهادی قرار داشتند بلکه به اسارت گرفته میشدند و یا به بیرحمانه ترین شکل به قتل میرسیدند. بناً عده ای از هموطنان ما بخاطر احساس خطر از طرف تنظیم های جهادی یا شهر و ولایت و ولسوالی خود را ترک گفتند و به مرکز رو آوردند و یا بکلی از کشور فرار کردند. از طرفی هم عده ای از هموطنان ما بخاطر مخالفت با رژیم و یا نجات و فرار فرزندان جوان شان از خدمت دوره مکلفیت عسکر از کشور فراری شدند. ( البته کشور های غربی هم بخاطر اهداف غرض آلود شان و مخالفت با رژیم وقت و در نهایت مخالفت با اتحاد شوروی وقت در آنزمان یگانه منبع تشویق کننده و حمایه کننده فراریان کشور بودند که با سهولت های چشم گیر و امتیازات فوق العاده بزودترین فرصت ممکنه همه را منحیث پناهنده می پذیرفتند. مگر با تغیر رژیم حالا که هموطنان ما بخاطر نجات جان خود و فرزندان شان به همان کشور های غربی مراجعه میکنند نه تنها کوچکترین سهولت و امتیازی وجود ندارد بلکه پناهندگی اکثریت آنها رد و در حالت بی سرنوشتی بسر می برند. )
بلی در بالا متذکر شدم که از 7 ثور 1357 تا 6 جدی 1358 در جمله هموطنان مظلوم و بیگناه ما تعداد بیشماری از کادر ها ، فعالین و صفوف بخش پرچم ح.د.خ.ا نیز بدست جلادان اکسا و کام وقت به قتل رسیده اند.
بلی نه تنها شهنواز تنی بلکه سلیمان لایق و تعداد بیشماری از خلقی ها با تنظیم های گلب الدین و طالبان هم در گذشته ارتباط داشته اند و هم همین اکنون ارتباط دارند.
نخیر جنگ داخلی توسط دو جناح خلق و پرچم طراحی نشده بلکه امروز همه و همه بصورت واضح و آشکار افشا و رسوا شده که طراح اصلی جنگ داخلی در افغانستان سی آی ای امریکا، ام آی 6 انگلستان ، آی اس آی پاکستان و ارگانهای استخباراتی دیگر کشور های غربی بوده که این اهداف و پلان های شوم هنوزهم بشکل دیگری ادامه دارد. همین ارگانهای استخباراتی کشور های غربی بودند که در آنزمان گروپ ها و تنظیم های کوچک جهادی را و بعد ها گروپ طالبان را مورد حمایت قرار دادند ، پول دادند و تربیه نظامی دادند و تا دندان مسلح ساختند تا بر ضد رژیم بجنگند.
محمد اکبر

>>>   با سلام خسته نباشی ما هم در جنگ شوروی مامایه خود را از دست دادیم نام ایشان محمد علی و نام پدر محمد صادق است لطفا بررسی بفرماید شاید جز شهدای بزرگ باشد ما نه عکس و نه نشانه ی دیگر از ان زمان نداشتیم و همچنین ان زمان کسی تخلص نداشته مامای منم هم فکر کنم نداشته من در کشور غریب در دبی زندگی میکنم نام لیلا حسین زاده است ما قبلا ایران بودیم ناگفته نماند مامای من از شهر بامیان است

>>>   با سلام خسته نباشی ما هم در جنگ شوروی مامایه خود را از دست دادیم نام ایشان محمد علی و نام پدر محمد صادق است لطفا بررسی بفرماید شاید جز شهدای بزرگ باشد ما نه عکس و نه نشانه ی دیگر از ان زمان نداشتیم و همچنین ان زمان کسی تخلص نداشته مامای منم هم فکر کنم نداشته من در کشور غریب در دبی زندگی میکنم نام لیلا حسین زاده است ما قبلا ایران بودیم ناگفته نماند مامای من از شهر بامیان است شما به خدا حتما برام ارسال کنید جواب مثبت بود یا منفی من که نمیدانم چی بنویس از ذوغ این خبر از ایران از خواهرم شنیدم لطفا ما نامید نکنید حتما خبر بدهید این شماره منه و ایمل من است منتظرم ... با تشکر فراوان از شما بزرگواران اجر شما با خدا

