پاکستان بازیگر بزرگ منطقه است
 
تاریخ انتشار:   ۱۸:۱۱    ۱۴۰۱/۲/۲۴ کد خبر: 170305 منبع: پرینت

پاکستان در بازی بزرگ منطقه‌ای مهارت فراوانی دارد. تجربه‌ی بازی‌های پیچیده‌ی آی اس آی، برگ برنده‌ای در چنین بازی‌هایی است. پس هجوم ارتش سرخ، افغانستان به کارت بازی پاکستان در منطقه مبدل شده است.

در دو دور از بازی‌های مهم، پاکستان گوی میدان را از رقبای منطقه‌ای ربوده است. بازی نخست در زمان اشغال شوروی اتفاق افتاد. پاکستان در این دوره با استفاده از کمک‌های جهانی تا ساخت بمب اتمی پیش رفت و جای پایش را در افغانستان محکم ساخت.

در دور دوم، در حالی‌که آمریکا و متحدین‌اش، پاکستان را حامی اصلی تروریسم بین‌الملل معرفی می‌کردند، این کشور با بازی پیچیده استخباراتی، جنگ فرسایشی را در افغانستان راه انداخت و عملا خود را پیروز میدان نبرد با ناتو قلمداد کرد. ژست پیروزمندانه‌ی فیض حمید در هتل سرینای کابل، پیام واضحی به جهان مخابره کرد که این پاکستان است که بازی منطقه‌ای را برده است.

در سومین مرحله، بازی دیگری در راه است. پاکستان به خوبی از جایگاه ژئوپولتیک خود در منطقه آگاه است و آن را ارزان نمی‌فروشد. سفر انجم به آمریکا، احتمالا حامل معامله‌ی جدیدی بین دو کشور بر سر افغانستان است. رقابت جهانی بین چین، روسیه و ناتو در آسیا، به پاکستان قدرت چانه‌زنی بیشتری اعطا کرده تا امتیازات جدیدی کسب کند.

این‌که پاکستان و آمریکا به چه معامله‌ای توافق می‌کنند، موضوعی است که تحولات بعدی مشخص خواهد ساخت. اما آن‌چه شوربختانه در وضعیت کنونی قابل مشاهده است، وجه‌المعامله‌ای به نام افغانستان است که دهه‌ها قربانی چنین معاملاتی بوده است.

در وضعیت کنونی، نمی‌توان به سادگی آینده را پیش‌بینی کرد، اما هرگاه آی اس آی در مورد افغانستان با طرف دیگری گفتگو کرده است، برآیندی جز تباهی مردم بی‌پناه افغانستان در پی نداشته است.

داوود عرفان


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
پاکستان
منطقه
نظرات بینندگان:

>>>   پاکستان هم به زودی متوجه اشتباه بزرگ خود خواهد شد.
بمب اتم ممکن است هند را بترساند اما برای افغانستان حرفش هم مایه خنده است.
آمریکا و شوروی ۱۰۰ برابر بیشتر بمب اتم داشتند. الآن کجایند؟
مشکل پاکستان اینست که افراط مذهبی که از آن برای خراب کردن افغانستان استفاده کرد الان بلای جان خودش شده. اگر به طالب ها باج ندهد، طالب ها میتوانند با استفاده از پشتونها و افراطی های داخل پاکستان آنجا را هم به سرنوشت افغانستان دچار کنند.
پاکستان هم که کشور پولداری نیست باید باج طالب ها را از شیخ نشینهای عرب گدایی کند.
شیخ ها هم درخواست افراط گرایی بیشتر دارند تا ایران را مهار کنند. چین هم اصلا تحمل افراط گرایی را کنار مرزهای خود ندارد و اگر پاکستان طالب ها را مهار نکند ، چین سرمایه و کمک های خود را از پاکستان بیرون میآورد و آنجا را بیشتر چتلستان میکند.
بنابراین پاکستان اکنون در به در دنبال راهی برای اهلی کردن طالب هاست که البته موفق هم نخواهد شد. طالب ها اگر اهلی شوند داعش آنها را خواهد خورد. پایان کار پاکستان با افراطی ها فاجعه خواهد بود.

