تاریخ پیدایش نوروز
 
تاریخ انتشار:   ۲۱:۲۱    ۱۳۹۰/۱۲/۲۲ کد خبر: 33695 منبع: پرینت

نوروز و آيين هاي باشكوه آن، مسيري سه هزار ساله و پرپيچ و خم را پيموده تا به ما رسيده است. «نوروز» كهن سالترين آيين ملي در جهان است كه جاودانه مانده و يکي از عوامل تداوم فرهنگ آرينهاي جنوبي است. آيينهاي برگزاري اين جشن بزرگ در عصر حاضر با سه هزار سال پيش تفاوت چشمگير نكرده و به همين دليل عامل وحدت فرهنگي ساكنان خراسان قدیم به شمار ميرود كه آن را در هر گوشه از جهان كه باشند، يكسان برگزار ميكنند و بزرگ ميدارند و به همين جهت است كه انديشمندان «نوروز» را مظهر پايدار هويت و ناسيوناليسم مشرق زمین خوانده اند كه مورخان در قوه محركه اش ترديد ندارند؛ زيرا كه در طول تاريخ نيروي عظيم و كارآييهاي فراوان آن را درك كرده اند.نوروز روز ملي و جشن همه كساني است كه در فلات خراسان زمین خود يا نياكانشان به دنيا آمده اند و تاريخ و فرهنگ مشترك دارند، از جمله ایرانی ها، تاجيك ها، افغان ها، كردها و ساكنان سرزمين هايي كه در طول قرون و اعصار، امپراتوري خراسان بزرگ را تشكيل داده بودند. نوروز ؛همچنان روز ملي همه مردمي است كه از كوه هاي پامير و بدخشان تا انتهاي كوههاي كردستان سوريه و از قفقاز تا رود سند و منطقه خليج پارس سكونت دارند.نوروز، هدف هاي آن و وقايعي كه در طول قرون و اعصار در اين روز روي داده است در خور توجه فراوان است.این عید هرچند از اعیادبسیارکهن است اما حرف های ضدونقیض زیادی درباره ی آن گفته شده است .عده ای آن را عید آتش پرستان دانسته وعده ای براین باورند که نوروز از اعیاد اسلامی ست .اما درباب پیدایش نوروز ، آنچه که دراقوال تاریخ آمده وهمچنین دربررسی روایات واحادیثی که رسیده ست پیشینه ی نوروزبسیار قدمتش بیشتر از ارتباط دادن آن به دوران جمشید پادشاه آن زمان ست . طبق روایتی که درذیل به آنها اشاره می شود ؛ نوروز درحقیقت زمانی ست که خداوند دراین روز؛
1)خورشید را امر کرد تا برای اولین باربتابد. 2)بادهای باردار را دستور داد تا بوزند وگل ها وشکوفه ها ازدل زمین برویند.3)درحقیقت دراین روز بود که خداوند متعال اولین روز آفرینش انسان را قرارداد وازتمام آدمیان پیمان گرفت تا به یگانگی خداوند ونبوت پیامبراسلام اقرارنمایند.4) خداوند ازبندگان پیمان گرفت تا اوراتنها بپرستند واورا شریک وانبازی نگیرندوبجزمطالب فوق درمورد کهن بودن این روز باید اشاره کرد دراین 5)روزکشتی حضرت نوح درکوه جودی به پهلو نشست وآرام گرفت .ودراین روز بود که 6)حضرت ابراهیم ع تبربردست بت ها را برزمین انداخت ودرچنین روزی بود که 7)جبرئیل برای اولین بار برپیامبراسلام نازل شد.