>>>   با سلام من خانم حسین زاده هستم ازاین خبر واقعا ناراحت و غمگین شدم شهیدان نمرده اند بلکه زنده اند نزد پرودگار خود روزی دارند سوره ی ال عمران انشاالله که بهشت برین جایگاه شان باشند اما برای عزیزانشان خیلی سخت است و از خدای مهربان برای این عزیزان صبر می طلبم میدانم سالها انتظار کشیده اند اما بعد چند سال فقط چند تکه استخوان می بیند خیلی سخته زیرا مادر بنده سالها خیلی انتظار کشید اما متاسفانه دیگر در این دنیا نیست که ببین الان هم من که این خبر را از خواهر م شنیدم دوتای در جستجوی دایی خود هستیم که شاید پیدا شود اما برادرانی که به راحتی صحبت میکنه یا عزیزی خود را از دست نداده یا خیلی سنگ دل است چرا باید این جنایت بزرگ را چشم پوشی کرد باید همه مردم مسلمان افغانستان تظاهرات کنند جنایت کاران را محکوم کنند و برای شهدای عزیز مراسم عزداری بگیرند من خودم در کشور غریب در دبی اما دلم پیش وطنم است هر جای دنیا را گشتنم همچون وطن پیدا نکردم کی می شود از اورگی و غریبی خلاص شد کی می شود جان به وطن نثار کرد کی می شود به وطن خدمت کرد کی می شود با غرور بر خاک وطن راه رفت و کی می شود خاک نیاکان را بویید کی می شود سرم را از تن در راه وطن داد کی می شود منجی عالم آید شاید دیگر گره ی وطن را باز کرد کی می شود اعتدال را اجرا کرد
تشکر فراوان از شما

>>>   دوست محترم و بسیار گرامی آقای محمد فهیم عمر !
شما در ارتباط به نوشتۀ من و محترم محمد اکبر جان پرسش های تانرا طوری مطرح نمودید که گویا ما از جنایت کاران وابسته به خلق و پرچم دفاع کرده باشیم . نه خیر ، لطف نموده یکبار دیگر آنرا مرور نموده و من مطمئنم به این نتیجه خواهید رسید که من طرفدار محاکمه ای عادلانه ای تمام جنایتکاران و آدمکشان در یک دادگاه باصلاحیت می باشم . من محاکمه یک تعداد جنایتکار ها را توسط جنایتکارهای دیگر که بر اریکه ای قدرت تکیه زده اند غیر عادلانه می پندارم ، زیرا متیقین هستم که در این محاکمه نه بازرسی روی مدارک حقیقی صورت خواهد گرفت و نه هم قضاوت عادلانه خواهد بود . این گونه حوادث در تاریخ ، به ویژه در کشورهای عقب گذاشته شده، بسیار زیاد تکرار شده است که یک دولت با رسیدن به قدرت مخالفین حاضر و گذشته اش را به اشکال گونا گون و حتا به شکل فیزیکی نابود کرده است ، ولی همین شخصیت های به اصطلاح قهرمان دولت موجوده باز توسط دولت بعدی به محاکمه کشانده شده و حتی به اعدام محکوم شده اند . در این حالت ها عدالت برقرار نشده ، بلکه قانون ساخت و بافت شده ای دولت حاکم تطبیق شده است . در اینجا مکرراً یادآوری می نمایم که ما باید روی محکوم کردن اعمال زشت انسان ها پافشاری کنیم نه به خاطر ارتباط آن ها با سرخ و یا سبز .
در مورد پرسش های مطرح شده باید بگویم که بعضی از آن ها مثلاً سوال یکم و سه سوال اخیر برای من نا مفهوم است و سایر پرسش ها به نظر من به شکل بسیار عام پیشکش شده اند که بدون داشتن مدارک مادی دادن پاسخ به آن ها یک عمل غیر مسولانه و بسیار شخصی خواهد بود . به گونه ای مثال در مورد کشتن دواود خان و فامیلش در ضمن اینکه این عمل را تقبیح می کنم نظرم را ارائه می نمایم . داود خان در نتیجه ای یک کود تای نظامی قدرت دولتی را از پسرکاکایش محمد ظاهر شاه به زور گرفت . موصوف در زمان ریاست جمهوری اش چند گروه از اشخاص متنفذ نظامی و سیاسی را به شمول محم هاشم میوندوال اعدام و یا به زندان انداخت . نهضت جوانان مسلمان که بعداً به هفت گروه تقسیم شد در زمان جمهوری داود خان قیام های مسلحانه را در شمال کشور بر ضد رژیم وی شروع کرده ولی یک تعداد از رهبران آن به شمول حبیب الرحمن و داکتر عمر که از آن ها در تمام محافل امروزی به نام قهرمانان شهید و مجاهد یاد می شود، اعدام و سایر رهبران مانند استاد ربانی ، حکمتیار ، احمد شاه مسعود و غیره به پاکستان فرار کرده و تحت حمایت رژیم پاکستان قرار گرفتند . با ترور میر اکبر خیبر و براه انداختن تظاهرات خیابانی رهبران حزب دموکراتیک خلق توسط داود خان به زندان انداخته شده و محاکمه آن ها از رادیو و تلویزیون اعلان گردید . در این وقت بخش نظامی حزب به خاطر نجات رهبران خود دست به کودتا زده و تسلیم شدن داود خان را تقاضا نمود . داود خان که جنگ را بر تسلیم شدن ترجیح داد در جریان برخورد رویاروی و مسلحانه به قتل رسید . اگر ما بخواهیم در باره این حادثه به طور منطقی و منصفانه قضاوت کنیم باید معیاری برای قضاوت خود داشته باشیم . یعنی رژیم داود خان را یا یک رژیم قانونی و مشروع قبول کنیم و یا آنرا مردود بشماریم . در حالت نخست تمام اقدامات و مبارزاتی که بر ضد این نظام صورت گرفته است غیرموجه بوده و عاملان آن هر کس و هر حزبی که بوده خاین به وطن شناخته می شوند . در این جا نمی تواند یکی شهید و قهرمان باشد و دیگری خاین . در حالت دوم که رژیم داود خان نامشروع و منسوخ پنداشته می شود پس تمام مبارزات ضد رژیم برحق بوده و داود خان که در این مبارزه شکست خورده است قتل وی یک امر طبیعی و عادلانه محسوب می گردد. متآسفانه در رژیم ها و نظام های دولتی که به زور می آیند و قوانین خود را نیز به زور بر مردم تحمیل می کنند معیار دیگری برای قضاوت و محکومیت و جود ندارد . از همین سبب است که مردم هم در مورد قوانین و نظام و هم در رابطه به اعمال دولت ها و مبارزات ضد دولتی وحدت نظر نداشته و نمی توانند داشته باشند . پس بیایید به خاطر آوردن قوانین انسانی و دولت مردمی مبارزه کنیم و تا زمان رسیدن به این آرزوی دیرینه نظرات و عقاید مخالفین خود را بدون خصومت و دشمنی شنیده و در باره ای آن ها با ژرفایی بیشتر بیاندیشیم .
صدیق ذهیب