>>>   پاکستان مزدور امریکا است.بدون در نظر داشت این که کدام حزب در امریکا قدرت را در دست دارد.
در زمان هجوم قوای شوروی به افغانستان،جیمی کارتر رییس جمهور وقت امریکا از حزب دموکرات به پاکستان وظیفه سپرد که از مجاهدین پشتیبانی کند.
رونالد ریگن از حزب جمهوری خواه نیز همان سیاست جیمی کارتر را در قبال پاکستان و افغانستان پیش برد و در عین حال در شوروی گرباچف به قدرت رسید و رونالد ریگن بیل و کلنگ را بنام های پریسترویکه و گلاسنوست به دست گرباجف داد تا قبر شوروی را بکند و دفن کند
جورج بوش پدر که نیز از حزب جمهوری خواه بود،این سیاست را به پیروزی رساند و اول توسط گرباچف شوروی را به خاک سپرد و بعداً مجاهدین را بر اریکه قدرت رساند.
وظیفه جمهوری خواهان خلاص شد.
حالا در شوروی دموکراسی آمده است و در امریکا نیز دموکرات ها باید به قدرت برسند تا این دموکراسی را تقویت ببخشند.
بیل کلینتن از حزب دموکرات ها در امریکا به قدرت میرسد و در ملاقاتی که با بوریس یلتسن داشت،روی مالکیت اروپا با هم اختلاف نظر پیدا کردند و کلینتن میگفت که اروپا از من باشد و یلتسن میگفت که اروپا همسایه من است و حق من است و تو شش هزار کیلومتر از اروپا دور هستی و بین تو و اروپا اوقیانوس بزرگ اطلس موقعیت دارد.
اروپا میخواست نه به شوروی تعلق داشته باشد و نه به امریکا.به همین جهت صدراعظم وقت آلمان به بیل کلینتن پیشنهاد کرد که جنگ سرد ختم شده است و شوروی قوای خود را از اروپا بیرون کرد،تو نیز قوای خود را بیرون کن.
اینجا بود که دشمنی کلینتن و شوروی و اروپا شروع شد.
به جان روسیه مجاهدین تاجک و ازبک را به آسیای میانه روان کرد.
ربانی با روسیه جور آمد و جنگ تاجکستان را خلاص کردند.
کلینتن جبهه دیگر جنگ را در قفقاز علیه شوروی شروع کرد و در عین حال رابطه خود را با چین نزدیک کرد و در قسمت اقتصاد و همکاری اقتصادی با اروپا خود داری کرد و هانکانگ را نیز به چین بخشید.خدا به چین داد که رابطه امریکا و روسیه و اروپا خراب شد.
کلینتن بالای ربانی بسیار قهر شد و بینطیر بوتو صدر اعظم وقت پاکستان را خواست و برایش گفت که گلبدین هم به دولت ربانی پیوست.آیا کدام گروپ دیگر در پاکستان داری که به جان گلبدین و ربانی به افغانستان بفرستیم؟
بینظیر بوتو گفت رای نزن.من هقتاد هزار مدرسه دینی در پاکستان دارم،هرجقدر گروپ خواسته باشی،جور میکنم و روان میکنم.
کلینتن برایش گفت:خیر ببینی. من واقعاً به اسلام بسیار علاقه دارم .
همین بود که گروپ طالبان آمدند و رفتند و احمد شاه مسعود و گلبدین را فراری کردند.
این که حادثه یازدهم سپتامبر چطور صورت گرفت و دست کی بود.خدا میداند.من چه میدانم.اما خدا به جورج بوش داد و باز رقابت بین دموکرا ها و جمهوری خواه ها شروع شد و جورج بوش پسر به افغانستان برضد طالبان حمله کرد و بعداً هم به عراق.
اما در ختم ریاست جمهوری اش برای این که مردم فکر نکنند که جورج بوش برسد مسلمان ها است.بارک حسین اوباما را بر تخت ریاست جمهوری شاند.
روابط بارک اوباما و معاون اش،قبل از انتخاب شدن شان به ریاست جمهوری و معاونیت با کرزی خراب شد و در آغاز میخواستند جانشین کرزی را پیدا کنند،اما پیدا نشد. اما طالبان را یعنی یار قدیمی خویش را دموکرات ها،کم کم دوباره به انظار عامه آوردند.
در زمان دونالد ترامپ باز روابط امریکا با اروپا و چین با هردو حراب شد و روی به عربستان آورد و عربستان نیز دونالد ترامپ را بازی داد و پول های وعده داده شده را نداد و بحران قتل قاچاقچی روی کار آمد و خانم مرکل صدر اعظم آلمان بالای دونالد ترامپ غر و فش رد و بالاخره دونالد ترامپ گفت که همی کار خوب را طالبان میکنند که هیچ در قصه زن ها نیستند و زن ها را دوپیسه نمی خرند.بنأ بهتر است که همین ها را قدرت برسانم.
به عنوان خان وظیفه سپرد تا چند نفر طالب را پیراهن تنبان های پاک و واسکت و لنگی پوشانده به قطر برای مذاکرات بغرستد.
عمران خان کفت به چشم.
همان بود که مذاکرات شروع شد و برای دونالد ترامپ مدرک دیگر پیداکری یعنی کرونا پیدا شد و در دو فرمان پنج تریلیون دالرک به جیب زد و رفت و نوبت جوبایدن شد.
جوبایدن نیز بعد از بیست سال دوباره رفیق سابق دموکرات ها یعنی طالبان را به قدرت رساند و حالا انتخابات میان دوره یی امریکا است و در جنگ اوکراین هنوز کدام دست آورد نیست. بنأ تظاهرات مخالفین سقط جنین راه اندازی شد و دیروز نیز باز یک سفید پوست چند سیاه پوست را به قتل رساند و باز شاید قانون حمل سلاح در امریکا مورد باز رسی قرار گیرد و ببینیم که تا انتخابات میان دوره یی دموکرات ها چه دست آوردی خواهند داشت؟