محمدبن شاه مرتضی معروف به محسن فیض (1007-1091) دررساله ای به فارسی دروصف نوروز وسی روز ماه چنین آورده:چنین روایت کرده معلی بنخنیس که در روز نوروز نزد منبع حقایق و دقایق، اما جعفرصادق علیه‌السلام رفتم، فرمود آیا می‌دانی امروز چه روزاست؟ گفتم فدای تو شوم روزی است که عجمان تعظیم آنمی‌نمایند و هدیه به یکدیگر می‌فرستند. فرمود به خانه کعبه سوگند باعث آن تعظیم امری قدیم است، بیان می‌کنم آن رابرای تو تا بفهمی ـ گفتم ای سید! من دانستن این را دوست‌تردارم از آنکه دوستان مردۀ من زنده شوند و دشمنان من بمیرندـ پس فرمود ای معلی! نوروز روزی است که خدای تعالی عهدنامه‌ای از ارواح بندگان خود گرفته که او را بندگی نمایند و دیگری را با او شریک نسازند و ایمان بیاورند به فرستاده‌ها و حجت‌های او و «ائمه معصومین صلوات الله علیهماجمعین»، اول روزی است که آفتاب طلوع کرده و بادی که درختان را بارور می‌سازد وزیده، و خرمی زمین آفریده شده، وروزی است که «کشتی نوح» بر زمین قرار گرفته و روزی است کهخدای تعالی زنده گردانید جماعتی را که پس از بیم مرگ ازشهر و دیار خود بیرون رفته بودند و چندین هزار کس بودند پساولاً حق تعالی حکم کرد ایشان را که بمیرند، بعد از آنزنده گردانید، و روزی است که «جبرئیل علیه‌السلام» بر حضرت رسالت صلی‌الله علیه و آله نازل شد به وحی، و روزی است کهآن حضرت بت‌های کفار را شکست، و روزی است که حضرت رسالتصلی‌الله علیه و آله امر فرمود یاران خود را که با حضرت «امیرالمؤمنین علیه‌السلام» بیعت امارت نمایند، و روزی استکه آن حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام را میان جنیان فرستادکه بیعت از ایشان بگیرد، و روزی است که بار دوم اهل اسلام با امیرالمؤمنین علیه‌السلام بیعت کردند.
آورده اند كه در زمان حضرت رسول (ص) در نوروز جامي سيمين كه پر از حلوا بود براي پيغمبر هديه آوردند و آن حضرت پرسيد كه اين چيست؟ گفتند كه امروز نوروز است. پرسيد كه نوروز چيست؟ گفتند عيد بزرگ پارسیان. فرمود: آري، در اين روز بود كه خداوند عسكره را زنده كرد. پرسيدند عسكره چيست؟ فرمود :عسكره هزاران مردمي بودند كه از ترس مرگ ترك ديار كرده و سر به بيابان نهادند و خداوند به آنان گفت بميريد و مردند. سپس آنان را زنده كرد وابرها را فرمود كه به آنان ببارند از اين روست كه پاشيدن آب در اين روز رسم شده. سپس از آن حلوا تناول كرد و جام را ميان اصحاب خود قسمت كرده و گفت كاش هر روزي بر ما نوروز بود!2صرف نظر از صحت و سقم اینخبر، در کتب بزرگان شیعه به خصوص در قرون متأخر اخباربسیار در فضیلت نیروز (نوروز) منقول است. از این‌رو است کهتنها جشنی که از زمان باستان تاکنون تقریباً بدون فوت برپاشده و هنوز هم رسماً منعقد می‌گردد همان نوروز است.
اما روایت های تاریخ :جشن : در اعتقادات زرتشتیان و ریشه یابی محققان کلمه جشن از واژه یشن، یشت که بخشی از اوستا می باشد آمده و به معنای عبادت خداوند است و به همین خاطر است که شادی و جشن عنصر های جدانشدنی از آیین بهی می باشد.

نوروز، از روزگاران كهن، پر شكوه ترين جشن بهاري در جهان بوده است. نوروز بهارانه اي است كه روايت هاي تاريخ درباره پيدايش آن بسيار گوناگون است . نوروز جشن شروع فروردين يا « فرودگان » است كه ياد آور اجداد و نياكان بود و چنان مي پنداشتند كه در پنج شب ، ارواح پاك مردگان ، براي ديدار وضع زندگي و احوال بازماندگان به زمين فرود مي آيند و در خانه و آشيانه خويش سرگرم تماشا و سركشي مي شوند . اگرخانه روشن و پاكيزه و ساكنان آن راحت و شاد باشند ، ارواح مسرور و سر افراز برمي گردند، اما درغير اينصورت ، آنان غمگين وناراحت به منزلگاه خويش باز مي گردند وتا سال آینده به انتظارمی نشیننند.