>>>   سلام علکیم برادران عزیز.
لطف نموده این لیست 5000 شهداء گرانقدر را برایم بفرستید.
ممنون شما.
در پناه الله متعال باشید.

>>>   در جمله این لیست تقریباً پنجهزار نفر از شهیدان مظلوم و بیگناه کشور که از تاریخ 7 ثور 1357 تا 27 سنبله 1358 در زمان نورمحمد تره کی توسط خلقی ها و مخصوصاً باند خون آشام حفیظ الله امین صورت گرفته است، نامهای 93 نفر از افشاری ها نیز درج است که در آنزمان توسط عزیز افشاری که از جمله خلقی های دو اتشه و کارمند دستگاه استخباراتی اکسا بود به مسئولین اکسا و جلادان خلقی منحیث اشرار و ضد انقلاب معرفی گردیده بود که همه به شهادت رسیده اند.
عزیز افشاری برادر ملک شریف افشاری است و از زمان سقوط رژیم خلقی ها ( 6 جدی 1358) بنابر خیانت ها و جنایت هائیکه در حق ساکنین منطقه افشار و دیگر هموطنان عزیزما انجام داده بود از ترس مردم و از ترس رسوایی جرم و جنایتش از کشور فرار و از آزمان تاکنون در کشور سویدن و به گمان اغلب در شهر استاکهلم بسر می برد.
محمد علی

>>>   نام هاي شهداي جهاد در يک ليست بايد نام نويس شود تشکر....