>>>   پاکستان همیشه نیرو های مخالف رژیم حاکم در افغانستان را برای روز مبادا زیر پوشش میگیرد.

>>>   محترم داوود عرفان
استراتیجی سیطره جویی پاکستان در منطقه بر میگردد به سالهای نخست تولد پاکستان. نه در زمان امدن قوای شوروی در افغانستان در ان سالها پاکستان احساس میکرد و تا کنون احساس میکند که چون دانه ای گندم در میان دو سنگ اسیاب قرار دارد و برای انکه در این اسیاب ارد نگردد همیشه در راستای برتری جویی های نظامی و سیاسی تلاش داشته است. پاکستان در اغاز سالهای ۱۹۵۰ در فکر نزدیکی زیاد با امریکا بود .با اشتیاق تمام عضویت پیمانهای منطقوی راکسب کرد...با امدن قوای شوروی موضع پاکستان مستحکم تر گردید.بنا دوستان متوجه این نکته باشند.یکی از عامل دگر در قسمت تحکیم مواضع نظامی و سیاسی پاکستان تسلیمی بلا قید و شرط تنظیمهای هفتگانه از اغاز سالهای ۱۹۸۰ به پاکستان میباشد و حتی قبل از سالهای هشتاد در زمان محمد داوود عده از رهبران احزاب اسلامی چون گلبدین حکمتیار برهان الدین ربانی به پاکستان فرار کردند و در انجا پاکستانرا تشویق به مداخلات نظامی در افغانستان کردند.
این عاملین سالها قبل از امدن شوروی در افغانستان پاکستانرا تشویق به مداخلات در امور داخلی افغانستان نمودند.
متاسفانه مضمون نویسان ما تحلیل هایشانرا عمیقا به بررسی نمیگیرند و هی می نویسند و همانند بعضی نوازندگان الات موسیقی فقط به یک کرچ چسپیده اند...طور مثال در همین نوشته همه چیز در رابطه به پاکستان به امدن شوروی به افغانستان ارتباط داده میشود دگر فاکتهای قبل و انگیزه های داخلی و بین المللی طبق معمول نادیده گرفته شده است. چنین تحلیلها برندگی خوب ندارد.
نتیجه گیری من از عنوان سرمقاله این است که :
ما افغانها یکی از عاملین سیاست برتری جویی پاکستان در کشور خود ما استیم.ما میتوانیم این زخم ناسور را نابود کنیم به شرط انکه با هم متحد گردیم.ولی تمام وقت در فکر جنگهای فیسبوکی استیم در فکر تخریب یکدگر استیم در فکر توهین فرهنگ و عنعنات زبان یکدگر استیم. تا زمانیکه ما همچنین غرق در غرور و تکبر کاذب و بیجا باشیم حال و روز همین خواهد بود و پاکستان افغانستان را طوری که دکتور نجیب الله میگفت صوبه پنجم خود حساب کرده و میکند.
بیایید کمتر لاف بزنیم و از غیرتهاییکه به کمک خارجی ها تشویق و تمویل میشد بگذریم. غیرت حقیقی ما در تحمل یکدگر و درک یکدگر است.غیرت حقیقی ان است که ملک خویشرا خود ما اباد کنیم و کجکول گدایی را برای همیشه بدور اندازیم... برای حقوق یکدگر زن و مرد مبارزه کنیم.
ایمل سینا


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است