درباره پيدايش نوروز در بسياري از آثار گذشته نگاران، از جمله در تاريخ طبري، شاهنامه فردوسي و آثار بيروني؛ نوروز به جمشيد، شاه افسانه اي و در پاره اي ديگر به کيومرث نسبت داده شده و آن را به دليل آغاز بهار، برابر شدن روز و شب و از سر گرفته شدن درخشش خورشيد و اعتدال طبيعت، بهترين روز در سال دانسته اند.به نوشته برخي از مورخين بر پايه افسانه ها، سه هزار سال پيش در چنين روزي، جمشيد از كاخ خود در جنوب درياچه اروميه (منطقه باستاني حسنلو) بيرون آمد و عميقاً تحت تأثير آفتاب درخشان، و خرمي و طراوت محيط قرار گرفت و آن روز را «نوروز»، روز صفا، پاك شدن زمين از بدي‌ها و روز سپاسگزاري از خداوند بزرگ ناميد و خواست كه از آن پس، بدون وقفه، هر سال در اين روز آيين ويژه‌اي برگزار شود- آييني كه هنوز ادامه دارد و از گزند زمانه و هرگونه تحول سياسي و اجتماعي مصون مانده است.ویا درروایتی دیگر چنین آمده که چون نیشکر را دراین روز جمشید یافت ومردم ازکشف خاصیت آن متحیر شدند ، جمشید دستورداد ازشهد آن شکرساختند وبه مردم هدیه دادند ازاین رو آن روز را نو روز نامیدند.همچنين، روايت شده كه اهريمن ، بلاي خشكسالي و قحطي را بر زمين فرو نشانيد . اما، جمشيد به جنگ با اهريمن پرداخت و عاقبت او را شكست داد . آنگاه خشكسالي، قحطي و نكبت را بر روي زمين از ريشه بخشكانيد و به زمين بازگشت با بازگشت وي درختان و هر نهال و چوب خشكي سبز شدند . پس مرد م اين روز را « نوروز » خواندند و هر كس به يمن و مباركي در تشتي جو كاشت و اين رسم سبزه نشانيدن در ايام نوروز از آن زمان به امروز باقي مانده است . در خيام نامه آمده است :
« چون از اميري جمشيد 421 سال گذشت ، جهان از او يكسره راست همي آمد .ايران و ايرانيان هم مطيع و مريد او شدند تا بفرمود گرمابه هاي بسيار ساختند و سيم و زر از معادن بر آوردند و ديباي ابريشمي بافتند كه آن روز ، روز اول « حمل » بود . پس جشني بر پا ساخته و نوروزش نام نهاد تا هر سال چو فروردين آيد ، آن روز را جشن گيرند» . در ميان اقوام آريايي ، جشن سال نو در اصل به دو شكل زير بوده است :
آريايي ها در روزگاران باستاني داراي دو فصل گرما و سرما بودند . فصل سرما، شامل دو ماه و فصل گرما ، شامل ده ماه مي شد . ولي پس از مدتي ، تابستان داراي هفت ماه و زمستان داراي پنج ماه شد . در هر يك از اين دو فصل، جشني برگزار مي كردند كه هر دو اين جشن ها را آغاز سال نو تلقي مي كردند . در جشن اول، كه به هنگام آغاز فصل گرما ؛ يعني به هنگامي كه گله ها را از آغل به چمن هاي سبز و خرم مي كشانيدند و از ديدن چهره گرمابخش خورشيد شاد مي شدند. جشن دوم، با شروع سرما آغاز مي شد . در اين ايام گله را به آغل باز مي گرداندند و با توشه هاي اندوخته از آنها نگهداري مي كردند . بر اساس شواهد و قرا ئن ، جشن نوروز حتي به هنگام تدوين، بخش كهن اوستا نيز در آغاز بهار بر پا مي شده و شايد به نحوي كه اكنون بر ما معلوم نيست آن را در برج مزبور ثابت نگاه مي داشتند.