>>>   باتشکر ازمسوولین افغان پیپر وسلام به تمامی کسانیکه به هر نو ع این نامه را میخوانند. این کشتارکه از نوع خود کم نظیر بوده بنده دراین ایام محصل پولیتخک کابل بودم جنایات به مراتب فرا تر از 5000 نفر یکه یاد اوری شده میباشد من این لیست را چندین بار خواندم ازتمامی کسانیکه از پولیتخنک بردن و شهیدی شان کردن فقط چند نفر محدودی اسمی شان بود حد اقل صد نفر محصل و استاد از این موسسه علمی را شهید کردن مسله مهی که شما یاد اور شده بودن که جنایات در زمان حکومت صد روزه امین سفاک صورت گرفته. نه ! بلکه قبل از ریاست جمهوری امین غداربوده چنانچه دراولین روز های حکومت امین یک لیستی 12000 نفری این کشتاری جمعی به دیوارهای وزارت داخله جهت اطلاع برای یک یادو روز نصب شد و مسولیت انرا به دوش جنایت کاری دیگر اسد اله سروری انداخت دراین کشتاری هولناک همه کمو نیست های خاين بوطن و مردم سهمی به سزای دارند بلاخص مثلث کثیف ومزدوری شوروی ( تره کی سفاک - امین جلاد- اسداله سروری خوم اشام ) امروز که یکی از این قاتلین بدست حکومت است (اسد اله سروری) که همرایش موش وگربه بازی میکند. باید ملت هرجه سریعتر حکمی اعدام انرا بحواهند . این قاتل ملت چندین سال بدست مسعود پلید در پنجشیر بود و موردی الطافی وعنایاتی وی قرار داشت تابلاخره سر این جانی را هم خورد . امیدوارم که این خون اشام سر انهایکه در اعدام این سفاک تعلل می ورزند به مصیبت گرفتار شود.
از طرفی ارجمند.

>>>   بعد عرض احترامات برادر عزیز اگر امکان باشد تا لست 5000 نفری را بفریستید تشکر

>>>   اولترازهمه سلام تقدیم میکنم خدمت شما هیچ کسی نیست که درجنگ شوروی بدون دو نفر ازخانواده اش راکمتر ازدست نداده باشد .
ودو مامایم درجنگ شوروی ویک کاکایم ودوپسر مامایم دراین جنگهاشهید شدند
نام مامایم:محمدعظیم.ولد ملابلبل.ورحیم ولدملابلبل.
پسرانش:گل محمد.شیرمحمد
کاکایم:غلام خان
تشکــــــــــــــــــــــــــــــــــــر ازشما

>>>   سلام واحترامات تقدیم همه دوستان وهموطنان گرامی.

>>>   این عمل نا بخشودنی است

>>>   چطور لیست 5000 نفری را ببینم

>>>   برادران محترم این دیکه چه که من حدودا 3ساعت میشود در جستجوی لست هستم اما تابه حال انرا بیدانکرده اکر امکان داشته باشد لطف نموده لست را حویدا نمایند تا همه دوستان ببنند در بعضی جاها گفته شده که لیک زیر را تاقیب نمایند تا عزیزان تانرا بیداکند و لی باز هم اشتباه میروی.
محمد اضغر فرزند محمد انور مرکز ولایت لوگر.

>>>   لطفآ لست شهدا 5000 نفری را شیر کنید تا همگی ببیند

>>>   بعد از انقلاب در افغانستان این کشتار بی رحمانه جریان دارد اما برای کسانیکه در محفل های (عروسی) توسط راکت های پراگنده کشته شده اند آیا کسی سگواری خواهد نمود یا خیر باوجودیکه سیاسی هم نبودن وکمال افراد ملکی بوده اند.

>>>   سلام دوستان
برای پیدا مطالعه لیست شهدا قسمت جستجو بروید و کد 58284 را وارد نمایید.

>>>   برادر! دست نوشته شما را بیش از دیگران من خواندم بدلیل اینکه بنده وارث دو نفر شهید هستم که یکی قدم علی احمدی در دوم عقرب سال 1357 در خواجه عمری غزنی و دیگری خانعلی احمدی در ثور سال 1357 در شهر کابل به شهادت رسید و جزو شهداء گم نام قرار گرفت، نوشته شما و پیام آنرا من خوب می توانم درک کنم چون زهر جدائی عموهایم را بعینه درک کرده ام.
لکن دیگران از این نوشته ها چه می دانند و چه می فهمند نمی دانم؟؟؟

>>>   برادر عزیز من نتوانستم که لیست شهدا را در نت در یاب شوم اگر شریک بسازید ممنون میسازید
سپاس از شما

