معادلات مديريتي كه در طي قرن از جانب دولت ها آگاهانه و يا غير آگانه استفاده گرديد و نتايج مختلف را بار آورد:
من در مورد مديريت چهار عامل را كه عامل انساني، عامل فیزيكي، عامل مالي و عامل معلوماتي اند با درنظرداشت تحليل سوات آنهم بصورت شتابي، درنظر مي گيرم:

١- دولت اماني بعد از استقلال داراي ظرفيت و موقعيت هاي بزرگ هر چهار عامل بود، نكات قوت فوقالعاده بود و نكته خطر سطح نازل شعور سياسي، دولت اماني با نكردن مديريت معلوماتي و انساني ميدان را واگذار كرد. عدم قدرت جذب زاويه هاي مدرنيته كه سه كشور شرق تركيه برهبري اتاترك مصطفي كمال پاشا، رضا شاه پهلوي ايران و امان الله خان در افغانستان آنرا دنبال كردند.
در دو كشور ايران و افغانستان مدرنيته به مشكل مواجه شد و تركيه به كمك انگليس آنرا به پيش خزاند و سقوط امپراطوري عثماني را سبب شد.
رهبران دو كشور ديگر يكي در جزيره موريس رضاشاه پهلوي با فشار انگليس و امان الله خان به ايتاليه تبعيد شدند، گرچه نمي توان تبعيد را در مورد امان الله خان استفاده كرد.
امان الله خان فكر كرد من غازي و گيرنده استقلال هستم و مردم در كنار من خواهد بود اين از عدم مديريت معلومات و عدم مديريت انساني سر چشمه گرفت و هدف را نتوانست بر آورده كند.
عامل سقوط خوشباوري و استوار ساختن مديريت بر آن. مردمي كه او را غازي گفتند او را كافر خواندند، عدم مديريت انساني.

مديريت در فضاي فريبنده خوشباوري؛
٢- دولت امير حبيب الله خادم دين رسول الله (كه بعدا دولت شاهي او را دولت سقاوي خواندند- افغانستان در مسير تاريخ- افغانستان در پنج قرن اخير)
قوت اين دولت اعتماد به نفس قوي بود كه در عين زمان ضعف دولت را نيز بوجود آورد ، فكر دولت متمركز به اين شد كه همه كشور مسلمان اند و امان الله كافر و حمايه كننده دولت مسلمان (خطوط اعلام شده از جانب دولت و امارت بعد از ٦٥ سال كاملا مشابه و به اساس حرف هاي شرعي استوار شد.)
مديريت انساني به بيراهه رفت و ضعف مديريت معلوماتي سبب آن بود. مديريت مالي به سبب بخشش ماليات به ضعف رفت و بعدا براي جبران آن حرف ديگري بوجود آمد كه براي دولت امير حبيب الله جبران ناپذير شد.
ضعف مديريت مالي با اشتباه وزارت خزانه داري سردار ذكريا خان به شدت آغازيد و تا سقوط ادامه يافت. خزانه تهي شد و مديريت مالي ناكام بود و قصدا ناكام ساخته شد.
معادله خوشباوري باز هم تكرار شد،
اينبار بازهم مردم باعث سقوط شدند، عدم مديريت انساني.
امان الله خان تكيه بر مردم كرد، فكر كرد او غازي معركه استقلال است و امير حبيب الله تكيه بر مردم كرد فكر كرد او سرنگون كننده كافر است.
هردو اشتباه مديريتي و عدم مديريت عامل انساني و معلوماتي بود.

٣- محمد نادر خان مديريت دولت اش را بر اساس مديريت انساني از طريق پاك سازي جوانان افغان و اماني ها بر پا كرد.
در اين راه جان را از دست داد.

مديريت متشنج و دستپاچه بر اساس تصاميم قبايل؛
٤- محمد ظاهر شاه مديريت نرم را در پيش گرفت هركس كار خود را كند ، برايش مزاحمت نيست، او در مديريت انساني تكيه بر رهبران اقوام و مذاهب كرد، حضرت مجددي، اغاصاحب كيهان، شيرخان با لوي خان، نقيب صاحب، باي هاي بزرگ شمال و خوانين قبايل كه هر قبيله براي بكسال گارد شاهي را مي ساختند و در بدل آن از مكلفيت عسكري معاف بودند.
اين مديريت بر اساس واقعيت هاي انساني فیزيكي و مالي كشور استوار بود و معلومات خوب نيز در اختيار داشت تنها شورش قندهار و كتواز در برابر بي حجابي (روي لچي) حركات ضد بود، در شهر ها تظاهرات مدني انجام مي شد كه براي سلطنت خطر ساز نبود و خوب بودن سلطنت را براي خارجي ها به نمايش مي گذاشت.
چهل سال همينطور گذشت آرامش بود ولي پيشرفت به جز دوره صدارت داود خان دهه سي ، ديده نشد.