عيد نوروز شش روز متوالي، دوام داشت و در اين روزها ، سلاطين بار عام مي دادند و نجباي بزرگ و اعضاي خاندان خود را به ترتيب مي پذيرفتند و به حاضران عيدي مي دادند . در روز اول سال، مردم زود از خواب برمي خواستند ، به كنار نهرها و قنات ها مي رفتند و خود را مي شستند و به يكديگر آب مي پاشيدند و شيريني تعارف مي كردند . صبح قبل از آنكه كلامي گويند ، شكر يا عسل مي خورند و براي حفظ بدن از نا خوشي ها و بدبختي ها روغن به تن مي ماليدند.
اما نوروز ، پس از مرگ جمشيد، نيز به حيات خود ادامه داد . در معنا ، نوروز ، از هجمه ها و حمله هاي يونانيان ، اعراب ، ترك ها ومغول ها جان به در برد . محمد بن جریر طبری نوروز را سر آغاز دادگری جمشید برخراسان زمین دانسته است : « جمشید علما را فرمود که آن روز که من بنشستم به مظالم ، شما نزد من باشید تا هر چه در او داد و عدل باشد بنمایید ، تا من آن کنم. و آن روز که به مظالم [مجلسی که به شکایت مردم در باب ظلم هایی که بدانان شده، رسیدگی می شده] نشست ، روز هرمز بود از ماه فروردین ؛ پس آن روز رسم کردند.»
ابوریحان بیرونی ، پرواز کردن جمشید را آغاز جشن نوروز می داند: «چون جمشید برای خود گردونه بساخت ؛ در این روز بر آن سوار شد ، و جن و شیاطین او را در هوا حمل کردند و به یک روز از کوه دماوند به بابل آمد و مردم برای دیدن این امر به شگفت شدند پس این روز را عید گرفته و برای یادبود آن روز تاب می نشینند و تاب می خورند.»
به نوشته گردیزی: « جمشید جشن نوروز را به شکرانه این که خداوند گرما و سرما و بیماری و مرگ را از مردمان گرفت و سیصد سال بر این جمله بود ، برگزار کرد » و هم در این روز بود که جمشید بر گوساله ای نشست و به سوی جنوب رفت ، به حرب دیوان و سیاهان ، و با ایشان حرب کرد و همه را مقهور ساخت.

و سرانجام خیام می نویسد که « جمشید به مناسبت باز آمدن خورشید به برج حمل[هر یک از دوازده حصه ی منطقةالبروج، که اسامی آنها از این قرار است: 1- حمل 2- ثور 3- جوزا 4- سرطان 5- اسد 6- سنبله 7- میزان 8- عقرب 9- قوس 10- جدی 11- دلو 12- حوت ] قدما برای هر یک از برجهای دوازده گانه ی فلکی(منطقة البروج) قوه ی فاعله و منفعله قائل بودند ، یعنی آنها را گرم و سرد یا خشک و تر می پنداشتند، به همین جهت دوازده برج را به چهار دسته ، آبی ، آتشی ، بادی و خاکی تقسیم کرده بودند، که هر سه برج، به یکی از این تقسیمات تعلق دارد. برجهای آبی: برجهایی که دارای مزاجی سرد و ترند: سرطان، عقرب و حوت. برجهای آتشی: برجهایی که دارای مزاجی گرم و خشک اند: حمل، اسد و قوس. برجهای بادی: برجهایی که دارای مزاجی گرم و ترند: جوزا، میزان و دلو. برجهای خاکی: برجهایی که دارای مزاجی سرد و خشک اند: ثور، سنبله وجدی.]، نوروز را جشن گرفت: سبب نهادن نوروز آن بوده است که آفتاب را دو دور بوده ، یکی آنکه هر سیصد و شصت و پنج شبانه روز به اول دقیقهحمل باز آمد و به همان روز که رفته بود بدین دقیقه نتواند باز آمدن ، چه هر سال از مدت همی کم شود ؛ و چون جمشید ، آن روز دریافت (آن را) نوروز نام نهاد و جشن و آیین آورد و پس از آن پادشاهان و دیگر مردمان بدو اقتدا کردند.» در خور یادآوری است که جشن نوروز پیش از جمشید نیز برگزار می شده و ابوریحان نیز ، با آنکه جشن را به جمشید منسوب می کند ، یادآور می شود که ، آن روز را که روز تازه ای بود جمشید عید گرفت ؛ اگر چه پیش از آن هم نوروز ، بزرگ و معظم بود.

گذشته از افغانستان وایران ، در آسیای صغیر و یونان، برگزاری جشن ها و آیین هایی را در آغاز بهار سراغ داریم. در منطقه لیدی بر اساس اسطوره های کهن، به افتخار سی بل، الهه ی باروری و معروف به مادر خدایان، و الهه ی آتیس جشنی در هنگام رسیدن خورشید به برج حمل و هنگام اعتدال بهاری، برگزار می شد. مورخان از برگزاری آن در زمان اگوست شاه در تمامی سرزمین های یونان و لیدی و آناتولی خبر می دهند. به ویژه از جشن و شادی بزرگ در سه روز 25 تا 28 مارچ (4 تا 7 فروردین).