>>>   با عرض معذرت که در بالا در متن قبلی از روی اشتباه به عوض ظاهر افشاری من عزیز افشاری نوشته بودم .
در جمله این لیست تقریباً پنجهزار نفر از شهیدان مظلوم و بیگناه کشور که از تاریخ 7 ثور 1357 تا 27 سنبله 1358 در زمان نورمحمد تره کی توسط خلقی ها و مخصوصاً باند خون آشام حفیظ الله امین صورت گرفته است، نامهای 93 نفر از افشاری ها نیز درج است که در آنزمان توسط عزیز افشاری که از جمله خلقی های دو اتشه و کارمند دستگاه استخباراتی اکسا بود به مسئولین اکسا و جلادان خلقی منحیث اشرار و ضد انقلاب معرفی گردیده بود که همه به شهادت رسیده اند.
ظاهر افشاری برادر ملک شریف افشاری است و از زمان سقوط رژیم خلقی ها ( 6 جدی 1358) بنابر خیانت ها و جنایت هائیکه در حق ساکنین منطقه افشار و دیگر هموطنان عزیزما انجام داده بود از ترس مردم و از ترس رسوایی جرم و جنایتش از کشور فرار و از آزمان تاکنون در کشور سویدن و به گمان اغلب در شهر استاکهلم بسر می برد.
محمد علی

>>>   عبدالغفار پيكار هستم من هم كاكايم بنام معلم امان الله (داور) در همين دوران حكومت كمونيستها وجنايت كاران از دست دادم خداوند اين جنايت كاران وظالمان را به جزاي اعمال شان برساند

>>>   علاوه بر کشتار 5000 نفر در وقت رژیم تره کی ، از سال 1357 تا سال 1371 یعنی سقوط رژیم ج.د.ا و رویکار آمدن رژیم مجاهدین هزاران نفر از افسران و سربازان وزارت دفاع و وزارت داخله ، هزاران نفر از کارمندان دولت ، هزاران نفر از معلمین مکاتب و استادان دانشگاه ها ، هزاران نفر از شاگردان مکاتب و محصلین دانشگاه ها و بالاخره هزاران نفر از اعضای ح.د.خ.ا توسط تنظیم های جهادی و گروپ های مائویستی (که در آنزمان خودرا در لباس مجاهدین زده بودند) به حالت بسیار ظالمانه به قتل رسیده اند. همه هموطنان عزیزما شاهد هستند که پس از رویکار آمدن مجاهدین و سپس زمان رویکار آمدن رژیم طالبان ده ها هزار نفر از هموطنان عزیز ما به شهادت رسیدند و داروندار و اموال و اجناس شان مورد چور و چپاول قرار گرفت و ده ها هزار نفر از هموطنان دیگر ما مجبور به مهاجرت به دیگر شهر ها و حتی به دیگر کشور ها گردیدند.
این لیست شهیدان 5000 نفری کدام لیست جدید نیست و این لیست به امر حفیظ الله امین پس از آنکه تره کی را به قتل رسانیده بود و خودش بر مسند قدرت نشسته بود در آنزمان در جوار دیوار های وزارت داخله نصب شده بود و اکثریت هموطنان داغدیده ای ما از شهادت عزیزان شان اطلاع یافته بودند. یکعده شاید در آنوقت در داخل کشور نبوده باشند که ازین لیست اطلاع نداشتند مگر کسانی که در آنزمان در داخل کشور بوده اند ناحق و نا روا خودرا به کوچه حسن چپ میزنند و تظاهر بیخبری میکنند.
در اصل باید نه تنها عاملان این کشتارها بلکه تمام جنایتکاران مربوط ...طالبی که در طول سه دهه دست های شان به خون ملت مظلوم و ستمدیده ای ما آغشته است نیز باید به دادگاه کشانیده شود.
بسیار جالب است آنعده از رهبران و اعضای احزاب و... که خود متهم به قتل و کشتار و جنایت های جنگی هستند امروز در مورد شهیدان شامل لیست 5000 نفری راه پیمایی میکنند ، اشک تمساح میریزند و خودرا مدافع حقوق و همدرد فامیل های شهدا نشان میدهند.
از آنزمانیکه برای اولین بار این لیست پخش و نشر شده بود بیش از سه دهه گذشته است. با پخش و نشر این لیست آنهم درین زمان جز اینکه درد مردم و فامیل های داغدیده را دوباره تازه کرده اند دیگر هیچ فایده ای نداشت و ندارد مگر هدف اصلی یکعده از ...کسانیکه به جنایات جنگی متهم هستند اینست که درین لحظه حساس که نامزدی برای ریاست جمهوری و انتخابات ریاست جمهوری در پیش رو است میخواهند آب را خط کنند و ماهی بگیرند بدین معنی که با یادآوری جنایات خلقی ها میخواهند بر روی تمام جنایات... طالبان خاک بریزند و خودرا پاک و معصوم و دلسوز ملت معرفی بدارند تا اگر بتوانند برای تبلیغات سیاسی و انتخاباتی خود استفاده کنند و با فریب مردم چانس برنده شدن شانرا در انتخابات ریاست جمهوری بیشتر بسازند.
نصرت


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است