ضعف در سرعت و مديريت معلوماتي و انساني سلطنت را لرزاند؛
٤- دوره رياست جمهوري محمد داود بر اساس سرعت استوار شد، هرچه زود تر بايد كاستي ها و پسماني هاي گذشته را جبران كرد
او تكيه بر قشر روشن جامعه بخصوص بخش چپي پرچم كرد.
مديريت انساني را به كمك شهرت خودش به صورت سهل انجام داد.
مديريت مالي را از منابع داخلي آماده كرد و منابع مالي خارجي را مديريت كرد و تنها واپس گرفتن تعهدات ايران مبني بر دادن ٥٠٠ میليون دالر براي ساختمان راه آهن هرات كإبل درز در مديريت مالي ايجاد نمود.
تغیير در مديريت انساني او را به شكست مواجه ساخت.
ضعف اين دولت در آرماني فكر كردن و سرعت بيش از توان براي همپايه شدن با همسايه ها بود.

٥- مديريت دولت دموكراتيك در مرحله اول زياده متوجه استحكام و زدودن مهره هاي گذشته و جانشيني اعضاي حزب بود، استافينگ به سرعت پيش رفت تا حدي كه غير معقولش ساخت.
مرحله نوين مديريت دنباله رو به روشني اتخاذ گرديد، گرچه روي مديريت انساني كار شد ولي تا اندازه زيادي وقت از دست رفته بود.
مديريت هر چهار عامل با مداخله شوروي ها صورت گرفت كه:
مديريت انساني مشكل شد،
مديريت فزيكي دشوار،
مديريت مالي وابسته،
مديريت معلوماتي خوب ولي وابسته به عامل خارجي،
معادله مديريتي ايندوره استفاده از كمك هاي خارجي و شامل شدن در جنگ سرد كه نتيجه منفي بار آورد،
ضعف مديريتي تكيه بر عامل خارجي بيش از يك حد معقول.

٦- مديريت. دولت اسلامي مديريت نظامي است، صرف بعد از سه ماه جنگ داخلي آغاز گرديد.
مديريت مالي ناممكن شد.
مديريت انساني كاملا محلي گرديد و در اطراف دولت اسلامي قرار گرفت.
مديريت معلوماتي ناقص شد.
مديريت اين دوره، چند ديد بودن نگاه هاي مديريتي و همگون نشدن نگاه مديريت كلي را واژگون ساخت تا حديكه جبران آن مشكل شد.

٧- مديريت طالبان مغلق ترين مديريت قرن بشمار مي رود تا حديكه نمي توان بر اين مديريت، حرف زد.
مديريت بر اساس تشدد انساني، متمركز بودن مالي، تكيه بر معلومات به كمك عامل خارجي استوار شد، حركت متمركز و آنهم به شدت آن خصوصيات كاميابي و ناكامي اين دولت را در همزمان رقم زد.
نا آشنا بودن اين دولت در موارد كه خود انجام ميداد.
ضعف مديريتي عامل خارجي بازهم بيداد كرد.

٨- دولت دموكراسي بر اساس كمك عامل خارجي عمل كرد.
مديريت انساني خوب،
مديريت مالي به كمك عامل خارجي،
مديريت معلوماتي به كمك عامل خارجي،
همه اين مديريت ها به كمك عامل خارجي عامل داخلي را از عرصه دور نگهداشت، تا حدي كه دو خط مديريتي متضاد ايجاد گرديد و همگوني مديريتي از ميان برداشته شد. اين عوامل باعث آن شد تا فضاي تصنعي به جاي حقيقت جامعه دامنگير ما شود.
اين امر تا هنوز ادامه دارد...
عشق آباد

سید مسعود

>>>   آقای محترم ما و شما بیش از چهل سال است که در این فضای دروغین و کاذب امریکا و پاکستان محاصره هستیم و بنام جهاد ملیونها کشته و معلول دادیم و ملیونها مهجر داریم. این جهاد امریکا علیه اتحاد جماهیر شوروی بود نه برای مردم بیچاره و ناآگاه افغانستان و امروز این جهاد طالب برای پاکستان و امریکا بر ضد چین و آسیای میانه است

>>>   زنده باد مردم!
دیروز تیم ملی بسکتبال ایران اولین بازی حساس خود را در المپیک توکیو در مقابل چک در ورزشگاه خالی از تماشاگر "سایتاما" انجام داد
اما بسکتبالیست‌های ایرانی تنها نبودند و یک خانم جوان در طول بازی مدام بچه‌ها را ایستاده تشویق می‌کرد!
بچه‌های تیم‌ملی فکر می‌کردند که بستگان یکی از بچه‌هاست اما با کمال تعجب هیچکس او را نمی‌شناخت
بازی تمام شد...
هنگام خروج کسی پرسید؛ خانم شما ایرانی هستید؟
لبخندی زد و گفت؛ من سمیرا اصغری عضو تیم ملی بسکتبال افغانستان و جوان‌ترین عضو کمیته المپیک هستم!... شنیدم بازی دارید آمدم تشویق‌تان کنم تا احساس غریبی نکنید!❣
توجه:
وقتی ازمیان آن همه اخبار ناگوار به این خبر بالا میرسم امیدوارمی شوم که خوشبختانه علیرغم سنگ اندازی دشمنان دو کشور دوست وهمزبان، هنوز هم کسانی پیدا میشوند که بی هیچ منتی خود را برادر وخواهر فارسی زبان می دانند...
درود بر سمیراجان که به خاطر کار زیبایش اشک شوق ریختم!
شیرمادرحلالت سمیراجان!
تو نشانه زیبایی هستی از دوستی وانسانیت..
زنده باد افعانستان🇦🇫
زنده باد ایران🇮🇷
زنده باد اتحاد دو ملت 🇦🇫+🇮🇷

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است