صدرالدین عینی درباره برگزاری جشن نوروز در تاجیکستان افغانستان قسمت هایی ازترکیه و بخارا (ازبکستان) می نویسد: «... به سبب اول بهار، در وقت به حرکت در آمدن تمام رستنی ها، راست آمدن این عید، طبیعت انسان هم به حرکت می آید. از این جاست که تاجیکان می گویند: حمل، همه چیز در عمل. در حقیقت این عید به حرکت آمدن کشت های غله، دانه و سرشدن (آغاز) کشت و کار و دیگر محصولات زمینی است که انسان را سیر کرده و سبب بقای حیات او می شود.
وی در جای دیگر می گوید: در بخارا «نوروز» را که عید ملی عموم فارسی زبانان بوده ، بسیار حرمت می کردند. حتی ملای های دینی این عید را که پیش از اسلام ، عادت ملی بوده بعد از مسلمان شدن هم ترک نکردند ، حتی رنگ دینی اسلامی داده و از وی فایده می بردند. ولی برگزاری شکوهمند و همگانی این جشن در دستگاه های حکومتی و سازمان های دولتی و غیر دولتی و در بین همه قشرها و گروه های اجتماعی، بی گمان، از ویژگی های ایران زمین است که با وجود جنگ و ستیزها، شکست ها و دگرگونی های سیاسی، اجتماعی، اعتقادی علمی و فنی، از روزگاران کهن پا برجا مانده و افزون بر آن به جامعه ها و فرهنگ های دیگر نیز راه یافته است؛ در مقام مقایسه، امروز جامعه و کشوری را با جشن و آیین چندین روزه ای که چنین همگانی و مورد احترام و باور خاص و عام، فقیر و غنی، کوچک و بزرگ و بالاخره شهری و روستایی و عشایری باشد، سراغ نداریم.
در مورد پيشينه نوروز و ريشه هاي آن در سنت فرهنگي منطقه ، نخستين خبرها را از « سومر» داريم. جشن هاي آغاز سال سومريان با اسطوره ازدواج مقدس ايزد بانوي سرزمين با خداي مظهر رويش گياهي، مربوط مي شود كه به احتمال زياد بايد سومريان آن را از داخل فلات ايران با خود برده باشند.

از اسطوره هاي سومري كه پس از خوانده شدن لوح هاي يافته شده در محوطه هاي باستاني سومر رازشان گشوده شده نيز چنين برمي آيد كه كوهستان هاي غربي و شمال غربي سومر، يعني كوه هاي زاگرس در حوزه لرستان، براي آنان جايگاهي مقدس بوده است؛ همچنين است در مورد ايلاميان .

تحليل نقش و نگاره هاي روي اشياء و آثار يافته شده، و اطلاعات به دست آمده در محوطه هاي باستاني داخل فلات ايران نيز از حوزه گسترده فرهنگ دوره اسلامي تا مناطق مركزي و تا حدود سرزمين هاي شرقي ايراني و روابط گسترده اين مناطق با ايلام حكايت دارد.

علاوه بر نتايج مطالعات تطبيقي اسطوره ها، مطالعات مردم شناسي معاصر درباره آيين ها و مراسم نيز نشان مي دهد كه صورت نمايشي اسطوره كهن مرگ و باز زنده شدن خداي گياهي در مناطق گوناگون خراسان زمین استمرار يافته است. از جمله، رسم هاي مير نوروزي، كوسه گردي، پير بابو ( گيلان ) و مانند اينها. در صورتي كه از اين گونه رسم ها، در سرزمين هاي آن سوي ميان رودان ( بين النهرين ) نشانه اي در دست نيست.

از حدود چهار هزار سال پيش، مهاجرت آرياييان از سمت شمال فلات ايران، از سرزمين هاي سردسيري كه « نه ماه زمستان و سه ماه تابستان بود» آغاز مي شود، و با ساكنان داخل فلات ايران به بده و بستان فرهنگي مي پردازند. كهن ترين سندي كه از اين مهاجرت تاريخي در دست داريم، كتاب اوستا است.. پس از استقرار آرياييان، در سوي شمال شرقي ايران و حوزه خراسان بزرگ، اسطوره مرگ و رستاخيز خداي گياهي، با سيمايي اسطوره اي، حماسي، در داستان سياوش رخ مي نمايد، و آن هم با نوروز پيوند پيدا مي كند.

« آتش پرستان بخارا هر سال به محلي مي روند كه احتمالاً سياوش در آنجا كشته شده است. در آنجا زاري مي كنند و قرباني مي كنند » ( تاريخ بخارا- نرشخي ) و هر سالي هر مردي آنجا يكي خروس بَرَد و بكشد، پيش از بر آمدن آفتاب نوروز»

ششمين روز نوروز، بنابر نقل كتاب پهلوي « ماه فروردين روز خرداد» برابر است با روز كين خواهي سياوش ؛ و مردم خوارزم روز ششم نخستين ماه سال را ابتداي سال قرار مي دادند و تاريخ خود را با « تورد» سياوش آغاز مي كردند.

دكتر بهار بخش نخست داستان سياوش را به اين دليل كه در آن نشاني از اساطير ودايي وجود ندارد، متعلق به دوره تمدن مشرق زمین ماوراءالنهر مي داند و آن را با اعتقادات، اساطير و آيين هاي سومري، سامي، مديترانه اي مربوط مي داند. اما با توجه به تحقيقات ديگر ايشان، و با توجه به اسناد و مدارك ياد شده از ديگران كه ا بن آيين هاي سومري را در فلات ايران دانسته اند، به نظر مي رسد كه بخش نخست داستان سياوش و رسم هاي آغاز سال سومري ها نه اقتباس از يكديگر بلكه برخاسته از يك اصل مشترك باشند.

از ديگر حوزه هاي فرهنگي داخل خراسان قدیم، كه به اصطلاح به دوره پيش از تاريخ مربوط مي شوند، در اين زمينه اطلاع درخور توجهي در دست نيست، اما از دوره هاي پس از خاموشي اين فرهنگ ها ، از هخامنشيان خبر نوروز را داريم. ايجاد مجموعه بزرگ آييني تخت جمشيد حكايت از اهميت نوروز و گسترش رواج آن در اين دوره دارد.

از دوره هاي بعدي تاريخ خراسان زمین نيز تا زمان معاصر در هر دوره اسناد و مدارك متعدد دال بر رواج نوروز وجود دارد، مجموعه اين اسناد و مدارك بيانگر استمرار و پيوستگي رواج نوروز در دوره هاي مختلف تاريخي است و نوروز ثابت كرد كه مهم ترين جشن فرهنگي ميليون ها مشرق زمین ست که زمانی همگی درقلمرو بزرگ خراسان قدیم زندگي می کردند.
اين است كه نوروز در طول اعصار مختلف به وسيله وقوع تحولات بزرگ دينى و اجتماعى در آن همواره روح و حيات تازه اى به خود گرفته است به نحوى كه آن تحولات كه در نوروز واقع شده اند، شايسته اين بوده اند كه آن روز را نوروزى ديگر بناميم.
شايد كسانى كه جلوس جمشيد به پادشاهى‏ و يا ورود او را به آذربايجان‏ علت پيدايش نوروز مى دانند همين مطلب را در نظر داشته اند يعنى چون تجديد آئين ايزد پرستى در روزگارى كه صابئيت حتى پادشاه زمان را هم به پيروى از خود وادار كرده بودند، در نظر مردم بسيار با اهميت و بزرگ جلوه كرد آن روز را نوروز خواندند. و همين باعث شد، كسانى كه اطلاع دقيقى از تاريخ پيدايش نوروز نداشتند، آن روز را علت پيدايش نوروز بدانند غافل از اين كه نوروز از زمان حضرت آدم(ع) موجود بوده است.
در واقع منظور از خواندن چنين ايامى به «نوروز» نه اين بوده كه آنها اين امر را منشإ پيدايش نوروز بدانند، بلكه فقط خواسته اند، اهميت و عظمت آن روز را بيان و معرفى كنند. بنابراين با كمى دقت به اين نتيجه مى رسيم كه احاديث، نوروز را به روزى كه براى تمام انسانها روزى نو و تازه است تفسير كرده اند نه روزى نو و تازه براى هر فردى كه در طول شب و روز فردى مومن و موفقى بوده است، يعنى احاديث -همانطور كه از مواردى كه برشمرده اند، به دست مى‏آيد- به افراد و جزئيات زندگى روز مره آنها نظرى ندارند، بلكه به تحولات اجتماعى و سياسى كه به تمام انسانها و عقايد آنها حكومت دارد، نظر داشته و نوروز را از اين حيث و جهت تعريف و تفسير مى كند.



منابع روایات دینی :
1. بحارالانوار/علامه مجلسی /ج59 بیش از 45 صفحه ـ ج56 ص 116/وسائل الشیعه /ج 5ص 288/ المنجد،اقرب الموارد، معجم مفردات الفاظ القران.
المهذب البارع فی شرح المختصر المنافع / ج 1 ص 191-/196 چاپ انتشارات اسلامی /قم1414
2. الخط المقریریه /ج 1 ص 268 ــ آثارالباقیه ، ص 325/ بحار الانوار مجلسی /
منابع تحقیق :
لغت نامه ی علی اکبردهخدا / نوروز وپیدایش آن : کیهانی زاده ص 7-1/ جشن نوروز : محمد معین /جشن ها وآیین های شادمانی درایران : قاسم آخته ص 50/ آیین ها وجشن های کهن درایران امروز: محمد روح الامینی؛ چاپ اول زمستان 76 /آغاز سال نودر دوره هخامنشیان ؛ پژوهشکده مردمشناسی سازمان میراث فرهنگی ایران : شاهرخ رزمجو / جهان ضروری : بهرام فره وش ؛ انتشارات دانشگاه تهران 1373/ برهان قاطع :محمد حسین خلف تبریزی :ج 4 ص 2187/ نوروز جمشید : دکتر جواد برومند سعید ؛ انتشارات توس ؛ تهران چاپ نخست 1377/ نوروز زمان مقدس : دکترمهرداد بهار؛ ماهنامه ی چیستا ؛سال دوم شماره 7و8/ مجله ی موفقیت / نوروز نامه حکیم عمرخیام/

بتول سيدحيدري كارشناس ارشد روانشناسي .


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   تشکر ازشما برادر گرامی بنده عیدنوروزراپشاپیش برهمه جاغوریان عزیز تبریک میگوئیم

>>>   تشکر برادر گرامی من همچنان پشاپیش عید نوروز به تمام فارسی زبانان جهان تبریک میگویم

>>>   عیدنوروز رابه تمام فارسی زبانان ومعتقدان به ان وهموطنان عزیز تبریک می گوییم .درمتن برخی روایات باید دقت کرد که معتبرباشد .برخی ازرسمهای نوروز مانند صله ارحام وهدیه به بزرگان ونظافت وپاکی درجهت تاکیدات اسلامی وعقلی می باشد .نهادنواندیشان

>>>   من هم به نوبه خويش فرارسيدن عيد نورروز را به تمام برگزار كنندگان اين روزبخصوص براي مردم افغانستان تبريك وتهنيت عرض نموده واز خداوند متعال آروزومنديم كه سال خوبي را در پيشرو داشته باشند وبا پختن هفت سين وتيار كردن هفت ميوه روز نوروز را بخوبي تجليل نمايند واز مزه هاي آن بخوبي برخور دار گردند..واقعآ روز نو روز خوب روز است وبا فرارسيدن اين روز كوشش شودتا فعاليت ها بيشتر وبيشتر شود ومردم از سر گرداني وبد بختي نجات يا بد.
با احترام

>>>   دین مقدس اسلام تمام رسومات ملتهارا، اگر مخالف شرع وعقل نبوده است تایید نموده وبر آن صحه گذاشته است و«نوروز» هم یکی از آنها است بخاطر اینکه فصل طراوت وتغییر فصل است وهم چنین درآن سفارش به صله ارحام ومحبت ومهربانی شده است اما اسلام با کار هایی که شرع وبزرگان دین آنرا تایید نکرده باشد مخالف است

>>>   تشكرر همجنان از شما برادر محترم من سال نو نوروز را با تما افغان سر تا سري جهان بلخصوص با تمام اوزبيك ها تبريك و مبارك باد عرض نموده از خداوند ج در كشور مان يك ارامي صلح ار زودارم عصمت الله محمدي

>>>   نثاراحمدهستم از ولسوالی خاجه بهاودین تشکر از شمابرادرعزیز پیشاپیش عیدنوروز را برای تمام حموطن های عزیزم تبریک میگویم خداوندا کسای که به شهادت رسیدن بهشت نسیب شان بگردان شکم فااگشنگان سیر به بی پناهان پناه بده وبرتمام مسلمانان نوروز خوب وطن عزیز ما افغانستان را از چنگ ظالمان نجات بده بنده از ایران درخدمت رسیدم


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است